عراق ؛ ازگرم شدن تنور انتخابات تا توافق کردی - شیعی
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۳۸۴۳۸
به گزارش ایسکانیوز، عراق که همواره یکی از کانون های پرتنش خاورمیانه را شکل می دهد در سال 2017 سه حادثه مهم و تاریخ ساز را پشت سر گذاشت: پایان سه سال مبارزه با داعش و پیروزی بر تروریسم، بهبود وضعیت امنیتی و رفراندوم اقلیم کردستان . این سه عامل امیدهای جامعه و دولت عراق را برای بهبود وضعیت سیاسی و امنیتی این کشور افزایش داده است اما بلاد رافدین در کنار امیدهای بسیار ،با بیم ها و مخاطرات بزرگی نیز دست به گریبان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
20 اردیبهشت سال 1397 انتخابات سرنوشت سازی در عراق برگزار خواهد شد. از هم اکنون تنور انتخابات این کشور گرم شده و ائتلاف های جدید، رقابت های سیاسی عراق را گرم ساخته اند. کردها هنوز برای مشارکت متحد و در قالب یک لیست در انتخابات مردد هستند اگرچه بیشتر به نظر می رسد آنان موفق به ایجاد یک ائتلاف متحد نخواهد شد و به صورت مجزا در انتخابات پارلمانی شرکت خواهند کرد اما شاید سورپرایز ائتلاف های انتخاباتی عراق ایجاد لیست النصر به رهبری حیدر العبادی نخست وزیر عراق بوده باشد.
پنج شنبه هفته گذشته ،حیدر العبادی با اعلام این لیست بخش قابل توجهی از رهبران حشد الشعبی از جمله هادی العامری را که پیشتر لیست الفتح را اعلام کرده بود ،با خود همراه ساخت. بخشی از بدنه حزب الدعوه اسلامی نیز از این لیست حمایت کرده اند. نکته جالب توجه دیگر همراهی بخشی از حشد الشعبی با العبادی است.
العبادی که پیشتر به عنوان کارکتری نزدیک به آمریکا شناخته می شد و آمریکایی ها نیز درصدد بودند از طریق وی ضمن کاهش قدرت حشد الشعبی برای تقلیل جایگاه ایران در عراق تلاش کنند، اکنون با چرخشی استراتژیک مسیر جدید خود یعنی همراهی با تهران و گروه های قدرتمند حشد الشعبی را انتخاب کرده است.
نوری المالکی نخست وزیر اسبق و معاون رئیس جمهور این کشور نیز با لیست سابق خود یعنی دولت قانون در انتخابات شرکت خواهد کرد. عمار حکیم نیز با ایجاد ائتلاف الحکمه وارد کارزار انتخابی خواهد شد اگرچه بسیاری براین باور هستند عمار حکیم پس از پایان انتخابات به ائتلاف حیدر العبادی یعنی ائتلاف النصر خواهد پیوست. مقتدی صدر برخلاف دوره قبل که در قالب لیست الاحرار در انتخابات شرکت کرده بود این بار ضمن ائتلاف با برخی از گروه های غیرشیعی و حتی چپ گرا ،لیست الاستقامه را شکل داده است. وی در چند روز گذشته از رویکرد فرقه گرایانه گروه های مختلف عراقی برای ایجاد لیست های قومی و مذهبی انتقاد کرده است. چند دستگی گروه های شیعی و کرد در میان سنی ها و نیروهای سکولار این کشور نیز مشاهده می شود. ایاد علاوی، رئیس ائتلاف الوطنیه توانست ۳۰ گروه سیاسی را به لیست خود ملحق کند که مهمترین آنها سلیم الجبوری، رئیس پارلمان و صالح المطلق، معاون سابق نخستوزیر هستند.درحالی که اسامه النجیفی، رئیس ائتلاف «متحدون» و اثیل نجیفی و رافع العیساوی، وزیر سابق دارایی و شخصیتهای سیاسی دیگر تصمیم گرفتهاند ائتلاف دیگری را با خمیس الخنجر، رهبر طرح عربی تشکیل دهند.
اما انتخابات تنها عامل گرم شدن فضای سیاسی عراق نیست. تلاش های اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق برای توافق جدید برای مدیریت مرزها و فرودگاه های این کشور پس از ماه ها سردی و دوری روابط به نتایجی مقدماتی دست یافته است. نتایجی که احتمال همگرایی کردها و دولت مرکزی عراق را در آستانه انتخابات پارلمانی این کشور افزایش خواهد داد.
در همین راستا امید محمد، سخنگوی وزارت حمل و نقل و ارتباطات در اقلیم کردستان عراق گفت: با هدف لغو تحریم فرودگاههای اربیل و سلیمانیه و بسته بودن آن دو به روی پروازهای بینالمللی هیات دولت اقلیم و دولت فدرال عراق به توافقی شامل شش بند دست یافتند. وی افزود: هیات دولت فدرال پیشنویس این توافقنامه را برای اتخاذ تصمیمی درباره آن به نخستوزیر ارجاع خواهد داد. دبیرخانه کابینه عراق نیز فاش کرد که در نشستی که کمیته عالی برگزار کرد درباره مسائل امنیتی و مرزها، فرودگاهها، گمرک، گذرگاههای مرزی و سدها و نفت مذاکره شده است. دبیرکل دولت مرکزی عراق گزارش داد که در این نشست فضایی از اطمینان و تفاهم میان دو طرف حاکم بود و آن دو پنج دیدار میان کارشناسان امنیتی، مرزی، فرودگاهها، گمرک، گذرگاههای مرزی، سدها و نفت داشتند.
این رد حالی است که شور و هیجان فضای سیاسی عراق و امیدها برای توافقات جدیدی بغداد و اربیل با رویدادهای ناخوشایندی در این کشور نیز ترکیب شده است. به رغم پایان داعش و بهبود وضعیت امنیتی عراق این کشور هر از چند گاهی با بمبگذاری عناصر تروریستی روبرو می شود. روز گذشته در چند انفجار تروریستی در بغداد پایتخت این کشور بیش از 35 عراقی کشته و نزدیک به صد نفر زخمی شده اند. این انفجارها نشان دادبه رغم پیروزی نظامی بر داعش ،ساختار امنیتی این کشور همچنان چالش های متعددی برای خنثی سازی حملات انتحاری داعش خواهد داشت.
عراق انتخابات مذاکره انتحاری ائتلافمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۳۸۴۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.