به نقل از «خبرگزاری برنا»

35 سال برای چاپ همه کتاب های خاطرات آیت الله هاشمی زمان نیاز است/ آقای هاشمی قطعا باید وصیت نامه داشته باشد/ به آقای هاشمی گفتم شهادت می دهم همه این ها در راستای سعادت ملت ایران بوده است

تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۴۹۹۵۳۶

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ «قادر باستانی»، ویراستار کتاب‌های آیت الله هاشمی رفسنجانی، با حضور در خبرگزاری برنا پیرامون انتشار کتاب‌های خاطرات رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن گفت.

مصاحبه تفضیلی خبرگزاری برنا با مدرس علوم ارتباطات اجتماعی و ویراستار کتاب‌های آیت الله هاشمی رفسنجانی به شرح زیر است:

35 سال برای چاپ همه کتاب های خاطرات آیت الله هاشمی زمان نیاز است

ویراستاری کتاب های آیت الله هاشمی به چه صورت پیش می رود؟

با عرض تسلیت به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی، کار آماده سازی خاطرات آیت الله از سال 74 آغاز شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایشان از اول فروردین ماه سال 1360 شروع به خاطره نوشتن کردند. برای هر سال یک سررسید می گرفتند و هر شب یک صفحه را می‌نوشتند و این کار تا پایان عمر ایشان ادامه داشت. یعنی 19 دی 1395 که رحلت کردند تا آن زمان هر شب به خاطره نویسی ادامه دادند. در طول تاریخ مکتوب ایران ما هیچ شخصیت سیاسی دیگری را نداریم که چنین مداومتی داشته باشد و هر شب وقایع آن روز را بنویسند. این تنها موردی است که ثبت تاریخ شده و به نظر من بزرگترین کاری است که یک سیاستمدار در حد اندازه ایشان که عملا در دوره حضرت امام و بعد از رحلت امام نفر دوم نظام بودند، توانستند انجام دهند. آیت الله هاشمی علاقه زیادی به تاریخ داشتند. از ابتدا می خواستند همه دوران مبارزاتی خود را از سال های اول انقلاب، دوران جنگ، بعد از جنگ و دوره سازندگی منتشر کنند. موقعی که کار را آغاز کردیم، ایشان 14 سال بود که خاطرات خود را می نوشتند و هیچ کدام منتشر نشده بود. آن زمان من خبرنگار یکی از روزنامه ها بودم و علاقه داشتم، یک ستونی را در روزنامه جدیدی که تازه به چاپ می رسید، به خاطرات روزانه آقای هاشمی اختصاص دهم. من اطلاع نداشتم که ایشان خاطره می نویسند اما در آن دوران ستونی را در روزنامه «انقلاب اسلامی» که متعلق به آقای بنی صدر بود، با عنوان «روزها بر رییس جمهور چگونه می گذرد؟»، دیده بودم. برای من به عنوان روزنامه نگار جالب بود که مردم مطلع می‌شدند که رییس جمهورشان امروز چه کار کرده؟ با چه کسانی صحبت کرده یا جلسه ای داشته است یا خیر؟ در آن زمان این پشنهاد را با آقای مرعشی، که رییس دفتر رییس جمهور بودند، مطرح کردم و ایشان گفتند پیشنهاد خوبی است اما این را بدانید که آقای هاشمی 14 سال است، این کار را انجام می‌ دهند. من را به آقای مهندس هاشمی، که رییس دفتر بازرسی ویژه رییس جمهور بود، معرفی کردند. در آن زمان در دانشگاه علامه بودم، این دانشگاه تند و تیز و ضد دولت سازندگی بود و افکار دانشجویان همه حول این محور بود که این ها بچه هایشان آقازاده هستند. اما زمانی که مهندس هاشمی را از نزدیک دیدم، همه تصوراتم ریخت. مهندس هاشمی خیلی ساده و خودمانی بودند و اصلا چیزهایی که در جامعه در مورد ایشان و خانواده شان مطرح بود، صحت نداشت. با گشاده رویی پذیرفتند که پیشنهاد خوبی است، من چند تا از خاطرات دوران جنگ آیت الله هاشمی، که فرمانده بودند، را در اختیار شما می‌گذارم تا به چاپ برسانید. زمان عملیات خیبر آیت الله هاشمی در اهواز بودند و خاطرات آن شب را در اختیار من قرار دادند و در روزنامه ایران به چاپ رسید. نشر خاطرات ایشان به شدت بازتاب خوبی در جامعه داشت و روزنامه های دیگر نیز بازنشر دادند. این قدم اول برای انتشار خاطرات ایشان بود. در آن زمان دفتر نشر معارف انقلاب در سال  72 برای انتشار کتاب های تاریخ انقلاب اسلامی منتشر شد. در آن دفتر قرارداد بستم و اولین کتاب را با عنوان «عبور از بحران، کارنامه و خاطرات 1360» به اهتمام آقای یاسر هاشمی تهیه کردیم که پرتیراژترین کتاب شد. هر سال یک کتاب منتشر می شود اما هنوز آن کتاب، پرتیراژ است. دلیلش هم این بود که سال 1360 سال بسیار مهمی بود و هر روز آن یک واقعه است. رییس جمهور و نخست وزیر ترور و شهدای 72 تن (واقعه هفتم تیر) شهید شدند و آقای هاشمی در همه این ها به عنوان یکی از مسئولین اصلی حزب جمهوری اسلامی و نفر بسیار نزدیک به بنیانگذار جمهوری اسلامی، تاثیرگذار بودند. اگر شما همان شب وقایع را شرح دهید، خیلی تاثیرگذار است، تا اینکه شما 20 و یا 30  سال بعد راجع به آن شب مطلبی بنویسید. آن کتاب در بازار مورد استقبال قرار گرفت و چندین بار تجدید چاپ شد. همچنین روزنامه همشهری این خاطرات را هر روز به شکل پاورقی چاپ کرد.

به اهتمام فرزندان، نوه ها و عروس های خانواده هاشمی شروع به چاپ کتاب خاطرات کردیم. سال 74 کار را آغاز و در سال 76 کتاب به بازار آمد. بعد از آن کتاب، «پس از بحران بود» که مربوط به خاطرات سال 61 زیرنظر خانم  فاطمه هاشمی تهیه شد. همچنین کتاب خاطرات سال 62 نیز به اهتمام مهندس مهدی هاشمی با عنوان «آرامش و چالش» تهیه شد. سال 63 کتاب «به سوی سرنوشت» با جلد قرمز چاپ شد. در آن خاطره ای تعریف کرده بودند که شعار «مرگ بر آمریکا» را از شعارهایی که داده می شد در مجامع عمومی حذف کنیم. آقای شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، مقاله ای را راجع به این موضوع نوشتند و این کتاب در چاپ اول به سرعت تمام شد. نیاز به فرصت داشتیم تا آن را مجددا منتشر کنیم که برخی اعلام کردند، این کتاب توسط وزارت ارشاد توقیف شده است، در حالی که این طور نبود. بعد از این کتاب، بیشترین تیراژ مربوط به کتاب «به سوی سرنوشت» بود. همچنین «کتاب امید و دلواپسی» به اهتمام نوه ایشان خانم «سارا لاهوتی»، دختر خانم فاطمه هاشمی، تهیه شد. روال چاپ خاطرات آیت الله هاشمی تا سال‌های 65 و 66 ادامه داشت و آخرین جلد کتاب چاپ شده مربوط به خاطرات سال های 1373 است. آیت الله هاشمی این کتاب را دیدند اما اجل مهلت نداد تا مقدمه برای آن بنویسند. مقدمه این کتاب را آقای مهندس محسن هاشمی نوشتند و کتاب مربوط به خاطرات سال 1374 برای توزیع در نمایشگاه مطبوعات منتشر خواهد شد. زمانی تصمیم بر این بود که هر سال دو کتاب منتشر شود ولی تا حالا این اتفاق نیفتاده اما این ظرفیت در دفتر نشر انقلاب وجود دارد تا سالی دو عنوان را منتشر کنیم. بعد از تهیه کتاب خاطرات سال 74، 35 کتاب دیگر منتشر خواهد شد. اگر همین روند ادامه داشته باشد 35 سال زمان نیاز برای چاپ مابقی خاطرات دارد، مگر اینکه روال چاپ تغییر کند.

* چرا کتاب های خاطرات با فاصله 20 ساله به چاپ می رسد؟

علت فاصله 20 ساله برای چاپ کتاب، این است که از افرادی نام برده می شود که روی آنها حساسیت وجود دارد و باید با گذر زمان امکان چاپ فراهم شود. دفتر نشر معارف انقلاب این کار را ادامه می دهد و از حدود 6-7 سال پیش مدیریت دفتر نشر معارف انقلاب برعهده فرزند آقای مهندس محسن هاشمی گذاشته شد. آقای «عماد هاشمی» مدیرعامل این دفتر هستند. قبلا من به تنهایی خاطرات را ویرایش کرده و عکس می گذاشتم و چاپ می کردم و همه کارها را خودم انجام می دادم و می فروختم اما از زمانی که آقای مهندس عماد هاشمی مدیریت این کار را بر عهده گرفتند، کار سبک و سیاق بهتری پیدا کرد. کتاب ها شکیل تر و بهتر شده و ایشان قول داده بتوانیم سالی دو عنوان کتاب به چاپ برسانیم. ما این روال را ادامه دادیم و جزو کتاب های پرفروش تاریخ سیاسی است.

این کتاب ها از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تهیه و در کتابخانه های عمومی سراسر کشور توزیع می شود. این کتاب به عنوان رفرنس، بسیار قابل استفاده برای کسانی است که در زمینه تاریخ کار می کنند. فکر نمی کنم اگر کسی بخواهد درباره تاریخ جمهوری اسلامی ایران مطلبی بنویسد، به این کتاب ها نیازی نداشته باشد. جالب این است افرادی که طرفدار و مخالف آیت الله هاشمی هم بودند از این کتاب بسیار استفاده کردند. کتاب «عبور از بحران» پرتیراژترین کتاب خاطرات رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و اندازه همان کتاب، آقای بنی صدر نقد نوشت و تاثیرگذار در میان فعالان سیاسی و کنشگران دنیای سیاست است. فعالان حوزه سیاسی برای نوشتن تحلیل تاریخی و سیاسی به کتاب ایشان نیاز دارند.

روی متون اصلی خاطرات آیت الله هاشمی حساسیت زیاد است

سانسور چه میزان دامنه کتاب آیت الله هاشمی را گرفت؟

از اول که وارد این کار شدم آقای «محسن هاشمی»، که آن زمان مسئولیت دفتر نشر معارف انقلاب را برعهده داشتند، به شدت روی حفظ متون آیت الله هاشمی دقت داشتند. من که 22 سال این کار را انجام می دهم، هیچ وقت این متون را ندیدم و روی محافظت از آنها حساسیت ویژه ای وجود دارد. زمانی که متن دست من می رسد، مواردی حذف شده است. اما ما حذف آنچنانی نداریم و این اتفاق بسیار کم پیش می آید. ایشان مراقبت داشتند که اولا مطالب سری را ننویسند و بعد از آن، مطالب محرمانه در حدی که قابلیت انتشار نداشته باشد که البته چنین مواردی در متون بسیار نادر است، منتشر نشود. بیشتر موارد حذفی حساسیت های مربوط به افراد است. برای برخی افراد انتشار این خاطرات شاید خوب نباشد و آبروی آنها در معرض خطر قرار گیرد. معمولا درباره آنها توسط آقای عماد هاشمی مشورت صورت می‌گیرد.

قبل از اینکه مطالب برای من ارسال شود، برخی بخش ها کم می شود. اما اگر حذفیات زیاد باشد شما متوجه خواهید شد اما در کتاب آیت الله هاشمی همه متن ها تقریبا یکی است و حذفیات عمده وجود ندارد. سانسور به آن معنا یعنی، مطلبی واقعا حذف شود و عامدانه یک موردی نباشد این چنین نیست. سال هایی بوده که ایشان حتی دو دفترچه داشتند و یکی در محل کار و دیگری در خانه. بعدها فرزندان شان متوجه شدند که نسخه اصلی در محل کار است و موارد را با یکدیگر تلفیق می کردند. همه تلاش دفتر نشر معارف انقلاب و فرزندان ایشان که متولی انتشار این سرمایه های بسیار گران سنگ تاریخ معاصر انقلاب هستند، این است که متون دست اول، پاکیزه، خواندنی و ارزشمند را به بازار کتاب عرضه کنند. هیچ وقت این نظر را نداشتند که این فرد مخالف یا موافق ما بوده و در متن این موضوع کاملا مشخص است. آیت الله هاشمی که در قید حیات بودند روی این قضیه مصر بودند که دقیقا همان چیزی که نوشته اند، بدون کم و کسری منتشر شود. تصور من این است که یک روزی متون اصلی هم امکان انتشار پیدا کند و دیگری نیازی به حذفیات نباشد. در مقدمه کتاب و توسط آقای محسن هاشمی به این موضوع اشاره شده که ایت الله هاشمی تاکید داشتند حذفیات به ندرت و فقط به منظور آبروی مردم مطرح نشود.

 بخش هایی از کتاب مورد استفاده مخالفان آقای هاشمی قرار گرفت؟ مشاوره ای نمی‌دادید که اینها منتشر نشود؟

ایشان اصرار داشتند مطالب دقیق منتشر شود. آقایان محسن و عماد هاشمی هم روی این قضیه مصر هستند. چندین بار روی این موضوع پافشاری کردند که دقیقا همان متنی که ایشان نوشته است، منتشر شود. از همان سال 74 به من گفتند اگر شما هم مطلبی را احساس می کنید که انتشار آن ممکن است به ضرر کسی باشد، حذف کنید. یادم نمی آید موردی دیده باشم که بخواهم پیشنهاد حذف بدهم. حتی در مواردی از خاطرات ایشان می‌گفتند، استخر و سونا رفتم و یا جت اسکی سوار شدم واقعا هیچ وقت ندیدم تاکید بر حذف این بخش از خاطرات شان را داشته باشند. ایشان هیچ گاه مطالبی را از مردم پنهان نکردند و در خفا به گونه ای دیگر زندگی کنند. در زندگی آیت الله هاشمی افرادی در سمت محافظ، همکار و یا عضو کابینه در کنار ایشان بودند و اگر چیزی را پنهان می کردند، کسی متوجه می شد. من تا حالا نشنیدم کسی بگوید مثلا حاج آقا چنین کاری را انجام می داد و در خاطره اش ننوشته و یا نوشته پاک کرده است.

خانواده آیت الله هاشمی زندگی بسیار ساده، خودمانی، صمیمی و عاطفی دارند

شایعاتی درباره زندگی اشرافی آیت الله هاشمی و خانواده ایشان وجود دارد. شما از نزدیک با خانواده ایشان در ارتباط هستید. چقدر این اخبار صحت دارد؟

در این 22 سال، غیر کار به عنوان ناشر کتاب های آیت الله هاشمی، با آقای مهندس هاشمی در مجموعه شهرداری همکار بودم. من 10 سال مدیر بازرسی شرکت مترو بودم. همانطور که گفتم همه تصوراتم در اولین دیدار با آقای محسن هاشمی فرو ریخت. من آن زمان دانشجو بودم و آن زمان دانشگاه ما جزو تندروترین دانشگاه های کشور بود، یعنی مرکز دفتر تحکیم وحدت بعد از دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه علامه بود. همیشه تصور می کردیم خانواده رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام اشراف گرا هستند اما از زمانی که برای اولین بار ایشان را دیدم، همه این ها نقش برآب شد. پس از 22 سال می توانم به این موضوع شهادت دهم که همه خانواده آیت الله هاشمی زندگی بسیار ساده، خودمانی، صمیمی و عاطفی داشته و بسیار پرکار هستند. افرادی که از نزدیک با خانواده هاشمی کار می کنند، اذیت می شوند زیرا به شدت پرکار و منظم هستند. اکثر خانواده آیت الله هاشمی مانند ایشان خاطرات خود را می نویسند. یعنی همین تعداد دفاتری که آقای هاشمی دارند، همین تعداد را آقای محسن هاشمی هم دارند و یک بخشی از خاطرات ایشان هم تنظیم شده ولی هنوز منتشر نشده است. برخی از خاطرات خانواده جالب تر از خاطرات خود آقای هاشمی است زیرا ایشان در دوره ریاست جمهوری خود به دلیل حجم بالای کاری، خاطرات خود را با عجله نوشته اند. خاطرات آقای «محسن هاشمی» بسیار ارزشمند است و ایشان هم رییس بازرسی ویژه بودند و مطالب را ساده، روان و صریح نوشتند. هیچ یک از شایعات صحت ندارد، شاهد مثال من این است که در دو دوره دولت آقای احمدی نژاد، که در ضدیت کامل با این خانواده بود، اگر یک مورد درباره این خانواده پیدا می کردند، با بوق و کرنا همه متوجه می شدند. در 20 دی ماه منزل آیت الله هاشمی تبدیل به موزه خواهد شد و درب آن به روی همه مردم باز می شود و آنها می توانند از نزدیک شیوه زندگی ایشان را ببینند. مردم کاملا متوجه می شوند در چه خانه ای زندگی می کردند.

 به نظر من طرح این مسئله علیه خانواده آقای هاشمی به این دلیل است که حضور ایشان را بر خلاف مطامع خود می دیدند. طرح این شایعات را مجاهدین خلق شروع کردند. 9 ساله بودم که به همراه مادرم برای تظاهرات به تبریز رفتم تا در راهپیمایی که قرار بود آقای هاشمی سخنرانی کنند، شرکت کنیم. تابستان سال 59 و از یک هفته قبل مجاهدین در تبریز پایگاه قوی به راه انداختند و پلاکاردهایی در این خیابان ها نصب کردند تحت این عنوان که «فئودال باغ های پسته و سرمایه دار» را نمی گذاریم در شهر مشروطیت صحبت کند. زمانیکه آقای هاشمی روبروی دانشگاه تبریز پیشت میکروفون رفتند، این افراد هو کردند، فحش دادند، سنگ پرتاب کردند و نگذاشتند آیت الله سخنرانی کند و مجلس را به دست گرفتند. از همان زمان مجاهدین (منافقین) هجمه علیه آقای هاشمی را کلید زدند، زیرا می‌دیدند ایشان چه وزنه ای در حزب جمهوری اسلامی است. آنها تشخیص داده بودند این مهره باید به هر نحوی ترور شخصیت شود. یک دوره می گفتند باغ پسته دارد و سرمایه دار است و یک دوره دیگری می گفتند فرزندان ایشان نمایندگی فلان چیز را دارند و جزیره کیش برای آنهاست.

این شایعات همیشه از سوی افراد تندرو چه دوره ای که چپ ها مثل اکبر گنجی و چه دوره ای که آقای احمدی نژاد حضور داشت، مطرح می شد. برای هیچ یک از شایعات علیه خانواده آیت الله هاشمی سندی وجود نداشت. در یک مقطعی هم که ایشان رییس جمهور بودند، برخی با سوء استفاده از اسم خانواده ایشان اقداماتی را انجام دادند که در نهایت دستگیر شدند. من اولین مصاحبه را در روزنامه ایران با آیت الله هاشمی رفسنجانی در تاریخ  24 شهریور 1374 انجام دادم. اولین بار مردم چهره ایشان را به شکل رسانه ای دیدند و قبل از آن کسی ایشان را نمی شناخت زیرا آن زمان فضای مجازی وجود نداشت. حتی در آن زمان اگر شما می گفتید، من هاشمی رفسنجانی هستم مردم باور می کردند. یادم است که واقعا فامیلی فردی هاشمی رفسنجانی بود و هیچ نسبتی هم با این خانواده نداشت و از موضوع سوء استفاده می کرد و در نهایت دستگیر شد.

خبر فوت آیت الله هاشمی را از «محسن هاشمی» شنیدم

زمان فوت آیت الله هاشمی کجا بودید؟

خبر فوت ایشان را از یک تماس تلفنی و زمانی که در ماشین بودم، شنیدم. همان موقع با آقای مهندس «محسن هاشمی» تماس گرفتم. تصور می کردم خبر دروغ است زیرا راجع به ایشان و افراد دیگر قبلا مطالبی این چنینی شنیدم بودم که صحت نداشت. اما شبکه خبر فوت آیت الله هاشمی را زیر نویس کرد که بسیار متاثر شدم.

خبر فوت آیت الله هاشمی شوک شدیدی برای من بود

شما نصف عمر خود را با کتاب ها، نوشته ها، دست خط ها و خانواده آیت الله هاشمی سپری کردید.  وقتی خبر درگذشت را شنیدید چه احساسی داشتید؟ 

این خبر بسیار برایم ناراحت کننده بود.حدود 48 ساعت در حال خودم نبودم و شوک شدیدی برایم بود. حتی زمان تشکیل خانواده ام، کنار خانواده آیت الله هاشمی بودم. ازدواج من با همسرم زمان انجام ویراستاری کتاب های ایشان صورت گرفت. در واقع، همسرم کتاب های جنبی ایشان یعنی سخنرانی‌ها، مصاحبه ها، نطق های پیش از دستور زمان مجلس و پیام های ایشان را کار می کنند و الان هم ادامه دارد. روزی نیست که صدای ایشان درخانه ما پخش نشود. همین الان هم صبح بیرون می آیم، می بینم همسرم صدای ایشان را گذاشته و در حال پیاده و یا تنظیم کردن خاطرات است. خبر فوت ایشان برایم خیلی تکان دهنده و ناراحت کننده بود، هرچند که معیشت الهی است. رحلت و حیات ایشان در راستای نهضت بود. بعد از رحلت ایشان می بینیم که همه پیش بینی ها و توصیه هایی که می کردند و افرادی که می گفتند ایشان بصیرت ندارند، متوجه شدند که ایشان بصیرت داشتند. این ها نشان می دهد حیات جسمانی و ظاهری آیت الله هاشمی از دست رفته اما کتاب ها، راهنمایی ها و راه اعتدالی ایشان هیچ گاه مرگ ندارد. ما صرفا ظاهر و فیزیک جسمانی ایشان را از دست دادیم اما روح شان با نهضت و مردم است و ادامه خواهد داشت.

قطعا آیت الله هاشمی باید وصیت نامه داشته باشند

آقای هاشمی خاطرات هر روزه خود را نوشتند، مگر می شود ایشان وصیت نامه نداشته باشند؟  

قطعا باید وصیت نامه داشته باشند. اولین وصیت نامه ای که از ایشان چاپ کردیم زمانی بود که خبرنگار بودم و این وصیت نامه در زمان عملیات خیبر نوشته شده بود. بعد از آن هم خانواده شان شاهد بودند که یک وصیت نامه دیگری نوشتند. ایشان شخصی هستند که امکان ندارد وصیت نامه نداشته باشند.

ویراستاری کتاب آیت الله هاشمی اعتماد بزرگی می طلبید

از چند سالگی کتاب ها را شما نوشتید؟

در سن 24 سالگی آقای مهندس هاشمی به من اعتماد کردند و این کار به من محول شد. من رشته روزنامه نگاری خوانده بودم و به متن های تاریخ معاصر هم علاقه داشتم اما این کار اعتماد بزرگی می طلبید. البته قبل از من این کار به آقای مسجدجامعی محول شده بود اما ایشان در مدت شش ماه فرصت انجام ویراستاری را نداشتند. آنهایی که من ویراستاری کردم متونی است که خودشان از سال 60 تا 95 و در همان روز نوشتند که شامل 35 دفتر می شود. البته بنیاد تاریخ با ایشان از اول تولد تا زمان انقلاب مصاحبه کردند که دو جلدی «دوران سیاه رنگ مبارزه» را درست کردند که این اقدام، قبل از حضور من انجام شده بود. آیت الله هاشمی رفسنجانی خاطرات خود را به صورت شفاهی تعریف کرده و آقای معادی خواه آن را تنظیم کرده بودند که کتاب باارزشی است. محور آن کتاب هم در واقع پرونده ساواک آیت الله هاشمی است. بعد از آن هم دو جلد کتاب از مصاحبه ها و سخنرانی ها ایشان تهیه شد که مربوط به خاطرات سال 57 است و یکی دیگر هم مربوط به سال های 58 و 59. یعنی یکی از روز پیروزی انقلاب تا پایان سال 58 و دیگری درباره سال 59 که کتابی با عنوان «انقلاب در بحران» بوده که توسط آقای بشیری تهیه شده است. این خاطرات را هم آقای هاشمی خودشان ننوشتند بلکه از روی مصاحبه ها و سخنرانی های ایشان تنظیم شده و در نهایت تایید کرده اند.

زندگی من و خانواده ام با خانواده آیت الله هاشمی عجین است

به عنوان سوال پایانی، اگر بخواهید حرفی با آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از یک سال بزنید، چیست؟

یک سال قبل از فوت، آیت الله هاشمی برای بازدید به دفتر نشر معارف انقلاب آمدند و از من خواستند گزارشی از اقدامات صورت گرفته، ارائه بدهم. من هم مطالب را آماده نکرده و فقط خلاصه ای را بیان کردم. به ایشان گفتم، زندگی من و خانواده ام همیشه با متونی که شما گفتید و یا نوشتید، عجین است. شهادت می دهم همه این ها در راستای سعادت ملت ایران بوده است. در همه برهه ها فکر آیت الله هاشمی این بود که ملت و مردم ایران به سعادت برسند و ورود ایشان به نهضت، برای این موضوع بوده است. از ایشان تشکر می‌کنم که عمر، زندگی و فرزندان شان را وقف نهضت اسلامی کردند.

منبع: خبرگزاری برنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۴۹۹۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهادت یک عضو دیگر حزب الله در جنوب لبنان

حزب الله بامداد سه‌شنبه شهادت یکی از اعضای خود در حمله رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان را تأیید کرده است

به گزارش مشرق، حزب‌الله اعلام کرد که « «محمد خلیل عطیه»» ملقب به «ساجد» از اعضای این جنبش در راه قدس به شهادت رسیده است.

براساس این گزارش وی از ساکنان دهستان «قانا» در جنوب لبنان بود.

همزمان نیز منابع خبری از حملات هوایی و توپخانه‌ای شدید رژیم صهیونیستی به مناطق جنوبی لبنان خبر دادند.

مناطق اطراف شهرک‌های «بیت لیف»، «عیتا الشعب»، «یارون»، «المحمودیه»، «العیشیه» و ارتفاعات «جبل ابو راشد» هدف حملات اشغالگران رژیم صهیونیستی قرار گرفت.

با آغاز عملیات طوفان الاقصی توسط گروه‌های مقاومت فلسطین، حزب‌الله لبنان در حمایت از مردم فلسطین و کاهش فشار بر مقاومت در غزه، اقدام به انجام عملیات‌های روزانه و سنگین علیه اهداف رژیم صهیونیستی در داخل خاک فلسطین کرده است.

در این باره رسانه‌های صهیونیستی نیز بارها اعتراف کرده‌اند که حزب‌الله در شمال سرزمین‌های اشغالی فلسطین همچنان دست برتر را دارد و ارتش اسرائیل در این منطقه به دام افتاده است.

منبع: ایرنا