Web Analytics Made Easy - Statcounter

روزنامه وقایع اتفاقیه،مصاحبه ای را با عفت مرعشی انجام داده است.

بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:

با آقای هاشمی چگونه آشنا شدید و ماجرای  ازدواج تان چگونه بود؟ 

ماجرای ازدواج من و آقای هاشمی داستان عجیبی بود. ماجرا به پاییز ۱۳۳۷ بازمی‌گردد. خواهران و برادران بزرگترم ازدواج کرده بودند و زمان ازدواج من فرارسیده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خواستگارهای زیادی هم برایم می‌آمد اما پدرم رضایت نمی‌داد. پدرم روی خواستگار خیلی حساس بود. ما با آقای هاشمی‌رفسنجانی نسبت فامیلی دوری داشتیم. ایشان پسر پسردایی مادرم می‌شدند. یک‌بار که خانه پدرشان دعوت بودیم، آقای اخوان مرعشی به پدرم گفت که دخترت عفت را برای پسر آقای هاشمی می‌خواهم خواستگاری کنم. پدرم نیز که ایشان را می‌شناخت و می‌دانست که آشیخ‌اکبر آدمی اهل علم و دیانت است، فی‌المجلس قبول کرد.

به خانه که برگشتیم مسئله را با من در میان گذاشت اما من عصبانی شدم و رد کردم. حس می‌کردم کار درستی نیست که بدون مشورت با من این کار انجام شده است. با اینکه ته دلم از ایشان خوشم می‌آمد.

آن زمان البته در خانواده ما رسم نبود عروس و داماد با هم صحبت کنند، اگر پدر قبول می‌کرد ماجرا تمام بود اما اگر پدر شک داشت دست به دامان استخاره می‌شد.

اما من این روش را نمی‌پسندیدم و معتقد بودم باید با خودم در‌این‌زمینه مشورت شود. چند روزی گذشت و من هم که فقه را می‌شناختم و می‌دانستم پدرم هم خلاف‌شرع عمل نمی‌کند و نظر ما در این مسائل بسیار برایش مهم است بر نظر خودم پافشاری می‌کردم. کار به جایی رسید که پدرم می‌گفتند، حداقل استخاره بگیر. این درحالی بود که من آقای هاشمی را می‌شناختم.

محرم سال گذشته سخنران مسجد ما بود و من منابرش را شرکت می‌کردم. دو روزی هم خانه ما آمده بود و شب را هم مانده بود. اما در کل از این شکل و روش ازدواج خوشم نمی‌آمد وگرنه دست به دامن استخاره نمی‌شدم. استخاره‌ای که موجب جواب مثبت من شد.

ماجرای استخاره چه شد؟

سه شب قبل از خواستگاری آشیخ اکبر،خواب دیده بودم که ماه نو را در آسمان دیده‌ام. سه صلوات فرستاده بودم و از خواب بیدار شدم. این خواب در ذهنم بود که متوجه شدم پنجشنبه قرار است خواستگار‌ها بیایند. باز هم بر رای خودم تاکید می‌کردم که حاج‌آقا اخوان مرعشی آمدند و به من گفتند برایت می‌خواهم استخاره بگیرم. خجالت کشیدم قبول نکنم. سخت هم بود سرنوشت زندگیم را به یک استخاره وصل کنم. اما در نهایت پذیرفتم. آقای اخوان و پدرم به زیرزمین خانه رفتند و قرار شد که اگر استخاره مثبت بود با صلوات بیرون بیایند و اگر منفی هیچ نگویند. همه خانه منتظر نتیجه بودند و دلهره در دل و نگاه همه موج می‌زد. در من که بیشتر از بقیه، ناگهان صدای صلوات بلند شد و من هم بغضم شکست؛ البته هیچ کدام این ماجراها را آقای هاشمی و خانواده‌شان متوجه نشدند و به آنها هم چیزی نگفتیم.

شما یک‌بار جان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را نجات دادید. ماجرای آن چه بود؟ 

این داستان به بعد از انقلاب برمی‌گردد؛ سال ۵۸ بود، چند نفری هر روز می‌آمدند جلوی خانه ما و سراغ آقای هاشمی را می‌گرفتند. من هم ردشان می‌کردم. آشیخ‌اکبر یک روز به من گفت شاید کار واجبی دارند و بگو بیایند. من هم حرف‌شان را قبول کردم. وقتی وارد اتاق شدم سمت آشپزخانه صداهای عجیبی شنیدم. سریع به سمت اتاق آمدم و دیدم تفنگ جلوی آقای هاشمی گرفتند. هیچ‌چیز نفهمیدم، فقط دویدم، آقای هاشمی را روی زمین انداختم و چادرم را رویشان باز کردم. آنها شروع به شلیک کردند. مانع تیر به آقای هاشمی شدم. چند تیر به شکمم خورد. چند تیر هم پهلوی آقای هاشمی. کسی که محافظ آقای هاشمی بود، آمد و آنها را فراری داد. دیگر هیچ‌چیز نفهمیدم تا اینکه در بیمارستان به‌هوش آمدم. آنجا تنها سوالی که پرسیدم این بود که آیا آقای هاشمی زنده هستند یا نه.

از روز آخر آیت‌الله رفسنجانی بگویید. آن روز به خانه برگشتند؟ 

روز آخر برایشان صبحانه درست کردم. با هم صبحانه خوردیم. کمی با هم صحبت کردیم. از بچه‌ها تا وضعیت کشور. جلسه‌ای داشتند و رفتند. سه‌باری هم از محل کار به من زنگ زدند.

گاهی به من می‌گویند خاطره تعریف کن. باید بگویم تمام زندگی‌ام با آقای هاشمی خاطره بود؛ خاطراتی که همه برای آینده می‌تواند درس باشد.

منبع: ساتین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۹۵۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استطاعت جسمی ۸۳ هزار زائر حج تمتع ۱۴۰۳ نهایی شد

به گزارش خبرنگار مهر، سید علی مرعشی، با بیان اینکه استطاعت جسمی ۸۳ هزار زائر حج تمتع نهایی شد، گفت: داروهای مورد نیاز به همراه ۳۸۰ نفر از کادر پزشکی متخصص هلال احمر سه روز قبل از عزیمت اولین کاروان زائران اعزام خواهند شد.

وی با بیان اینکه در مکه یک بیمارستان ۶۰ تخت خوابی داریم؛ گفت: این بیمارستان دارای بخش ویژه مجهز و کامل است؛ همچنین یک بخش رادیولوژی، سونوگرافی، اکوکاردیوگرافی، آزمایشگاه مجهز، بخش دندانپزشکی و بخش‌های بستری زنان و مردان را هم داریم.

رئیس مرکز پزشکی حج و زیارت هلال احمر گفت: در مدینه خدمات در دو درمانگاه ۱۶ ساعته و شبانه روزی انجام می‌شود و همچنین یک مرکز ۱۰ تختخوابی را هم در مدینه داریم.

مرعشی خاطر نشان کرد: در صورتی که به خدمات بستری و اعمال جراحی مختلف نیاز داشته باشیم؛ از بیمارستان‌های عربستان استفاده خواهیم کرد.

کد خبر 6091429 علی قدمی

دیگر خبرها

  • روایت عجیب از تلاش‌ها برای تعطیلی خانه امن زنان | درها را قفل کردیم، دخترها در آشپزخانه جمع شده و گریه می‌کردند!
  • استطاعت جسمی ۸۳ هزار زائر حج تمتع ۱۴۰۳ نهایی شد
  • امروز با سعدی: ای یار جفا کرده پیوند بریده
  • تصویری دیده نشده از ۱۶ سالگی آیت‌الله هاشمی در کنار دوستانش
  • «آسمان غرب»؛ فیلمی که در به تصویرکشیدن شهید شیرودی موفق نبود
  • «آسمان غرب»؛ فیلمی که در به تصویرکشیدن شیرودی موفق نبود
  • آسمان غرب موفق نبود/ شیرودی: درجه تشویقی‌ام را پس بگیرید
  • شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران
  • حماسه باشکوهی که شهید شیرودی رقم زد/در حد امکان وامدار تاریخ بودم
  • انتظار ۹ ساله تمام شد/ پرواز حجاج استان سمنان در آسمان سرزمین وحی