Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: متهم جوان برای شرکت در جشن تولد همسرش با همدستی دو دوستش نقشه فرار از خودروی پلیس را اجرا کرد.

چند روز پیش ماموران انتظامی سه مرد جوان و میانسال را که با جعل عنوان پلیس Police از فروشندگان مواد

مخدر «گل» در شمال تهران سرقت Stealing می‌کردند، بازداشت کردند. در بازرسی از آنها یک قبضه کلت و اسپری اشک‌آور کشف شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بررسی‌ها نشان داد سلاح مورد استفاده آنها قلابی و اسباب‌ بازی است.

با دستگیری ماموران قلابی از سوی بازپرس پرونده برای متهمان قرار قانونی صادر شد. در جریان تحقیقات یکی از متهمان اعلام کرده بود، چون می‌خواسته هزینه ازدواجش را فراهم کند در این سرقت و اخاذی شرکت داشته و دونفردیگر نیز برای تامین هزینه خرید موادمخدر شیشه با او همراه شده‌اند.

متهمان اعتراف کردند ابتدا فروشندگان مواد مخدر Drugs گل را شناسایی می‌کردند و به آنها سفارش می‌دادند. بعد زمانی که برای تحویل مواد مخدر به محل‌های ملاقات می‌رفتند، با جا زدن خود به عنوان پلیس آنها را با سلاح قلابی تهدید کرده و با زدن اسپری اشک‌آور، با سرقت مواد مخدر بخشی از آن را مصرف کرده و بخشی را فروخته و پول به دست آمده را میان یکدیگر تقسیم می‌کردند.

قرار بود متهمان برای ادامه تحقیقات به یکی از مراکز پلیس آگاهی تهران منتقل شوند، اما در میانه راه سه مامور قلابی زمانی که متوجه خراب بودن در خودروی حمل افراد بازداشتی شدند، فرار Escape کردند.

در این مرحله مشخصات متهمان فراری در اختیار گشت‌‌های انتظامی قرار گرفت و آنها تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. در ادامه تحقیقات ماموران یکی از متهمان را که هنگام فرار مصدوم شده و در بیمارستان بستری شده بود، شناسایی و او را بازداشت کردند.

با اعتراف وی، مخفیگاه یکی از همدستانش نیز لو رفت و وی نیز بازداشت شد. این درحالی بود که هنوز یکی از متهمان فراری بود. تحقیقات در این‌باره ادامه داشت تا این‌که متهم فراری سه روز بعد از فرار، زمانی که همه راه‌ها را به روی خود بسته دید، بناچار تسلیم شد.

متهم با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به افسر تحقیق گفت: قرار بود بزودی جشن ازدواجم برگزار شود که با همدستانم بازداشت شدم. همسرم که در شهر تبریز زندگی می‌کند، نمی‌دانست من بازداشت شده‌ام. روز بعد از دستگیری‌ام جشن تولد او بود. به خاطر علاقه‌ای که به وی داشتم می‌خواستم هر طور شده فرار کنم تا در جشن تولد او شرکت کنم. زمانی که همراه دوستانم سوار خودروی حمل متهمان شدیم، متوجه خرابی در شده و فرار کردیم.

متهم جوان ادامه داد: همدستانم بعد از فرار دستگیر شدند، اما من سراغ یکی از دوستان خلافکارم رفتم و از او پول و لباس گرفتم و توانستم خود را به خانه همسرم در تبریز برسانم. دسته‌گلی برایش خریدم و در جشن تولدش شرکت کردم. او از ماجرای بازداشت و فرارم از خودروی پلیس خبر نداشت. من سه روز آنجا ماندم و بعد زمانی که متوجه شدم همه راه‌های فرارم بسته شده، تصمیم گرفتم تسلیم شوم.

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۷۲۰۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودسوزی داماد بعد از جنایت هولناک | اداهای پدر باعث قتل دختر شد

به گزارش همشهری آنلاین، ۸ فروردین ۱۴۰۱ مردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی از قتل دخترش خبر داد. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند مشخص شد زنی ۳۸ ساله به نام مریم با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. در نخستین گام از تحقیقات مشخص شد که همسر مقتول همزمان با جنایت ناپدید شده است.

پدر مقتول به پلیس گفت: دختر و دامادم بعد از تحویل سال به سفر رفتند و قرار بود پایان تعطیلات برگردند اما روز ۵ فروردین من حالم بد شد و با دخترم تماس گرفتم و از او خواستم که اگر امکان دارد به تهران برگردند. آنها هم به خاطر من سفرشان را نیمه‌کاره رها کردند و برگشتند. بعد هم به خانه من آمدند. آن شب بعد از خوردن شام به خانه خودشان رفتند.

وی ادامه داد: صبح با دخترم تماس گرفتم اما جواب نداد. نگرانش شدم و به خانه‌شان رفتم. هرچه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. در نهایت با کلید یدک که پیشم بود در را باز کردم و دیدم دخترم کشته شده است و دامادم هم نیست.

مأموران حدود ۳ هفته در جست‌وجوی شوهر مقتول بودند تا اینکه از بیمارستانی در لواسان خبر رسید مرد جوان با آثار سوختگی در بیمارستان بستری شده است. وی پس از بهبودی در همان بازجویی‌های ابتدایی به قتل همسرش اعتراف کرد و با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه پدر مقتول برای دامادش درخواست قصاص کرد.

بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من و همسرم با هم اختلاف داشتیم، اما زیاد نبود. موضوعی که باعث شد من او را بکشم مربوط به سفرمان در تعطیلات نوروز است. ما قرار بود ۱۵ روز به سفر برویم که پدر همسرم تماس گرفت و گفت حالش بد است. ما هم به ناچار برگشتیم، اما وقتی به خانه پدرزنم رفتیم، دیدیم حالش بد نیست و بی‌خود ما را به تهران کشانده است.

وی ادامه داد: همان شب همسرم گفت دوباره به سفر برویم که من مخالفت کردم و گفتم خسته هستم و دیگر نمی‌خواهم جایی بروم. سر همین موضوع بحث‌مان شد. من داشتم سالاد درست می‌کردم که عصبانی شدم و می‌خواستم با همان چاقویی که دستم بود خودم را بزنم، اما مریم جلوی من را گرفت و چاقو ناخواسته به او خورد. بعد هم از شدت عصبانیت دو ضربه دیگر زدم و از خانه خارج شدم.

۲۰ روز از ماجرا گذشته بود و عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم را بکشم. در نزدیکی پارکی در لواسان گالن نفت را که از قبل تهیه کرده بودم روی ماشینم ریختم و آتش زدم اما رهگذران نجاتم دادند. من شرمنده پدرزنم هستم و از او می‌خواهم من را ببخشد.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

کد خبر 850268 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران

دیگر خبرها

  • مهریه ای که قانونی نیست | رمز ارز رو کی داده، کی گرفته!؟
  • خودسوزی داماد بعد از جنایت هولناک | اداهای پدر باعث قتل دختر شد
  • فرار به جلوی متهمان مفاسد اقتصادی و دو برابر شدن تحریم‌ها
  • عامل قتل در بوستان ولایت بازداشت شد
  • پرتاب گاز اشک‌آور به سمت پلیس از سوی ۲ دزد در شهرک غرب
  • بازداشت باند دختران نامرئی بعد از سرقت از مرد جوان!
  • بازداشت عامل قتل هولناک در بوستان ولایت
  • مهمترین اخبار فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در روز دوشنبه
  • بازداشت هشت نفر از عوامل درگیری در آبادان
  • خانه معلم، مدرسه کودکان کار