Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه احزاب و تشکل‌ها گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، گروهک فرقان از جمله گروه‌های تروریستی بود که در دهه اول انقلاب اسلامی با مشی التقاطی به ضدیت با اندیشه اسلام ناب محمدی (ص) پرداخت و خواستار حذف روحانیت از حاکمیت سیاسی ایران شد. آنها در این مسیر به ترور بسیاری از روحانیون مطرح ایران مبادرت ورزیدند تا به زعم خود با آتش اسلحه، آنها را از سیاست دور کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با بررسی افکار و اندیشه‌های گروهک فرقان و با توجه به تعاریفی که امام خمینی از مفهوم "اسلام آمریکایی" دارند می‌توان مولفه‌های اسلام آمریکایی را در اندیشه و عمل گروهک فرقان و به طور خاص اکبر گودرزی به عنوان راس گروهک فرقان مشاهده کرد.

مولفه‌های "اسلام امریکایی" در منظر امام خمینی

در اندیشه امام خمینی دو مفهوم "اسلام ناب محمدی" و "اسلام آمریکایی" دیده می‌شود. مفهوم اول بر اسلام فقاهتی و انقلابی و پیوند دین و سیاست استوار است و مفهوم دوم اسلام متحجرین، اسلام سرمایه‌داری و جدایی دین از سیاست را می‌رساند.

براساس اندیشه امام خمینی، مهم‌ترین ویژگی‌های اسلام امریکایی عبارت است از؛ تاکید بر جدایی دین از سیاست (اسلامِ منهای سیاست)، سازش با قدرت‌های استکباری و ظلم‌پذیری، تجملاتی و تشریفاتی بودن دین، گام نهادن در مسیر قدرت‌های غربی نظیر آمریکا و انگلیس و التقاط.

در همین رابطه امام خمینی در پیامی که به تاریخ 11 دی‌ماه 1367 برای میخائیل گورباچف، "صدر هیأت رئیسۀ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی" ارسال می‌کنند می‌فرمایند: «...راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابرقدرت‌ها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایه‏‌های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، در اختیار ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را "مذهب امریکایی" می‌‏نامند.»[1]

در ادامه به واکاوی دو مولفه‌ اسلام امریکایی در اندیشه امام خمینی می‌پردازیم و سپس آن دو مولفه را در آرای گروهک فرقان مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهیم.

جدایی دین از سیاست

با نگاهی به تاریخ، به ویژه تاریخ معاصر ایران درمی‌یابیم که استعمارگران خط مبارز را که در برهه‌های حساس تاریخی در مقابل ظلم و استعمار می‌ایستاد شناسایی کرده و از این رو کوشیدند آنها را به پستو برانند.

روحانیت در طول تاریخ ایران همواره پویا بوده و با حضور موثر در مسائل سیاسی به روشنگری توده مردم می‌پرداخت. نقش بی‌بدیل روحانیت با رهبری میرزای شیرازی در ماجرای تحریم توتون و تنباکو؛ حضور فعال روحانیونی چون آیات عظام بهبهانی، طباطبایی، آیت‌الله شهید فضل‌الله نوری و آخوند خراسانی در قضایای مشروطه؛ همت شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در مبارزه با استعمار در دوران رضاخان؛ مبارزات آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی در دوران ملی کردن صنعت نفت ایران و دست آخر مبارزات امام خمینی با استعمارگران و در راس آنها امریکا نمونه‌هایی از حضور موثر روحانیون در سیاست بود که ضربات جبران‌ناپذیری به استعمارگران وارد کرده بود. از این رو طبیعی بود که اسلام امریکایی درصدد دور کردن روحانیون از سیاست برآید.

امام خمینی در تاریخ 26 شهریور 1358 درباره طرح استعمارگران مبنی بر دور کردن روحانیون از سیاست فرمودند: «تاکنون رژیم طاغوت، تمام احکام اسلام را، در همۀ کشور و در کادرهای آموزشی و غیر آموزشی، در وزارتخانه‌‏ها و ادارات، در ارتش و در سایر جاها، بر خلاف اسلام سیْر داده بود. دستور اصلاً این بود که نگذارند اسلام در ایران به معنایی که دارد تحقق پیدا بکند؛ برای اینکه خارجی‌هایی که می‏‌خواستند از ما استفاده ببرند، و بی‌‏زحمت هم استفاده ببرند، اینها تبلیغاتشان و طرحشان این بود که اسلام را نگذارند ظهور پیدا بکند... اینها کوشش داشتند به اینکه این معنا را به باور همه بیاورند که دین از سیاست جداست.

دیانت یک احکامی است که بروند نمازی بخوانند، و چند تا هم از این مسائلی که هیچ ربطی به آن چیزهایی که آنها می‏‌خواهند نداشته باشد بگویند، و برگردند مشغول کارشان بشوند. آنها مشغول چپاولگری باشند و مشغول ظلم و جور به ملت. و قشرهایی که دینی هستند؛ اینها مشغول به اعمال دیانتی خودشان باشند، کاری نداشته باشند که چه می‏‌گذرد در این مملکت؛ کار نداشته باشند که خارجی‌ها چه به سر این مملکت می‌‏آورند. برنامۀ دولت‌ها در زمان طاغوت این بود و دامن زده بودند به اینکه نگذارند روحانیون در سیاست دخالت بکنند. و شاید بسیاری از خود روحانیون هم باورشان آمده بود که نباید در امور سیاسی دخالت کنند... این یک حیله‌‏ای است که غربی‌ها به کار بردند...»[2]

به اعتقاد امام خمینی، یکی از مولفه‌های اسلام ناب محمدی، سیاسی بودن آن است. ایشان سوگند می‌خورند که: «واللَّه اسلام تمامش سیاست است...»

در نقطه مقابل، یکی از اصلی‌ترین مولفه‌های اسلام امریکایی در منظر امام خمینی، تاکید بر جدایی دین از سیاست است. به فرموده ایشان: «اسلام آمریکایی این بود که مُلّاها باید بروند درسشان را بخوانند، چه‌کار دارند به سیاست. با صراحت لهجه می‏‌گفتند. از بس تزریق شده بود در این مغزها باورشان آمده بود که ما باید برویم توی مدرسه درس بخوانیم، چه‌کار داریم به اینکه به ملت چه می‏‌گذرد؛ آن امر مردم، امر حکومت با قیصر [شاه] است به ما چه ربطی دارد.»[3]

التقاط

از دیدگاه امام خمینی، التقاط یکی دیگر از اندیشه‌هایی است که موجب ضربه‌زدن به پیکر اسلام می‌شود. التقاط، درحقیقت نشأت‌گرفته از عدم پایبندی به اسلام است. در اندیشه‌ انسان التقاطی، اسلام دینی نیست که به‌طور کامل پاسخ‌گوی نیازهای مادی و معنوی بشر باشد. از این ‌رو کسانی که دارای اندیشه التقاطی هستند با سلیقه‌ خود، بخشی از اسلام اصیل و بخشی از مکتب‌های دیگر را با هم مخلوط می‌کنند.[4]

امام خمینی یکی از مولفه‌های اسلام آمریکایی را "التقاط" می‌دانند و می‌فرمایند: «طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها، باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروه‌های منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمامی کج‌اندیشی‌ها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره‌ تلخ این نوع تفکر در سال‌های آینده روشن می‌گردد... با کمال تأسف گاهی دیده می‌شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده‌اند و معجونی به‌وجود آورده‌اند که به‌هیچ‌وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست.»

گروهک فرقان در مسیر تفکر "اسلام امریکایی"

با نگاهی به اندیشه و ایدئولوژی گروهک فرقان و راس آنها، اکبر گودرزی می‌توان مولفه‌های اسلام امریکایی را در اندیشه و عمل آنها مشاهده کرد. گروهک فرقان، در اواخر سال 1355 به ریاست یک روحانی درس‌نخوانده به نام اکبر گودرزی در برخی مساجد تهران اقدام به عضوگیری کرد. رئیس این فرقه، به ارائه تفاسیر و قرائت‌هایی از دین پرداخت که در قامت "اسلام امریکایی" خودنمایی می‌کرد.

جدایی دین از سیاست

رئیس گروهک فرقان اعتقاد داشت روحانیت باید از صحنه کنار برود و به تعبیر فرقانی‌ها دست از انحصار دین بردارد. خمیر مایه اصلی تفکر گروهک فرقان مخالفت با روحانیت و به بیان فصیح‌تر، تبلیغ تز "اسلام منهای روحانیت" بود.[5] در تاریخ 7 ژوئن 1979 (17 خرداد 1358) سفارت امریکا در تهران درباره دیدگاه گروه فرقان نسبت به روحانیت، به واشنگتن گزارش داد: «گروه تروریستی فرقان مدعی اسلام بدون آخوند است.»[6] در گزارش دیگری به تاریخ 11 شهریور 1358، مامور سفارت، فرقان را گروهی معرفی می‌کند که "با نقش روحانیت در دولت [سیاست] مخالف است."[7]

چنانکه مشخص است، فرقانی‌ها چون بر جدایی دین از سیاست تاکید داشتند، از همین رو به ترور و حذف روحانیونی که در راس نظام قرار داشتند، دست زدند. برداشت‌های سطحی و تفاسیر مادی گودرزی از قرآن، اعضای فرقان را به ضدیت با روحانیت و آنچه آن را "آخوندیسم" می‌نامید، تحریک می‌کرد. لذا یکی از مصادیق اعتقادی فرقان، ضدیت شدید با روحانیت بود. سعید مرآت یکی از اعضای گروهک فرقان اعتقاد داشت "روحانیت دیگر نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد."[8]

اکبر گودرزی نیز عقیده داشت که عمر مفید روحانیت به سر آمده است. در همین راستا فرقان تلاش کرد به حیات سیاسی روحانیت ضربه وارد کند. از این رو علاوه بر اینکه به ترور شخصیت روحانیت دست زد، به لحاظ فیزیکی نیز درصدد حذف آنها برآمد.

فرقان در این مسیر روحانیونی چون آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، امام جمعه وقت تهران و نماینده امام در شورای عالی دفاع؛ آیت‌الله مرتضی مطهری، رئیس شورای انقلاب؛ آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی، آیت‌الله محمد مفتح، آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی‌طباطبایی، امام جمعه تبریز و آیت‌الله موسوی‌اردبیلی را هدف ترور قرار داد که بعضی از این ترورها موفق و بعضی ناموفق بود.

التقاط

التقاط کلیدواژه‌ای اصلی برای معرفی گروهک فرقان و رهبر این گروه است. به تعبیر کتاب "ترکیب التقاط و ترور"، نام اکبر گودرزی در تاریخ انقلاب اسلامی، با التقاط، جهل و ترور گره خورده است. او با جمع کردن تعدادی از جوانان انقلابی به دور خود و آموزش‌های التقاطی به آنها گروه فرقان را پایه‌گذاری کرده بود.

گودرزی که در هنگام دستگیری در 18 دی‌ماه 1358، 23 سال بیشتر نداشت، یک روحانی درس‌نخوانده بود که سابقه اخراج از چند حوزه علمیه را در کارنامه خود داشت. گودرزی بعد از تاسیس فرقان نیز با نگاهی التقاطی به تجزیه و تحلیل مسائل مذهبی می‌پرداخت. در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی جریان‌های التقاطی می‌کوشیدند با ارائه ایدئولوژی رادیکال بر مبنای آموزه‌های اسلامی، گوی سبقت را از جریان اصیل روحانیت که بر مبنای اسلام راستین گام برمی‌داشت بربایند. آنها در این راه روحانیت را مرتجع، کهنه‌پرست، انحصارطلب، واپسگرا و ... خواندند.[9]

تفسیرهای فرقانی‌ها از قرآن نیز در راستای ایدئولوژی آنها بود. گروهک فرقان، قبل از روی آوردن به ترورها، به کارهایی مانند نوشتن تفسیرهای مادی از قرآن مشغول بود که به نشات گرفته از گرایشات مارکسیستی آن‌ها بود. آنان آیات قرآن را تفسیر به رای می‌کردند. به تعبیر کتاب "گروه فرقان"، «فرقانی‌ها هرچند از مارکسیسم متاثر بودند ولی خود نمی‌پذیرفتند که به متون مارکسیستی مراجعه کنند. سازمان مجاهدین خلق ماتریالیسم تاریخی را براساس اصول شرعی تفسیر می‌کرد ولی فرقانی‌ها بدون ورود به این بحث‌ها مستقیما به قرآن مراجعه می‌کردند. در عین حال از طریق مجاهدین خلق و غیر مستقیم به وادی التقاط افتادند. مثلا درباره واژه "صالحات" آنها معتقد بودند که به کارهای روبنایی و زیربنایی صالحات گفته می‌شود. "حسنات" نیز به کارهای روبنایی و کم‌دردسر گفته می‌شود. سپس نتیجه می‌گرفتند چون انسان مختار است که راه خویش را برگزیند، در نتیجه مبارزه با حکومت‌های غیر توحیدی و افرادی که این حکومت‌ها را تقویت می‌کنند به عنوان یک عمل صالح و زیربنایی قلمداد می‌شود.»[10]

آنها با تمسک به قرآن علاوه بر این که می‌کوشیدند عمل خود را مشروع نشان دهند، باعث انحراف نیز می‌شدند که این رویه به شدت باعث اعتراض و واکنش علما و روحانیون می‌شد. حجت‌الاسلام حسن روحانی در این رابطه به روایت خاطره‌ای از شهید مطهری پرداخته و می‌گوید: «من یک روز در سال 56 به منزل استاد مطهری رفتم. ایشان داشت فرقان را مطالعه می‌کرد. فرقان یک‌سری تفسیرهایی نوشته بود. کهف، روم و یک‌سری از سوره‌های قرآن را تفسیر کرده بودند و به صورت پلی‌کپی منتشر کرده بودند. ایشان داشت می‌خواند و جلوی ایشان بود. من که رفتم خیلی عصبانی بود. به من گفت: شما این را خوانده‌ای؟ من نگاه کردم پشت جلد را و دیدم که کدام قسمتش است. گفتم بله من این را خوانده‌ام. یک قسمتش را ایشان خواند و گفت: ببین چطور قرآن را منحرف کرده‌اند. چطور دارند انحراف ایجاد می‌کنند و هنگامی که داشت بیان می‌کرد داشت می‌لرزید از شدت ناراحتی و عصبانیت.»[11]

استفاده ابزاری التقاطیون از آیات و احادیث باعث پیچیدگی در شناخت آنها می‌شد و تشخیص اسلام ناب محمدی از اسلام امریکایی را دشوار می‌کرد. از همین رو بود که امام خمینی در 14 شهریور 1367 در جمع علمای پاکستان فرمودند: «امروز استکبار شرق و غرب چون از رویارویی مستقیم با جهان اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیت‌های دینی و سیاسی را از یک طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام امریکایی را از طرف دیگر به آزمایش گذاشته‏‌اند... راه مبارزه با اسلام امریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملت‌های اسلامی مرز بین اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس‌‏نماهای متحجر و سرمایه‏‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد، کاملاً مشخص نشده است.»[12]

براساس آنچه در بالا آمد می‌توان گفت فرقانیسم که پیشرو در مسیر اسلام امریکایی بود، به شدت در پارادوکس با جریان اصیل اسلام ناب محمدی(ص) قرار داشت. فرقان با برداشت سطحی از قرآن دست به اسلحه برد و بسیاری از "شخصیت‌های دینی و سیاسی" را ترور کرد و به خدمت اهداف مثلث اسکتباری جهان به خصوص امریکا قرار گرفت(بیشتر بخوانید).

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 21.

-2صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 10.

3- «مرزبندی اسلام ناب محمدی و اسلام امریکایی»، نشریه پاسدار اسلام، سال نهم، ص 14.

-4مریم سالاری سه‌دران و عباس کاکایی باغچه میشه، اصولگرایی در اندیشه امام خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 106 و 106.

-5علی کردی، گروه فرقان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 20.

-6اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، ص 194.

-7اسناد لانه جاسوسی، جلد اول، ص 296.

-8علی کردی، گروه فرقان، ص 64.

9- محمدحسن روزی‌طلب، ترکیب التقاط و ترور (بررسی عملکرد و اسناد گروه فرقان)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 29.

10- علی کردی، گروه فرقان، ص 25.

11- پیشین، ص 30.

12- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 21.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۸۴۹۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک تروریستی منافقین

قاضی رسیدگی کننده پرونده اعضای گروهک منافقین خطاب به مردم آلبانی و برخی کشورهای میزبان اعضای این گروهک تروریستی خواست تا استرداد و خروج این افراد از کشورشان را مطالبه کنند.

به گزارش ایرنا، دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سه‌شنبه چهارم اردیبهشت در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی آغاز شد.

گروهک تروریستی منافقین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنی صدر از نخست وزیری توسط مجلش، به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سال‌ها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است. کارنامه جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل می‌شود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.

در کارنامه این گروهک تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیت‌های سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیت‌های سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیت‌الله دستغیب، آیت‌الله قدوسی و آیت‌الله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هسته‌ای از دیگر اقدام‌های تروریستی این گروهک است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروهک از سال گذشته آغاز شده است.

نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به جنایات و اقدامات اعضای گروهک تروریستی منافقین ۲۱ آذر ۱۴۰۲ برگزار شد و تاکنون ۱۰ جلسه از دادگاه متهمان این پرونده برگزار و کیفرخواست متهمان توسط نماینده دادستان قرائت شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی رئیس دادگاه در آغاز نخستین جلسه دادگاه از دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک منافقین با قرائت آیه ۲۹ سوره مبارکه اعراف را قرائت کرد و افزود: جلسه دادگاه ادامه دادرسی نسبت به کیفرخواست صادر شده از دادسرای عمومی و انقلاب تهران برای اتهامات سازمان مجاهدین خلق و ۱۰۴ متهم، با حضور هیات قضایی، نماینده دادستان، وکلای شکات و متهمان و خانواده شکات با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری، رسمی و در حال برگزاری است.

رئیس دادگاه بار دیگر خطاب به متهمان پرونده اظهار داشت: چنانچه محل سکونت یا مکان مشخص دیگر برای دریافت اوراق قضایی دارند به دادگاه اعلام کنند.

قاضی دهقانی درباره علت تاخیر در برگزاری این جلسه دادگاه توضیح داد و افزود: یکی از وکلای دادگستری که وکیل متهمان ردیف اول تا بیستم است و همچنین وکالت شخصیت حقوقی گروهک را برعهده دارد، در حضور برای این جلسه دادگاه تاخیر داشت و نظر به اینکه‌عدم حضور وکیل در جلسه موجب اخلال در جلسه است، جلسه با تاخیر آغاز شد و از همین جا تذکر داده می‌شود از این پس وکلای دادگستری طبق زمان‌بندی اعلام شده در دادگاه حضور یابند.

در ادامه قاضی دادگاه گفت: باتوجه به اینکه قرائت کیفرخواست براساس بند الف ماده ۳۵۹ قانون آیین دادرسی کیفری توسط نماینده دادستان انجام شده است، امروز شکات یا وکیل آن‌ها برای استماع اظهارات در دادگاه فرصت خواهند داشت.

قاضی دهقانی اظهار داشت: پیش از اظهارات شاکی از این جایگاه مطلبی را با سازمانهای بین‌المللی و برخی کشورهای میزبان متهمان اعلام می‌دارم و اکنون برای ۱۰۴ متهم با کیفرخواست صادره در دادگاه صالح رسیدگی به پرونده‌ای در جریان قرار دارد که متهم به جنایاتی بیش از یک قتل هستند و چطور است که وقتی یک فرد مظنون به قتل باشد پلیس یا نهادهای صالح را از حضور او مطلع می‌کنند اما اکنون ۱۰۴ نفر که متهم به پوست کندن زنده افراد، بمبگذاری‌ها هستند نباید پیشگام شوند و از نهادهای صالح خود خواستار استرداد و خروج این افراد از کشورشان باشند تا تعیین تکلیف نهایی متهمان با این اتهامات در دادگاه صورت گیرد؛ دادگاهی که متهمان آن آزادانه حق انتخاب وکیل را دارند.

قاضی دادگاه منافقین افزود: به مردم آلبانی و برخی کشورهای اروپایی اعلام می‌کنم اکنون افرادی که برای آن‌ها کیفرخواست صادر شده است و دادگاهی با بهره‌مندی از حق انتخاب وکیل برای دفاع از اتهامات انتسابی در وجود دارد؛ عملی که به نظر می‌رسد دولت‌های این کشورها آن‌ها را نسبت به این موضوع آگاه نکردند.

رئیس دادگاه ابراز امیدواری کرد این دولت‌ها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد آن‌ها به جمهوری اسلامی ایران مانند هر گروه دیگری که متهم می‌شود اقداماتی را در راستای منافع ملی خود انجام دهند.

در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت.

اسناد تاریخی با شما سخن می‌گوید

این وکیل دادگستری ضمن حضور در جایگاه نسخه‌ای از دفاعیات خود را به رئیس دادگاه تقدیم کرد و گفت: جلسه اولی است که فرصت بیان جهت‌گیری سازمان مجاهدین خلق در دهه ۵۰ و سلطه‌ای که نظام پهلوی بر این سازمان داشت، فراهم شده است و امروز اسناد تاریخی با شما سخن می‌گوید.

حکیم زاده حسینی ادامه داد: درباره اینکه مسعود رجوی چه شد که توسط ساواک بازداشت و به اعدام محکوم شد و چگونه از بند زندان رهایی پیدا کرد، در جلسه قبل مقدماتی مطرح شد، که من در تکمیل آن و بر اساس مستنداتی که در کتب خاطرات و مورخین تهیه شده است، عنوان خواهم کرد.

وی از قاضی دادگاه در خواست کرد که مستندات او در زمان قرائت لایحه‌اش در دادگاه نمایش داده شود و گفت: در کتاب احمد احمد خاطرات یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق که از این سازمان جدا شده آمده است که دانشجویان عدالت خواه در دهه ۵۰ با تغییر رویکرد این سازمان مواجه شدند.

وی با اشاره به اظهارات نخستین قاضی دادگاه مبنی بر اینکه مردم و مسئولان کشورهای میزبان باید از جنایات منافقین آگاه شوند، گفت: رسیدگی به این پرونده با چنین ابعاد، جنایاتی که در سطح ملی و بین‌المللی انجام داده است، رسالتی است که برعهده اصحاب رسانه قرار دارد و رسانه‌ها باید این جنایات را منتشر کنند. در جلسه امروز به اینکه سازمان مجاهدین خلق جوانان پاک نیت را جذب خود کرده بود، تغییر روش داد که البته این تغییر روش به مذاق رژیم سابق (پهلوی) خوش آمد.

قاضی دادگاه طی تذکری به وکیل گفت: بنده از واژه اتهامات استفاده کردم، نه جنایات. دادگاه بی‌طرف است. در حدود لایحه صحبت کنید.

وکیل برخی از شکات پرونده در پاسخ به پرسش قاضی دادگاه با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه هم‌رتبه‌های او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است.

وی ادامه داد: سوال بی‌پاسخ از سوی اعضای گروک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آن‌ها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.

در ادامه این وکیل دادگستری از رئیس دادگاه خواست تا صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی و علی اکرامی از اعضای سابق گروهک به‌عنوان دو فرد مطلع از جنایات گروهک تروریستی منافقین اظهارات خود را بیان کنند.

قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد می‌خواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟

وکیل پاسخ داد: بله.

با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغ‌التحصیل رشته شرق‌شناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تالیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آل احمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهاد‌های اطلاعاتی و نظامی عراق پرداخته‌ام.

تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکل‌گیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریان‌های انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.

این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تایید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آن‌ها از جامعه‌شناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.

وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آن‌ها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم می‌دانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین می‌دانستند.

تبراییان با بیان اینکه اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، اظهار داشت: به نظر می‌رسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمی‌شد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگه‌های مارکسیسم در جزوه‌های رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت.

تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.

اظهارات عضو سابق گروهک تروریستی منافقین

پس از آن علی اکرامی به عنوان مطلع و از اعضای جداشده گروهک با دستور قاضی دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: در سال ۵۸ تحت تأثیر شعارهای فریبنده و پرجاذبه این سازمان قرار گرفتم و در حالی که دانشجوی رشته نفت بودم به عضویت سازمان درآمدم.

وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی جوان آرمان خواهی بودم و خانواده فقیر و ضعیفی داشتم و همزمان با تحصیل در بندر امام خمینی در اسکله‌ها کار می‌کردم و با شعارهای فریبنده این سازمان احساس می‌کردم کلید خوشبختی ملت ایران هستند.

عضو سابق گروهک تروریستی منافقین افزود: در سال ۶۰ پس از اعلام مبارزه مسلحانه گروهک چون در ذهنم ارادت به امام راحل داشتم، با گروهک همراهی نکردم و در اختفا به زندگی عادی پرداختم اما در سال ۶۵ دوباره جذب شدم و از طریق پاکستان به عراق رفتم و به عضویت شورای مرکزی ردیف ۵۶ اعضای مرکزی درآمدم.

اکرامی ادامه داد: از سال ۶۶ به عضویت شورای مرکزی سیاست خارجی و ارتباط با عراق درآمدم و دفتر این ستاد در بغداد قرار داشت و یکی از اعضای هماهنگی ارتباط با عراق و بخشی از استخبارات عراق بودم.

وی اضافه کرد: یکی از افراد هماهنگ کننده برای دیدار حبوش و مسعود رجوی بودم و فیلم دیداری که منتشر شده توسط استخبارات عراق گرفته شده بود.

عضو سابق گروهک تروریستی منافقین گفت: اطلاعات به دست آمده‌ای که از داخل ایران به استخبارات عراق و رژیم بعث ارائه می‌شد از طریق شنود و تخلیه تلفنی تهیه می‌شد و ۴۰۰ نفر مستشار نظامی در پادگان اشرف آموزش می‌دیدند و عمدتا در همه عملیات‌ها از جمله عملیات چلچراغ شناسایی و مهمات از طریق رژیم بعث تهیه می‌شد.

وی با اشاره به بمباران‌های عراق در دوران جنگ تحمیلی در شهرهای ایران گفت: مجاهدین از اعضای خود که ساکن این شهرها بودند می‌خواست که با خانواده خود تماس بگیرند و اطلاعات میزان تخریب‌ها و خوف و وحشت مردم را جویا شوند و این در حالی بود که در این سازمان ارتباط اعضا با خانواده منع شده بود و در واقع سازمان از اعضای خود می‌خواست تا با فریب خانواده‌های خود و به بهانه ابراز نگرانی از آن‌ها اطلاعات بگیرند.

در ادامه جلسه دادگاه، تبراییان مطلع معرفی شده از سوی شکات نیز بار دیگر با دستور قاضی برای ارائه مستندات در جایگاه قرار گرفت و گفت: این گروهک جسد یکی از اعضای خود را تکه تکه و سوزاندند و دفع کردند یا شکم دیگر اعضای خود را پاره کردند و داخلش محلول بنزین ریختند و بعد جسد را سوزاندند. کاری که جریان تکفیری می‌کند، آن‌ها عضو خودشان را می‌کشند.

قاضی خطاب به او گفت که مستنداتتان چیست؟

تبراییان پاسخ داد: مجموعه جنایات آن‌ها در جراید آن دوره موجود است و در فیلم سیانور هم آماده است همچنین بخشی در کتاب خوابگردها هم هست.

وی گفت: کلاس‌های مسعود رجوی در دانشگاه شریف برگزار می‌شد و حضور چشمگیر مردم در شب‌های ماه رمضان این ذهنیت را برای آن‌ها ایجاد کرد که میان مردم پایگاه اجتماعی و مقبولیت پیدا کرده‌اند و فکر می‌کردند در چندماه می‌توانند نظام نوپای ایران را منهدم کنند.

این پژوهشگر تاریخی با توضیح ازدواج‌های متعدد مسعود رجوی که به ازدواج با همسر مهدی ابریشمچی (مریم قجر عضدانلو یا مریم رجوی) منجر شد، گفت: او مدتی با فیروزه بنی‌صدر ازدواج سیاسی کرد که دو سال تداوم داشت. او در پاریس به فیروزه علاقمند شد. منزل زعفرانیه که در آن ۲۰ نفر از جمله اشرف ربیعی، همسر بنی‌صدر کشته شدند و فقط پسر یک‌ساله مسعود رجوی زنده ماند.

وی با بیان اینکه طلاق‌های ایدیولوژیک در دهه ۱۳۶۰ در سازمان رخ داد، افزود: کسانی مانند ابریشمچی که اینطور بی‌ناموسی می‌کنند برای صدام هم جاسوسی می‌کنند.

در این زمان قاضی دادگاه با اعلام ختم این جلسه از دادگاه اظهار داشت: دو هفته دیگر روز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت جلسه بعدی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • روایت تاریخ از کارنامه روحانیت
  • دور دوم رسیدگی به پرونده اعضای گروهک تروریستی منافقین
  • ببینید | آغاز دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین
  • دادگاه منافقین آغاز شد
  • آغاز دور جدید دادگاه سرکردگان گروهک تروریستی منافقین
  • علنی شدن حمایت اسرائیلی‌ها از گروهک تروریستی جیش الظلم + عکس
  • سپهبدی که به رهبر انقلاب، پیشنهاد درجه سرهنگی داد! + فیلم
  • علنی شدن حمایت اسرائیلی‌ها از گروهک تروریستی جیش الظلم + سند
  • توسعه فناوری‌ها در کشور مصداق بارز کاشتن برای آینده است
  • عملیات «وعده صادق» مصداق بارز وعده الهی است