روایت عروسک گردان جنابخان از عشقی که به این عروسک محبوب دارد/هنوز تماسی برای حضور دوباره جناب خان در خندوانه با من نگرفتهاند
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۸۱۲۸۶
خبرگزاری میزان- عروسک گردان جناب خان گفت: من عاشق جناب خان هستم، اصلا به او به عنوان یک عروسک نگاه نمی کنم و نمی توانم او را بدون عروسک گردان ببینم. گاهی با جناب خان حرف می زنم و لباس هایش را عوض می کنم.
مهدی برقعی عروسک گردان عروسک محبوب جناب خان جناب خان در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان درباره حضورش در برنامه "خندوانه" گفت: درباره عروسک گردانی جناب خان تا امروز با من تماسی گرفته نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره تاثیر عروسک جناب خان بر مخاطب از طریق "برنامه خندوانه" اظهار کرد: مخاطبان با این عروسک همزاد پنداری کرده اند چون حرف هایی که بیان می کند حرف دل مردم است و تاثیر زیادی دارد. جناب خان داشتنی است به ویژه که با صدای محمد بحرانی که هنرمندی نابغه است کار عالی پیش می رود.
این عروسک گردان با اشاره به سختی عروسک گردانی به ویژه در عروسک جناب خان اظهار کرد: عروسک گردانی عروسک جناب خان را من و حامد ذبیحی بر عهده داشتیم. هماهنگی من و حامد به عنوان عروسک گردانان یک طرف کار بود و هماهنگی با بحرانی که اصلا دیده نمی شد و از دیالوگ ها مطلع نبودیم در کنار بداهه پردازی این صدا پیشه یک سوی دیگر کار بود. وجود چنین شرایطی نیازمند آمادگی، شناخت دوربین، ارتباط با محیط و آشنایی با فنون است که تجربه بالایی نیاز دارد.
برقعی درباره علاقه خود به جناب خان در جملاتی شنیدنی این گونه توضیح داد: من عاشق جناب خان هستم، اصلا به او به عنوان یک عروسک نگاه نمی کنم و نمی توانم او را بدون عروسک گردان ببینم. گاهی با جناب خان حرف می زنم و لباس هایش را عوض می کنم. شاید برخی به حرف های من ایراد گرفته، بخندند و بگویند که حرف هایم نمایشی است اما واقعیت این است که من جناب خان را با تمام وجود دوست دارم و هیچ عروسکی را تا امروز با این شدت دوست نداشته ام.
وی دوران کار با رامبد جوان را خوب توصیف و بیان کرد: رامبد جوان هنرمندی بسیار خلاق، باهوش و قابل احترام است که به همه نقاط کار احاطه دارد.وی در کنار ایرج طهماسب از کارگردانانی هستند که عالی کار را کارگردانی می کنند. ارتباط و همکاری که بین من، رامبد جوان، محمد بحرانی و حامد ذبیحی وجود داشت به اندازه ای درست و هماهنگ بود که باعث شد جناب خان شکل گرفته و محبوب شود.
عروسک گردان جناب خان خاطرنشان کرد: با توجه به این که جناب خان را به شدت دوست دارم از علاقه و اشتیاق مردم به این عروسک ذوق می کنم به ویژه که با حضور عروسک در خندوانه می توانم هنر خود را ارائه دهم.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۸۱۲۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند
همشهری آنلاین- سحر جعفریان: خانم بیات به میانِ متراکم بازیچهها دست میبرد و علیوَرجه چوبی را که قدمتی دراز دارد، بیرون میکشد. بعد رو به سوی پسرکان دبستانی که بازیگوشی، قرار از کفشان برده، رسا میگوید: «کی آقای علیورجه رو میشناسه!؟» و بچهها که از تعجب چشمانشان به غایت، گرد شده، خیره به علیورجه میمانند و حسابی وراندازش میکنند. تعدادیشان سعی دارند جلو بروند و دستی به آن بازیچه نادیده بکشند و تعدادی دیگر نیز در قیاس سریع آن با گوشیهای هوشمند و انواع بازیهای سوپر گرافیکش مانند دیابلوایمورتال، دیسلیت، ایپکس لجندز یا دستگاه و کنسولهای پلیاستیشن، ایکسباکس، سوییچلایت و لاجیتک جیکلاود و یا حتی فیگور یا عروسکهای برساخته از معروفترین شخصیتهای انیمیشنی از دخترکفشدوزکی، السا و آنا گرفته تا بَتمن، جوکر و هریپاتر هستند. حیرتشان ادامه دارد و طولانی شده. اما خانم بیات هم دست بردار نیست و این بار با برداشتن عروسک تَکم که آن نیز چوبین است و آراسته به پارچههایی خوشرنگ بر بار حیرانی آنها که زبان به کام فرود بردنشان جزو محالات بوده، میافزاید و آهنگین، چنین میخواند: «تکم، تکم ناز ائیلر/ چوبانا آواز ائیلر/ ییغار قویون قوزونی/ بایراما پیشواز ائیلر». این آغاز یک تور تفریحی متفاوت در موزهای خاطرهانگیز و سرگرمکننده است نه فقط برای پسربچههای بازیگوش دبستانی که برای همه افرادِ دوستدار بازی و اسباببازی؛ از خردسال ۳ ساله تا کهنسال ۱۰۰ ساله. به موزه اسباببازی و عروسک خوش آمدید.
وقتی علیورجه بود اما بَتمن نبود!پسربچهها که پاسخی برای سوالات خانم بیات ندارند دوباره بنای هیاهو و همهمه میگذارند. باربد کلاس دوم دبستان است و در میان پسربچهها. ترکیب موهای فر و پر که نیمی از پیشانیاش را پوشانده با آن عینک گرد و سیاه، دوستداشتنیترش کرده. آنقدر که وقتی یکی از بازیچههای تعادلی هنگام بازی از دستش افتاد و شکست، نه خانم بیات که مدیر موزه و نه خانم منطقی که طراح بازیهای گروهی و راهنمای موزه هستند، هیچیک راضی به سرزنش یا برخوردی جدی با او نشدند. اتفاقی که به گفته آرزو بیات که بیش از ۲۰ سال است علاقه و کارش را در این موزه به هم گره زده و بالغ بر هزار و ۵۰۰ بازیچه بومی و غیربومی، کلاسیک و مدرن را گِردآورده، بسیار رخ داده و هر بار نیز خودش یا یکی دیگر از مجموعهداران موزه یعنی پیام احتسامی کار تعمیر آن اسباببازیها را در کارگاه ساخت و تعمیر بازیچههای موزه بر عهده گرفتهاند. بازیچه علیورجه بعد از کلی دست به دست چرخیدن و پیچ و تاب خوردن روی آن طناب متصل، حالا به دستِ برسام کوچولو رسیده. کمی با آن بازی میکند و بعد مشتاقانه میرود سراغ خانم بیات: «خاله؛ من کارتون علیورجه رو ندیدم؟» خانم بیات هم گویی منتظر این پرسش بوده، فرصت را مغتنم مییابد و خطاب به همه پسربچهها میگوید: «زمانهای خیلی قدیم، پدرها و مادرها در همه جای دنیا برای بچههاشون بازیچه درست میکردند از سفال، استخوانهای حیوانات، چوب و برگ، فلز، پارچه و غیره. یکی از اون بازیچهها، آدمکورجه بود که توی کشور ما به علیورجه مشهور شد. علیورجه یه خواهر هم داره به اسم پَریورجه یا لیلاورجه.»
بیشتر بخوانید:این مرد «مستر خروس» است
ملاقات با چَمچِه خاتون و باربیصدای بازیچههای طبلک و قارقارک زیرِ صدای هیاهوی پسربچهها به خوبی شنیده میشود؛ آن هم در حالی که انواع اسلینکیها در دستان آنها کِش میآیند. کمی بعد که پسربچهها از تماشا و بازی با نمونههایی از فرفره، چرخی، عروسکهای بومی شهرهای مختلف کشور (نهنه گندمی، آروس، بوکه بارانه، لیلی، دهتولوک، چَمچِه خاتون، گلین، دوتوک، بیبی کُگ)، ماتروشکا، عروسک پارویی، یویو، تیله، عروسک و بازیچههای پلاستیکی و هایپلاستیک، چینی، پولیشی، سیلسکونی، پارچهای و موزیکال، فارغ شدند با عبور از راهرویی باریک به خود نوید بازیهای فراوان دیگر در بخش دوم موزه (معاصر) را میدهند. در این بخش، چند خانم جوان سرگرم بازدید و آشنایی با سیر تکامل بازیچهها هستند. انواع لگو و اسباببازیهای معاصر که البته قدیمیترینشان دوربینی سهبعدی یا همان ویومستر انگلیسی و قطار کوکی آلمانی (۱۹۲۰) است در ویترینها دیده میشود. یزدان، کلاس اول است و با دیدن رباتهای مکانیکی دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و ماشینهای برند چنان به وجد آمده که بیدریغ اشک میریزد و میگوید: «من از اینا میخوام خاله! یکیش رو به من میدی!» آن طرفتر، طاها رویای ساختن اسباببازیهای خفن را در سر میپروراند! خفن همان اصطلاحیست که او در گوشِ علیسان (دوستش) زمزمه میکند تا به درستی حق توصیفی کامل از اسباببازیهای دستساز خود را ادا کرده باشد. بعد از تصمیمگیری برای شغلی که در بزرگسالی انتخاب خواهد کرد، مقابل ویترین کتابهای داستان قدیمی، بازیهای فکری و مجموعه تقریبا کاملی از سِری عروسکهای باربی میایستد.
به یاد خاطرههایی که هیچ از تراژدی کم ندارندزمان آن فرا رسیده که خانم بیات برگههایی سفید میان بازدیدکنندگان تقسیم کند تا تصویر جذابترین بازیچه و اسباببازی که در موزه دیدن را نقاشی کنند. همین میشود که اندکی از هیاهوی پسربچهها کاسته میشود و باقی بازدیدکنندگان موزه نیز که اغلب بزرگسال هستند، راحتتر به کاویدن ویترین اسباببازیهایی که با بسیاریشان خاطره دارند، میپردازند. مریم یکی از همین بازدیدکنندگان است که آهسته به گوشِ نگار میخواند: «وای این عروسک رو ببین! وقتی بچه بودم چقدر آرزو میکردم یکی از اینان بخرم!» هنوز نگار مجال واکنش به این خاطره که به نظرش کم از یک تراژدیِ تمام عیار دخترانه ندارد، پیدا نکرده که دوباره صدای هیاهو پسرکان به هوا برمیخیزد. «خاله... خاله... من کشیدم... ببین...» جالب اینکه علیورجه، اسب چرخی و سنگِ خانهسازی بیشترین فراوانی تکرار را در نقاشی آنها داشت و پراستقبالترین بخش موزه نیز کارگاه آموزشی-تفریحی اسباببازی سازی بود. خانم منطقی تاکید میکند: «نسل امروز چون از شناخت و لذت بازیچههای بومی و بازیهای تعاملی قدیمی محروم ماندهاند، گرفتار به دام بازیهای رایانهای و اسباببازیهای مدرن درآمدهاند.» خانم بیات بعد از بدرقه صمیمانه پسربچهها با روی خوش و اهدای فرفرههایی که در کارگاه اسباببازی سازی موزه ساخته شدهاند و پیش از آمدن گروه دیگری از بازدیدکنندگان، عکسهای کودکیِ افرادی که به موزه اسباببازیهای قدیمی اهدا کردهاند به دیوارِ دوستداران بازی موزه نصب میکند.
بیشتر بخوانید:بهزیستی این گلایه زنان مددجو را بشنود
کد خبر 848165 منبع: همشهری آنلاین برچسبها بازی خبر مهم موزه جشنواره نمایش عروسکی هنر