حرفهای تلخ مریم ایراندوست درباره شاگرد از دست رفتهاش
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۳۳۵۳۷
ورزش > لیگ برتر - مریم ایراندوست مربی تیم منحلشده بانوان ملوان بندرانزلی به خاطر مرگ آتنا محمدی حسابی در شوک است.
فاطمه پاقلعه نژاد- صبح امروز خبر بدی دنیای ورزش بانوان را تکان داد. خبری درباره مرگ یکی از بازیکنان تیم فوتبال بانوان ملوان بندر انزلی بر اثر سکته مغزی؛ همان تیمی که سال گذشته انحلالش حسابی خبرساز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبح امروز اما پس از انتشار خبر درگذشت آتنا محمدی، ناظمی رئیس سازمان لیگ بانوان فدراسیون فوتبال در مصاحبه ای گفته بود که محمدی اصلا عضو تیم ملوان نبوده است. مریم ایراندوست دراینباره می گوید: ما با خانم ناظمی صحبت کردیم و ایشان گفتند چنین حرفی نزدند. اما قضیه این است که این بچه سال 93 پیش ما آمد و از ما خواست که تست بدهد و کنار ما تمرین کند. چون فیزیک مناسبی داشت و خیلی هم باانگیزه بود، تست گرفتیم و خواستیم که در کنار تیم باشد و چون تقریبا دو سه بازی مانده بود که لیگ تمام شود، زمان مناسبی نبود که بخواهیم با او قرارداد ببندیم و او عضو تیم شود. از طرفی هم وقتی در یک تیم می آیی که 14 سال تمرین داشتند و حرفه ای هستند، زمان می برد تا بتوانی جز تیم باشی و قرارداد ببندی ولی بعد از یک سال که ایشان با ما تمرین کرد، برای فصل بعد، قصد قرارداد بستن با او را داشتیم و این را به خودش هم گفته بودیم. سال آخری که قبل از انحلال تیم کنار ساحل تمرین می کردیم و خبرنگارهای زیادی هم کنار ما بودند ایشان هم با ما تمرین می کرد و عکسهایش هم هست.
ایراندوست در ادامه می گوید: نمی دانم واقعا چه بگویم! خودم خیلی از دیروز در شوک هستم؛ فقط این را می دانم که آتنا خیلی امید داشت به زندگی، به پیشرفت؛ همیشه وقتی بچه های دیگر مثل سارا قمی، معصومه حسرتی، سارا اقبال و ... را می دید یا دروازهبانی سمیرا رستمی و زمرد سلیمانی را می دید به من می گفت من هم می توانم یک روز مثل اینها باشم؟ من هم می گفتم چرا که نه. اینها 15 سال است تمرین می کنند و تو تازه یک سال است که آمدی. با این پشتکار و علاقه ای که داری صددرصد اینطور می شوی.
مریم ایراندوست که با یادآوری حرف های آتنا محمدی حال خوبی ندارد می گوید: الان حرف هایش درذهنم می آید خیلی ناراحت کننده است. همیشه امید داشت. تا همین یک ماه پیش هم تماس گرفت و پرسید اگر بشود من اسپانسر جور کنم می توانیم برگردیم و دوباره تیم داشته باشیم؟ فقط می توانم بگویم حیف شد. واقعا آتنا حیف شد امییدوارم روحش شاد باشد و خدا به خانواده اش صبر بدهد که بتوانند با این درد کنار بیایند. امیدوارم از این به بعد جوان هایمان را دریابیم. جوان های این مملکت واقعا امید دارند به زندگی و به بهتر شدن و به شادی. امیدورام همه غم ها از این مملکت برود اینقدر هر روز غم نبینیم. یک روز کشتی سانچی، یک روز پلاسکو، یک روز یک جوان اینطوری می رود. واقعا دیگر طاقت نداریم.
41258
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۳۳۵۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری/ تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک یک استان!
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری!
محمد سروشمحلاتی، فردی که رسانههای اصلاحطلب گاهی از وی با عنوان استاد و گاهی آیتالله نام میبرند؛ به تازگی در یادداشتی که خبرگزاری شفقنا آنرا منتشر کرد به افکار شهید مطهری در مقوله امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و مدعی انزوای تفکر مطهری در جامعه کنونی شد!
سروش محلاتی که شاگرد مرحوم منتظری است در بخشی از این یادداشت مینویسد: آیت الله مطهری بقدری از حرکتهای جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام میشود ناراحت بود که میگفت: بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم ، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده (حماسه حسینی) او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند، به آنها هشدار می داد که چون معروف و منکر را نمیشناسند و روش صحیح آن را نمیدانند در این عرصه وارد نشوند: خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم ؟! از شما می پرسم اصلا من و شما میفهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ به نظر استاد مطهری، ضرر و زیانی که از راه اجرای جاهلانه نهی از منکر برده ایم، از ترک نهی از منکر نبرده ایم. یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم خسارت کمتری به دین اخلاق وارد میشود!
او همچنین میافزاید: فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود لذا وقتی به امر به معروف تاکید میکرد، فقط آن را در قلمرو شیوهها و روشهای مورد تایید علوم اجتماعی ، مشروع و مجاز میدانست و در زمانی که بقول خودش کسی غیر از پند و بند نهی از منکری نمی شناخت، میگفت: روانشناسی و جامعه شناسی می خواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه میگیرد؟
سروشمحلاتی در خاتمه مینویسد: اینک مطهری در میان ما نیست ولی یا اندیشه و فکر او در میان ما زنده است ؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را میشناسیم و میشناسائیم ؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می کند ؟ امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلأ را با شِبه مطهریها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشههای متحجرانه بَدَلی ، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است![1]
*قبل از آنکه نیاز باشد یک شاگرد و رهرو مرحوم منتظری که از قضا کارنامه فکری خوبی هم ندارد مطهری را تفسیر کند؛ نیاز است تا مطهری را "به روایت عقلانیت" خواند و تفسیر کرد.
همان بیتالغزلی که شهید مطهری، خود متمسّک به آن بود و همان را ترویج میکرد.
مطهری چه میخواست به جز حرکت نظام اسلامی بر مسیر عقلانیت، بر مسیر ولایت فقیه و بر مسیر اسلام؟
پر واضح است که امروز نظام اسلامی بر همین مسیر در حال طی طریق است و مشکلات هم عارضه طبیعی هر حرکتی است.
در بحث مظاهر آشکار امر به معروف و نهی از منکر نیز همچنانکه میبینیم نظام به سیاق مبارزه با مخالفان حجاب که در دوران حیات شهید مطهری آغاز شد؛ همچنان بر همان طریق راه میسپرد و البته با مفسدان اقتصادی نیز در هر منصب و جایگاهی برخورد میکند.
لذاست که اظهارات سروشمحلاتی مبنی بر اینکه "مطهریِ امام در غربت است" هیچ مصداق عینی کلانی ندارد.
البته تقلاهایی در این زمینه وجود دارد که باید با آنها برخورد کرد!
کما اینکه مثلا شاهد بودیم شخص آقای سروشمحلاتی چند سال قبل در اظهاراتی بر خلاف سبک و سیاق شهید مطهری گفته بود: "حکومت بدون ولایت فقیه طرفداران زیادی در حوزه علمیه دارد"!
فهم اینکه اگر شهید مطهری زنده بود درباره برخورد با بدحجابی -که از زمان حیات خودش آغاز شد- چه نظری میداشت و یا با چنین سخنانی چگونه برخورد میکرد؛ هرگز کار سختی نیست...
***
حاکمیت پاسخگو نیست!
ذبح عقلانیت در مسیر خیابان
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب و از حامیان اغتشاشات 1401 در بخشی از یک یادداشت که انصافنیوز آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"شاید بتوان جامعۀ امروز ایران را «جامعۀ تردید و پرسش» نامید، اما شاید کمتر بتوان نهاد قدرت مسلط در ایران امروز را «نهاد تدبیر و پاسخ» دانست. در این شرایط، چنانچه اهالی قدرت از «رویگرداندن» روی نگردانند و با تردیدها و پرسشهای فزایندۀ جامعۀ مردمان، مواجههای از سر مسئولیت و عدالت نداشته باشند، باید شاهد تعمیق و گسترش (و بهتبع، رادیکالیزه و ستیهندهتر شدن) روی گرداندن اکثریتی از آحاد جامعه از نهاد حکومت و قدرت باشیم."[2]
*ضربالمثلی وجود دارد که میگوید:"آنکه به خواب رفته را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده باشد هرگز بیدار نمیشود".
ادعای تاجیک مبنی بر پاسخگو نبودن حاکمیت امروز ایران را اگر با توجه به ضربالمثل پیش گفته و البته با عنایت به سوابق اغتشاشمحور تاجیک بخوانیم؛ آنگاه همه چیز برای یک ذهن منطقی در جای خود قرار خواهد گرفت.
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
آنها صرفا با شنیدن "ملودی خشونت" به وجد میآیند و طبعا در این مسیر هیچ عقلانیتی در کار نیست.
حاکمیت ایران به لحاظ عقلانی پاسخ تمام شبهات را میدهد.
لکن نمیتوان انتظار داشت کسی که قبل از اغتشاشات 1401 گفته بود "دلیلی برای صبر مردم نمیبینم"، کسی که اغتشاشات 1401 را "جشن جنبش با خشونتی الهی" توصیف کرده بود و هماو که دست به تحریم انتخابات زد؛ قصدی برای اقناع شدن و یا دعوت مردم به قضاوت عقلانی در قبال پاسخهای حکومت اسلامی داشته باشد.
آقای تاجیک فرد با مطالعهای هستند. لکن مطالعه بدون عقلانیت و عقلانیت بدون تصمیم بر سر نفسانیت؛ هیچ انتفاعی برای عاقبتبخیری و سعادت نخواهد داشت!
***
تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک 1 استان!
رییس اداره بازرسی و ارزیابی عملکرد اداره کل راه و شهرسازی استان قزوین گفته است: ۶۹۱ فقره پرونده برای مشاورین املاک متخلف در استان تشکیل شده که از این میان ۱۲۴ واحد پلمب شدند.
سیامک پزشکیفر در مصاحبه با ایرنا همچنین میافزاید: ارزش ریالی جرایم متخلفین معادل ۳۶ میلیارد ریال بوده که از این مبلغ ۱۲ میلیارد ریال وصول شده است.
او میگوید: یکی از مهمترین معضلات حوزه مسکن، سوداگری مشاوران املاک است. این افراد –اخلالگر- در گرانفروشی مسکن و اجارهبها نقش اساسی دارند و از این رو باید نسبت به ساماندهی فعالیتهای آنها اقدام شود.
پزشکیفر تصریح کرد: به منظور تنظیم و کنترل املاک و مستغلات، گشتهایی در استان قزوین از سال گذشته آغاز شده و تاکنون از بین ۲ هزار و ۶۴۶ بازدید در سطح استان ۷۴۳ مورد تخلف ثبت شده است.
این مسوول؛ نداشتن پروانه کسب و نرخنامه، نداشتن کد رهگیری، صادر نکردن فیش رسید کمیسیون وجوه دریافتی و گرانفروشی در بحث اخذ کمیسیونهای مصوب استان را عمده تخلفات محرز در بنگاههای املاک برشمرد.[3]
*ما قضاوت درباره اعداد و ارقام فوقالذکر مبنی بر شیوع تخلف و میزان بالای برخورد را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم.
ما همچنین این سؤال را که کرارا در وبلاگ مشرق مطرح کردهایم مجددا میپرسیم که علت این ولنگاری و احساس فضای باز برای تخلف اقتصادی و گرانفروشی و جرایم مرتبط چیست و چرا متخلفان بازار احساس نمیکنند که یک شمشیر بُرّا و ناظر در پیرامون آنها وجود دارد که نباید از فرامینش تخلف کرد؟!
لازم به ذکر است که در بحث مسکن؛ هماکنون مدتهاست که دستور رئیسجمهور مبنی بر اعمال سقف برای اجاره بها اعمال نمیشود و علت این اعمال نشدن نیز مشخص نیست.
***
1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1786486
2_ https://ensafnews.com/514146
3_ https://irna.ir/xjQrdR