روانشناسی رفتارهای مالی نشان می دهد اقتصاد ، علمی اجتماعی است
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۸۵۴۶۶
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ؛ از آنجا که واحد تحلیل در این دو علم، فرد و رفتار اوست تعامل بین علم اقتصاد و روانشناسی میتواند برای نظریهپردازی اقتصادی مورد استفاده اقتصاددانان قرار گیرد.
در سالهای اخیر محققانی هم چون دانیل کانمن (دانیل کاهنمن)، آموس تورسکی (Amos Tversky)، ریچارد تِیلِر (Richard THALER) و اخیراً نیز کالین کامرر (Colin Camerer) و جرج لاونشتاین (George Loewenstein)، برخی از اصول و اندیشههای علم اقتصاد را به عنوان اصولی غیر واقع گرایانه از نظر روانشناختی، مورد انتقاد قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اقتصاددانانی نظیر کنت ارو (kenth arrow)، پیتر دیاموند (پیتر ای. دیاموند)، دان مک فادن (Daniel McFadden)، رابرت سولو (Robert Solow) تنها تحقیقات اندکی را در این زمینه انجام دادهاند ولی گستردگی اقتصاد را ترویج نکرده اند.
این نابسامانی در مورد واقع گرایی روانشناختی هم اکنون منجر به بروز به نتایجی شده است.
عمدتاً تلاشهایی تحت عنوان «علم اقتصاد رفتاری» صورت گرفته تا از نظر روانشناختی ماهیت و نتایج بسیار واقعی تر از طبیعت انسان در علم اقتصاد بدست می دهد که این ماهیتها به طرز نامحدودی در دهه اخیر، گسترش و فزونی یافته است.
تا جایی که امروز علم اقتصاد رفتاری جایگاه خود را در اقتصاد متعارف باز کرده است و افرادی مانند دیوید لایبسون David Laibson) در زمینه اقتصاد کلان وارنست فییر در اقتصاد کار، جایگاه مناسبی در اقتصاد کلان دارند.
از طرف دیگر دانشگاههای معتبر بسیاری دانشجو در مقاطع پیشرفته در زمینه اقتصاد رفتاری میگیرند.
مهم ترین کتابی که سیر تکوین و شکلگیری اقتصاد رفتاری را تشریح می کند، «کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری» نام دارد که ریچارد تِیلِر، استاد دانشگاه شیکاگو و برندۀ جایزه نوبل اقتصاد 2017، نوشته است.
پدر اقتصاد رفتاری
دنیل کانمن به خاطر کارهایی به شهرت رسیده که به همراه آموس تورسکی انجام داده است .
اما درگذشت زودهنگام تورسکی باعث میشود تمامیِ نظریات در نهایت به نام کانمن به ثبت برسد.
او موفق شده است به عنوان روانشناس، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کند و به عنوان پدر اقتصاد رفتاری شناخته شود.
نوبل اقتصاد آنقدر تخصصی است که همه انتظار دارند به برجستهترین اقتصاددانها اختصاص داده شود. اما موارد استثنایی وجود دارند که نشان میدهند نوبل اقتصاد الزاماً به فردی که اهل اقتصاد باشد تعلق نمیگیرد. دنیل کانمن یکی از آن موارد استثنا است.
او روانشناسی امریکایی است که موفق شده است علم روانشناسی را با علم اقتصاد ترکیب کند و از دل آن نظریهای در حوزه اقتصاد رفتاری به دست بیاورد.
این نظریه آنقدر موفقیتآمیز بود که باعث شد نوبل اقتصاد به این روانشناس تعلق بگیرد.
البته کانمن در مسیر دست یافتن به این تئوری، تنها نبود، آموس تورسکی نیز با او همراه بود اما عمرش مجال نداد و در نهایت جایزه نوبل تنها به نام کانمن به ثبت رسید. این دو اقتصاددان در کتابی با عنوان «اندیشیدن، تند و آهسته» درباره ادعای خود که میگویند انسانها انتخابهای «غیرعقلانی» دارند، به تفصیل بحث کردهاند.
کانمن معتقد است انواعی از اشتباهات وجود دارند که انسانها به صورت نظاممند در دام آنها گرفتار میشوند.
خوانندگانِ کتابِ او با بسیاری از نظریاتش در ظاهر مخالفت میکنند اما او تلاش میکند انواع تعصبها و توهمهای شناختی را که انسانها را تسلیم خود میکنند در فهرستی پیش روی مخاطب قرار بدهد.
وی در یکی از آزمایشهای خود از افراد میخواهد تصور کنند 50 پوند به آنها داده شدهاست. به گفته کانمن، اگر به فرد بگویید باید 20 پوند را «نگه دارد» یا بگویید باید 30 پوند را «خرج کند» با وجود اینکه حاصل یکی است، باز هم فرد رفتار متفاوتی را در پیش میگیرد.
او همچنین نشان میدهد اگر بگویید یک بیماری «از هر 10هزار نفر، یکهزار و 286 نفر را میکُشد» بسیار خطرناکتر به نظر میآید تا اینکه بگوید آن بیماری «24.14 درصد از جمعیت را به کشتن میدهد»؛ این در حالی است که مورد دوم دو برابر بیشتر خطر مرگ را نشان میدهد.
در واقع زبان ابهام، حسابهای سرانگشتی را نیز به هم میریزد.
دنیل کانمن به این خاطر جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرده که موفق شده دیدگاههای مختلف از علم روانشناسی را با علم اقتصاد ترکیب کند و نتایجی را در زمینه قضاوتهای انسانی و تصمیمگیری در شرایط مختلف به دست بیاورد.
کانمن در پژوهشهای خود نشان داد مردم عموماً به صورت عقلانی عمل نمیکنند. این در حالی است که برخی تئوریهای اقتصادی برآورد میکردند رفتارهای عاملان اقتصادی کاملاً عقلانی است. مفاهیم تازهای که کانمن معرفی کرد در قالب علم رفتار مالی و اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار گرفت.
او این بررسیها را به کمک تورسکی انجام داد اما در نهایت از آنجا که تورسکی در سال 1996 از دنیا رفت، نظریه به دست کانمن به تکامل رسید.
تصمیمگیری در شرایط پرخطر
مهمترین دستاورد کانمن و تورسکی این بود که موفق شدند برخی از تعصبهای مشترک میان انسانها را کشف کنند که باعث میشود تصمیمهای غیرعقلانی بگیرند.
مقاله آنها با عنوان «نظریه چشمانداز: تحلیلی بر تصمیم در شرایط خطر» یکی از پرکاربردترین مقالهها در حوزه اقتصاد است. آنها در نظریه چشمانداز احتمالی به خوبی نشان میدهند که مردم چطور در شرایط نامطمئن یا مبهم، تصمیمهای عجیبوغریبِ مالی میگیرند.
در واقع انسانها به جای منطق، بر اساس احساسات، خاطرات یا گرایشها تصمیم میگیرند. برای مثال آنها نشان دادهاند که اغلب افراد وقتی خرید کوچکی میکنند، بیشتر به فکر پساندازِ پول خود هستند اما وقتی چیزی را که قیمت آن بسیار بالاست برای خرید انتخاب میکنند، به فکر پسانداز پولِ خود نیستند.
البته کانمن در تئوری خود زیاد روی این قضیه تمرکز نمیکند که چرا برخی از افراد اشتباهات کمتری در تصمیمگیریهای خود مرتکب میشوند یا ذاتاً بهتر عمل میکنند.
اما باز هم کتاب او یکی از عمیقترین کتابها برای عموم مردم به شمار میآید.
مهمترین نکته این بود که کانمن ثابت کرد ما انسانها آنقدر هم که گمان میکنیم بر پایه منطق فکر نمیکنیم. او با اثبات همین قضیه به پدر علم اقتصاد رفتاری تبدیل شد.
درسهایی از اندیشههای پرفسور ریچارد تیلر برنده جایزه نوبل 2017
اندیشههای ریچارد تیلر، اقتصاددان کهنهکار آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2017 نکات بسیار مفیدی برای صاحبان کسبوکار در بر دارد ؛ نکاتی که شاید بارزترین آنها مقوله «اثر موهبت» باشد که میگوید انسانها معمولاً برای آنچه دارند بیش از آنچه ندارند ارزش قائل هستند.
ریچارد تیلر بهعنوان یکی از بزرگان مکتب اقتصاد رفتاری بیشتر مطالعات خود را به اثبات غیرعقلایی بودن تصمیمات عوامل اقتصادی (خانوارها و بنگاهها) معطوف ساخته است. به عقیده وی، افراد ممکن است بسته به موقعیتی که در آن قرار میگیرند، واکنش متفاوتی در قبال دو گزینه کاملاً یکسان از خود نشان دهند. او برای اثبات این گفته از یک مثال کلاسیک استفاده میکند:
فرض کنید که در حالت اول به شما پیشنهاد میشود که روی شیر یا خط بودن نتیجه پرتاب یک سکه شرطبندی کنید؛ بدینصورت که اگر درست پیشبینی کردید 10 دلار برنده شوید و اگر پیشبینیتان اشتباه از آب در آمد، 10 دلار از دست بدهید. بسیاری از افراد از این شرطبندی اجتناب میکنند.
در حالت دوم اما شرطبندی به گونهای دیگر برای شما توصیف میشود: فرض کنید به شما میگویند که بهصورت پیشفرض 10 دلار باختهاید اما یک شانس 50-50 دارید که با پیشبینی صحیح نتیجه پرتاب سکه، این زیان را به صفر برسانید و البته این احتمال نیز وجود دارد که نتیجه پرتاب سکه برخلاف پیشبینی شما باشد و زیانتان به 20 دلار برسد. این حالت از لحاظ آماری و منطقی هیچ تفاوتی با حالت اول ندارد اما بهگونهای تعریف شده است که پای اجتناب از زیان در میان باشد.
بسیاری از افراد در این حالت ترجیح میدهند در شرطبندی شرکت کنند؛ در واقع افراد ریسکهای بزرگتر را برای اجتناب از زیان میپذیرند.
این مثال ساده در دنیای واقعی کسبوکار نیز بهویژه در ماههای پایانی سال مالی شرکتها اتفاق میافتد. بسیاری از مدیران فروش در این ماهها تلاش میکنند بخشی از درآمدهای سال جاری را به صورتهای مالی سال آینده انتقال دهند.
اگرچه در حالت عادی شناسایی درآمد بهتر است زودتر انجام شود اما ظاهراً به دلیل اینکه مدیران ارشد شرکتها اغلب تنبیه برای عملکرد پایینتر از حد برنامهریزیشده را بیش از تشویق برای عملکرد فراتر از انتظار در دستور کار قرار میدهند، مدیران فروشی که از تحقق برنامههای فروش در سال جاری اطمینان یافتهاند، سعی میکنند بخشی از درآمد سال جاری را به سال آینده منتقل نمایند تا شانس بیشتری برای تحقق اهداف فروش در سال آینده داشته باشند.
اکنون فرض کنید که مدیر فروش یک شرکت در اوایل سال مالی از محقق شدن اهداف فروش شرکت اطمینان حاصل کرده است و فکر میکند با استفاده از یک رویکرد جدید در بخش فروش، 50 درصد شانس دارد که فروش را سه برابر کند؛ در اینحال این احتمال وجود دارد که در صورت شکست خوردن طرح، وی حتی نتواند فروش برنامهریزیشده را محقق کند.
در این شرایط آیا مدیر فروش دست به این ریسک قمارگونه خواهد زد؟ منطق حکم میکند که مدیران ارشد شرکت، مدیر فروش را برای پذیرفتن این ریسک 50-50 که میتواند به سه برابر شدن فروش شرکت بینجامد، تشویق نمایند. در دنیای واقعی اما چنین اتفاقی رخ نمیدهد و مدیران ارشد معمولاً از مدیران فروشی که نتوانستهاند برنامههای شرکت را محقق نمایند، بهشدت انتقاد میکنند حتی اگر بدانند که طرح ابتکاری آنها میتوانسته است در صورت موفقیت، درآمد سرشاری را نصیب شرکت کند.
مدیران ارشد بنگاههای اقتصادی باید انتظارات خود از مدیران میانی را برحسب ریسکهای موجود تنظیم کنند و به این بیاندیشند که آیا به مدیران میانی ریسکپذیری که طرحهایشان موجب بهبود قابلتوجه عملکرد شرکت شده است، پاداشی متناسب با ریسک دادهاند یا خیر.
یکی دیگر از نکات مهمی که ریچارد تیلر به آن اشاره نموده، بحث «حسابداری ذهنی» است.
تیلر میگوید افراد معمولاً سبدهای مصرف مجزایی در ذهن خود دارند؛ مثلاً ممکن است ما بودجهای مجزا برای سفر و تفریح و یا هزینههای تعمیرات خانه در نظر بگیریم و تلاش کنیم تا این مبالغ مجزا با هم تداخل نداشته باشند. در این صورت اگر مثلاً یک بلیت رفت و برگشت بسیار ارزانقیمت برای سفر به هاوایی به دستمان برسد، مبلغ صرفهجویی شده را به شستشوی فرشهای خانه اختصاص نخواهیم داد، بلکه سعی خواهیم کرد این مبلغ را در سبد ذهنی مربوط به خودش حفظ و با استفاده از آن، تفریحات بهتر و باکیفیتتری را در هاوایی تجربه کنیم.
تصمیمگیری به این شیوه شاید ازلحاظ منطق اقتصادی، غیربهینه باشد اما برای یک خانواده پرجمعیت کاملاً قابلانتظار است. البته بنگاههای اقتصادی باید منابع خود در بخشهایی به کار گیرند که بیشترین سودآوری را برای کل مجموعه در پی داشته باشد. تعریف ردیفهای بودجه مجزا برای دپارتمانهای مختلف نباید به محدودیتی برای تصمیمگیری و تخصیص بودجه بهصورت بهینه تبدیل شود.
مقوله «انصاف» یکی دیگر از مباحثی است که تیلر در کتابها و مقالاتش به آن پرداخته است.
وی در تحقیقات خود ثابت کرده است که مردم اغلب در برابر زورگویی بنگاههای اقتصادی مقاومت میکنند.
مصرفکنندگان ترجیح میدهند با قفسههای خالی مواجه شوند تا اینکه در مقابل قفسههایی پر از کالاهایی گرانتر از حد عادی قرار بگیرند.
با این وجود، آنها پرداخت مبالغ بیشتر برای کالاهای تولیدکنندگانی که هزینههای تولیدشان افزایش یافته است را راحتتر میپذیرند.
فرض کنید شما صاحب یک کارخانه تولید مصالح ساختمانی هستید و در پی بروز یک طوفان شدید در منطقه شما، افراد بسیاری برای تعمیر خانههایشان به محصولات شما احتیاج دارند. اگر شما این پیام را به آنها مخابره کنید که قیمت محصولات را افزایش دادهاید تا فقط آنهایی که بیشتر احتیاج دارند اقدام به خرید کنند، درواقع شیوه خوبی را در پیش نگرفتهاید. اما اگر مشتریان این پیام را از شما دریافت کنند که افزایش قیمت محصولات به دلیل افزایش هزینههای تولید بوده و حاشیه سود شما ثابت مانده است، بهتر با موضوع کنار خواهند آمد.
یکی دیگر از مباحثی که تیلر آن را در قالب یک کتاب مطرح نموده، بحث اصلاح رفتارهای غیرعقلایی است. در گذشته کارکنان جدید یک شرکت میتوانستند با پر کردن یک فرم خاص، ماهانه مبلغی از درآمدشان را به پرداخت هزینه بیمه بازنشستگی اختصاص دهند. امروز اما کارکنان بهصورت پیشفرض در صندوقهای بازنشستگی عضو هستند و مبلغ مربوطه از درآمدشان کسر میشود، مگر اینکه خودشان درخواست لغو عضویت دهند. درست است که در هر دو حالت، کارکنان از اختیار تام برای مشارکت یا عدم مشارکت در طرحهای بیمه بازنشستگی برخوردار هستند اما شواهد تجربی حاکی از این است که در حالت دوم تعداد بسیار بیشتری از کارکنان عضو صندوقهای بازنشستگی می شوند و برای تأمین آینده خود پسانداز میکنند.
از این استراتژی میتوان در حوزه فروش نیز استفاده کرد؛ مثلاً میتوان هزینه ضمانت و خدمات پس از فروش را به قیمت محصول اضافه کرد تا مشتری با پرداخت هزینهای معقول، محصول مطمئنتری را خریداری کند. البته باید این امکان برای مشتری فراهم باشد که از دریافت ضمانت و خدمات پس از فروش چشمپوشی کند و در مقابل هزینه کمتری بپردازد، چراکه تحمیل خدمات به مشتریان و درنتیجه اخذ هزینه بیشتر از آنها ممکن است درنهایت باعث کاهش تقاضای محصولات شرکت شود.
به طور کلی ما با مطالعه آثار ریچارد تیلر متوجه میشویم که تصمیم گیری کاملاً درست در دنیای پیچیده امروز کار بسیار دشواری است و انسانها برای فائق آمدن بر این دشواری، شیوههای دیگری را برای تصمیمگیری در پیش گرفتهاند؛ شیوههای سادهتری که به افراد کمک میکنند تا مسائل مهم پیرامون خود را بهتر اولویتبندی کنند.
در دنیای کسبوکار نیز ما باید بدانیم که رایجترین شیوه تفکر لزوماً بهترین شیوه نیست و بهتر است برای تصمیم گیری بهتر، بیشتر به جزئیات توجه کنیم.
یک درس برای ایران
اقتصاد ایران اسلامی هم در حدود یک دهه اخیر مزین به نامگذاری اقتصادی شده است به نهادینه شدن گفتمان اقتصاد مقاومتی نیاز دارد اما باید نگاه روانشناسانه به تحقق ان داشت که با اعتقاد و باورهای آحاد ملت ارتباط دارد.
نگاه صرف مکانیکی و علوم تجربی و فنی به تنهایی کافی نیست بلکه باید نگاه اجتماعی هم به ان داشت.
اقتصاد علمی اجتماعی است و باید متغیرهای روانشناسانه هم در نظر گرفته شود. شواهد پیشرفت جوامع هم این این فرضیه را ثابت می کند.
اقتصاد مقاومتی برای اینکه استقرار یابد باید ابتدا به شکل باور درونی و مطلوبیت ذهنی در اید و همه فعالان اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی به ضرورت و مزیت های تحقق ان ایمان داشته باشند.
این باور و مدیریت ذهنی باید در ادامه بتواند بر رویکردهای این موضوع ، متمرکز شود و دستاوردهای ملموس ارائه کند.
بنابر این همه چیز از توسعه روانشناسانه منابع انسانی و نیروی انسانی اغاز می شود و حوزه مدیریت منابع انسانی در دهه های اخیر وارد عرصه های حرفه ای و هوشمند جامعه شناسی هم شده است.
هنر مدیریت منابع انسانی هم ویرایش هنر جذب منابع انسانی (جذب ، حمایت ، حذف و تقویت) با رویکرد کارامدی است تا بتواند اهداف سازمانی تا ملی را در مسیر اقتصاد مقاومتی تحقق بخشد.
یادداشت : اسماعیل محمدی (ابن خلدون)
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۸۵۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونمایی از برات الکترونیک بانک صادرات ایران در وزارت اقتصاد؛
مدیرعامل بانک صادرات ایران همزمان با آغاز عملیاتی شدن برات الکترونیک این بانک به عنوان نخستین برات الکترونیک شبکه بانکی کشور، برای تامین مالی غیرنقدی بخش تولید از طریق ابزارهای نوین زنجیره تأمین اعلام آمادگی کرد. محسن سیفی در حاشیه رونمایی از نخستین برات الکترونیک کشور توسط این بانک که با حضور سید احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی، مدیران ارشد این وزارت خانه، معاون فناوری اطلاعات بانک مرکزی، خزانهدار کل کشور، نمایندگان قوه قضائیه، مدیران عامل بانکها، مدیران ارشد بانک صادرات ایران و اصحاب رسانه در محل تالار جهاد اقتصادی ساختمان وزارت امور اقتصادی و دارایی برگزار شد، با تشریح قابلیتهای نوین بانک صادرات ایران در زمینه تکمیل بسته تامین مالی غیر نقدی، برای حمایت از بخشهای مختلف تولیدی اعلام آمادگی کرد. او با بیان اینکه خوشحالیم که امروز در بانک صادرات ایران موفق شدیم به عنوان اولین بانک بسته اسناد تجاری را تکمیل و از آنها در جهت تامین مالی زنجیره تأمین در بخش تولید استفاده کنیم، افزود: در سالهایی که تأمین مالی نقدی در نظام بانکی کشور اشباع شده و در عین حال بانکها موظف به تأمین مالی بخشهای مختلف تولیدی هستند، بانک صادرات ایران با استفاده از ابزارهای مختلف تامین مالی غیر نقدی از تولید حمایت خواهد کرد و برات الکترونیک سهم مهمی از این ماموریت را بر عهده خواهد داشت. او افزود: امروز برات الکترونیک بانک صادرات ایران در کنار چک الکترونیک (چکنو) و در کنار سفته الکترونیک و همچنین سامانه توثیق الکترونیک دارایی (ست)، بسته کاملی برای تامین مالی زنجیره تولید فراهم کرده است. سیفی از عبور تعداد چکنوهای صادره از مرز 4 میلیون برگه و صدور بیش از 90 هزار برگ سفته الکترونیک در بانک صادرات ایران خبر داد و افزود: با عملیاتی شدن برات الکترونیک که حداقل سررسید آن یک ماه و حداکثر 12 ماه است، زنجیره کاملی از ابزارهای تامین مالی غیر نقدی در بانک صادرات ایران فراهم آمده که در خدمت شبکه تولید کشور قرار خواهد گرفت. بانک صادرات ایران پیشرو در عملیاتی کردن برات الکترونیک سپامی نخستین برات الکترونیک سپامی توسط بانک صادرات ایران با هدف ارائه خدمت نوین، تسهیل و تسریع در عرصه پرداخت غیرحضوری پول صادر و این ابزار نوین در اختیار فعالان اقتصادی و تولید قرار گرفت. این محصول خدمت نوین بانک صادرات ایران برای تامین مالی زنجیره تامین واحدهای تولیدی است و علاوه بر چکنو، خدمت دیگری برای مشتریان بانک به ویژه بنگاههای اقتصادی و تولیدی به حساب میآید. بانک صادرات ایران به عنوان نخستین بانک کشور با هماهنگی بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی با عملیاتی کردن پروژه برات الکترونیک، خدمت نوین دیگری را برای تسریع در پرداختهای آنی در نظام بانکی کشور ارائه کرد و در نخستین اقدام پس از دریافت کد سپام از بانک مرکزی و ارسال درخواست صدور برات به وزارت امور اقتصادی و دارایی، نخستین برات الکترونیک سپامی نظام بانکی کشور با داشتن شناسه خزانهداری کل کشور و شناسه سپام بانک مرکزی با امضای بانک صادرات ایران به عنوان براتگیر صادر شد. بانک صادرات ایران پس از عملیاتی کردن نخستین چک امن الکترونیک با عنوان «چکنو»، در صدور و استفاده از برات الکترونیک نیز در کشور پیشرو است. بدین ترتیب واحدهای تولیدی، بنگاههای اقتصادی، شبکه فروش و تامین کنندگان میتوانند با رونمایی این محصول توسط مراجع سیاستگذار، از این خدمت در بانک صادرات ایران استفاده کنند. برات الکترونیک به عنوان یکی از ابزارهای تامین مالی زنجیره تامین و بر اساس دستورالعمل ارائه خدمات تامین مالی زنجیره تامین توسط مؤسسات اعتباری طراحی شده و شیوهنامه اجرایی آن پس از تصویب در کمیسیون اعتباری به تایید هیئتعامل بانک مرکزی رسیده است. این سند تجاری الکترونیکی دارای کلیه ویژگیهای ذکر شده در ماده 223 قانون تجارت و قانون تجارت الکترونیک است. برات الکترونیک غیر کاغذی، با سررسید حداقل یک ماه و حداکثر یک سال با درخواست براتدهنده (بنگاه خریدار) در وجه یا به حوالهکرد دارنده برات (بنگاه فروشنده) از طریق سامانه برات صادر و شناسه یکتای آن در سامانه سپام ثبت میشود و بانک بر اساس اعتبار براتدهنده (بنگاه خریدار) نسبت به قبول برات الکترونیک و تادیه کل مبلغ آن در سررسید اقدام خواهد کرد. رپرتاژ آگهی کانال عصر ایران در تلگرام