چرا بهاره رهنما تصاویر ازدواجش را منتشر کرد؟
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۱۳۶۳۳
وقتی تصاویر خصوصی، عمومی میشود به گزارش جنوب نیوز، روزنامه خراسان در گزارشی نوشت: دیروز، روز بسیاری از ما با دیدن عکسهای عجیبی از بهارهرهنما در شبکههای اجتماعی شروع شد. عکسهایی که در آنها رهنما، با پیراهن و تور عروس و لبخند به لب، کنار یک مرد میان سالِ کت و شلواری ژست گرفته بود.
واکنش اولیه بعضی از ما، بنا به سوابق ذهنی که از بازیگران داریم، این بود که: «حتما گریم نقش جدیدش است!» اما با دقتِ بیشتر به عکس و کپشن، دوزاریمان میافتاد: بهاره رهنما بازیگر خوب کشورمان که مدتی است از همسر سابقش «پیمان قاسمخانی» فیلم نامهنویس و کارگردانِ آثار طنز کشورمان جدا شده، این بار با فردی به نام «امیرخسرو عباسی» مالک یک برند بهداشتیآرایشی مطرح، ازدواج کرده! و هنوز در فضای شگفت انگیز کلیت ماجرا بودیم که عکسهای جدیدی، توسط خود خانم بازیگر، در پیج اینستاگرام 2میلیون و 600 هزار فالوئری و کانال تلگرامیاش که صبح حدود 6هزار ممبر داشت اما با انتشار بیشتر عکسهای این مراسم خصوصی به حدود ۲۰ هزار ممبر رسید، پشت سر هم منتشر شد و حوالی بعدازظهر بود که کلیپی هم متشکل از عکس عقد و حلقهها و سفر و زیارت و خلاصه دونفریهای خانم رهنما و همسرشان، از راه رسید و دست به دست شد!
در کشور و فرهنگ ما، جشن عروسی افراد به خصوص چهره های مشهور یک اتفاق خصوصی است و حتی افراد عادی دوست ندارند عکس و فیلم مراسم شان بین عموم دست به دست شود، چه برسد به چهرههای دنیای ورزش و هنر و سلبریتیها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر شما هم مثل ما، فکـتان افتاده و هنوز جمع نشده، همراهمان باشید تا ضمن مرور ویژگیهای این عروس و داماد و جشنشان، هم گریزی بزنیم به اتفاقات تقریبا مشابه و هم برای چندمین بار اعتراض کنیم که: شما خانم یا آقای سلبریتی! تکلیف ما را روشن کن: بالاخره زندگی شخصی تو، یک حریم خصوصی و متعلق به خودت است یا یک فضای عمومی و جولانگاه مردم؟
در جشن عروسی بهاره رهنما چه گذشت؟
خانم رهنما اینبار هم طبق روال همیشگیاش طرحی نو درانداخت و هوادارانش را خیلی صمیمی و محرم دانست و عکسهای عروسیاش را هم از زوایای مختلف منتشر کرد. بهاره رهنما، همچنین کاملا سخاوتمندانه و بدون نگرانی از لوث شدن زحماتش برای خاص برگزار شدن مراسم ازدواج خود، از تک تک لحظات عروسی فیلم و عکس گرفته، در کانال تلگرام و صفحه اینستاگرامش منتشر کرده و درباره همهشان اطلاعات جامع و کاملی در اختیار بیش از دو میلیون مخاطبش قرار دادهاست؛ یعنی شما ممکن است جزئیات مراسم ازدواج خودتان را دقیق به یاد نداشتهباشید ولی الان دقیقا میدانید آرایش، تاج، دستهگل، لباس و کیک عروس خانم کار چه کسی است، تشریفات را کدام موسسه برعهده داشته و کدام استودیوی عکاسی، عکسهایی چنین باکیفیت انداختهاست.
تاج عروس خانم با سه حرف «ع»، «ش» و «ق» طراحی شده تا بهخوبی نشان دهنده عشق پرشور زوجین باشد و با نگینهای فراوان تزیین شدهاست؛ کیک سفید سه طبقه، گردنبند بلند مزین به نام «الله» و ژستهای عاشقانه در زوایای مختلف هم سوژه بقیه عکسهاست.
جشن پیوند «بهاره» و «امیرخسرو» هم در یک باغ مجلل برگزار شده و میزبان افراد شناختهشدهای بوده است. خانم رهنما فعلا درگیرودار جشن و سرور است و بزرگ ترین دغدغهاش این است که تعدادی «پیج فیک» اینستاگرامی با عکس و اسم او ساخته شده و از هوادارانش میخواهد این پیجهای غیرواقعی را «ریپورت» کنند اما باید دید بعد از گذشت زمانی از این خوشحالی و ذوقزدگی، در دنیای مجازی و واقعی، ظرفیت تحمل تبعات کارش –رونمایی از شخصیترین لحظات زندگی- را دارد یا باز میخواهد دیگران را به فضولی و سرک کشیدن در زندگی خصوصیاش متهم کند؟
چرا انتشار وسیع عکس های ازدواج بهاره رهنما موضوع مهمی است؟
اصلاً چرا انتشار تصاویر ازدواج رهنما باید مهم باشد؟ چرا باید بین این همه درد و مشکل جامعه، به این موضوع این قدر ضریب داد؟ رهنما هم مثل خیلی های دیگر! مدتی زندگی مشترک داشته آن هم با یک فیلم نامه نویس موفق و مشهور، حالا هم بعد از حدود دوسال جدایی تصمیم به ازدواج مجدد گرفته! مشکل ماجرا کجاست؟ برای درک اهمیت ماجرا کمی باید به عقب تر برگردیم. به روزهایی که رهنما در اینستاگرامش عکس های خانوادگی منتشر می کرد. گذشت و گذشت تا این که دوز تصاویر خانوادگی خانم بازیگر کم شد. هواداران و دنبال کننده هایی که مدت ها پیگیر زندگی زناشویی زوج معروف و محبوب بودند نگران شدند که شاید زندگی آن ها به جدایی ختم شده! البته نگرانی شان هم بی جا نبود. اما بهاره رهنما مثل خیلی از سلبریتی های دیگر ترجیح داد سوال ایجاد شده را به شکل واضح جواب ندهد و تلویحاً گله کند از کسانی که در زندگی او سرک می کشند! بعد هم پُستی منتسب به او منتشر شد که در آن به تمام آقایان توهین خیلی بدی شده بود. در نهایت دیروز تصویر بی کیفیتی از مراسم ازدواج بهاره رهنما منتشر شد که در ظاهر توسط یکی از مهمانان پخش شده و به نظر می رسید مورد رضایت رهنما نبوده! بعد هم کمند امیرسلیمانی تصویری منتشر کرد و در نهایت کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی رهنما پر شد از تصاویر مربوط به این مراسم. حالا با این توضیح می شود ابعاد عجیب انتشار وسیع تصاویر مراسم توسط رهنما را به این شکل ارزیابی کرد: در همه جای دنیا مردم نسبت به زندگی خصوصی سلبریتی ها به خصوص هنرمندان کنجکاو هستند، کنجکاوی که شاید چیزی به آن ها اضافه نکند اما ضرر آن چنانی هم ندارد و در این راستا خود هنرمندان معروف به فروش تصاویر ازدواج، تولد فرزند و... به رسانه ها اقدام و به طور اختصاصی پوشش برنامه را به یک رسانه محول می کنند اما نکته مهم در این است که انتشار عمومی این چنین تصاویری در فرهنگ و زندگی اجتماعی ما پذیرفته شده نیست. در آن سوی دنیا در راستای همین توجه به کنجکاوی مردم، خود هنرمندان جدایی و اختلاف سلیقه شان در زندگی مشترک را هم از طریق مدیر برنامه، وکیل یا بسترهای فضای مجازی به شکل رسمی پوشش می دهند. در همه جای دنیا هنرمند نسبت به هنجارهای جامعه اش متعهد است، یک هنرمند در مراسم اسکار نمی تواند با هر لباسی که خواست حاضر شود یا در فضای مجازی هر موضع سیاسی که خواست بگیرد؛ متناسب با فرهنگ ما شکل ماجرا درباره هنرمندان ایرانی تغییر می کند به خصوص اگر آن فرد در تلویزیون بیشتر فعال بوده و به واسطه رسانه ملی مشهور شده باشد تا سینما. چهارچوب رفتار هنرمند در کشور ما خیلی متفاوت و متعهدانه تر است. هنرمند به فرهنگ مردم کشورش مثل قناعت، صبر، ادب، احترام به بزرگ تر و... متعهد است و بارها هنرمندانی را در قاب تلویزیون دیدیم که درباره موضوعات مختلف به مردم توصیه هایی داشتند. قطعاً نمی خواهیم ادعا کنیم با انتشار این تصاویر، چندین و چند ارزش و هنجار جامعه ما شکسته شده و کاملاً پذیرفته شده است که مراسم ازدواج یک هنرمند باید از سطح عمومی زندگی مردم هم بالاتر باشد؛ اما انتشار وسیع تصاویر چنین مراسمی آن هم با آن پوشش قابل درک نیست. در بسیاری از مراسم هنری و حتی مراسم خصوصی هنرمندان بین المللی، شاهد این هستیم که برندهای معروف دنیا به عنوان حامی مالی بخشی از کار را به عهده دارند اما در این زمینه فعالیت ها بسیار شفاف است. به نظر می رسد بخشی از تصاویر منتشر شده توسط رهنما در قالب تشکر از مزون، استودیوی فیلم برداری، آرایشگر، تشریفات و حتی تاکید روی برند تولیدات آقای داماد هم در این راستا بوده! هر چند این ادعا را نمی توان ثابت کرد اما برخی زوایای انتشار این تصاویر را باز می کند. نکته دیگر این که در تمام تصاویر اینستاگرامی خدمات دهنده ای تگ شده که محتوای پیج خودش مناسب نیست. این بخش از مطلب مختص خانم رهنما نیست و درباره جایگاه سلبریتی ها در جامعه ماست. هنرمند می تواند میانبُر مهمی باشد برای جا انداختن خیلی چیزها در یک جامعه. شاید بخشی از نقد ماجرا متوجه کسانی باشد که دوست دارند سلبریتی ها را فراتر از یک بازیگر، مجری، فوتبالیست و... با حضور در ویژه برنامه های عید و مناسبت های دیگر در قامت یک الگو، جامعه شناس یا مشاور خانواده معرفی کنند و این جاست که اثر رفتارهای آن آدم روی جامعه بیشتر می شود و هزینه اشتباهاتش بالاتر می رود. آن وقت آن بازیگر، مجری یا هر کس دیگری هر جور دلش بخواهد به انواع جلوه گری برای جامعه دست می زند و مثلا کیف و کفش و لوازم آرایش هم تبلیغ می کند. به طور مثال یکی از سلبریتی ها به خاطر ازدواج با همکارش مدتی توی دید بود، بعد هم تصویر صورت ضرب و شتم شده اش را منتشر کرد و این روزها هم که به شکل دیگری حاشیه ساز شد. مخلص کلام، سلبریتی ها را به طور شفاف در جایگاه واقعی شان معرفی کنیم؛ نه بیشتر، نه کمتر. کاربران فضای مجــازی به تصاویر جشن ازدواج بهاره رهنما چه واکنشی نشان دادند؟
عکسهای ازدواج مجدد بهاره رهنما، دیروز جزو داغ ترین اخبار و پربازدیدترین تصاویر فضای مجازی بود و واکنش مخاطبان این فضا، چه در گروههای تلگرامی، چه در پیجهای اینستاگرامی زیر این عکسها و چه در قالب توئیت، قابل تامل بود. اگر بخواهیم نظرات و واکنش مخاطبان اینستاگرامی در این باره را دسته بندی کنیم، می توان اولین دسته را «ذوق زدگان» دانست؛ افرادی که خوشحال شده اند یا حداقل به ظاهر ابراز شادمانی می کنند. این افراد به گفتن تبریک و آرزوی موفقیت اکتفا می کنند. مثلاً «مهناز» یکی از کاربران می گوید: «با آرزوی بهترین ها برای هنرمند عزیز کشورمون ... خوشبخت و شاد باشید خانم!»
دسته دیگر «الگو بگیرها» هستند که به تحلیل و پرس و جو درباره سبک و سیاق جشن و لباس و تاج و تور و پذیرایی پرداخته اند؛ «مهدیس» یکی از این کاربران است که از تاج عروس خانم خوشش آمده و نوشته: «تاج قشنگیه! کسی میدونه این مدل تاج ها رو کجا میشه سفارش داد؟». یا کاربر دیگری که از پیراهن تور رهنما خوشش نیامده و نوشته: «لباسش افتضاااحههههه».
دسته دیگر اما افرادی هستند که می توان نام «منتقدان» و «ایرادگیرها» را بر آن ها گذاشت و در این شبکه ها به وفور یافت می شوند؛ مثلاً کاربری که در انتقاد به این رفتار خانم بازیگر ابراز کرده: «واسه بازیگرا ازدواج و طلاق مثل عوض کردن لباس شده». در واقع این دسته از کاربران از سبک زندگی سلبریتی ها گلایه دارند و در عین حال علاقه مندند ببینند آن ها چه می کنند! در کنار پیام های تاسف یا آرزوی خوشبختی، بحث و جدل های لفظی زیر این پستها، بین مخاطبان هم جالب است. نظرات بررسی شده از پیج اینستاگرام استودیوی فیلم برداری مراسم خانم رهنما برداشته شد.
منبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۱۳۶۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سبک زندگی خواندنی و عجیب مه لقا خانم!
مرحوم «مه لقا ملاح» برای ایران و زمین و هوایش مادری کرد و الحق که لقب «مادر محیط زیست ایران» برازندهاش است. مه لقا ملاح کنشگر جریانساز محیط زیست کشور همه آنچه حالا کارشناسان محیط زیست میگویند و ادعا میکنند را در عمل پیاده کرد.
او وقتی دلش برای محیط زیست ایران تپید و آستین هایش را بالا زد که خبری از این آلودگی نبود و جان هوا از گازهای آلاینده اینطور به ستوه نیامده بود.
این بانوی تاثیرگزار به همه توصیه میکرد زباله تولید نکنید و خودش اول صف بود و به معنای واقعی تولید زباله در خانهاش صفر بود. حتی اواخر عمر، حتی در ۱۰۴ سالگی. خانواده و بچه هایش هم به تاسی از مادر دور تولید زباله را یک خط قرمز کشیده بودند و به روش مادر، خودشان کمپوست تولید میکردند.
ظروف یک بار مصرف خط قرمز خانم دکتر!
مه لقا ملاح اهل حرف نبود. درست مثل حرفهایش زندگی میکرد. نزدیکانش میگویند او هیچ وقت از دستمال کاغذی استفاده نکرد، همیشه دستمال پارچهای تمیز همراهش بود. مه لقا خانم مرد عمل بود. قید نوشیدن آب معدنی را میزد و نوشیدن آب جوشیده سرد شده را به اینکه یک قوطی پلاستیکی روی دست طبیعت بگذارد ترجیح میداد و محمد درویش؛ یکی از دوستان خانوادگیشان یک جمله از او نقل میکند؛«یادم نمیآید که از کیسه و ظرف و بطریهای پلاستیکی استفاده کرده باشم.»
بازگشت به مام وطن
این روزها زنان ایرانی باید سرگذشت زندگی این شیرزن تاثیرگزار را بخوانند و از آن درس بگیرند. دکتر مه لقا ملاح بعد از تحصیل در رشته علوم تربیتی لیسانس گرفت و در رشته علوم اجتماعی و جامعهشناسی فوق لیسانس در دانشگاه تهران را به پایان رساند، برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و در دانشگاه سوربن رشته علوم اجتماعی را ادامه داد. از وقتی دکترای علوم اجتماعی را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت و مام وطن برایش مقدستر از هر جایی بود و به ایران برگشت، به دلیل آموختههای دوران کودکی و دغدغههای شخصی، آستینها را بالا زد و با چند استاد دانشگاه همه هم و غمش را وقف محیط زیست کرد و جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را راه انداخت.
مه لقا خانم به زنان خانهدار چه یاد داد؟
مه لقا خانم میدانست همه نسخههایی که کارشناسان برای حفظ محیط زیست ایران میپیچند، تا وقتی مهمترین رفتار زیست محیطی یعنی صرفه جویی در تولید زباله در خانههای ایرانیان جا نیفتد، اوضاع محیط زیست همان آش است و همان کاسه. به همین دلیل تمرکزش را بر آموزش مدیریت پسماند برای زنان خانهدار گذاشت. آن سالها که تولید زباله اینطور سر به فلک نکشیده بود مه لقا ملاح شعبههای جمعیت را در ۱۶ استان کشور راه اندازی کرد و به قدر توان و بضاعتش در مدیریت پسماند نقش موثری ایفا کرد.
تولید کمپوست زباله در منزل
مادر محیط زیست ایران جلوتر از همه بود. حتی در کهنسالی. تا جایی که میتوانست زباله خشک تولید نمیکرد و اگر هم سبک زندگی شهرنشینی مجبورش میکرد گه گداری زباله خشک در خانهاش جمع شود، کسی اجازه نداشت زباله را جلوی در یا سطل زبالههای خیابان بیندازد. خودش شال و کلاه میکرد و زبالههای خشک را به شهرداری تحویل میداد.
جالبتر از همه مدیریت مسئولانه پسماندهایتر تولید شده در منزل بود که هرگز راهش را به کیسه زباله جلوی در پیدا نکرد. چالهای در انتهای باغچه حیاطشان کنده بئد برای تبدیل زبالههایتر به کمپوست و همان کمپوستها باغچه خانهشان را زیباتر و سرسبزتر میکرد.
چرا قدیم ها تولید زباله کم بود؟
چرا قدیم ندیم ها خبری از این حجم از زباله نبود؟ جواب این سوال را می توان در خاطرات مه لقا ملاح؛ مادر محیط زیست ایران جست و جو کرد. وقتی از مادرش و سبک زندگی خانوادگی اش می گفت؛«در خانه ما زبالهای تولید نمیشد. مادرم هیچ وقت زباله بیرون نمیگذاشت. مردم آن دوران مثل حالا نبودند و زباله کم تولید میکردند. هر فردی در هر خانوادهای راه حلی برای بازیافت زبالهاش پیدا میکرد. غذا را به اندازه تعداد و میزان خوراک افراد خانواده تهیه میکردیم که اضافه نیاید و مجبور به دور ریختن آن نشویم. حتی یک غذا را ۲ وعده نمیخوردیم چون باقیمانده غذا را به همسایه می دادیم.»
تا بطری شیشهای نیاورید به نهالها آب نمیدهم
تلاشهای مه لقا ملاح برای حفظ محیط زیست و آموزشهای سازندهاش در مدیریت پسماند و مقالات و پژوهشهایی که از او با موضوع محیط زیست منتشر شد کم کم این زن موسپید کرده را به چهرهای ماندگار تبدیل کرد و برگزار کنندگان مراسم روز درختکاری که مرحوم مه لقا ملاح مهمان ویژهشان بود میدانستند او به تک تک حرف هایش عمل میکند. محمد درویش میگوید:«وقتی در یک مراسم قرار بود به یک درخت آب بدهد و دستاندرکاران برای آب دادن به درخت، بطری یکبار مصرف به ایشان میدادند، قبول نمیکرد و میگفت تا زمانی که بطری شیشهای نیاورید آب نمیدهم.»
منبع: خبرگزاری فارس