تاثیر دیابت بر ناتوانی جنسی مردان
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۲۱۴۵۷
یک متخصص اورولوژی گفت: تقریبا بعد از ده سال از ابتلا به بیماری دیابت، اختلالات جنسی در مردان، ظاهر میشود که درمان و تشخیص آن نسبتا مشکل است. ناطقان: محمد رضا صفری نژاد متخصص اورولوژی با بیان اینکه از شایع ترین اختلالات جنسی ثانویه، بیماری هایی است که خود فرد دارد، افزود: بایستی افراد از ابتدا به بیماریشان توجه کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه اختلالات جنسی انواع مختلفی دارد، ادامه داد: منظور ما در این جا، اختلال نعوظ در مردان است. سردسته بیماری هایی که سبب ناتوانی جنسی در مردها می شود، دیابت است. دیابت، متاسفانه بیماری نسبتا شایع در جامعه است. دیابت در دراز مدت هم در اقایان و هم در خانم ها موجب اختلالات جنسی می شود که شایع ترین آن، ناتوانی جنسی در مردان است.
این متخصص اورولوژی در ادامه بیان کرد: تقریبا بعد از ده سال از ابتلا به این بیماری، اختلالات جنسی در مردان، ظاهر می شود که درمان و تشخیص آن نسبتا مشکل است. این افراد باید حداکثر سعی خود را بکنند که با کنترل دیابت، متحمل عوارض آن نشوند و در دراز مدت به مشکل برنخورند. دیابت، روی قلب و چشم و کلیه نیز تاثیر سوء می گذارد که در صورت مشاهده علایم آن باید به پزشکان مربوطه مراجعه شود.
صفری نژاد، با بیان اینکه علت اختلالات جنسی در مردان مبتلا به دیابت، دو موضوع عروقی و عصبی است گفت: ناتوانی جنسی می تواند هم از نوع شریانی باشد هم از نوع وریدی. در بیماران دیابتی از نوع شریانی است . شریانی که به دستگاه تناسلی مردها خون رسانی می کند دو شریان غاری است که قطری حدود یک میلی متر دارند.
صفری نژاد، در ادامه تاکید کرد: عروق دستگاه تناسلی در مردان، بسیار باریک است. توصیه می شود مردانی که دچار ناتوانی جنسی شده اند به پزشک قلب مراجعه کنند. سرانجامِ انسداد عروق کرونر قلب، سکته قلبی است که باید قبل از سکته، آن را درمان کرد. نکته شایان توجه درباره این موضوع هست که اگر استخوان لگن مردان بشکند ممکن است شریان های متصل به دستگاه تناسلی را قطع کند. در نتیجه، فرد، یک هفته بعد دچار ناتوانی جنسی کامل می شود.
وی با بیان اینکه هرعاملی که دچار آسیب به شریان خون دستگاه تناسلی آقایان شود باعث ناتوانی جنسی می شود، ادامه داد: این ناتوانی از ده درصد شروع می شود و به مرور، پیشرفت می کند. این مردان با افزایش سن نیز دچار ناتوانی جنسی می شوند. افرادی که در سن بالا دچار دیابت می شوند ناتوانی جنسی برایشان زودتر اتفاق می افتد و درمان دارویی ندارد.
این متخصص اورولوژی تصریح کرد: مکانیسم دوم این است که دیابت با پیشرفت زمان، اعصاب بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. منظور از اعصاب بدن، عصب گیری بدن است. در بدن، دو نوع عصب داریم: حسی و حرکتی. عصب حسی، باعث درک حس های مختلف و عصب حرکتی، باعث حرکت بدن می شود. متاسفانه بیماری دیابت، هم اعصاب حسی و هم اعصاب حرکتی را مختل می کند. مشکل جدی در این افراد، دچارشدن به یبوست مزمن است. زیرا حرکات پیشرونده روده ها دچار مشکل می شوند و به انتهای روده نمی رسند.
وی با بیان اینکه دیابت به علت آسیب زدن به اعصاب حسی مثانه باعث می شود این بیماران به هیچ وجه حس ادرار نکنند، افزود: اعصاب حسی در دستگاه تناسلی هم هست. قسمت عمده ی رابطه جنسی با لمس ایجاد می شود که از طریق عصب حسی به مغز می رسد و باعث شروع رابطه زناشویی می شود.
صفری نژاد، با بیان اینکه دیابت، دو نوع است، گفت: دیابت نوع دو در جامعه ما شایعتر و ارثی است که در دهه چهارم، معمولا خود را نشان می دهد. یکی از عوارض دیابت، نیاز به پیوند کلیه، پس از پانزده سال ابتلا است.
وی شایع ترین علت پیوند کلیه را دیابت دانست و گفت: آگاهی درباره این بیماری، بسیار ضروری است. این بیماران باید مدام قند خونشان را کنترل کنند.نباید از تزریق انسولین بترسند. سرنگ های جدید مخصوص انسولین، به شکل خودکار و سوزن آن، بسیار کم قطر است و قندخون را به خوبی کنترل می کند.
این متخصص اورولوژی با بیان اینکه فردی که مبتلا به دیابت نوع دو است ممکن است چاق و سیگاری هم باشد، ادامه داد: این افراد با تغییر سبک زندگی خود بهتر می توانند زندگی کنند. کافی است وزن خود را کم و سیگار را ترک کنند. به طور منظم ورزش و فشارخون خود را کنترل کنند.
صفری نژاد، با تاکید بر اینکه تشخیص سریع و پیشگیری به موقع، بسیار مهم است، تصریح کرد: فردی که دیابت خود را کنترل کرده ولی باز هم به اختلالات جنسی مبتلا شده باید دقیق بررسی شود. حس بیمار و میزان جریان خون و شریان دستگاه تناسلی بستگی به میزان شدت بسته شدن شریان در دستگاه تناسلی و تنگی عروق دارد. ما با بررسی شخص مبتلا تصمیم می گیریم درمان را چگونه آغاز کنیم.
صفری نژاد، در برنامه رادیو سلامت اظهارداشت: درمان های تزریقی و خوراکی یا عمل ها درمان هایی است که می توانیم بنابر اطلاع از وضعیت فرد، تشخیص دهیم.
منبع: فارس برچسب ها: اختلالات جنسی ، دیابت ، ناتوانی جنسی
منبع: ناطقان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۲۱۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو بیماریای که بیشتر مردم ایران را تهدید میکند
آفتابنیوز :
علیرضا استقامتی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، رییس بخش غدد بیمارستان امام نوشت: بسیاری از مبتلایان دیابت، ممکن است فشار خون داشته باشند و همچنین بسیاری از افرادی که فشار خون بالا دارند هم ممکن است به بیماری دیابت مبتلا شوند. بنابراین، هر دو بیماری، احتمال ابتلای همزمان دارند. در کشور ما هم، بیماری دیابت و فشار خون مانند سایر نقاط جهان، شایع است و آخرین برآورد وزارت بهداشت در سه سال قبل نشان میدهد که حدود ۶ تا ۷ میلیون نفر مبتلابه دیابت نوع ۲ در کشور داریم و متاسفانه، تعداد مبتلایان هر دو بیماری، روز به روز بیشتر میشود.
دیابت و فشار خون بالا، میتوانند به بسیاری از اعضای بدن صدمات جدی وارد کنند. در دیابت، با عوارض مزمن دیابت شامل عوارض قلبی- عروقی، سکتههای قلبی، سکتههای مغزی، قطع اندام، مشکلات کلیوی که منجر به نارسایی کلیه و دیالیز میشود، مشکلات چشمی که کمبینایی یا نابینایی را بهدنبال دارد، عوارض متعدد در سیستم عصبی و همچنین مشکلات حافظه و آلزایمر مواجهیم. البته اگر قند خون بالا، به خوبی کنترل شود، معمولا این عوارض ایجاد نمیشود یا بروز آن بسیار دیرهنگام خواهد بود. فشار خون بالا هم برای تمام اعضای بدن عارضه دارد و به عوارضی در قلب، عروق مغز، عروق اندامها و حتی تخریب کلیهها منجر خواهد شد. عوارض هر دو بیماری، معمولا همپوشانی دارد و مبتلایان دیابت، مستعد ابتلای فشار خون و مبتلایان فشار خون، مستعد ابتلای دیابت هستند.
آیا پیشگیری از ابتلا به دیابت و فشار خون، ممکن است و چگونه میتوان مانع از ابتلا شد؟ به صورت خلاصه دیابت نوع دو معمولا به علت چاقی و عوامل ژنتیک ایجاد میشود و مهمترین عامل در ابتلای دیابت نوع دو، مقاومت به انسولین ناشی از افزایش وزن و چاقی است. البته شیوه زندگی نامناسب، عامل مهمی در بروز چاقی و استعداد ابتلا به دیابت محسوب میشود. در حال حاضر، تعداد افراد دچار اضافه وزن در دنیا به یک میلیارد نفر رسیده و ممکن است طی دو دهه آینده، این عدد به دو میلیارد نفر هم برسد.
علاوه بر چاقی، عامل ژنتیک و زمینه ارثی هم عامل مهم مستعدکننده ابتلا به دیابت است که ممکن است ژن معیوب از پدر یا مادر به فرد منتقل شود و بسیاری از افراد، هم اضافه وزن و سبک زندگی غلط و هم ژن معیوب و زمینه ارثی ابتلا به دیابت دارند. علت ابتلا به فشار خون، کمی متفاوت است. فشار خون به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میشود و ممکن است علت ابتلا به فشار خون ثانویه، انواع بیماریها مانند انواع بیماریهای غدد فوق کلیه و بیماریهای کلیوی، تنگی عروق کلیه، برخی سندرومهای ناشی از کمبود آنزیمی یا برخی از داروها باشد. مصرف قرصهای ضد بارداری به مدت طولانی هم، شایعترین دلیل فشار خون ثانویه بالا در خانمهاست اگرچه که این مساله نباید عامل رها کردن درمانهای دارویی باشد.
در مجموع میتوان گفت در اغلب موارد، دلیل شناخته شدهای برای فشار خون نیست، چون گاهی هم تغییراتی در تنظیم املاح مانند سدیم و پتاسیم بدن و مشکل در عروق ممکن است به فشار خون بالا منجر شود، اما همچنان، علت اصلی بیماری فشار خون اولیه، ناشناخته است و به همین سبب، چکابهای سالانه و دورهای برای گروهی که نشانههای خطر دارند، اهمیت دارد، چون بسیاری از مبتلایان دیابت و فشار خون، از بیماری خود خبر ندارند. در ایران طبق بررسیهایی که در وزارت بهداشت انجام شده، یکچهارم مبتلایان دیابت از بیماری خود بیخبرند. بنابراین، چکابهای دورهای و غربالگری دیابت و فشار خون، در بیماریابی کمک میکند تا فرد با اطلاع از ابتلا، درمانهای غیر دارویی و دارویی را آغاز کرده و خود را از عوارض بیماری دور نگه دارد.
اما چه کسی را باید غربالگری کرد؟ برای دیابت، تمام افراد بالای ۳۵ سال باید برای دیابت با اندازهگیری قند خون غربالگری شوند، ولی در افراد کمتر از ۳۵ سال، افرادی دارای عوامل خطر ابتلا شامل آنهایی که زندگی بدون تحرک دارند، سابقه فشار خون بالا، سابقه چربی خون بالا، بیماریهای قلبی- عروقی، دختران با سابقه تخمدانهای پلی کیستیک، افراد دارای قند ناشتای مختل، افراد مبتلا به ایدز و خانمهایی که سابقه دیابت دوران بارداری دارند باید غربالگری شوند.
تشخیص دیابت بر مبنای اندازهگیری قند خون ناشتاست که باید بیش از ۱۲۶ میلیگرم در صد باشد، یا معدل سه ماهه قند خون، بیش از ششونیم درصد باشد و معیار سوم، وقتی است که قند خون اتفاقی فرد، بالای ۲۰۰ میلیگرم باشد و فرد هم، علامت داشته باشد. در غربالگری فشار خون با محدودیت سنی مواجه نیستیم، اما این غربالگری هم باید به طریق استاندارد انجام شود.
برای غربالگری، هم باید لوازم استاندارد داشته باشیم و هم الزامات غربالگری را بدانیم و هم این الزامات را رعایت کنیم نه اینکه فقط بدانیم و رعایت نکنیم، چون دیابت و فشار خون، بیماریهای مهمی هستند که میتوانند منجر به عوارض بسیار جدی شوند و بنابراین نمیتوانیم به فردی که قند و فشار خونش در شرایط غیر استاندارد یا با دستگاه غیر استاندارد اندازهگیری شده، مارک ابتلای به دیابت یا پرفشاری خون بزنیم.
سوال دیگر بعد از شناسایی یک مبتلای دیابت یا فشار خون این است که برای مراقبت یا درمان چه باید کرد؟ وقتی برای مثال به یک میلیون نفر میگوییم شما مبتلا به فشار خون بالا هستید یا برای چندین ده هزار نفر تشخیص دیابت میدهیم، برای پیگیری چه باید کرد؟ باید برای مداوای این افراد، دارو و امکانات پیگیری مناسب را فراهم کنیم. طبق آمارهای موجود، همه مبتلایان به فشار خون بالا علیرغم وجود داروهای متعدد برای درمان، از کنترل مناسبی برخوردار نیستند و فقط درکمتر از ۲۵ درصد مبتلایان، فشار خونشان کنترل شده است.
باید پزشک و کلینیکهای مجهز داشته باشیم و از سویی برای جامعیت امر درمان، مراقبتهای غیر دارویی را آموزش بدهیم و به ویژه رسانهها، در مورد لزوم توجه به مراقبتهای غیر دارویی، فرهنگسازی کنند. باید آگاهیرسانی انجام شود تا مردم نسبت به اهمیت رعایت رژیم غذایی و فعالیت بدنی مطلع باشند. گاهی اوقات به بیمار میگوییم برای کنترل قند خون پیادهروی کند، ولی بیمار اظهار میکند چگونه در این هوای آلوده پیادهروی کنم؟ همه این اقدامات باید در قالب یک مجموعه در دسترس باشد.
اگر غربالگری انجام میدهیم فقط برای اینکه غربالگری کرده باشیم، بیفایده است. البته لازم به ذکر است که پیشگیری از ابتلا به دیابت و فشار خون، به هیچوجه از عهده یک وزارتخانه خاص برنمیآید و مقولهای فرادولتی و مرتبط با عزم ملی است. گرچه متولی اصلی که مدیریت علمی این مساله را برعهده دارد وزارت بهداشت و درمان است، ولی مردم هم باید برای مراقبت از سلامتشان عزم کافی داشته باشند و مراقبت از سلامت، باید به فرهنگ رایج جامعه تبدیل شود و فرهنگسازی در مقوله سلامت، مسوولیت مشترک رسانهها و جامعه پزشکی است.
در حال حاضر تمام تلاش ما بر درمان متمرکز شده در حالی که به جای این تمرکز، باید درباره پیشگیری و سبک زندگی سالم، فرهنگسازی کرده و امکانات برای رعایت سبک زندگی سالم را هم فراهم کنیم. چه کسی به این تناقض پاسخ میدهد که همزمان با تبلیغ درباره سبک زندگی سالم و رعایت رژیم غذایی، درباره مواد غذایی مضر هم تبلیغ میکنیم؟ چه کسی به این مشکل پاسخ میدهد که با وجود تبلیغ و تشویق به انجام ورزش، امکانات ورزشی به حد کافی در اختیار افراد نیست؟ اجرای نسخههایی که برای جامعه مینویسیم، بسیار مهمتر از نوشتن این نسخهها و نیازمند عزم ملی است.
رعایت رژیم غذایی باید برای تمام افراد و تکتک خانوادهها تبدیل به فرهنگ غذایی سالم شود در حالی که چنین اتفاقی را شاهد نیستیم، چون اعتقاد واقعی به رعایت رژیم غذایی وجود ندارد. امروز، مصرف فستفود، فرهنگ رایج دنیاست در حالی که صدمات آن برای سلامت جامعه کاملا روشن است، اما کافی است در رابطه با مضرات مصرف فستفود در کشور صحبت کنید تا به شما برچسب مخالفت با اشتغالزایی بزنند.
بنابراین، برخورد دستوری و مکانیکی با این مسائل ممکن نیست، اما میتوانیم با مداخلاتی، صدماتش را به حداقل برسانیم؛ ما نمیتوانیم مانع از مصرف نوشابه شویم، اما میتوانیم میزان قند نوشابهها را به تدریج کم کنیم یا با کاهش قیمت نوشیدنیهای سالم، مردم را به جایگزینی نوشابههای سالمتر با انواع مضر تشویق کنیم. میتوانیم امکانات ورزشی ارزانقیمت در اختیار بیماران بگذاریم، میتوانیم از تبلیغات موارد مضر برای سلامت مالیات بگیریم و این مالیات را برای سلامت مردم هزینه کنیم.
میتوانیم از فرد سیگاری یا از فردی که نوشابه میخورد مالیات بگیریم و از این مالیات برای سلامت مردم هزینه کنیم. البته این اتفاقات نیازمند تغییرات اساسی و اراده مردمی و ملی است وگرنه، با این اعتراض مواجه میشوید که چرا قیمت نوشابه گران شد و حالا جامعه با تورم چطور باید به مواد غذایی ارزان دسترسی داشته باشد. برای ایجاد چنین تغییراتی، باید حداقل یک دهه فرهنگسازی کنید تا به تدریج قادر به پیادهسازی این فرهنگ باشید. فرهنگسازی هم امری خلقالساعه نیست و نباید رها شود. برای این فرهنگسازی، نیازمند برنامهریزی مدون هستیم که بدانیم کجا هستیم و به کجا میخواهیم برویم و از چه استراتژیهایی باید استفاده کنیم و چطور باید آگاهسازی را انجام بدهیم و چطور مردم را برای پذیرش این برنامهها متقاعد کنیم که مشارکت کنند و چطور امکانات را تجهیز کنیم. برای این تغییرات، دولت و مجموعه حاکمیت و مردم باید در کنار هم قرار بگیرند که البته من خیلی خوشبین نیستم، چون بیش از دو دهه در این باره تذکر داده شده، ولی پیگیری منظم و منسجم و گوش شنوایی ندیدیم.