منابع عمومی میتواند جایگزین درآمد ناشی از گرانی حاملهای انرژی شود
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۰۶۶۴۳
ساعت24-بنابر اعلام سخنگوی سازمان برنامه و بودجه نحوه تامین منابع ١٧هزارو٤٠٠ میلیارد تومانی برای حمایت از تولید و ایجاد اشتغال در بودجه ١٣٩٧ به توافق دولت و مجلس برای افزایش قیمت حامل های انرژی و یا استفاده از منابع عمومی بستگی دارد.
در تبصره ١٨ لایحه بودجه ١٣٩٧ منابع حدود ١٧ هزار و ٤٠٠ میلیارد تومانی برای حمایت از تولید و اشتغال پیش بینی شده که از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی تامین می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امیر باقری - سخنگوی سازمان برنامه و بودجه و همچنین رئیس امور اقتصاد کلان این سازمان- امروز در نشست خبری به تبیین تبصره ١٨ پرداخت و گفت که برای افزایش قیمت حاملهای انرژی باید بین دولت و مجلس توافق شود. برای درآمد ١٧ هزار و ٤٠٠ میلیاردی پیش بینی شده بر اساس این توافق از منابع ناشی از افزایش قیمت حامل ها و یا منابع عمومی استفاد می کند.
افزایش قیمت حامل ها اثر مستقیم بر تولید ندارد
باقری در رابطه با اینکه بخش تولید مخالف افزایش قیمت حاملهای انرژی به دلیل تبعات ناشی از آن در تولید هستند توضیح داد که اصلاح قیمت انرژی حداقل در بخش تولید به طور جدی مطرح نیست و طوری خواهد بود که هزینه تولید کننده بالا نرود. پیش بینی این است که اثر مستقیم ندارد چون حاملهای مورد استفاده در این بخش مورد اصلاح نیست و از سویی دیگر منابع بدست آمده به بخش تولید سر ریز خواهد شد.
اگر ٩٨٠ هزارشغل ایجاد شود نرخ بیکاری به ١١.٢ درصد می رسد
سخنگوی سازمان برنامه و بودجه با بیان اینکه دغدغه اصلی در تبصره ١٨ مربوط به تولید اشتغال است گفت: پیش بینی بر این است که در سال آینده ٨٣٠ هزار نفر وارد بازار کار شوند که اگر ما بتوانیم ٩٨٠ هزار شغل ایجاد کنیم نرخ بیکاری به ١١.٢ درصد می رسد. اما برنامه ما ایجاد یک میلیون و ٣٣ هزار شغل است که باید برای آن حدود ٧٥ هزار میلیارد تومان هزینه شود. این رقم در کنار ١٧ هزار و ٤٠٠ میلیارد تبصره ١٨ از محل تسهیلات بانکی و صندوق توسعه ملی و سایر بخشها تامین می شود.
باقری یادآور شد که قرار نیست منابع پیش بینی شده مستقیم در اختیار بخش های مختلف قرار گیرد بلکه به طور اهرمی عمل می کند و در قالب یارانه سود تسهیلات، وجوه اداره شده، کمک به آموزش و یارانه دستمزد و کمک بلاعوض است.
ایسنا
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۰۶۶۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پزشکی به شرط کسب درآمد!
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
به گزارش ایسنا، زهرا چیذری در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دومین و آخرین روز نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ با شرکت بیش از نیم میلیون داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی برگزار شد تا پرونده کنکور امسال بسته شود. نکته قابل تأمل اینکه در همین روزها و در شرایطی که گروه علوم تجربی با بیش از ۵۰۱ هزار داوطلب بیشترین تعداد داوطلب را در کنکور ۱۴۰۳ به خودش اختصاص داده و همچنان پرمتقاضیترین گروه در میان گروههای آموزشی آزمون ورودی دانشگاهها به شمار میرود، رئیس سازمان نظام پزشکی یکبار دیگر از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد. نامعادله پر متقاضیترین گرایش در کنکور ورودی به دانشگاه و خالی ماندن صندلیها در تحصیلات تکمیلی و آزمون دستیاری پزشکی در کنار انصراف چیزی نزدیک به نیمی از پزشکان عمومی از طبابت و روی آوردن به مشاغل دیگر موضوعی است که ریشهیابی آن میتواند راهحل آن را در دسترستر کند.
ماجرای خالی ماندن برخی از رشتههای پزشکی در دوره دستیاری و نگرانی از آینده پزشکی کشور موضوعی است که مدتهاست به دغدغهای جدی تبدیل شدهاست. در حالی که در چنین روزهایی میتوان به عینه شاهد سر و دست شکستن دانشآموزان و والدین آنها برای شرکت در کنکور تجربی و ورود به رشته پزشکی است، اما پس از ورود به دانشگاه و فارغالتحصیلی از این رشته و برای ادامه تحصیل در دوره تخصص به یکباره همه چیز تغییر میکند. این سر و دست شکستنها اگرچه برای رشتههای پولسازی همچون جراحی پلاستیک و ترمیمی ادامه دارد، اما رشتههای پرریسکتر مانند کودکان، قلب یا بیهوشی جزو رشتههایی هستند که اقبالی به آنها نیست و چند سالی میشود صندلیهای این رشتهها خالی میماند. ماجرا به گونهای پیش رفته که کمکم این نگرانی به شکل جدیتر مطرح میشود که قرار است آینده پزشکی کشورمان به کجا برسد؟!
وقتی همه نگرانند
«گرایش به پزشکی در حال رنگ باختن است. باید نگران آینده پزشکی باشیم.» این جملهای است که ایرج فاضل، رئیس جامعه جراحان ایران میگوید. الان در برخی رشتههای مهم و حیاتی مثل جراحی عروق، جراحی کودکان، حتی یک داوطلب برای تحصیل نداریم. انگیزهای نیز برای ورود به رشتههای پر زحمت و طولانیمدت وجود ندارد، ولی برعکس در رشتههایی مانند جراحی پلاستیک و امثال آن داوطلبان فراوانی وجود دارد.
رئیس جامعه جراحان ایران با بیان اینکه باید شرایط تشویقکننده باشد تا انگیزه کافی با امکانات تشویقی برای ورود پزشکان به رشتههای تخصصی پر زحمت و طولانیمدت برقرار شود، میافزاید: «باید برای افرادی که بخش عمدهای از عمر خود را صرف تحصیل یک دوره تخصصی دشوار و طولانی میکنند، انگیزههای قوی ایجاد کرد؛ وقتی وضعیت معیشتی و زندگی نسل فعلی پزشکان مطلوب باشد، این یک انگیزه خوب و اثرگذار برای جذب و ماندگاری پزشکان جوان خواهد بود. باید سیاستگذاریها طوری برنامهریزی شود تا جامعه از این بابت صدمه نبیند.»
خالی ماندن مجدد صندلیهای تخصص قلب
محمد رئیسزاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در سخنرانیاش در کنگره مشترک قلب و عروق ایران از خالی ماندن ظرفیتهای پزشکی در رشتههای قلب و عروق ابراز نگرانی کرد.
به گفته رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران به رغم وجود ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور، ظرفیت برخی رشتههای تخصصی در حد زیر ۴۰ درصد پر میشود. امسال در رشته مهم جراحی قلب و عروق حدود ۳۰ درصد ظرفیت تربیت نیروی جراح قلب در کشور پر شد، در جراحی قلب اطفال اوضاع به مراتب نگرانکنندهتر است، در جراحی عروق تقریباً به عدد صفر نزدیک شدهایم، در رشته بیهوشی ۲۰ درصد، در رشته اطفال ۳۶ درصد، در طب اورژانس زیر ۵ درصد ظرفیتها پر شدهاست.
وی با بیان اینکه مهاجرت شغلی و جغرافیایی هشدارها را به صدا در آورده است، افزود: «بیتوجهی مفرط به اقتصاد سلامت و کاهش سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی، به ادامه خدمات در بخش دولتی و خصوصی آسیبهای جدی وارد کردهاست.»
از نگاه رئیسزاده دلیل این کماقبالی به رشتههای پزشکی عدم اجرای قوانین بالادستی از جمله اجرای سیاستهای کلی سلامت ابلاغی رهبری، عدم به روزرسانی قوانین قدیمی مثل طرح ضریب K، مداخلات غیرتخصصی خلاف قانون، وضعیت نیروی انسانی حوزه سلامت و زنجیره تربیت نیروی متخصص در نظام سلامت کشور را از هم گسسته است.
پزشکی به شرط درآمد
تا اینجای کار به نظر میرسد ماجرای کم اقبالی به پزشکی در برخی از رشتههای تخصصی خلاصه شود. به طور خاص رشتههایی که چندان پردرآمد نیستند. درست شبیه رشته اطفال یا بیهوشی و حتی رشته قلب. ماجرا به قدری جدی است که گزارشهایی از روی آوردن برخی متخصصان قلب به تزریق ژل و بوتاکس حکایت دارد! ماجرایی که اثبات میکند یکی از اصلیترین دلایل کماقبالی به برخی رشتههای تحصیلی مسائل مالی و آلودهشدن دامن پاک طبابت به انگیزههای مالی است، به گونهای که این ماجرا توانسته آموزش پزشکی را هم تحتتأثیر قرار دهد.
حکایت کماقبالی به پزشکی و طبابت، اما به تخصص خلاصه نمیشود و پزشکان عمومی یعنی همان گروهی که برای دکتر شدن در سالهای کنکور سر و دست میشکاندند و تمام هم و غمشان را برای قبولشدن در کنکور گذاشتهاند.
آنطور که بابک پورقلیچ، پزشک عمومی و رئیس دفتر تهران انجمن پزشکان عمومی بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی، بیش از ۹۵ هزار پزشک عمومی در کشور داریم که ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از آنها مشغول طبابت هستند و بقیه یا دیگر طبابت نمیکنند و همانطور که گفتم، به مشاغل دیگر رو آوردهاند یا خیلی از آنها هم از کشور مهاجرت کردهاند.
از نگاه وی پزشک عمومی در کشورهای دیگر جایگاه والایی دارد و مردم جایگاه او را قبول دارند. در ایران، اما تعریف نشده که پزشک عمومی چه کاره است.
به همین خاطر هم در ایران - بهخصوص در شهرهای بزرگ - اگر فردی بیمار شود، در بسیاری از موارد برای ویزیت نزد پزشک عمومی نمیرود و مستقیم سراغ متخصص و فوقتخصص میرود. در حالی که طبق سیستم ارجاع، شما اول باید نزد پزشک عمومی بروید و او تشخیص دهد که لازم است پیش متخصص بروید یا نه؟
چرخه معیوب
شاید اگر پزشک خانواده و نظام ارجاع اجرایی میشد، بخشی از این چالشها در کشورمان حلشده و بهتر میشد نظام سلامت را مدیریت کرد. بدین معنا که مردم در سطح اول به پزشکان عمومی مراجعه میکردند و در سطوح بعدی با واقعیشدن یا همان افزایش تعرفهها فقط کسانی راهی مطب متخصصان میشدند که واقعاً به درمانهای تخصصی نیاز دارند و از همه مهمتر بیمهها هم پای کار میآمدند. این چرخه، اما معیوب است. به همین خاطر هم خانوادهها با تصور پولسازی و آیندهدار بودن و منزلت اجتماعی پزشکان اصرار دارند فرزندانشان در رشتههای پزشکی درس بخوانند و همچنان کنکور تجربی پرمتقاضیترین رشته کنکور است. رشتهای پر متقاضی که شاید همیشه آن درآمد رؤیایی مدنظر بچهها و خانوادهها را نداشته باشد!
انتهای پیام