اعتراف مدیر شرکت به قتل خانم مهندس در ساری / پروانه را به باغ بردم و ..! + عکس
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۵۷۹۴۲۷
به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، پسر جوان که با همکلاسی دانشگاهش یک شرکت تاسیس کرده بودند به خاطر یک اختلاف کوچک با هم درگیر شده و مهندس جوان در اقدامی عجیب دست به قتل خانم مهندس زد و جسدش را داخل یک باغ دفن کرد.
چند روزقبل والدین یک دختر اراکی ساکن ساری، وقتی پس از چند روز تماس با تلفنهای دخترشان نتوانستند با او ارتباط برقرار کنند با نگرانی و برای پیگیری وضعیت دخترشان راهی ساری شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازداشت مهندس جوان
با اعلام شکایت والدین دختر ناپدید شده، تیمی از مأموران جنایی پلیس آگاهی مازندران رسیدگی به پرونده را دردستور کار قرار دادند. تا اینکه ماجرای ارتباط دوستانه خانم مهندس و مدیرشرکت فاش شد.
بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب ساری نیز دستور بازداشت مدیرعامل شرکت را صادر کرد. پسر 29 ساله وقتی از سوی کارآگاهان تحت بازجویی قرار گرفت درباره نحوه آشناییاش با پروانه گفت: «هر دونفر ما در رشته رایانه در دانشگاه ساری مشغول به تحصیل بودیم که مدتی پس ازآشنایی ارتباطمان بیشتر شد. بعد از پایان درس و دانشگاه تصمیم گرفتیم به اتفاق هم شرکتی تأسیس کرده و در همین ارتباط با هم کار تجاری انجام بدهیم. چهار سال بود که با هم شرکت داشتیم و در این مدت مشکلی به وجود نیامده بود.تا اینکه چند روز قبل او بیمقدمه پیامی برایم فرستاد و با خداحافظی از من گفت میخواهد به شهر خودش بازگردد و بعد هم برای حساب و کتاب بازخواهد گشت. اما تا به امروز خبری از او نشده است و من نمیدانم پروانه کجاست.!»
کارآگاهان با توجه به طرح این ادعا از سوی مرد جوان، تلفن همراه او را مورد بررسی قرار دادند که پیامک مورد ادعای وی در گوشیاش دیده شد. اما زمان ارسال پیامک که نیمه شب بود، شک مأموران را برانگیخت.
به همین خاطرتحقیقات و بازجویی تخصصی از تنها مظنون پرونده ادامه یافت تا اینکه سرانجام پسرجوان وقتی تمامی دلایل، مدارک و مستندات پلیس را علیه خود دید لب به اعتراف تلخی گشود و راز هولناکی را فاش کرد.
جدل خونین نیمه شب
مهندس جوان در اعترافهایش گفت: «آخرین روز هنگامی که به همراه شریک تجاریام در دفتر شرکت بودیم بر سر مسائلی با هم دچار اختلاف شدیم. دامنه این اختلاف به جرو بحثهای طولانی انجامید که سرانجامش داد و فریادهای دختر جوان بود. سعی کردم او را ساکت کنم اما هر لحظه صدایش را بالاتر میبرد و این موضوع باعث شد تا او را تهدید کرده و بترسانم تا ساکت شود. اما بی فایده بود تا دراوج عصبانیت ضربهای به او زدم که بیحرکت روی زمین افتاد.اول فکر کردم شوخی میکند و چشمهایش را بسته است.اما هر کاری کردم بیدار نشد ؛ نبضاش را گرفتم که متوجه شدم فوت کرده است.
انتقال جسد به باغ
وقتی اطمینان پیدا کردم او مرده ترس به جانم افتاد. برای دقایقی شوک زده و گیج شده بودم ونمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. سرانجام به این فکر افتادم که جسد را سربه نیست کنم. وقتی همه جا خلوت شد او را به داخل خودروام انتقال دادم. بعد از آن جسد را به باغی در منطقه «سمسکنده» در شرق ساری بردم. آنجا گودالی حفر کرده و جسد را دفن کردم. البته قبل از اینکه تلفن همراهش را معدوم کنم، با آن پیامک خداحافظی برای خودم ارسال کردم.
نبش قبر
پس از این اعترافها، با دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان به همراه تیمی از پزشکی قانونی و آتشنشانی ساری خود را به باغ رساندند وبعد از حفر گودال، جسد دختر ناپدید شده را از زیر خاک بیرون کشیدند. سپس به دستور بازپرس ویژه قتل، جسد برای تعیین علت و زمان دقیق جنایت به پزشکی قانونی انتقال یافت. متهم نیز تا انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس جنایی آگاهی مازندران قرار گرفت.
سرهنگ پهلوان -رئیس پلیس آگاهی مازندران- با اعلام این خبر هشدار داد: «خانوادهها همواره باید مراقب رفت و آمدها و ارتباطات فرزندانشان با افراد دیگر باشند. در این پرونده میبینیم دختر اراکی با اینکه 4 سال در ساری شرکت تجاری داشته ولی متأسفانه والدینش حتی نشانی او را نمیدانستند.
خانوادهها تصورشان بر این است که وقتی فرزندشان دانشگاه رفت و درس خواند دیگر میتواند مستقل شود و نیازی به ارتباط عاطفی با خانواده ندارد. اما آنها باید بدانند که فرزند تا زمانی که زنده است و سایه پدر و مادر را بالای سردارد، هر قدر هم سناش زیاد شود باز هم همان نقش فرزند را دارد.اگر در ایجاد شراکت میان این دو مهندس، خانوادهها هم ورود کرده و راهنمایشان میشدند شاید امروز شاهد بروز چنین اتفاق ناگواری نبودیم.
ایران
110
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۵۷۹۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هفدهمین دوره میرمیران و روز معمار
مراسم هفدهمین دوره جایزه معماری میرمیران و بزرگداشت علی اصغر لطیفی، پدر قلم ایران، در تاریخ چهارشنبه پنجم اردیبهشت 1403 با حضور اساتید برجسته معماری و شهرسازی ایران، همچنین دستاندرکاران این حوزه و حامیان بنیاد معماری میرمیران، در سالن شهناز خانه هنرمندان برگزار شد. موضوع مورد بررسی در این دوره، بازآفرینی مفهوم حیاط در طراحی واحدهای مسکونی آپارتمانی بود.
مراسم با سخنرانی دبیر شورای عالی خانه هنرمندان و خیر مقدم ایشان به میهمانان آغاز شد. سپس پیام وزیر راه و شهرسازی توسط مجری مراسم اعلام شد. در ادامه، صاحب نظران، اساتید و بنیانگذاران بنیاد معماری میرمیران به مناسبت روز معمار، یادمان و موضوع مسابقه به ایران سخنرانی پرداختند.
کلام زنده یاد مهندس سید هادی میرمیران:
“جریان نوین معماری ،ایران که من به آن تعلق دارم تلاش دارد نوعی معماری بیافریند که معماری گذشته این سرزمین کهن را تداوم و تکامل بخشیده بتواند جایگاه خاصی در معماری جهان را به خود اختصاص دهد.”
قسمتی از برنامه هفدهمین دوره جایزه میرمیران به بزرگداشت پدر قلم ایران جناب آقای اصغر لطیفی اختصاص یافت که مجری برنامه اینگونه بیان نمودند:
یه اتفاق و یه ارتباطی بین سید هادی میرمیران مرحوم و آقای لطیفی وجود داشت به این صورت بود که من از پسر و نوه ایشان شنیدم که آقای میرمیران خیلی علاقه مند بودن هرهفته و این تکرارمیشده . هر هفته میرفتند در فروشگاه لطیفی و حدود 40 دقیقه با آقای لطیفی صحبت میکردند در مورد قلم.
ببینید چه عشقی آقای میرمیران به قلم داشته و آقای لطیفی اساسا به معماری و این نقطه اشتراکی بود که در اون فروشگاه این دو نفر را جمع میکرد."
بعد از صحبت های مجری کلیپی از عکس های قدیم جناب آقای اصغر لطیفی پخش گردید و سپس صحبت های استاد علی دهباشی درباره رابطه سید هادی میرمیران و آقای اصغر لطیفی پخش شد.
استاد علی دهباشی:
"یک روز ایستاده بودم ( داخل فروشگاه لطیفی ) دیدم دونفر با ویلچر آوردن اول نشناختم بعد فهمیدم که مهندس میرمیران هستن. مهندس میرمیران را اونهایی که اهل معماری باشند میشناسند یکی از کارهاش ساختمان کتاب خانه ملی ایران هست. میومد و اینها عاشقانه در رابطه با قلم با هم حرف میزدند. من همینجور تماشا میکردم صحبت اینهارو و بسیار بسیار نویسندگان و هنرمندان و رابطه یک کاسب با کاری که میکرد...."
بیوگرافی پدر قلم ایران :
علی اصغر لطیفی معروف به پدر قلم ایران در بیستمین روز دومین ماه زمستان هزار و سیصد و نوزده در شهر دماوند و در دامنه ی ابر کوه تاریخ ساز ایران پا به عرصه وجود گذاشت. او در خانواده ای به دنیا آمد که شغل پدر و پدربزرگ او معلم مکتب خانه و آموزگار بود و کودکی او در محیط مکتب خانه در شهر دماوند سپری شد به همین دلیل وی علاقه زیادی به قلم و نوشت افزار پیدا کرد. از سنین پایین به فعالیت کاری و کمک به خانواده می پرداخت و تا قبل از خدمت سربازی در شهر دماوند بود و خدمت سربازی خود را در شهر تهران و دانشکده افسری سپری نمود و بعد از خدمت سربازی خود در سال 1339 با توجه به علاقه قبلی به نوشت افزار در یک مغازه قلم فروشی که قلم های مشهور جهان را بفروش می رساند مشغول به کار شد در آنجا علاقه زیادی به تعمیرات قلم و طرز استفاده صحیح خودنویس و راهنمایی مشتریان و خریداران قلم پرداخت .
اسامی هیئت داوران این مسابقه بر اساس حروف الفبا بدین شرح می باشد:
آقای مهندس هوشنگ امیراردلان
آقای مهندس امیرپویا اصغری
خانم مهندس فریار جواهریان
آقای ابراهیم حقیقی
آقای مهندس سامان سیار
آقای مهندس فرشاد فرهی
آقای مهندس سید علیرضا قهاری
خانم مهندس بهارک کشانی
آقای پروفسور محمود گلابچی
آقای صادق میری
آقای مهندس حمید میرمیران
مراسم با اهدای جوایز توسط هیئت داوران به منتخبین و برندگان برترین آثار طرح و متن مسابقه به پایان رسید.