روایتی از تندروی های یک انقلابی نما
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۵۲۵۴۳
در دهه شصت لباس انقلابی گری به تن کرد و بدنبال دستگیری مسعود رجوی بود، اما خیلی زود این کسوت را از تن درآورد و از رئیس جمهور آمریکا بدلیل اشغال لانه جاسوسی کشورش عذرخواهی کرد.
«محسن مخملباف» عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب روز گذشته در نامه ای به مصطفی تاجزاده از دیگر عناصر این سازمان منحله، راه اصلاحات مدنظر تاجزاده و سمپات های وی را «بیهوده» و نظام جمهوری اسلامی را «اصلاح ناپذیر» توصیف کرده است! به همین بهانه، مناسب دیدیم به مواضع مخملباف در دهه شصت که رنگ و بویی از مواضع امروز مخملباف ندارد، بپردازیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا مخملباف به یکباره آنقدر تغییر کرده بود؟
مرحوم امیرحسین فردی، مدیرمسئول کیهان بچه ها، «مخملباف دهه ۶۰» را به خوبی روایت کرده است: «[مخملباف] طبع بسیار تندی داشت. خشونت کلامش بسیار بالا بود. در سال ۵۸-۵۹ با آقای مخملباف در حوزه هنری آشنا شدم. روزی در اتاقم نشسته بودم، دیدم یکی عربده میکشد و فحشهای رکیک میدهد. آمدم بیرون دیدم محسن است. داشت به یک دانشجوی پسر جوان که رنگش پریده و میلرزید ناسزا میگفت. به حکم وظیفهام گفتم محسنجان چه شده، گفت: کلاهت را بگذار بالاتر. میپرسی چی شده؟ این فلان فلان شده داشت با آن دختر پشت درختها حرف میزد! گفتم اینها دانشجو هستند بالاخره همیشه حرف زدهاند بعد از این هم حرف خواهند زد. گفت: یا جای من در حوزه است یا جای اینجور کارها. گفتم هر جور خودت راحتتری. خلاصه وسایلش را جمع کرد و رفت. دوستان فشار روی فشار که دوباره [مخملباف را] دعوتش کن. گفتم این کار را نمیکنم. دوباره برگشت اما من به خاطر فضای خیلی خشن حزباللهی که اینها شروع کردند از حوزه [هنری] رفتم»
مرحوم فردی پس از سال ۱۳۸۴ هم که مخملباف از ایران مهاجرت کرد و سپس در سال ۸۸ همنوا با سازمان مجاهدین خلق علیه نظام و انقلاب موضعگیری میکرد، طی یادداشتی خطاب به او نوشت: «همکارانم عکس پاپیون دارت را نشانم دادند تا من عصبانی بشوم، اما نه تنها عصبانی نشدم، بلکه خنده ام هم گرفت. میدانی چرا؟ برای اینکه هیچ وقت نتوانستم تو را جدی بگیرم. یادت هست با موتور تو خیابانهای تهران راه میافتادی تا عناصر فراری سازمان مجاهدین خلق را شناسایی و معرفی کنی؟ میگفتی من تو زندان با اینها بودم و می شناسمشان. شده بودی شکارچی گراز. دنبال مسعود رجوی می گشتی، حالا خوب تو فرانسه به هم رسیدید! بازی روزگار را می بینی؟ تو و مسعود رجوی، به هم پیوند خوردید! آن هم احتمالا تو پاریس! فکرش را میکردی کارت به اینجاها بکشد؟»
روایت انقلابیگری مخملباف در دوران پهلوی و پس از انقلاب، جوانی را برای مخاطب تصویر میکند که نمونهای از یک انقلابی پر شور، متعصب و آرمانگراست. وقتی پانزده ساله بود، در یک گروه چریکی فعالیت میکرد و دو سال بعد در جریان حادثهای با حمله به یک پلیس شهربانی، او را خلع سلاح کرد، سپس دستگیر شد و به زندان افتاد و تا قبل از سال ۵۷ هم در زندان ماند.
مخملباف تحت تاثیر بهزاد نبوی بود!
مخملباف در زندان هم بند شهید رجایی و بهزاد نبوی بود و بیشترین تاثیر را از نبوی گرفت. پس از آزادی از زندان به عضویت گروه «امت واحده»، که یکی از هفت گروه سازمان مجاهدین انقلاب بود، درآمد. حسین فدایی در همین ارتباط میگوید: «بهزاد نبودی و محسن مخملباف پس از تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب، به عنوان نماینده امت واحده در جلسات سازمان مجاهدین انقلاب، که از صبح تا شب به طول میانجامید، شرکت میکردند»
نبوی، مخملباف و صادق نوروزی پس از آزادی از زندان، به فکر تشکیل گروه امت واحده افتادند و از افرادی همچون محمد سلامتی، علی قنادها، فیض الله عرب سرخی، پرویز قدیانی و مهدی نیکدل برای تشکیل هسته مرکزی گروه، دعوت بعمل آورند.
مخملباف به سیاق هم حزبیهایش، افکاری چپگرایانه پیدا کرد. تفکراتی که آمیخته با یک ایدئولوژی غلیظ مذهبی و تعصباتی خشک و غیر منعطف بود. موضع سیاسی مخملباف در سالهای میانه دهه ۶۰ علیه جریان راست اقتصادی بود، یعنی نگاهی که شعار عدالت اقتصادی میداد و از حقوق مستضعفین حمایت میکرد و در عین حال علیه جریان بازار و تجارت خارجی بود.
سرعت بالای مخملباف در تغییرات فکری و انقلابی
مخملباف یک ویژگی مشترک با هم حزبیهایش در امت واحده داشت، آن هم تذبذب فکری و تغییر در روشها و اصول، در یک شیب چند ساله، بود. اما آنچه او را با دیگر همکاران و یاران سیاسیاش متمایز میساخت، سرعت بالای او در تغییرات در فکر و اندیشه انقلابیاش بود.
روز به روز که میگذشت، یک دیدگاه جدید از مخملباف شنیده میشد. محسن آزرم میگوید: «مخملباف یک روز خودش را با ابوذر غفاری مقایسه میکرد و روز دیگر میگفت که به سلمان فارسی شباهت دارد. یکبار اخلاق و مذهب را دغدغه اصلیاش میدانست و بعدتر میگفت به عدالت اجتماعی روی آورده است. او چندی بعد گفت نسبیت و دموکراسی را شناخته و دغدغه میداند و کمی بعدتر هم میگفت به شادی زندگی و غم انسانی رسیده است».
مخملباف به مرور از انقلابی و ایدئولوگ بودن فاصله میگرفت و در فیلمهایش نیز مبارزه علیه ظلم را بینتیجه تصویر میکرد و بذر ناامیدی را پیش پای آن هایی که میخواستند قدم در راه سیاست و مبارزه بگذارند، میکاشت.
برخی از منتقدین سینما معتقدند نیست انگاری در آثار مخملباف وجود دارد. جهان از منظر او کریه و زشت و سرنوشت انسان هم به سوی هیچ و پوچ در حرکت است. آدمهای آثار مخملباف همه ناقصاند. زنها بیشوهر یا شوهر مردهاند و بچهها ناقصالخلقهاند. آدمها یا دزدند یا جانی، رزمندهها یا موجیاند یا شیمیایی و معلول و حتی آن هایی که سالمند هم لکنت زبان دارند. در همه فیلمها دنیای مخملباف، دنیایی کریه و سیاه است و هستی ناقص و بیارزش.
مخملباف: من عاشق شهادتم و اگر شهید نشوم خسران عمر کردهام!
اما همه اینها درحالی بود که مخملباف از ابتدای کارش در دهه۶۰ نمونهای از یک سینماگر انقلابی و اسلامی بود. او در یک مصاحبه معروف و طولانی با یکی از مجلات سینمایی، چهرهای فوق انقلابی و مسلمان از خود به تصویر کشید. مخملباف در این مصاحبه گفت: «انقلاب اسلامی بازگشت به خویشتن اسلامی بود… در مورد طاغوتیها باید بپذیریم که سینمای آنها مثل تمدن شاهنشاهی به پایان رسیده است … طاغوتیها خودشان هم میدادند که من حتی حاضر نیستم در یک لانگ شات با آنها حضور پیدا کنم، چه رسد به اینکه با آن ها در یک صحنه کار کنم … من جارو کردن پای ضعیفترین مسلمان کارگردان یا بازیگر را به همکاری با گردن کلفتترین هنرمند غیرمسلمان عوض نمیکنم… اگر دین از سیاست جدا نیست، که نیست، هنرمند مسلمان غیرسیاسی هم نداریم … ما هنرمندان مسلمان شاگرد بهشتی و مطهری و شریعتی و رجایی هستیم و عاقبت همانها را داریم. ما عاشق شهادتیم و اگر شهید نشوم خسران عمر کردهام.»
ماجرای عذرخواهی مخملباف از «باراک اوباما» و خواستهاش از صهیونیستها چه بود؟
بیش از دو دهه از مصاحبه معروف مخملباف که گذشت، تغییرات فکری و سیاسی او چنان سرعت گرفت که کارش به عذرخواهی از آمریکاییها بابت تسخیر سفارتشان در ۱۳ آبان ۵۸ کشید. پس از انتخابات ۸۸ مجله تایم از نامه برخی اپوزیسیون جمهوری اسلامی از جمله مخملباف به اوباما خبر داد. مخملباف در بخشی از نامه خود به رئیسجمهور آمریکا مینویسد: «حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری کارمندان آن از سوی جوانان انقلابی ما، ملت شما را عمیقا رنجانده است؛ به سهم خود از شما عذر میخواهیم و امیدواریم که ما را ببخشید»
او چندی بعد از مقامات انگلیس در لندن، جایزه آزادی آفرینش به مبلغ ۵۰ هزار پوند را دریافت کرد و گفت: «بخشی از آنچه که دریافت کردهام را به دلیل عذرخواهی آیتالله منتظری از آمریکا به دلیل تسخیر سفارت این کشور در سال ۵۸ به او اهدا میکنم». او در مهر ماه ۸۸ بخاطر حمایتهایی که از جنبش سبز داشت، از جشنواره فیلم حقوق بشر نورنبرگ در آلمان هم جایزه گرفت و جایزه خود را به زهرا رهنورد اهدا کرد.
محسن مخملباف بیش از ۲۱ جایزه از جشنوارههای بینالمللی دریافت کرد اما آخرین جایزهای که مُهر ننگی بر سبقه هنری و حتی صبغه انسانیت او نشاند، حضورش در سرزمینهای اشغالی قدس و شرکت در جشنواره فیلم اورشلیم در تیرماه ۱۳۹۲ بود. او در این جشنواره سخنان تلخی بیان کرد و خطاب به ساکنان سرزمینهای اشغالگر گفت: «شما را دوست دارم اما خواهش میکنم به ایران حمله نکنید. من خواستار حمایت مقامات اسرائیل از نیروهای دمکراتیک ایران هستم»
انقلابی ای که هیچ نسبتی با انقلاب نداشت
محسن مخملباف ۴ سال قبل از پیروزی انقلاب با خلع سلاح یک پلیس شهربانی احساس انقلابیگری و کار سیاسی پیدا کرد و پس از بهمن ۵۷ نیز همراه با جریان انقلابی، شعارهای انقلابیون را میداد و متعصبانه آرمانهای مذهبی و مکتبی را فریاد میزد، اما هرآنچه داشت در ظاهر بیرونیاش ظهور و بروز یافت.
مخملباف در افکار ناپیدای خود هیچ نسبتی با انقلاب نداشت، مرحوم فرجالله سلحشور میگفت: «آقای مخملباف از وقتی وارد سینمایی شد که در آن شهرتطلبی، زن، شهوت و کبر و غرور بود، ناخالصیهایش بیرون ریخت. او از قبل هم شاگرد مکتب اسلام نبود»
به واقع محسن مخملباف از ابتدا هم «انقلابینمایی» در لباس انقلابیون بود. او که روزگاری با عقاید رادیکال دینی شناخته می شد سال ۹۲ به سرزمین های اشغالی می رود و در نشست دریافت جایزه اش از صهیونیست ها می گوید: «من متدین نیستم اما نمیتوان امور دینی و قدرت آن در امور را رد کرد؛ من پیروان بهائیت را در این فیلم انتخاب کردهام زیرا آنان رویکردی دارند که میتواند برای پیروان دیگر ادیان نمونه باشد» و البته این جایزه گرفتن از اسرائیلی ها، اقدامی تصادفی و بی نتیجه نبود و مخملباف را به یک حامی تمام قد این رژیم تبدیل کرده تا آنجا که در نامه اش به تاجزاده از اینکه تکفیری های جنایتکار علی رغم حمایت جدی دولتهای غربی نتوانسته اند حکومت قانونی سوریه را سرنگون کنند، عصبانی است و آنرا بدلیل نقش آفرینی ایران می داند و کیست که نداند رژیم صهیونیستی بیشترین نفع را در سالهای جنگ سوریه به جیب زد و در گوشه میدان ناظر اشتغال مسلمانان به جنگ داخلی بود.
محسن مخملباف, مرضیه مشکینی , سمیرا مخملباف , حنا مخملباف , میثم مخملباف
منبع : خبرگزاری مهر / سینا سنجری
منبع: ساتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۵۲۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از برگهای زرین حوزه داروسازی
بدیهی است که حوزه داروسازی برگهای زرینی برای ارائه دارد و اکنون داروسازان پرافتخار ایرانی ۹۷ درصد داروهای موردنیاز کشور را تولید میکنند و ۵۰ درصد مواد دارویی نیز به همت داروسازان و متخصصان شیمی در کشور تولید میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، صنعت داروسازی از سالها پیش در کشور فعال بوده است و علاوه بر تأثیری که در حوزه سلامت دارد، با توجه به هزینههای بالای حوزه بهداشت و درمان، نقش بهسزای آن در اقتصاد کشور بدون انکار است؛ تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از ۹۰ درصد داروهای موردنیاز کشور از خارج از کشور وارد میشد و شرکتهای داروسازی داخل کشور نیز چند ملیتی بودند و داروهای ساده را بهصورت تحت لیسانس از شرکت مادر تولید میکردند.
در این بین، با پیروزی انقلاب اسلامی تمام کارخانههای داروسازی تحت پوشش سازمان صنایع ملی قرار گرفت و مانند دیگر صنایع کشور، به دلیل محدودیت و تحریمهایی که برای کشور اعمال شده بود، شرکتهای ایرانی به خودکفایی رسیدند و در حال حاضر بیش از ۹۵ درصد داروهای موردنیاز کشور توسط شرکتهای ایرانی و داخل کشور تهیه میشود.
استان اصفهان نیز با داشتن نیروی انسانی متخصص در حوزه داروسازی و پژوهشگران برتر و کارخانهها و شرکتهای تولیدی دارو از سوی دیگر، یکی از مهمترین استانها در این حوزه به شمار میرود؛ با توجه به اهمیت داروسازی در کشور، آخرین اطلاعات این حوزه و جایگاه استان اصفهان در این امر، با محمود اعتباری، معاون غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهان گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
ایمنا: حوزه داروسازی ایران چطور ارزیابی میشود؟
اعتباری: حوزه داروسازی برگهای زرینی برای ارائه دارد؛ تأمین داروهای مورد نیاز مردم به دلیل تحریمها دچار مشکل بود، اما در حال حاضر داروسازان ایرانی ۹۷ درصد داروهای موردنیاز کشور را تولید میکنند و تنها ۳ درصد داروها از خارج کشور وارد میشود، ۵۰ درصد مواد دارویی نیز به همت داروسازان و متخصصان شیمی در کشور تولید میشود.
برای اینکه فعالان حوزه داروسازی در کشور بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند، نیاز به زنجیرهای از همکاریها وجود دارد که از جمله این همکاریها میتوان به تأمین ارز مناسب دارو، تخصیص به موقع ارز دارو، همکاری بانک مرکزی و همکاری سازمان صنعت، معدن و تجارت اشاره کرد؛ حوزه دارو نیازمند برنامهریزی، آمار و پایش است و بسیاری اوقات مشکلات این حوزه، به دلیل کوتاهی سایر حوزهها است.
ایمنا: جایگاه استان اصفهان در کشور از نظر داروسازی به چه صورت است؟
اعتباری: استان اصفهان رتبه سوم تولید دارو در کشور را دارد، ۱۵ شرکت داروسازی در استان فعالیت دارند که داروهای طبیعی، گیاهی و شیمیایی را تولید میکنند و بیشتر از ۵۰ درصد داروهای آنتیبیوتیک مورد نیاز کشور توسط کارخانه داروسازی فارابی تولید میشود.
میتوان گفت که استان اصفهان یکی از قطبهای تولید فرآوردههای گیاهی در کشور است و کارخانه داروسازی گلدارو، کارخانه داروسازی باریج اسانس و کارخانههای داروسازی دیگری در استان فعالیت دارند که به صورت اختصاصی فرآوردههای گیاهی را تولید میکنند.
ایمنا: در استان اصفهان شرکت دانشبنیان دارویی فعال است؟
اعتباری: شرکتهای دانشبنیانی نیز در این استان مشغول به فعالیت هستند که تولید فراوردههای دارویی، آرایشی و بهداشتی، مواد اولیه دارویی، کیتها و تجهیزات پزشکی مورد نیاز را برعهده دارند؛ شرکتهای تولیدکننده تجهیزات پزشکی استان اصفهان که توسط مهندسان تجهیزات پزشکی اداره میشود، سهم قابل توجهی از تولیدات داخل کشور را به خود اختصاص میدهند و اصفهان سومین تولیدکننده تجهیزات پزشکی در کشور به شمار میرود.
ایمنا: وضعیت استان اصفهان از نظر جایگاه علمی و پژوهشی چگونه ارزیابی میشود؟
اعتباری: متخصصان و پژوهشگران داروسازی در استان اصفهان تحقیقات خوبی در حوزه ساخت دارو دارند که به عنوان پژوهشهای برتر در دنیا هم از آنها استفاده میشود، دانشمندانی داریم که در صدر دانشمندان جهان اسلام قرار دارند و در دانشکده دانشگاه علوم پزشکی اصفهان فعالیت میکنند.
در حال حاضر در استان اصفهان فرآوردههای تزریقی و سرم تولید نمیشود؛ چند شرکت تولیدکننده فراوردههای تزریقی در حال تأسیس هستند که از سال گذشته درخواست مربوط به آنها داده شده، مجوزهای آنها مورد تأیید قرار گرفته است و در حال آماده کردن فضا، مکان و تجهیزات برای تولید فراوردههای دارویی تزریقی هستند.
ایمنا: چه تعداد داروخانه در استان اصفهان فعالیت دارد؟
اعتباری: در استان اصفهان دو دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و کاشان فعال هستند که در حوزه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، بیش از ۹۰۰ داروخانه فعال در اصفهان و سایر شهرستانها وجود دارد که حدود ۵۰ درصد این داروخانهها در شهر اصفهان مستقر هستند.
بسیاری از داروخانههای استان به تازگی تأسیس شده؛ با توجه به تغییر آئیننامه تأسیس داروخانهها، تسهیلاتی به وجود آمده است و بسیاری از داروسازهای جوان موفق شدند داروخانه تأسیس کنند، ۲۲۸ پروانه تأسیس داروخانه در سال ۱۴۰۱ در کمسیون قانونی دانشگاه صادر شده است.
ایمنا: علت طولانی شدن فرایند دریافت مجوز و تأسیس شرکت دارویی چیست؟
اعتباری: مجوز نهایی تولید فراوردههای دارویی توسط سازمان غذا و دارو صادر میشود؛ سیاست سازمان غذا و دارو، تسهیل و کمک به تولیدکنندگان است، اما به دلیل اهمیت این حوزه، دقتنظرهای زیادی انجام و باعث طولانی شدن روند میشود.
استانداردهای دقیقی مانند محل قرار گرفتن، تأمین امکانات جانبی، تأثیر آلایندهها بر فرآوردهها و کیفیت فرآورده در این حوزه وجود دارد و ممکن است این فرایند به سرعت اتفاق نیفتد، اما سیاست دولت این است که مسیر را کوتاه و تسهیل کند.
ایمنا: صادرات از شرکتهای تولید داروی داخل استان اصفهان به دیگر کشورها انجام میشود؟
اعتباری: اگرچه بهطورکلی سهم صادرات دارو در کشور به دلایل مختلف پایین آمده است، اما اکنون تولیدات کشور و استان اصفهان به کشورهای همجوار نیز صادر میشود.
ایمنا: کمبود سرم در داروخانهها چه علتی دارد؟
اعتباری: بعد از بیماری کرونا، نیاز قابل توجهی به داروهایی مثل آنتیبیوتیک و سرمها به وجود آمد، چراکه در دوران کرونا مصرف آنتیبیوتیک کاهش یافته بود؛ با به اتمام رسیدن اپیدمی کرونا، شرایط دوباره به حالت قبل برگشت و نیاز به داروهای آنتیبیوتیک و سرم نسبت به قبل از کرونا نیز بیشتر و منجر شد که در مواقعی که تولید داخل کم است، این موارد از خارج کشور وارد شود.
در حال حاضر تأمین سرم از طریق افزایش خطوط تولید فراوردههای تزریقی رخ داده است و دیگر نیازی به واردات سرم نیست، در بیمارستانها و داروخانهها نیز به قدر نیاز سرم ذخیره وجود دارد.
ایمنا: تخلفات داروخانهها و شرکتهای دارویی چطور بررسی و رسیدگی میشود؟
اعتباری: مرجع رسیدگی به تخلفات داروخانهها معاونت سازمان غذا و دارو است که نسبت به بازرسی از داروخانهها اقدام میکند و در صورتی که تخلف وجود داشته باشد به ما منتقل میشود، کمیسیونی در دانشگاه فعال است که مشکلات در آن مطرح میشود و در صورتی که تخلف محرز شود، موضوع به مراجع قضائی منعکس خواهد شد.
گاهی تخلفاتی از طریق سامانه شکایات به دانشگاه میرسد که لازم است مراجعه و بررسی مسئله صورت گیرد، حتی امکان دارد یک شهروند در خصوص قیمت دارو یا اصالت آن سوالی داشته باشد که آن را بررسی میکنیم و در صورتی که تخلفی وجود داشته باشد، تذکر لازم به آن داروخانه داده میشود.
ایمنا: بهطور متوسط آمار بازرسیهای ماهیانه و سالانه در استان اصفهان به چه اندازه است؟
اعتباری: در تیرماه سال ۱۴۰۱، طرح دارویار به دنبال تغییر سیاست ارزی اجرا و در ۱۱ روز از ۹۰۲ داروخانه بازرسی ویژه انجام شد؛ سالانه دو بار داروخانهها ارزشیابی میشوند و بر اساس استانداردها به آنها امتیاز تعلق میگیرد، این ارزشیابی سالانه به این دلیل است که بتوانیم از ظرفیت داروخانهها در عرضه داروهای خاص و داروهای دارای برنامه توزیع استفاده کنیم.
از طریق سامانه ۱۹۰ به شکایات مردم از داروخانهها رسیدگی میشود، از طریق سامانه پاسخگویی دانشگاه یا به صورت حضوری نیز شکایات به دست ما میرسد و بهطور میانگین حدود ۱۵۰ مورد شکایت در ماه از طریق سامانه ۱۹۰ ثبت، بررسی و در صورت نیاز برخورد میشود؛ در اسفند سال ۱۴۰۱، ۵۳۱ بازرسی از داروخانهها انجام شد که این آمار در تیر سال پیش از آن برابر با ۱۱۸۷ مورد بوده است و بهطور میانگین حدود ۵۰۰ بازرسی در ماه انجام میشود.
کد خبر 687283