Web Analytics Made Easy - Statcounter

برجام، گسل‌های بین‌المللی علیه امریکا و گسل‌های درون دولتی علیه ترامپ را فعال کرده است، مهم‌ترین ریشه این اختلاف به دو مدل و دو الگویی که اروپا و امریکا برای مدیریت بحران‌ها و چالش‌های بین‌المللی به طور کلی و در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور خاص دارند، برمی‌‌گردد مهراوه خوارزمی

ایران آنلاین /  دو سال از اجرایی شدن برجام می‌گذرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کارنامه برجام اما نزد جریان‌های سیاسی مختلف یکسان نیست. اگر چه همه جامعه ایران یکصدا به کارشکنی‌ها  و بدعهدی‌های امریکا معترض اند، اما اینکه آیا برجام می‌توانست مانع این بدعهدی‌ها باشد یا نه و همچنین اینکه آیا دستاوردهایش تا چه حد ارزشمند‌ند مورد اختلاف است.

امیرحسین طاهری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره ارزیابی همین قضاوت‌های متفاوت سخن گفت.

این روزها بسیاری بر طبل ناکارآمدی برجام می‌کوبند، آیا واقعاً برجام را در مقایسه با شرایط پیش از آن باید توافقی ناکارآمد و بی‌حاصل دانست؟
در این مدت در ارزیابی نتایج برجام نظرات مختلفی را شاهد بودیم. برخی گفته و می‌گویند هیچ چیز از برجام عاید ما نشد. در مقابل برخی معتقدند خیلی چیزها به‌دست آوردیم اما نه آنقدر که متصور بودیم. بعضی هم می‌گویند شاید حتی بیشتر از آنچه فکر می‌کردیم از برجام حاصل شد. برای سنجش این دیدگاه‌ها باید ببینیم که هر یک از این افراد از چه پنجره‌ای به موضوع نگاه می‌کنند.همانطور که می‌دانیم یکی از موانع اصلی تحقق نتایج مورد انتظار از برجام مخالفت‌ها و مانع تراشی‌های پنهان و آشکار امریکاست. مسأله‌ای که در اختلافات چندین دهه‌ای میان ایران و ایالات متحده ریشه دارد. در مواجهه با سیاست قلدرمآبانه ایالات متحده در قبال ایران، این جایگاه و موقعیت بین‌المللی ایران و مقاومت مردمش بود که امریکایی‌ها را مجبور به قبول نشستن پای میز مذاکره کرد. این در حالی بود که امریکایی‌ها عراق را نیز تحریم کرده بودند و وقتی متوجه شدند شرایط فراهم است در حمله به این کشور درنگ نکردند. اما آن شرایط ایده آل امریکا برای حمله به ایران هیچ وقت مهیا نشد. حال آنکه گزارش هایشان نشان می‌داد که تحریم‌ها تأثیری بر استقامت ایرانی‌ها نداشته است، زیرا با وجود اینکه ایران با شدیدترین و غیرمتمدنانه‌ترین تحریم‌ها مواجه بود اما در همان شرایط نه فقط سیستم دفاعی خود را تقویت و هر آنچه نیازش بود را تأمین کرد، بلکه امریکا و همپیمانانشان را در جای جای خاورمیانه زمین گیر کرد. با این شرایط بدیهی بود که امریکایی‌ها ترجیح دهند پای میز مذاکره با ایران بنشینند چون عملاً هم ادامه تحریم‌های جامع برایشان امکان پذیر نبود و هم ایران روزنه‌هایی برای دور زدن این تحریم‌ها پیدا کرده بود. دور زدن تحریم‌ها که از سوی دیگر کشورهای تحت تحریم هم الگوبرداری می‌شد و در نتیجه سیستم تبادلات مالی و تجاری بین‌المللی که طبق یک قانون نانوشته با دلار امریکا انجام می‌شود را به هم می‌­ریخت. مجموعه شرایطی که از توانمندی‌های ایران در قبال امریکا نشان داشت.
با توجه به چنین شرایطی تصور اینکه بلافاصله پس از برجام و اجرایی شدن آن همه مشکلات ایران با ایالات متحده و دیگر کشورها حل و همه تحریم‌ها برداشته خواهد شد یک تصور به دور از انتظار بوده است. اگرچه در یک نگاه کلی می‌توان به رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی ایران در کنار شکسته شدن اتحاد بین‌المللی‌ای که در مقابل ایران به وجود آمده بود و همچنین پیشرفت فناوری‌های نوین و فناوری‌های عالی بدون آسیب را از جمله نتایج اولیه برجام برشمرد. در شرایط کنونی اگر بحث تبادلات مالی ایران با کشورهای دیگر حل شود و به نتیجه برسد می‌توانیم بگوییم به شرایط قبل از تحریم‌های هسته‌ای به علاوه شکسته شدن برخی تحریم‌ها مانند تحریم هواپیمایی و تحریم نفتی بازگشته‌ایم. بنابر این در کل می‌توان گفت اگرچه برجام نتایج خوب و قابل توجهی داشته اما مانع تراشی‌های امریکا مانع تحقق کامل آثار آن شده است. هرچند با وجود این برجام آثار قابل توجهی در عرصه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته است. در حوزه اقتصادی اگر دو وضعیت کشور در پیش و پس از برجام را مقایسه کنیم می‌بینیم که پیش از برجام به‌دلیل عواملی مانند کاهش شدید قیمت جهانی نفت، ترازنامه‌های منقبض شده بخش شرکتی و بانک‌ها، تعویق و تأخیر تصمیمات مصرف‌کنندگان و سرمایه‌گذاران قبل از رفع تحریم‌های اقتصادی و تحریم‌های پیاپی که قدرت‌طلبان به‌دلیل حفظ منابع و ضربه زدن به جمهوری اسلامی برای کشورمان وضع کرده بودند ایران دچار افت شدید اقتصادی شده بود. اما پس از برجام همان طور که انتظار رشد اقتصادی و افزایش همکاری با کشورهای اروپایی می‌رفت نمودهای گشایش اقتصادی در کشور به وضوح مشاهده شد. افزایش صادرات نفت، جذب سرمایه‌گذاری خارجی قطعی، قراردادهای اقتصادی و تجاری سود‌آوری چون تولیدات مشترک خودروسازی جهت صادرات به‌منطقه هدف خاورمیانه، قراردادهای بزرگ تجهیز ناوگان هوایی و زیربناهای حمل و نقل هوانوردی از جمله این گشایش‌هاست. آزادسازی سرمایه‌های مالی ایران در بانک‌های بین‌المللی هم اصولاً خود نقطه امیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی بوده است. در زمینه فرهنگی نیز آثار برجام  قابل توجه است. ما نزدیک به یک دهه نه فقط تحریم اقتصادی و سیاسی که بایکوت فرهنگی بودیم. بایکوتی که بویژه با پیگیری صهیونیست‌ها گام به گام اجرا شد. بر طبل جنگ طلبی جمهوری اسلامی ایران بیش از زوایای سیاسی، تثبیت فرهنگ ایرانی، تضادهای قومی، اختلاف‌های مذهبی و بخصوص سلطه طلبی، مدام کوبیده می­‌شد. اما پس از برجام و با پایان سیاست تحریم، ما در برابر خود فضای فرهنگی جدیدی را در اختیار داریم که مخاطب ما علاوه بر دولت‌ها، افکار عمومی مردم جهان بخصوص در کشورهای غربی اند. شعارجهان عاری از خشونت کلید واژه ورود ایران به جهانی است که بیش از شعارهای سیاسی یا تنظیم روابط اقتصادی، گوش به سخنان جدید فرهنگی دارد.
در حوزه سیاسی باید گفت ایران وارد مرحله جدید از تنظیم روابط سیاسی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود شده است. می‌‌توان گفت تابو ایران‌هراسی در جهان شکسته شده و این موضوع امنیت سرمایه‌گذاری در ایران را افزایش داده است. کشورها و شرکت‌های بزرگ این موضوع را حس کرده‌اند و جای  امیدواری وجود دارد که این گشایش‌ها  گسترش یابد تا تجار، بازرگانان، صنعتگران و تولیدکنندگان کشور بتوانند در یک کلاس بین‌المللی با استفاده از فضای موجود، بهره‌مند شوند. ناگفته نماند که حضور سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بنام اروپایی پس از برجام، در کنارحجم پایین تجارت امریکا با ایران باعث می‌شود  امریکا و در رأس آن ترامپ، احساس کند که برجام عایدی برای کشورش ندارد و برجام را به اصطلاح توافقی بد بداند.
 

از شکسته شدن تابوی ایران هراسی بر اثر برجام گفتید. چه عواملی متأثر از اجرای برجام سبب تغییر در وضعیت ایران‌هراسی شد؟
سیاست ایران‌هراسی، فضاسازی‌ کاذب با هدف غبارآلود کردن فرصت‌ها و واقعیت‌های ناشی از توافق برجام را دنبال می‌‌کند. در حوزه نخبگان، برجام جایگاه مثبت خود را داشته و نقش برجام در شکست ایران هراسی بر کسی پوشیده نیست. تحولات عمیق در روابط خارجی ایران با کشورهای دیگر، امضای  قراردادهای مهم با برخی  کشورهای  اتحادیه اروپا، عبور جمهوری اسلامی ایران از فضای تنگی که به ناحق و ظالمانه در گذشته برایش ایجاد شده بود، همگی از آثار برجام توصیف می‌شود. اینکه برنامه هسته‌ای ایران به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل شد دستاوردی بزرگ و شگرف بود. امروز فضای ایران هراسی در حد وسیعی شکسته شده است. دنیا به این مسأله پی برده که برنامه هسته‌ای ایران انحرافی به سوی نظامی نداشته و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای بر این امر تأکید کرده است.
 

تأثیر اجرای برجام بر روابط ایران با کشورهای منطقه چه می‌‌توانست باشد و چه شد؟
برجام علاوه بر تأثیرگذاری بر تحریم‌ها و صنعت و تجارت ایران، قدرت نرم و عمق نفوذ استراتژیک ایران را چند برابر کرده و در واقع مانند زلزله‌ای، ژئوپلتیک خاورمیانه را تحت‌الشعاع خود قرار داده و منطقه، پیش و پس از برجام فضای متفاوتی را تجربه کرد. لذا در  شرایط افزایش  قدرت نرم ایران سال‌ها تلاش برای کنار گذاشتن ایران از عرصه تصمیم‌سازی برای معضلات منطقه شکست خورد. به طوری که دنیا پذیرفت  هیچ راه حل پایداری در منطقه  بدون حضور و تصمیم سازی و نقش‌آفرینی ایران به دست نخواهد آمد. اگر روزی ایران‌هراسی توانسته بود بهانه‌های لازم را در اختیار دشمنان جمهوری اسلامی قرار دهد اما اکنون دنیا پذیرفته است که ایران رفتاری منطقی را دنبال می‌کند و همین است که  در کنار گشایش‌های حاصله از اجرای برجام، شاهد به انزوا کشیده شدن رقبای منطقه‌ای از جمله عربستان هستیم. در واقع با اجرای برجام نیز شاهد ارتقای جایگاه راهبردی ایران در منطقه و جهان  و وارد شدن ایران به عنوان بازیگر منطقه‌ای در معادلات سیاسی بودیم. گرچه در این میان برخی کشورها که خود را بازیگران منطقه‌ای می‌‌دانند مانند عربستان، رژیم صهیونیستی و تا حدی ترکیه، از این موضوع ناخشنود هستند. تنش‌های دو سال اخیر در سطح خاورمیانه نیز حاکی از همین ناراحتی و رقابت منطقه‌ای بوده و سعی خواهند کرد به گونه‌ای صحنه منطقه‌ای را شکل دهند که ایران تبدیل به بازیگر رده اول منطقه‌ای نشود.
تأثیرات ژئوپلتیک برجام  که جایگاه راهبردی ایران را چه نزد متحدان منطقه‌ای مثل سوریه، عراق و حزب‌الله و چه پیش متحدان بزرگ سنتی مثل چین و روسیه که توافق هسته‌ای را در جهت افزایش چندجانبه‌گرایی در مسائل منطقه‌ای و جلوگیری از نفوذ غرب و تقویت ثبات می‌‌بینند و چه نزد کشورهای غربی افزایش داد، سبب این نتیجه‌گیری نزد این سه گروه شد که با اجرای برجام ایران برای ایجاد ثبات در منطقه در جهت جلوگیری از رشد افراط‌گرایی و تروریسم و حل بحران‌های منطقه‌ای کارگزار بهتری است.
 

با این حال چرا برجام نتوانست به حل مسائل منطقه‌ای کمک کند و برجام منطقه‌ای را زمینه سازی کند؟
در رابطه با  نقش برجام در حل بحران‌های منطقه نیز باید گفت تردیدی نیست که برجام در بلندمدت موجب کمک به حل بحران‌های منطقه‌ای می‌‌شود. چرا که  ایران در مرکز تحولات منطقه‌ای قرار گرفته و همزمان، طرف غربی هم به طور آگاهانه برای تأمین منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود از سیاست‌هایی که ایران را منبع اصلی تهدید در منطقه در نظر می‌‌گیرند، دور می‌‌شود.  جهان عرب ازیک نگاه «واحد، منسجم و پایدار» در روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار نیست و ما شاهد طیف‌های متنوع و متعددی در درون جهان عرب هستیم. برخی  متحدین عرب منطقه‌ای ایران مثل سوریه و عراق از حصول برجام استقبال کردند چرا که برجام را سبب‌ساز فضای مناسبی برای همکاری‌های دفاعی در مقابل گروه‌های تروریستی و تکفیری همچون داعش می‌‌دانند و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هر چند در ابتدا به صورت علنی از امضای برجام استقبال کردند؛ اما نگرانی‌هایی نیز از پیامدهای آن نظیر گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه بروز دادند. عربستان سعودی از همان ابتدا مخالفت خویش را با حل و فصل کامل بحران هسته‌ای ایران اعلام کرده بود. در واقع، متحدین وابسته واشنگتن در خلیج فارس بیم آن را داشتند که توافق هسته‌ای ایران تسهیل کننده تغییر جهت راهبردی ایالات متحده از خاورمیانه به سمت آسیا - اقیانوسیه باشد. بر این مبنا، سعودی‌ها که به ناچار مجبور شدند  به طور رسمی برجام را بپذیرند، اکنون با یک تغییر استراتژیک سعی دارند اثرات مثبت برجام بر تقویت جایگاه ژئوپلتیک ایران در منطقه را از طریق تشدید فشارها در کنگره و سنای امریکا برای اعمال تحریم‌های جدید و جلوگیری از اعطای امتیازات اقتصادی به ایران محدود کنند. داعش و حرف‌های ضد و نقیض امریکایی‌ها درخصوص این جریان و ابهام آینده وجودی آن برای بعضی  کشورهای عربی موجب شده برخی داعش را  در صحنه سیاسی به عنوان نیرویی  در جهت واگرایی بیشتر در معادلات منطقه‌ای ارزیابی  کنند. برای ارتقای روابط ایران با جهان عرب در دوران پس از برجام، لازم است طرفین به پسا داعش نگاه دقیق و واقع بینانه‌ای داشته باشند. سیاست خارجی ایران نیز  باید از ظرفیت ژئوپلتیک دوران پسابرجام و روابط متعادل با قدرت‌های بزرگ برای رفع تنش‌های منطقه‌ای و پیشبرد رویکرد توسعه‌ای و رونق اقتصادی استفاده کند.
آیا می‌‌توان از منظر سیاسی برجام را یکی از دلایل انزوای نسبی امریکا و بیرون آمدن اروپا از زیر سایه این ابر قدرت دانست؟
بله دقیقاً برجام را  می‌‌توان یکی از دلایل انزوای نسبی امریکا و بیرون آمدن اروپا از زیر سایه این ابرقدرت دانست چرا که در  جریان تلاش  دیپلماتیک برجام  ایران توانست متحدین اروپایی را از امریکا جدا کند و این کشور را درخصوص برجام در انزوای کامل قرار دهد. در واقع گسل برجام  انزوای امریکا را در این  مسأله به دنبال داشت. امریکای  ترامپ برجام را به چالش می‌‌کشد و هر روز در مواضع ضدبرجامی خود تنهاتر و منزوی‌تر از قبل می‌‌شود. کشورهای اروپایی در این مدت همواره حمایت خود را از تداوم برجام به صراحت اعلام کرده و اظهارات و مواضع ضد برجامی ترامپ را به باد انتقاد گرفته و  در این میان حتی متحدان نزدیک امریکا مثل انگلیس هم درخصوص توافق هسته‌ای مواضعی کاملاً متفاوت با ترامپ اتخاذ کرده‌اند  و تأکید کرده‌اند که به تعهدات خود پایبند خواهند بود. سخنگوی اتحادیه اروپا همواره تأکید کرده که این اتحادیه به حمایت از برجام و اجرای آن ادامه خواهد داد. علاوه بر این تأییدیه‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (به عنوان تنها مرجع مشروع بین‌المللی برای راستی آزمایی فعالیت‌های هسته‌ای) از پایبندی ایران به تعهدات برجامی نیز حمایت‌های جهانی از توافق هسته‌ای را تقویت کرده است. به طوری که امریکا امروز در سطح نظام بین‌الملل در مورد رویکرد برجامی خود منزوی‌تر از همیشه است. حتی برجام موجب ایجاد شکاف و گسست‌های آشکار درون هیأت حاکم امریکا هم شده است. در حالی ترامپ بی‌پروا به برجام می‌‌تازد و تهدید به خروج از آن می‌‌کند که مقام‌های ارشد دولتش از تلاش برای تداوم برجام سخن می‌‌گویند در واقع می‌توان گفت  مسائل ایران بویژه برجام، شکاف‌های درونی دولت امریکا را بیش از پیش نمایان کرده و این در حالی است که بسیاری کارشناسان و سیاستمداران امریکایی به ترامپ در مورد خروج از برجام هشدار می‌‌دهند. در واقع   برجام، گسل‌های بین‌المللی علیه امریکا و گسل‌های درون دولتی علیه ترامپ را فعال کرده است. اولین و مهم‌ترین ریشه این اختلاف به دو مدل و دو الگویی که اروپا و امریکا برای مدیریت بحران‌ها و چالش‌های بین‌المللی به طور کلی و در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور خاص دارند، برمی‌‌گردد. در حالی که برجام دقیقاً با معیارها و ملاک‌های اروپا در این زمینه همخوانی دارد، چندان با رفتار و رویکرد کلان امریکا بویژه جناح جمهوریخواه این کشور در مسائل بین‌المللی منطبق نیست. از آنجا که جایگاه قدرت بازیگران در عرصه بین‌المللی، به رفتار آنها شکل می‌‌دهد  مشاهده می‌‌کنیم که برخلاف اروپایی‌ها  که همواره  داعیه قانونمداری و هنجارهای بین‌المللی را دارند  امریکا اما در سودای قدرت و اتکای صرف به خویش است. همین مسأله ریشه بنیادی تفاوت و تضاد در نگرش آنها به موضوعی مانند برجام است. بویژه زمانی که رئیس جمهوری امریکا شخصی مانند ترامپ باشد. دولت امریکا این توافق را در تضاد با منافع و اهداف خود می‌‌داند زیرا تضمین‌های مدنظر این کشور و اهداف فراتر از برجام آن را تأمین نخواهد کرد. در مقابل، اروپایی‌ها برجام را کاملاً مطلوب و مناسب می‌‌دانند و نه تنها از آن حمایت می‌‌کنند بلکه به‌کارگیری این الگو برای بحران کره شمالی را نیز پیشنهاد می‌‌دهند. اروپایی‌ها برجام را بیش از هر چیز دستاوردی اروپایی می‌‌دانند که در چارچوب الگوی تجویزی اروپایی‌ها برای مدیریت بحران‌ها یعنی دیپلماسی اجبار(Coercive Diplomacy) و راهبرد کلان این اتحادیه در رابطه جمهوری اسلامی ایران که عبارت است از ترجیح سیاست تعامل (Engagement) بر سیاست مهار (Containment)، تحقق یافته و باید از آن پاسداری شود. به میزانی که نظم بین‌المللی به این سمت سوق پیدا کند و الگوی اروپایی برای مدیریت بحران‌ها بیشتر مورد پذیرش قرار گیرد، امکان کنشگری و نقش آفرینی آنها نیز افزایش پیدا می‌‌کند. اما حاکم شدن یکجانبه گرایی امریکایی که ترامپ امروز به دنبال آن است، نه تنها نقش‌آفرینی اروپا را محدود و بی اثر خواهد کرد بلکه اعتماد و اعتبار این اتحادیه را نزد کشورهایی مانند ایران درصورت لغو توافق از بین خواهد بُرد./

روزنامه ایران
 

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۴۳۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رشید:۲۴۰جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل در وعده صادق کمک کرد

فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی برای مقابله با پهپادها و موشک‌های ایران به اسرائیل کمک کردند. - اخبار سیاسی -

به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم،‌ روزنامه ایران درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق گفتگویی با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا(ص) انجام داده است که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

سوال: عملیات 7 اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

سرلشکر رشید: مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا می‌کرد من بی‌حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشورهای غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.
 
سوال: جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟

سرلشکر رشید: این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط 1100 نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس 30 هزار رزمنده دارد؛ اگر 10 هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه 10 هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و 2 یا 3 هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق 6000 کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم 1948 در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه 7 اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود 16 تا 20 ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد دروغین است.

سوال: وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه 80 میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحد‌سازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از 102 کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به 15 زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک دل و یک زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و‌ نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.
 
سوال: درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

سرلشکر رشید: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصى و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی 70 سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های امریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً 80 درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، 10 ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها 20 درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با 240 فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با 80 درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

امریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که امریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

سوال: یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد،  یکی نیست؟

سرلشکر رشید: خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی‌حریفم و حریف ندارم.

در عملیات 7 اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط 1100 یا 1200 نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. 1100 نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.

بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • پیشنهاد جنجالی ایلان ماسک علیه دانشجویان معترض امریکا | نتایج نظرسنجی میلیونی‌اش را ببینید
  • کره شمالی: هیات‌های جدید ناظر بر تحریم‌ها، محکوم به شکست هستند
  • رشید:۲۴۰جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل در وعده صادق کمک کرد
  • کره شمالی: آمریکا و متحدانش به دنبال اجتناب از چارچوب سازمان ملل هستند
  • عباس آخوندی: هر طرحی که در منطقه بر مبنای حذف قدرت‌های جهانی ارائه شود، از همان ابتدا با شکست مواجه خواهد شد
  • سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین جلوه حقوق بشر آمریکایی است
  • آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد /واکنش ها به اعتراضات دانشجویی در آمریکا از تریبون نماز جمعه
  • جهان برای تحقق آرمان فلسطین به پا خواسته است
  • تحریم عاملی برای خودکفایی و پیش برندگی در کشور شده است
  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود