ناگفتههایی از لحظه خداحافظی مادر با فرزندش برای حضور در نفتکش سانچی + فیلم
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۷۲۷۵۴
مادر شهید خدمت "امید ضیایی" میگوید: من هیچگاه نمیگذاشتم "امید" متوجه نگرانی من از سفرهایش شود اما اینبار وقتی برای خداحافظی آمد به شکل عجیبی او را در آغوش گرفته و بوسیدم. ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۱ استانها گیلان نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بندرانزلی، سانحه انفجار و غرق شدن کشتی نفتکش سانچی در آبهای کشور چین واقعهای است که این روزها تمام ملت ایران را داغدار کرده و ما بر آن شدیم تا با خانواده "شهید امید ضیایی" که از کارکنان گیلانی این کشتی بود دیداری داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادر شهید "امید ضیایی" در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: "امید" واقعاً پسر خوب و آقایی بود و من و همسرش از او راضی بودیم و امیدواریم خدا نیز از او راضی باشد هرچند او و دوستانش شهید شدند و شهدا همواره زنده هستند.
مادر این شهید عرصه اقتصادی تمام 32 نفر خدمه شهید نفتکش سانچی را فرزند خود خواند و خاطرنشان کرد: از خداوند میخواهم تا به تمام خانوادههای این شهدا صبر زینبی عطا کند و بدانید که ما همه راضی هستیم به رضای خدا.
وی با اشاره به علاقه فراوان "شهید امید ضیایی" نسبت به کارش ابراز داشت: علاقه او از دوران کودکیاش نشأت میگرفت و از همان دوران همواره با زبان کودکی میگفت که میخواهم شغلی داشته باشم که هم در خشکی باشم هم در آب.
مادر شهید خدمت "امید ضیایی" خاطرنشان کرد: یکبار نشده بود که "امید" ماموریتی را رد کند و نخواهد که آن را انجام دهد و هیچگاه نیز از شرایط کاریاش گله و شکایت نمیکرد.
وی با اشاره به آخرین دیدارش با فرزند شهیدش عنوان داشت: من و همسرش هربار که "امید" به سفر میرفت نگران او میشدیم اما همه به ما میگفتند نگران نباشید زیرا او دارد تلاش میکند تا هزینه زندگی همسر و فرزند را تامین کند.
مادر شهید خدمت "امید ضیایی" اظهار داشت: من هیچگاه نمیگذاشتم "امید" متوجه نگرانی من از سفرهایش شود اما اینبار وقتی برای خداحافظی آمد به شکل عجیبی او را در آغوش گرفته و بوسیدم.
مادر این شهید عرصه اقتصادی خاطرنشان کرد: امام حسین(ع) ارباب بیکفن و شفیع تمام شهدای این سانحه است و وظیفه ما نیز صبر است زیرا جایگاه ما و فرزندانمان که بالاتر از اهلبیت(ع) نیست.
وی ضمن تشریح چگونگی اطلاع از بروز حادثه برای نفتکش "سانچی" خاطرنشان کرد: تمام خانواده از ماجرا خبر داشتند اما وقتی به من میگفتند نمیخواستم باور کنم و انکار میکردم اما از روز دوشنبه دیگر آرام و قرار از ما گرفته شد و با چشمان خودمان غرق شدن کشتی را میدیدیم.
وی ضمن تجلیل از ابراز همدردی ملت ایران ابراز داشت: تحمل این داغ برای تمام خانوادههای شهدای این حادثه سخت است اما همدردیهای مردم و همکاری آنها به ما کمک میکند.
به گزارش تسنیم، "شهید امید ضیایی" متولد دوم آذر سال 1362 بود که در حادثه تصادف کشتی نفتکش "سانچی" با کشتی " کریستال" در دریای چین به شهادت رسید.
انتهای پیام/
R7877/P1377/S6,71/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۷۲۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از فداکاری و ایثار یک مادر در سیل کازرون
بعد از ظهر چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ در چند لحظه و در مدت کوتاهی با رعد و برق، باران باریدن گرفت و به گونهای بود که معابر دچار آبگرفتگی شد و جوی آب قابل مشاهده نبود. در آن هنگام مردم شهر کازرون شاهد فداکاری مادری ۵۰ ساله بودند که برای نجات یک مرد سالخورده به آب زد.
این بانوی فداکار ۲ فرزند پسر ۱۷ و ۱۲ ساله دارد. محمدمهدی دهقان، پسر بزرگ این خانم ایثارگر در مورد شب حادثه میگوید: با مادرم، برای خرید نان به نانوایی رفته بودیم که ناگهان باران گرفت. شدت بارش زیاد بود و ما بعد از خرید نان سوار ماشین شده و به خانه رفتیم.
او ادامه داد: شدت بارش باران به حدی بود که رانندگی سخت شده بود، بهطوری برای لحظاتی در گوشه خیابان توقف کردیم به امید اینکه باران کمتر شود، اما هر لحظه شدت باران بیشتر میشد.
پسر این بانوی ایثارگر اضافه کرد: وقتی به خیابان تپه شادی رسیدیم، پیرمردی را دیدیم که داخل جوی آب افتاده و در سیلاب گرفتار شده بود و هر لحظه امکان داشت آب او را با خود ببرد که از آنجا که سیلاب سطح خیابان را هم گرفته بود کسی نمیتوانست به پیرمرد کمک کند.
زن ۵۰ساله و پسرش نمیتوانستند پیرمرد را در همان حال رها کنند، این بود که تصمیم گرفتند هرطوری شده او را نجات دهند.
محمدمهدی دهقان در ادامه بیان کرد: با ماشین به سمت پیرمرد رفتیم، اما آب خیلی بالا آمده بود و شدت سیل زیاد شده بود. من از ماشین پیاده شدم و به سوی پیرمرد رفتم و مادرم نیز پشت سرم آمد و دائم فریاد میزد که مواظب باشم و احتیاط کنم، اما شرایط طوری بود که من نمیتوانستم به پیرمرد کمک کنم، بنابراین مادرم دست بهکار شد و به سوی پیرمرد رفت و هر طوری بود او را از جوی آب بیرون کشید، اما درهمان لحظه پایش سر خورد و خودش داخل جوی افتاد.
او افزود: سیلاب، مادرم را با خود برد و من هرچه دویدم نتوانستم او را بگیرم، تا جایی که او زیر پلی گیر کرد و زیر آب ماند و امکان نجاتش هم وجود نداشت.
پسر بانوی فداکار تصریح کرد: پسر این زن که با یادآوری لحظاتی که مادرش در سیلاب گیر افتاده بود، بغض کرده، ادامه میدهد: همان لحظه به آتشنشانی زنگ زدیم، اما آنها در ترافیک مانده بودند.
او بیان کرد: باران همچنان میبارید و ما نمیدانستیم در این لحظات هولناک چه کاری باید انجام دهیم. مادرم به زیر آب رفته بود و چند نفر که آنجا بودند برای نجات مادرم تلاش کردند تا او را از زیر آب بیرون بکشند.
محمد مهدی اضافه کرد: بالاخره بعد از اینکه مادرم مدت زمان طولانی زیر آب مانده بود، او را بیرون کشیدیم، اما مادرم نفس نمیکشید، حتی آمبولانس هم در راه گیر کرده بود و وقتی خود را به مادرم رساند، خیلی دیر شده بود، مادرم دیگر ضربان نداشت و هرچه به او شوک دادند فایدهای نداشت و او جانش را از دست داد.
روایت فداکاری این زن هر چند غمناک است، اما این ایثارگری در یاد و خاطر مردم استان فارس و بخصوص شهرستان کازرون باقی خواهد ماند.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز