سردار شهید عاصمی، مغز متفکر تخریب و متعبد جبههها
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۰۸۸۲۲
سردار شهید عاصمی بسیجی سادهای بود که به واسطه تعبد، تعهد، تیزهوشی و ذکاوتی که داشت، تبدیل به فرمانده دلاوری شد که آوازه عشق و ایثارش از جبههها نیز فراتر رفت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کاشمربصیر عبد صالح خدا، شهید علیرضا عاصمی، سال 1341 در کاشمر به دنیا آمد. دوران کودکی را با مظلومیت و پاکی خاص آن دوران پشت سر گذاشت و وارد دبستان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوران راهنمایی را نیز با موفقیت سپری کرد، در سال 57 که اول دبیرستان بود اولین راهپیمایی دانش آموزان کاشمر علیه رژیم پهلوی را در مهرماه 57 توسط همراهانش، سازماندهی و رهبری کرد. بعد از انقلاب در اوان تشکیل جهاد سازندگی در کاشمر در این نهاد فعال شد و هرگاه که لازم میشد، با بسیج مردم به یاری روستاییان مستضعف میشتافت و در جمعآوری محصول، آنان را یاری میکرد.
این روند ادامه داشت تا اینکه جنگ آغاز شد. علی تنها هفت روز از جبهه و جنگ دور ماند و هنگامی که برای اولین بار به جبهه رفت، تنها هفده بهار از عمرش گذشته بود و شش سال بعد، تنها برای دیدار خدا بود که از جبهه بیرون رفت!
با گذشت زمان، این بسیجی ساده، به واسطه تعبد، تعهد، تیزهوشی و ذکاوتی که داشت، تبدیل به فرمانده دلاوری شد که آوازه عشق و ایثارش از جبههها نیز فراتر رفت و به واسطه تحرک فوق العاده و دید عمیقی که داشت، در اکثر رشتهها سرآمد شد. توپخانه، دیده بانی، اطلاعات و عملیات، تخریب و غیره سنگرهای متعددی بود که علی با توجه به نیاز جبههها در آنها فعال و تبدیل به نیرویی کارآمد و زبده شد.
علی به واسطه معنویتی که در نیروهای تخریب احساس کرد و با توجه به نقش حساسی که این واحد در پیشروی رزمندگان اسلام بر عهده داشت، عاقبت در این واحد ماندگار شد و «نگین تخریب» لقب گرفت. از آن پس، جای جای جبهه از شمالیترین نقطه کردستان تا پهنه خلیج فارس و تنگه هرمز، کمینگاهی شد برای این تازیانه خدا که خصم را لحظهای در آرامش نگذارد.
علی با وجودی که در طول مدت خدمتش در جبهه، مسئولیتهای بسیاری از جمله فرماندهی تخریب قرارگاههای کربلا و نجف و خاتم را بر عهده داشت و در این اواخر، عضو شورای فرماندهی تیپ ویژه پاسداران بود؛ اما نیروهای تحت امرش هیچگاه سنگینی وجود او را به عنوان یک فرمانده در میان خود احساس نکردند. علی عاصمی دقیقاً مانند آنها در کارهای عملی و اجرایی شرکت میکرد.
او نهال خود رستهای بود که با تکیه بر خودجوشی و دید گسترده خود، در مدت کوتاهی، متخصص درجه یک تخریب و انفجارات شد به حدی که بیتردید در سطح کشور جزء نوادر این رشته بود. علی همپای رشد عجیب خود در تخریب و انفجارات، این رشته را نیز همگام با خود بالا کشید و تغییرات بسیار عمده و کیفی در شیوههای آموزش و غیره این واحد به وجود آورد. در این راه، مطالعه مستمر در زمینههای عینی، عملی و علمی جنگ، گستره دید که فعالیت علی را وسعت خاصی بخشیده بود.
او با استفاده از فرصتهایی که گاه به دست میآورد، دیپلم خود را در سال 1361 گرفت و در سال 1363 در مرکز تربیت معلم شهید باهنر تهران پذیرفته شد. اولین شبی که در تربیت معلم خوابید، صبح به کاشمر تلفن زد و گفت: «سخت ترین شب عمرم دیشب بود که راحت روی تخت خوابیدم ولی دوستانم زیر خمپارهها بودند.» همان روز عازم جبهه شد و تعدادی استاد و دانشجو را هم با خود برد.
یکی از زیباترین و حماسی ترین یادگارهای علی، حماسه خندق بود. انفجار جاده خندق در عملیات بدر، با شکوهترین صحنه شجاعت و پایمردی علی بود که یک تنه در برابر انواع تیر مستقیم تانکها و گلولههای خمپاره، آر پی جی، کالیبر، هلی کوپتر و غیره دشمن ایستاد و غزل شیوای تعبد، توکل، اخلاص، شهامت و شجاعتی را در آن هنگامه سرود که ستاره درخشانی شد بر تارک تاریخ جنگ.
در عملیات والفجر 3 عباس – برادر علی – پس از رشادتهای بی شمار به شهادت میرسد. او در برابر خبر شهادت برادر فقط می گوید: «خدا رحمتش کند، به گزارشت ادامه بده!»
عملیات کربلای 5 نزدیک و علی که در غرب بود، دغدغه خاطر داشت که در غرب بماند یا به جنوب برود و در این اندیشه بود که کجا بهتر میتواند وظیفهاش را به انجام برساند. شهر باختران هر روز شاهد بمبارانهای وسیع هواپیماهای عراقی بود و علی و نیروهایش به یاری مردم میشتافتند و بمبهای عمل نکرده را خنثی میکردند.
صبح روز ۱۳دی ۱۳۶۵ فرا میرسد، علی به هنگام خروج از منزل متفاوت از گذشته با فرزندش وداع میکند، به همسرش میگوید که دیشب خوابی دیده است، مقارن ساعت ۱۴ علی به همراه سه همرزمش به سمت محل موعود حرکت و شروع به خنثی سازی بمب ۷۵۰ پوندی دشمن میکنند؛ اما دلشان جای دیگری است. زمین و زمان در التهاب و ولوله است. شهدا، عرش الهی را برای استقبال از این ملکوتیان آماده کردهاند. سفره اباعبدالله تا لحظاتی دیگر میزبان چهار لاله عاشق است...ماسوره بمب به حرکت درمیآید، ملائک مقرب الهی زمزمه میکنند:"یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی، و ادخلی جنتی" و با یک انفجار همه چیز تمام میشود و در حقیقت برای آنان آغاز میشود.
دکتر محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان و از همرزمان شهید عاصمی در خاطرهای میگوید: «... چند روز بعد که به غرب رفتیم، یکی از دوستان از تهران آمد و گفت خیلی نگران علی هستم چون خواب دیدهام که علی وارد جماران شده و همه درها به روی او باز شده تا به امام رسید، امام او را بوسید و پرسید که این بار هم طرح جدید داری؟ علی گفت: طرحهایم تمام شده، آمدهام دعا برای شهادتم بکنید، خواب را که برای علی تعریف کردیم خندید».
و این گونه بود که علی، پس از سالها مجاهدت، تلاش شبانه روزی، تحمل درد و رنج جسمی و درونی، مزد جهاد خود را گرفت و در کنار برادرش و سایر شهدای کاشمر و در جوار شهید مجاهد آیهالله سید حسن مدرس(ره) آرام گرفت.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۰۸۸۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدار سردار شیرازی و امیر واحدی با خانواده سردار شهید زاهدی
رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا به همراه فرمانده نیروی هوایی ارتش با حضور در منزل سردار محمدرضا زاهدی با خانواده این شهید والامقام دیدار کردند.
به گزارش مشرق، سردار محمد شیرازی رئیس دفتر فرماندهی معظم کل قوا (مدظلهالعالی)، امیر خلبان حمید واحدی فرمانده نیروی هوایی ارتش، به همراه امیر سرتیپ دوم صمد نوری فرمانده پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان و سردار مجتبی فدا فرمانده سپاه صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با خانواده شهید مقاومت سردار سرلشکر شهید حاج محمدرضا زاهدی دیدار و گفتوگو کردند.
سردار محمدرضا زاهدی از فرماندهان ارشد سپاه بود که در حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق به فیض شهادت نائل آمد.