مهرههای آمریکایی فتنه ۹۶ / از شاهزاده تاریکی «سیا» تا بنیادی به نام «دموکراسی» به کام «اغتشاشگری»
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۱۸۶۰۸
خبرگزاری میزان- فتنه ۹۶ اگر چه ابعاد به مراتب کمتری نسبت به فتنههای قبلی علیه نظام اسلامی داشت، اما دست استکبار و ایادی آنها در طراحی آن آشکار است و اطلاعات مخابره شده حاکی از آن است که اتاق عملیات این فتنه از مدتها پیش با مشارکت همه دشمنان ملت ایران و مشخصا مثلث آمریکایی – صهیونیستی و یکی از رژیمهای مرتجع فاسد و پولدار منطقه و اشراری همچون منافقین و سلطنتطلبان شکل گرفته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، فتنه زمستان ۹۶ با هوشیاری و بصیرت مردم ایران و اقتدار نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور پایان یافت.
این فتنه از مدتها پیش در اتاقهای فکری – عملیاتی «سیا» کلید خورده بود و آمریکاییها بعنوان دشمنان شماره یک ملت ایران با گردآوردن همه گروههای معاند، تدارک ویژهای برای آن دیده بودند که البته مانند گذشته بواسطه بصیرت ملت و اتحاد مسئولان حول محور اصل مترقی ولایت فقیه، شکستی مجدد را تجربه کردند.
فتنه آمریکایی زمستان ۹۶ با اسم رمز «معیشت» و با هدف نهایی آشوبافکنی و اغتشاشگری در مرحله اول و تسلیح افراد مزدور و دستنشانده برای کشتار مردم در مرحله دوم، طراحی شده بود. فتنهافروزان بر مبنای مدل نتیجه گرفته خود در لیبی بر آن بودند تا از پیرامون، آشوبها را به مرکز بکشانند و سپس مدل تجربه کرده خود در سوریه یعنی گسیل سلاح و تروریستهای اجارهای را اجرا کنند که اقتدار فزآینده امنیتی و اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی طرح شوم آنها را در نطفه خفه کرد.
فتنه ۹۶ اگر چه ابعاد به مراتب کمتری نسبت به فتنههای قبلی علیه نظام اسلامی داشت، اما دست استکبار و ایادی آنها در طراحی آن آشکار است و اطلاعات مخابره شده حاکی از آن است که اتاق عملیات این فتنه از مدتها پیش با مشارکت همه دشمنان ملت ایران و مشخصا مثلث آمریکایی – صهیونیستی و یکی از رژیمهای مرتجع فاسد و پولدار منطقه و اشراری همچون منافقین و سلطنتطلبان شکل گرفته بود.
دونالد ترامپ
چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا از همان ابتدای شروع کارش در کاخ سفید، مقابله با نظام و ملت ایران را در زمره اولویتهای کاری خود تعریف کرد. او در گام نخست به نقض توافق هستهای روی آورد و از اجرای تعهدات آمریکا وفق این توافق سرباز زد. ترامپ به موازات تلاش برای محروم کردن ملت ایران از مزایای اقتصادی برجام، اتاق فکری را در دو نهاد آمریکایی برای طراحی عملیات خرابکارانه در ایران تشکیل داد.
به دستور ترامپ، در سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، میز ویژهای برای بررسی راهکارهای ضربه زدن به نظام و مردم ایران تشکیل شد. ماموریت این میز بر عهده افسر اطلاعاتی کارکشته آمریکاییها یعنی «مایکل دی آندرا» گذاشته شد. پس از انتصاب دیآندرا، یکی از دیپلماتهای باسابقه آمریکایی با نام «سوزان ملونی» در حساب کاربریاش در توئیتر نوشت که «استراتژی تغییر نظام ایران در دستور کار ترامپ قرار گرفته و آنچه مشخص است آنکه این استراتژی برای منافع آمریکا مضر است».
همچنین در شورای امنیت ملی آمریکا هم به دستور ترامپ، موضوع ایران به طور ویژه مورد رسیدگی قرار گرفت. برای این منظور میز ایران در شورای مزبور تعبیه شد و مسئولیت آن بر عهده یک کهنه سرباز حاضر در جنگ عراق با نام «جول ری بورن» گذاشته شد. این فرد از جمله ایرانستیزترین اعضای امنیتی دولت ترامپ محسوب میشود.
رکس تیلرسون
وزیر خارجه دولت ترامپ که پیش از تصدیگری دستگاه دیپلماسی آمریکا یک دلال دانهدرشت نفتی بود، بیش از هر وزیر خارجهای در آمریکا مستقیما از تلاشش برای براندازی نظام ایران سخن گفته است.
تیلرسون، ۱۵ اکتبر (۲۳ مهر) طی مصاحبهای با «سی ان ان» از ضرورت براندازی نظام ایران سخن گفت. اظهارنظری که پیشتر نیز از جانب او مطرح شده بود و به عیانترین شکل ممکن بیانگر رویکرد خصمانه سردمداران واشنگتن در قبال ملت و نظام ایران است.
وزیر خارجه آمریکا در تاریخ ۲۴ خرداد سال جاری نیز در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان این کشور در بخشی از سخنانش پیرامون ایران بار دیگر از تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی سخن گفت و تصریح کرد که «سیاست ما حمایت از عناصر اپوزیسیون برای براندازی نظام ایران است»!
وزیر خارجه آمریکا، چهار روز پیش از این اظهارات مداخله جویانه و خارج از عرفش، طی سخنانی در خصوص مناقشه قطر و عربستان، برای نام بردن از خلیج فارس از واژهای مجعول استفاد کرده بود که با واکنشهای زیادی مواجه شد!
مایکل دیآندرا
او را شاهزاده سیاه یا شاهزاده تاریکی نامیدهاند. افسر اطلاعاتی زبده سرویس جاسوسی آمریکا که در اغلب ماموریتهای جنایتکارانه «سیا» نقش اصلی را برعهده دارد.
«دیآندرا» در سال ۲۰۰۶ مدیر دفتر عملیات مبارزه با تروریسم سیا بود. آنطور که نیویورک تایمز تصریح کرده است، دیآندرا از طراحان نقشه به دام انداختن «اسامه بن لادن» سرکرده گروه تروریستی القاعده بوده است. اتفاقی که در سال ۲۰۱۱ در ابیتآباد پاکستان رخ داد.
دیآندرا همچنین پروژه ویژه استفاده از پهپادها را برای هدف قرار دادن مناطقی در پاکستان و یمن به اسم ضربه زدن به عناصر القاعده مدیریت کرده است. پروژهای که بیش از عناصر القاعده، مردم عادی و بیگناه را در وزیرستان پاکستان و صعده یمن به کشتن داد!
این عنصر برجسته سرویس جاسوسی آمریکا، پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از مشارکتکنندگان اصلی در پروژه ایجاد رعب و وحشت علیه اقلیت ساکن در آمریکا بویژه مسلمانان بوده است. وی به انجام بازجوییهای خشن و استفاده از شگردهای بیرحمانه شکنجه علیه مظنونانِ اغلب بیگناه شهره بوده است.
مایکل دیآندرا مغز متفکر عملیات ترور شهید عماد مغنیه، از فرماندهان شاخص حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۸ در دمشق بود؛ عملیاتی که با انفجار یک خودروی بمبگذاری شده از سوی گروهی از جاسوسان سیا و با همکاری سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) انجام شد.
پس از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا و معرفی «مایک پمپئو» بعنوان رئیس سیا، «دیآندرا» بعنوان مسئول میز ایران در سرویس جاسوسی آمریکا ماموریت یافت تا به هر شیوه ممکن در جهت تخریب و توطئه علیه ملت و نظام ایران فعالیت کند.
مارک دوبوویتز و بنیاد FDD
او مدیر اجرایی بنیادی موسوم به «دفاع از دموکراسی» است؛ بنیادی که بازوی عملیات نرم سرویس جاسوسی آمریکا محسوب میشود.
بنیاد دفاع از دموکراسی با نام اختصاری FDD شناخته میشود. دفتر مرکزی آن در واشنگتن دی سی است. این بنیاد وابسته به طیف نومحافظه کاران آمریکایی است و تمرکز مطالعاتی آن بر روی مباحث مرتبط با سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکاست.
حمایت بی حد از رژیم صهیونیستی و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، دو مشخصه بارز بنیاد دفاع از دموکراسی است. حامیان مالی این بنیاد اکثرا از مرتبطین لابی صهیونیستها هستند؛ «شلدون ادلسون» کازینودار سرشناس لاس وگاسی که زمان خواهان حمله به ایران با بمب اتم شده بود، از حامیان مالی بنیاد دفاع از دموکراسی محسوب میشود.
بنیاد FDD پس از حوادث ۱۱ سپتامبر به محفلی برای استراتژیستهای آمریکایی بدل شد. گردانندگان این بنیاد صراحتا اسلام را مهمترین ایدئولوژی رقیب خود معرفی کردهاند و اولویت خود و سازمان متبوعشان را مقابله با تفکر اسلامی اعلام داشتهاند.
بنیاد دفاع از دموکراسی بازوی فکری و اجرایی سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) محسوب میشود؛ بخش عمده بودجه این بنیاد نیز مستقیما از سوی سازمان سیا تامین میشود؛ اداره کنندگان FDD عمدتا از اعضای برجسته سازمان سیا و مشاوران امنیت ملی روسای جمهور سابق آمریکا هستند.
یکی از ابزارهای دستاندرکاران بنیاد FDD برای پیشبرد جنگ نرم، به راه انداختن کودتاهای مخملین در کشورهای متضاد با منافع آمریکاست. این بنیاد با حمایت سیاسی، رسانهای و مالی از جریانات مخالف برخی از دولتهای هدف، زمینه تنش و اغتشاش سیاسی و براندازی نرم حکومت قانونی این کشورها را کلید میزند. پروژهای که در برخی ازکشور تازه استقلال یافته شوروی سابق از جمله گرجستان، قرقیزستان، اکراین و… صورت گرفت.
مارک دوبوویتز که بعنوان مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی فعالیت میکند، از افراد و مشاوران نزدیک به ترامپ است. وی چندی پیش نسخهای برای رئیسجمهور آمریکا جهت مقابله با ایران پیچید که محتوایش با نحوه فعالیت ایذایی عوامل آشوبهای اخیر در ایران بسیار مشابه بود و اصلا گویی هدف، اجرای مو به موی دستورات همان نسخه بود.
دوبوویتز به ترامپ پیشنهاد کرده بود که دو خط را علیه ایران به موازات هم پی بگیرد؛ خطِ تشدید فشار اقتصادی و تحریم علیه ملت ایران به موازات حمایت از آن بخش از عناصر اپوزیسیون ایران که سابقه اقدامات شرارتآمیز دارند. (مشخصا گروهک تروریستی منافقین)
بیتردید در فتنه در نطفه خفه شده زمستان ۹۶، تعداد عناصر بیرونی که دشمنان تابلودار ملت ایران هستند، بیش از موارد مذکور بود که طبیعتا پرداختن به نام و حوزه فعالیت آنها در این مقال نمیگنجد.
همچنین در این رابطه توطئه صهیونیستها را نباید از قلم انداخت و از ظهور پروژههای فتنهگرانه جدید آنها باید مراقبت کرد. چرا که آمریکاییها و صهیونیستها علیرغم شکست خفتبار در پروژه آشوبافکنی اخیرشان، برای ضربه زدن به ملت ایران بیکار نخواهند نشست؛ بویژه آنکه بدانیم در اواسط ماه دسامبر (اواخر آذرماه) هیئتی صهیونیستی به سرپرستی مشاور امنیت ملی نتانیاهو و دیگر مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با گروهی از مقامات آمریکایی از جمله مشاور امنیت ملی کاخ سفید و نمایندگان نظامی و اطلاعاتی آمریکا در واشنگتن دیدار کردند و در آن دیدار کارگروههایی مشترک را جهت ضربه زدن به ایران و جلوگیری از اقتدار منطقهای کشورمان تاسیس کردند.
فعالیت یک مثلث
حضرت آیت الله خامنه ای صبح روز گذشته - سهشنبه - در دیدار هزاران نفر از مردم قم با تجلیل و تحسین حرکت عظیم، پر شور، بهموقع و منسجم ملت در روزهای اخیر، به تشریح ابعاد و لایه های مختلف توطئه دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم پرداختند.
ایشان در بخشی از بیاناتشان گفتند: قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان می دهد که این قضایا سازماندهی شده بوده و در شکل گیری آن، یک مثلث فعال بوده است. ایشان افزودند: یک رأس این مثلث، امریکا و صهیونیستها بودند که طراحی را انجام دادند و چند ماه برروی این طراحی کار کردند و بنای آنها این بود که حرکت ها از شهرهای کوچک شروع شود تا به مرکز برسد.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: رأس دوم این مثلث، یکی از دولتهای پولدار خلیج فارس است که هزینه این نقشه را تأمین کرد و رأس سوم نیز، پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین هستند و از ماهها قبل آماده بودند.
متن کامل بیانات رهبر انقلاب
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۱۸۶۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا آمریکاییها در طبس زمینگیر شدند؟/ آغاز سلسله شکستهای آمریکا در مقابل ایران+ عکس
امروز پنجم اردیبهشتماه سالگرد شکست آمریکاییها در صحرای طبس است، یکی از حادثههای متعدد در راستای آغاز سلسله شکستهای آمریکا در مقابل ایران است.
به گزارش مشرق، امروز ۵ اردیبهشتماه سالروز شکست آمریکاییها در صحرای طبس است.
ضربهای که آغاز آن از شکست رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن ۵۷ کلید خورد و جرقه شکستهای پی در پی آمریکاییها را به ایستگاههای بعدی رساند. تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ماه ۵۸ و در پی آن شکست آمریکاییها در ۵ اردیبهشتماه ۵۹ از دو جهت اهمیت بسیاری داشت؛ اول، شکست جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا در انتخابات و تکدورهای شدن او و دوم، شکست ابهت آمریکا در منطقه غرب آسیا به عنوان یک ابرقدرت و تعیینکننده معادلات.
از این واقعه خاطرات و روایتهایی وجود دارد که به قلم افراد مختلفی نوشته شده است که بعدها هر کدام به مهمترین شخصیتهای کشورمان تبدیل شدند. از حضرت آیتالله خامنهای ریاست جمهور وقت، آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس، فرمانده جنگ، رئیسجمهور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفته تا سرلشکر شهید حسن باقری نابغه اطلاعات و بنیانگذار اطلاعات سپاه و... .
مذاکره و فشار؛ ترفند همیشگی یانکیها
روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی را باید روزهای تاثیرگذاری در قبال موقعیت آمریکا در منطقه دانست، روزهایی که شاید آمریکا فکرش را هم نمیکرد که رخ بدهد.
روزهایی که گویا دومینوی قدرت آمریکا در غرب آسیا و در مهمترین متحد منطقهای او یعنی ایران شروع به ریزش کرده و به مرور از آن عقاب مورد ادعای آمریکاییها فقط یک پرنده پیر خسته بر جای بماند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی کشورمان در صدد تحولات بسیاری بود و مقامات دولت موقت به نخستوزیری مهدی بازرگان همچنان ارتباطات خود را با آمریکاییها حفظ کرده و استمرار میدادند. این روابط به آمریکاییها کمک میکرد تا علاوه بر استفاده جاسوسی از آنچه به عنوان چند سایت شنود و اطلاعاتی همچون سفارت تهران، سایت کبکان و... در ایران داشتند درصدد برقراری روابط مجدد با ایران برآیند.
آمریکاییها همزمان با تلاش برای برقراری روابط، به دنبال این بودند تا نفوذ اطلاعاتی خود در مراکز حساس ایران را حفظ کرده و دایره اطلاعات خود از حکومت نوپای ایران را از طریق افرادی همچون SD LURE که بعدها مشخص شد آن شخص ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور مخلوع ایران است، تکمیل کند. یکی از ماموران عالیرتبه سیا در تهران به نام «تامس آهرن» نیز به ارتباط بنیصدر با سازمان سیا اعتراف کرده بود. بنابر اسناد کشف شده، بنیصدر موافقت کرده بود تا در ازای دریافت دستمزد ۱۰۰۰ دلار در ماه بهعنوان مشاور به سیا خدمت کند.
این تلاشها با تحرکات آمریکاییها در ضربهزدن به جمهوری اسلامی ایران در ساماندهی گروهکهای ضد انقلاب همچون کومله، چریکهای فدایی خلق و... در مناطق مختلف کشور همچون غرب و شمال شرق کشور همزمان بود.
با کنارهم قراردادن این دو رویکرد یانکیها و یک محاسبه ساده به این میرسیم که آنها همواره تلاش داشته و دارند تا علاوه بر استفاده از قدرت نرم، رویکرد استفاده از قدرت سخت را هم در پیش بگیرند دقیقاً همچون دوران مذاکرات برجام که از سویی تحریم میکردند و از سوی دیگر مذاکره.
۴۴۴، عددی که همواره یادگار آمریکاییهاست
روزها گذشت و به اواسط آبانماه سال ۵۸ رسیدیم، چند نفر از دانشجویان پیرو خط امام که یقین داشتند سفارت آمریکا در تهران مرکزی برای جاسوسی علیه نظام نوپای اسلامی ایران است، یک تصمیم مهم اتخاذ کردند.
آنها تصمیم گرفتند تا با یک نقشه منظم و دقیق که طبق خاطرات این دانشجویان حدود دو ماه زمان صرف آن شده به سوی تسخیر سفارت آمریکا بروند.
هنگامی که دانشجویان به یقین رسیدند تا لانه جاسوسی آمریکا را تسخیر کنند این اقدام را انجام داده و حجتالاسلام موسوی خوئینیها به عنوان رهبر معنوی دانشجویان پیرو خط امام رهبری این موضوع را بدست گرفت و به عنوان رابط میان امام خمینی(ره) و دانشجویان نقش ایفا کرد.
آمریکاییها از تاریخ ۱۳ آبانماه که لانه جاسوسی آنها به تسخیر دانشجویان درآمد تا ۴۴۴ روز بعد که گروگانها به دستور بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به خانه برگشتند، ۴۴۴ روز در تب و تاب بودند و جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا به هر دری زد تا اتباع خود را از ایران خارج کند. اما، او در مهمترین تلاش خود به ارتش آمریکا دستور داد تا یک عملیات برای رهایی اتباع خود طراحی و اجرا کند.
رخداد تسخیر لانه جاسوسی در ایران باعث شد تا آمریکاییها یک عدد را از ایرانیها به یادگار داشته باشند و هیچگاه از یاد نبرند.
روزی که «پنجه عقاب» حریف شنها نشد
بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده که از سوی افکار عمومی تحت فشار بود تصمیم گرفت با یک عملیات نظامی اقدام به آزاد کردن گروگانها کند.
روز ۴ اردیبهشتماه سال ۵۹ بود که کماندوهای آمریکایی آموزش دیده در آمریکا که پیش از این در مصر تمرین کرده بودند با استفاده از چند فروند بالگرد و هواپیما از خلیج فارس پرواز کرده و وارد خاک ایران شدند. در این عملیات، چهار فروند هواپیمای نظامی C-۱۳۰ و هشت فروند بالگرد SH-۳D برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهای هوایی جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند، برهمین اساس، عملیات «دلتا» با هدف آزادکردن گروگانهای آمریکایی آغاز شد.
در یک هواپیمای C-۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C-۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند KC-۱۳۰ سوخت رسان و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
بالگردها و هواپیماها پس از عبور از فراز ایران به صحرای طبس رسیده و در آنجا فرود میآیند. اما به علت ایجاد چند اتفاق بالگردها و هواپیماهای آمریکایی دچار سانحه شده و با وقوع طوفان شن سریال ناکامیهای آنها در عملیات پنجه عقاب رقم میخورد، این موضوعات باعث میشود تا اقدام نظامی مستقیم علیه ایران نیز کمکی به یانکیها نکند.
اتباع آمریکایی پس از ۴۴۴ روز با دستور امام خمینی(ره) به خانه خود بازگشتند و نشان داد که قدرت ایران اسلامی آن گونه نیست که آمریکاییها بتوانند با استفاده از حربه عملیات نظامی هرکاری میخواهند انجام دهند.
عملیات پنجه عقاب با تمام تمهیداتی که از قبل برای آن پیشبینی شده بود به شکست انجامید. بلافاصله پس از انتشار خبر شکست آمریکا در این عملیات، جیمی کارتر طی نطقی تلویزیونی با اشاره به کلیاتی از روند عملیات، تصریح کرد به دلیل اینکه اقدامات سیاسی و مذاکرات به جایی نرسیده است، همچنان از کوشش برای رهایی گروگانها دست نخواهد کشید.
واکنشها به یک شکست مفتضحانه
جیمی کارتر، رئیس جمهور آمریکا نخستین فردی بود که شکست این عملیات را اعلام کرد و وزیر امور خارجه آمریکا از سمت خود استعفا داد.
دربارهی دلایل و چگونگی شکست عملیات، تحلیلهای مختلفی بیان شده است. دلایلی که مقامات آمریکایی در گزارشهای اولیهی خود ارائه کردهاند بیشتر به ابعاد فنی و حوادث طبیعی و از جمله طوفان شن اشاره دارد. همچنین برخی از منابع غیر موثق نیز به نقش شوروی در این خصوص اشاره میکنند.
از سویی دیگر، سخنان امام خمینی (ره) و واکنش او به این اتفاق، ۵ اردیبهشت ماه را به یکی از مهمترین رویدادها در تاریخ ایران تبدیل کرد.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در پیامی فرمودند: "آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلیکوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خدا است."
حضرت امام(ره) در این خصوص اعلام کردند طوفان شن مانند یکی از امدادهای الهی موجب شکست این عملیات شد.
شهید حسن باقری که به عنوان یکی از اولین نفرات حاضر در صحرای طبس به این منطقه رفته بود، در بخشی از مشاهدات خود از این رویداد مینویسد: "آمریکاییها حساب همهچیز را کرده بودند، اما از آنجا که پشتیبان ملت، خداوند متعال میباشد، سطح شنی کویر، تمام نقشههای آنها را به هم ریخت. هلیکوپتر مربوط به نیروی دریایی آمریکا در منطقه بود که هنوز منفجر و یا منهدم نشده و فقط بعضی از چرخهایش در شن فرو رفته بود. این دو هلیکوپتر یکی در سمت راست جاده و دیگری در سمت چپ قرار داشتند. هلیکوپتر دیگری در سمت چپ جاده سوخته و متلاشی شده بود. علاوه بر هلیکوپترهای سالم یک هلیکوپتر هم با هواپیمای C ۱۳۰ آمریکایی تصادف کرده بود و هر دو آتش گرفته بودند."
کارنامه پرشکست ایران در مقابل آمریکا؛ از شکست «پنجه عقاب» تا انهدام «گلوبال هاوک»
هنگامی که به تاریخ نگاه میکنیم، شکست عملیات آمریکاییها در طبس موسوم به پنجه عقاب تنها شکست یانکیها در مقابل ایران اسلامی نیست و سالهای گذشته در تاریخ مملو است از شکستهای پی در پی یانکیها از ایران است.
یکی از این شکستها در ۳۰ خرداد ۹۸ رخ داد، وقتی که آمریکاییها در حال جاسوسی از ایران بودند و پدافند هوایی کشورمان مجهزترین پهپادشان به نام گلوبال هاوک را منهدم کند.
یا در مورد دیگری، هنگامی که پهپاد RQ۱۷۰ آمریکاییها مشهور به جانور قندهار از افغانستان برخواست و در حال جاسوسی از کشورمان بود توسط سامانههای جنگالی پدافندی به تسخیر ایران درآمد و متخصصان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران توانستند به فناوری آن دست پیداکنند تا نمونههای متفاوت از آنها طراحی، ساخته و عملیاتی شود.
موشکباران پایگاه عینالاسد آمریکا
واقعه مهم تاریخی دیگر، موشکباران پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق است که ایران به انتقام خون شهید حاج قاسم سلیمانی با شلیک ۱۳ موشک به این پایگاه درس خوبی به آمریکاییها دادند. این عملیات در حالی رخ داد که به گفته سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه هدف این عملیات نه کشتن افراد بلکه ضربه زدن به ماشین جنگی، مرکز کنترل و فرماندهی، یگانهای پهپادی بالگردی و مجموعه امکانات خط پروازی آمریکا در این پایگاه بوده است.
باید تأکید کرد که با نگاه به تاریخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامی ایران به راحتی میتوان مشاهده کرد که شمار شکستهای آمریکا در مقابل ایران به حدی زیاد است که هر کدام از آنها موجب تکهتکه شدن هیمنه یانکیها در منطقه شده است.