Web Analytics Made Easy - Statcounter

بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در نامه‌ای به رئیس دستگاه قضا خواستار اعلام مصادیق مجرمانه‌ای که مدعی العموم به آنها ورود داشته، جهت شفاف شدن عملکرد مدعی‌العموم و تنویر افکار عمومی شد.

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در نامه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر خطاب به ریاست قوه‌ قضاییه آمده است: «تاریخ همواره گواه بوده‌است که جنبش‌های مردمی در برهه‌های حساس در حکومت‌های مختلف یکی از پررنگ‌ترین نقش‌ها را ایفا کرده‌اند و نقش مهم حرکت های خودجوش مردمی در پایداری انقلاب‌ها در همه کشورها و ممالک جهان غیرقابل انکار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حال آنکه اینجا «جمهوری» اسلامی مردم ایران است، هرچند خیلی از مسئولین فراموش‌کرده‌باشند یا در عمل خود را به فراموشی زده باشند! و این یعنی همان مردمی که در 57 دیکتاتور محمدرضا شاه را از کشور بیرون کردند، برای این مملکت زحمت کشیده‌اند و نهال انقلاب را پرورش دادند و اگر ملت احساس کنند مسئولی در این جمهوری اسلامی ذره‌ای از آرمان های جمهوری اسلامی عدول کرده، حق را فریاد خواهند زد.

در راس همه آن جنبش‌های مردمی، از ابتدای انقلاب اسلامی و در طول دوران مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی همواره جنبش دانشجویی علمدار مبارزه با ظلم در هر لباسی بوده‌اند، حال فرقی نمی‌کند به قول امام روح الله، «روحانی نمایان و معممین ساختگی» باشند یا محمدرضاشاه .

در روزهای اخیر خبرهایی از شیراز به گوشمان رسیده که سکوت در برابر آن را جایز نمی‌دانیم. نه فقط از آن جهت که حکم صادره برای آن چهار جوان بیست و چندساله را قابل اعتراض می‌پنداریم که مساله فراتر از حکم صادره از طرف یک قاضی در دادگاهی در شیراز است.

در زیر نکاتی را خدمتتان عارض خواهیم‌ شد که چرایی مرقوم کردن این نامه را نشان خواهدداد و امیدواریم اینها جز دغدغه‌های دلسوزان و فرزندان نسل سومی حضرت روح الله تعبیر نگردد.

نیل به آرمانهای والای انقلاب اسلامی مردم ایران که نیازمند تداوم انقلاب و انقلابی گری "مردم" جهت اصلاح و پیشرفت جامعه تا طلیعه ظهور منجی است از یک سو و نظام برآمده از آن یعنی جمهوری‌اسلامی که نیاز به تحقق یکی از اصول اساسی آن یعنی "جمهوریت" نظام دارد که این اصل معرف ماهیت تربیتی آن است از سوی دیگر لزوم وجود کنشگران عرصه‌های مختلف برآمده از بطن جامعه را که مطالبات آنها درادامه حرکت فراگیر مردمی به سوی آرمانها را در پی دارد، بیش از پیش نمایان می‌کند.

نکند مسئولی در نظام اسلامی که لحظه لحظه آن را خون بهترین مردمان زمانه به ارمغان آورده‌اند، اصول اساسی آن را زینتی قلمداد نماید، چرا که تک تک این اصول علاوه بر پیوندی که با سایر آرمان‌های انقلاب دارد، خود لازمه تداوم انقلاب است. مگر انقلاب مردم بدون حضور مردم امکان پذیر است؟ نکند نگاه‌های غلط به ماهیت انقلاب، چه از روی غرض‌ورزی و چه حتی از روی تفسیر غلط به مثابه مانعی در برابر این حرکت عظیم عمل نماید که این سیل خروشان این سدها را خواهد شکست.

با فهم صحیح از اصول اساسی انقلاب است که نقش وِیژه جایگاه‌هایی چون مدعی العموم که بایستی ملجا ای جهت پیگیری حقوق مردم و بلندگوی دادخواهی‌های آنها در مطالبه از مسئولین باشد مشخص می‌شود. در این پازل کلان مدعی العموم به چه میزان توانسته است حقوق ولی نعمتان انقلاب را از اشراف زادگان و ژن های خوب بازستاند؟

آیا قدمی درجهت درآوردن انقلاب مردم از چنگال طاغوت مسلکان و بازگرداندن آن به مردم برداشته است؟ که این جز با گرفتن گریبان تک تک مسئولین و وادار کردن آنها به پاسخگویی به مطالبات مردم مسیر نیست. در بسط آزادی های مشروع (که مطالبه رهبر معزز انقلاب از قوه قضائیه نیز بوده است) که هم آرمان انقلاب و هم محرک جنبش های اجتماعی و پیشران جامعه به سمت آرمان هاست، به چه میزان موفق بوده است؟ و ماییم که در بهت و حیرت از عملکرد مدعی العموم مانده‌ایم و به این دلیل است که به پیشگاه حضرتعالی این مرقومه را روانه کرده‌ایم.

بنظر حضرتعالی پس از این‌چنین برخوردهایی از سوی نماد انقلابی‌گری نظام و حافظ آرمانها و ارزش‌های آن چه بر سر جنبش دانشجویی آرمانخواه خواهد آمد؟ گرچه ممکن است در برخی فعالیت‌ها، موضع گیری‌ها و نوع مواجهه برخی دوستانمان اشتباهاتی وجود داشته باشد، اما قطعا آنها را از دایره انقلاب خارج نمی‌دانیم و وجود و مجاهدتشان را در بسیاری از زمینه‌ها ارزشمند می‌دانیم.

چرا باید بر اثر اقداماتی، زمینه لکنت زبان را برای افرادی که سابقه آنها نشان می‌دهد با زبان رسا و بُرّنده خود نظام را _برهه‌های حساس یاری نموده‌اند فراهم کرد؟

نظام اسلامی با پشتوانه سرمایه‌های عظیم، خداجو و نترس خود است که می‌تواند در ادامه مسیر صعب خود، از موانع و گردنه‌های پیش‌رو عبور کند.

با این نوع برخوردها چه بر سر سرمایه‌های انقلاب خواهد آمد؟ و اصلا چه بر سر آرمانهایی که این جوانان به‌علت تحقق آنها قدم در مسیر مطالبه - حتی گیریم با اشتباه در جزئیات - نهاده‌اند خواهد آمد؟

آیا به نظر شما باید اینگونه برخوردها را به منزله ذبح عدلت‌خواهی و آرمان‌خواهی در نظامی که خود داعیه دار تحقق این آرمانهاست قلمداد کنیم؟

نیک می‌دانید آینده انقلاب اسلامی در گرو اصلاح حاکمان و بازگشت آنها به ریل اصلی انقلاب است. اینک در آستانه 40 سالگی انقلاب، زمان بازگشت به آرمانهای انقلاب 57 است. ما انقلاب کردیم که هیچ قانون‌گذاری، قوانینی برخلاف اصول و آرمان های انقلاب نگذارد.

انقلاب کردیم تا خوی طاغوتی و اشراف زادگی را در بین مسئولین از بین ببریم و هیچکس خود را بالاتر از مردم فرض نکند. مسئولین باید خود را نوکر و خدوم ملت بدانند و در برابر انتقادات آنها پاسخگو باشند. باید در برابر سوء مدیریت خود و اشتباهات خود جواب پس بدهند. انقلاب ایران دیگر از روزهای تهدید منتقدین و توهین به آنها با کلماتی چون «بی شناسنامه»گذر کرده است.

جناب آیت الله آملی، برای مصادیق مجرمانه‌ای که مسئولین در مظان آن هستند، درب دادگاه‌های خود را به روی مسئولین بگشایید.

امروز مردم خود باید طراز مسئولین را با آرمانهای خود بسنجند و به کرسی قضاوت بنشینند. مسئولین در دادگاه ها بجای بستن دهان منتقد، خود باید پاسخگو باشند که اگر چنین نشود، کمیته پیگیری مفاسد بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر آماده است تا از این پس خود به عنوان مدعی العموم مردم به منطقه ممنوعه آقایان و آقازاده ها ورود پیدا کند و طی روزهای آتی دانشگاه را تبدیل به دادگاه مردمی جهت پاسخگویی به مطالبات سراسری آنان نماید.

در کنار این، بایستی جهت فراهم نمودن بستری مناسب برای تحرک جریان های ارزشمند اجتماعی، مصادیق برخی جرائم که منجر به محدودیت این جنبش‌ها می‌شود را مشخص نمود.

حال که مطلع شدیم بعد از اینکه امام جمعه محترم شیراز شکایت خود را پس گرفتند، مدعی العموم خود شاکی این پرونده شده است، اگر هم با تفاسیر فعلی از جرائم به اشتباهات جریان‌های منتقد در عملکرد و صحت احکام صادره واقف باشیم، باید مشخص شود سازوکار مدعی العموم جهت تشخیص مصادیقی چون «تشویش اذهان عمومی» و «نشر اکاذیب» چیست و مدعی العموم تا کنون بر سر چه مصادیقی از جرم ورود کرده است؟

آیا کلام کسانی که با بستن امید مردم به سراب برجام و نگرفتن پاسخ و از دست دادن سرمایه‌های ملی و بدتر کردن اوضاع اقتصادی ذهن ملت را مشوش کردند و نه تنها پاسخگو نیستند و رویای برجام های دیگر را در سر می پرورانند، تشویش اذهان عمومی نیست؟

آنگاه که آقایان دم از لزوم انتقاد حکومت امام زمان می‌زنند و درحمایت از بی احترامی‌های منافقین در زمان امیرالمومنین ظاهر می‌شوند، مدعی العموم در خواب به سر میبرد یا مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان فقط انتقاد از مسئولین است؟! آن زمانی که نامزدها در مناظرات انتخاباتی به راحتی به نظام دروغ می‌بستند مدعی العموم چه می‌کرد؟!

چرا دعاوی مدعی‌العموم در پرونده آنان که با گرفتن حقوق‌های نجومی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب آبروی انقلاب را لکه دار کردند و یا کسانی که در مسئله املاک نجومی، بیت المال را چپاول کردند، به حکم مورد انتظار نینجامید؟! هرچند ورود مدعی‌العموم در پرونده بعضی آقازاده‌ها و نزدیکان مفسد مسئولین و محکومیت آنها قابل تقدیر است اما مردمی که حقوق و املاک بگیران نجومی را بعد از گذشت ماه‌ها بدون محکومیت و حتی بعضا در سمت‌های مختلف کشور می‌بینند، اقدامات مدعی‌العموم را مکفی نمی‌دانند.

چطور می‌شود به راحتی از این مسائل گذر کرد اما تا عده‌ای دانشجو دست به تیزی انتقاد میبرند بلافاصله به این جرم با آنها برخورد می‌شود. ‌آیا با این شرایط مدعی العموم تبدیل به مدعی خصوصی مسئولین و آقازادگان در بگیر و ببند دادخواهان شده است؟

بهتراست جهت شفاف شدن عملکرد مدعی‌العموم و تنویر افکار عمومی مصادیق مجرمانه‌ای که مدعی العموم به آنها ورود داشته است به صورت دوره‌ای اعلام گردد تا صاحبان اصلی انقلاب بدانند نماد انقلابی گری نظام چگونه به مطالبات برحق مردم سامان بخشیده و حافظ منافع آنهاست و این بیم مهلک که درعمق جان فرزندان انقلاب نهفته است نیز با این شفافیت تبدیل به دلگرمی گردد.

و در پایان باید یادآور شد اینها مطالبات کسانی نبود جز فرزندان انقلابی‌تان و سربازان آیت‌الله خامنه‌ای در دانشگاه امیرکبیر و به هیچ جریانی حق مصادره این مطالبه و نقد دلسوزانه را نخواهیم داد.

اکنون باید به نظاره بنشینیم که پاسخ دریافت خواهیم نمود یا دعاوی مدعی العموم نصیبمان خواهد شد و امیدواریم زین پس قلم دلسوزی در باب انتقاد از عملکرد مسئولی نلرزد.»

منبع: آنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۶۸۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهارشنبه مشکوک آزادی

حواشی تلخ دیدار پرسپولیس و سپاهان این روزها بیش از هر اتفاق فوتبالی دیگری حساسیت‌برانگیز شده است و فضای ایجاد شده در این باره نه به سود فوتبال است و نه به سود هوادارانش. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، فحاشی‌ها و رفتارهای خارج از عرف نسبت به هواداران زن در ورزشگاه آزادی و البته برخی واکنش‌های نادرست آنها نسبت به این رفتار طرفداران تیم رقیب صحنه‌های زشتی را در ورزشگاه آزادی رقم زد که باعث شد همین شب گذشته بازار بیانیه‌نویسی و استوری‌های اعتراضی مدیران و نزدیکان دو باشگاه داغ شود.

 فرصت‌سوزی
از سال 1398 که نخستین حضور رسمی بانوان هوادار فوتبال در ورزشگاه‌ها اتفاق افتاد تا شهریور سال گذشته که بالاخره در دیدارهای لیگ برتر هم شاهد ورود این بخش از عاشقان فوتبال به ورزشگاه‌ها بودیم بسیاری بی‌صبرانه منتظر پیامدهای این اتفاق بودند اما آنچه رخ داد ایجاد فضایی مناسب و بسیار خوب در ورزشگاه‌ها بود. تردیدهای زیادی درباره پیامدهای ورود بانوان به استادیوم‌ها ایجاد شد و برخی با استدلال‌هایی آن را درست نمی‌دانستند اما اتفاقی که در عمل رخ داد متفاوت با فضایی بود که مخالفان سعی در القای آن داشتند. بسیاری معتقد بودند پیش‌بینی‌هایی که در این زمینه صورت گرفت به واقعیت نزدیک نبود و حالا می‌توان بیشتر امیدوار بود فضایی که در برخی دیدارها بسیار پرالتهاب و بعضا زننده و حتی غیراخلاقی بود و سکوها به محلی برای عقده‌گشایی تعداد محدودی تماشاگرنما بدل شده بود تبدیل به محیطی برای لذت بردن خانواده‌ها و همه اقشار در سنین مختلف از پرطرفدارترین ورزش دنیا باشد. 

فضای ورزشگاه‌ها در ماه‌های اخیر در شرایط قابل قبولی قرار داشت و کمتر شاهد برخی واکنش‌ها از سوی هواداران بودیم اما در چند هفته اخیر برخی اتفاقات در ورزشگاه‌های مختلف رخ داد که عجیب و البته شاید مشکوک به نظر می‌رسد. از ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاه یادگار امام تبریز تا حاشیه‌هایی که در دیدار استقلال برابر آلومینیوم در اراک رخ داد و حالا هم این رخداد اخیر در ورزشگاه آزادی که جنجال‌ساز شد این سوال را در اذهان مطرح می‌کند که آیا همه این اتفاقات در بازه‌ای کم طبیعی است؟ بدون شک برخی در داخل کشور از این اتفاق و ورود بانوان به ورزشگاه خوشحال نیستند و بارها و به اشکال مختلف این مخالفت‌ها را علنا ابراز کرده‌اند. متاسفانه این اتفاقات می‌تواند تاثیرات منفی زیادی روی فوتبال کشور داشته باشد که شاید برخی حاشیه‌سازان در خوشبینانه‌ترین حالت توجهی به آن ندارد و در نگاه دیگر شاید حتی منافع جناحی خود را به منافع ملی ترجیح می‌دهند. حالا این نگرانی به وجود می‌آید که این عده شاید با تحرکات اخیر خود در بخش‌های مختلف جامعه زمینه‌ساز تکرار برخی اتفاقات تلخ رخ‌داده در کشور طی سال‌های اخیر هستند.

 راهکار
تردیدی نیست ورزشگاه‌های ما هنوز زیرساخت لازم برای برگزاری یک مسابقه فوتبال در سطح جهانی و همانند لیگ‌های حرفه‌ای دنیا را ندارد. ابتدایی‌ترین حق هوادار این است که بداند در ورزشگاه باید روی کدام صندلی بنشیند اما متاسفانه حتی در برخی استادیوم‌ها از صندلی شماره‌دار هم خبری نیست و به این ترتیب نظارتی در این زمینه صورت نمی‌گیرد. اگر همانند تمامی ورزشگاه‌های بزرگ دنیا هواداران در جایگاه از‌پیش‌تعیین‌شده بنشینند تردیدی نیست که کنترل آنها و شناسایی متخلفان بسیار راحت‌تر خواهد بود. چه‌بسا محرومیت طولانی‌مدت از حضور در ورزشگاه نظیر آنچه که در فوتبال اروپا رایج است می‌تواند اهرم مناسبی برای جلوگیری از تکرار چنین رخدادهای تلخی شود.  از سوی دیگر باید دید مسئولان برگزاری و حفظ امنیت ورزشگاه براساس چه ایده‌ای تصمیم گرفتند بانوان هوادار پرسپولیس را بالای سر سپاهانی‌ها بنشانند. همین بی‌تدبیری باعث شد تا صحنه‌های زشتی که فیلم‌های آن در فضای مجازی به‌شدت وایرال شده است رخ دهد و شاید اگر پیش‌بینی‌های لازم صورت می‌گرفت شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم.

در این میان نباید نقش باشگاه‌ها را نیز نادیده گرفت که نظارت درستی روی رفتارهای لیدرهای خود ندارند و اگر کانون‌های هواداری را با نظارت سفت و سخت‌تری کنترل می‌کردند از دل آن چنین رفتارهای سخیفی حاصل نمی‌شد.  همه این مسائل قابل اصلاح است و می‌توان با یک برنامه‌ریزی فوری و قابل اجرا در عرض مدت کم این ناهنجاری‌ها را از بین برد. تردیدی وجود ندارد که پیشنهاداتی چون ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاه‌ها تا زمان اصلاح زیرساخت‌ها نه‌تنها سودی برای فوتبال ندارد، بلکه یک بازگشت به عقب بزرگ خواهد بود که تبعات بسیار وخیمی برای فوتبال ایران خواهد داشت و نباید با بروز یک مشکل صورت‌مساله را پاک کرد.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • راه حل سند تحول برای رفع مشکل پراکندگی نظرات در حقوق عامه
  • چهارشنبه مشکوک آزادی
  • مقهور فریب حاشیه‌سازی‌های دشمن درباره کشف حجاب نشویم
  • انتخابات در حزب بعث؛ گام نخست سوریه برای ورود به دوره پساجنگ
  • هشدار به برگزارکنندگان لایو‌های غیراخلاقی در اینستاگرام
  • شهرستان شدن«چمستان» مطالبه مردمی است
  • کیهان مدعی شد: دیدید ورود زنان به ورزشگاه غلط بود؟
  • تعرفه عضویت در باشگاه انقلاب خبرساز شد
  • پاسکاری ساخت سیل بند منجر به ورود سیلاب به داخل شهر سبزوار شد
  • بلینکن مدعی شد: حماس مانع بین مردم غزه و آتش‌بس است | اصلی‌ترین اختلاف میان اسرائیل و حماس در حال حاضر