Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-03@03:13:31 GMT

فيلم «آينه بغل» و چالش هاي يک کمدي بفروش

تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۶۷۶۶۶۳

فيلم «آينه بغل» و چالش هاي يک کمدي بفروش

خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح - منيژه خسروي: توضيحات منوچهر هادي و بابک کايدان، کارگردان و فيلمنامه نويس «آينه بغل» درباره زير و بم اين فيلم، از آن ها درباره نقاط ضعف و قوت فيلم، بازي جواد عزتي، چالش هاي کمدي و چند نکته ديگر پرسيده ايم.
منوچهر هادي و بابک کايدان، پيش از «آينه بغل» تجربه همکاري در فيلم «زندگي جاي ديگري است» و سريال «خوب، بد، زشت» را داشته اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«سريال پاهاي بيقرار» تازه ترين فيلمنامه اي است که کايدان نوشته و هادي مشغول کارگرداني آن است. نکته جالب درباره اين دو، رفت و آمد ميان جدي و کمدي است. براي همين در کارنامه شان هم شاهد ملودرام هستيم و هم کمدي. آن ها در اين گفت و گو توضيح مي دهند که چرا در يک حوزه نمي مانند، درباره سختي هاي هر وجه از کار گفته اند و همچنين درباره نقاط ضعف و وقت «آينه بغل» توضيح داده اند.
شبيه قصه «آينه بغل» را پيش تر ديده ايم. تقابل دارا و ندار بارها سوژه فيلم و سريال شده است. اين قصه براي تان چه جذابيتي داشت که سراغ آن رفتيد؟
کايدان: سه سال پيش درگير کاري بودم که ايده «آينه بغل» از دل آن بيرون آمد. اين ايده يک تصوير در ذهن من بيدار کرد که متعلق به 30 سال پيش است. تقريبا 9 ساله بودم که با سرويس، از مدرسه بر مي گشتيم. دو ماشين تصادف کردند. يک پيکان به يک بنز زد و چراغ عقبي آن شکست. راننده پيکان پياده شد، به بنز و چراغ شکسته آن نگاه کرد. بدون آن که حرفي بزند، روي زمين نشست و دستش را روي پيشاني گذاشت و شروع به گريه کرد.

راننده بنز سمت او آمد، خم شد، توي گوش او چيزي گفت، دست پشت شانه اش زد، سوار بنز شد و رفت. به مرور زمان اين تصوير در ذهنم کمرنگ شده بود؛ وقتي ايده «آينه بغل» شکل گرفت، تصوير خفته، بيدار شد و احساس کردم بحث دارا و ندار و مسئله فاصله طبقاتي موضوع خوبي براي تبديل شدن به فيلم است. سوژه را با منوچهر هادي که آن موقع درگير سريال «آمين» بود، در ميان گذاشتم و گفت اگر بنويسي آن را مي سازم.
هادي: حدود س سال پيش، دوستم بابک کايدان، طرحي سه صفحه اي تايپ کرد و همان ابتدا که خواندم گفتم اين فيلم را مي سازم. زوجي 15 ميليون جمع کردند تا ازدواج کنند، اما آينه بغل ماشيني را در تصادف مي شکنند که هزينه آن 30 ميليون تومان است. به عنوان ايده براي جرقه اوليه همين قدر برايم کافي بود. بابک منتظر بود تهيه کننده اي حاضر به عقد قرارداد شود و دقيقا بعد از کار سالوادور بود.
شما به عنوان کارگردان به فروش فيلم ايمان داشتيد؟ پس چرا دير تهيه کننده پيدا کرديد؟
هادي: بله؛ مي دانستم فيلم پرفروشي مي شود اما تهيه کننده اي اعتماد نمي کرد چون هنوز وضعيت فروش سالوادور در گيشه چندان مشخص نبود. مي خواستم قراردادي با آقاي سهراب پور و پروين حسيني براي فيلم ديگري به نام «ماداگاسکار» ببندم که خلاصه قصه «آينه بغل» را در اين بين تعريف و همانجا قرارداد را امضا کردم. تهيه کنندگان گفتند اگر جا دارد، بخشي از قصه را در خارج از کشور بگيريم، اما من دوست نداشتم و معتقد بودم قصه ايراني است.

يک ويژگي مشترک شما اين است که بين کمدي و جدي در رفت و آمد هستيد. با توجه به موفقيت اخير تصميم نداريد فقط کار کمدي انجام دهيد؟ اصلا کدام حوزه سخت تر است؟
کايدان: کمدي برخلاف ملودرام خيلي متکي به اجرا است. وقتي يک ملودرام مي نويسي در بدترين حالت آن، قصه روايت مي شود و چندان امکان بداهه پردازي وجود ندارد چون بازيگر و کارگردان معمولا دخل و تصرف کمتري در آن مي کنند. کمدي مثل کسي است که جوک تعريف مي کند اگر نتواند رو آن را منتقل کند، بي مزه مي شود. از آن طرف کارگردان هايي که کمدي را خوب اجرا کنند، کم هستند. سختي هاي ملودرام از اين زاويه کمتر است. ضمن اين که تعداد فيلم هاي ماندگار ملودرام نسبت به کمدي بيشتر است. چون مخاطب را درگير لحظات حسي مي کند.
هادي: به نظرم کارگرداني که در حوزه تخصصي فيلمسازي کار مي کند، بايد اين آمادگي را داشته باشد که بتواند در هر ژانري کار کند. البته بايد فيلمنامه خوب يا درجه يکي باشد تا فيلمساز براي کارکردن ترغيب شود، وگرنه کارگرداني صرف يا شکستن قواعد کارگرداني راه به جايي نمي برد. به عنوان کارگردان بايد بدانيم در کمدي چه قواعدي را رعايت کنيم و نياز به تخصص دارد.
حرف شما درست ولي کمدي تان فروش داشته اما فيلمي مثل «زندگي جاي ديگري است» به رغم داشتن ستاره شکست خورد.
هادي: فيلم «زندگي جاي ديگري است» اجتماعي است و اين فيلم را ناکام نمي دانم، چون فروش آن سقف معيني دارد و خودم فيلم را خيلي دوست داشتم. سقف فروش اين فيلم ها به طور معمول الان دو تا سه ميليارد است. اگر منوچهر هادي کارگردان حرفه اي محسوب شود، بايد بتواند هر فيلمي را کار کند. منظور اين نيست که هر فيلمنامه اي را سفارش دادند، کار کند بلکه قطعا بايد آن فيلمنامه را دوست داشته باشم.
دلتان بيشتر با کمدي است يا ملودرام؟
هادي: دغدغه و مسير اصلي فيلمسازي ام، اجتماعي از جنس «زندگي جاي ديگري است» و «به يک کارگر ساده نيازمنديم» است. اين طور هم نيست که دغدغه ام به هيچ وجه کمدي نباشد. من فيلم اجتماعي کار مي کنم و به هرحال سرمايه گذار مي خواهد اصل سرمايه اش برگردد و هيچ کس نمي گويد براي تفکرت پول مي دهم و اگر فروخت يا نفروخت، اشکالي ندارد. در عين حال نمي توانم به آن ها دروغ بگويم و بگويم اين فيلم اجتماعي به اندازه «من سالوادور نيستم» فروش مي کند. من با بخش خصوصي کار مي کنم و حاضر نيستم با بخش دولتي کار کنم، چون ممکن است چيزهايي از من بخواهند که بخشي از آن دغدغه ام نباشد.
کايدان: براي من تفاوتي ندارد؛ همان طور که اشاره کردم کمدي سخت تر است. در چند سال اخير کار کمدي کردن سخت تر هم شده؛ اين را جامعه شناسان بايد جواب دهند که چرا مردم هرچقدر افسرده تر مي شوند، شوخ طبع تر مي شوند و از تلخ ترين اتفاقات جوک درست مي کنند!

فيلمنامه «آينه بغل» موقع اجرا چقدر تغيير کرد؟
کايدان: جهان کلي فيلمنامه و درک سکانس ها درآمده و اگر نقدي به فيلمنامه آن باشد، مي گويم کار من است. در اجرا حتما تغييراتي در فيلمنامه ايجاد مي شود، مهم اين است که با درک صحيح از فيلمنامه و با هماهنگي اتفاق بيفتد. من جزو نويسنده هايي هستم که تعصبي روي يک ديالوگ يا موقعيت ويژه ندارم. تعصب بر اين است که کارگردان و بازيگر سکانس را خوب متوجه بشود و «آتش» را بفهمد و بداند چه هدفي پشت نوشتن وجود داشته. حتي از نظر من بداهه ايراد ندارد به شرط آن که به روح فيلمنامه کمک کند. سکانس پاياني کمي تغيير داشت ولي ماهيت، همان بود. منوچهر هادي براي فيلمنامه نويس احترام قائل است و اگر بخواهد تغييري ايجاد کند، مشورت مي کند.
«آينه بغل» لحظات جذاب کم ندارد اما تکيه شوخي ها به جواد عزتي و کاراکتر اوست. يعني اگر کسي عزتي را دوست نداشته باشد، نمي تواند از فيلم لذت ببرد. انداختن همه بار کمدي به دوش يک بازيگر ريسک نبود؟
هادي: قبل از قطعي شدن تهيه کنندگان، به خاطر همکاري قبلي، حضور گلزار برايم قطعي بود. براي نقش جواد عزتي دو گزينه جواد عزتي و رضا عطاران را داشتيم. بخشي از اتفاق خوبي که به لحاظ بازي براي جواد عزتي افتاد، به دليل حضور پارتنرهاي خوب و البته بازي خوب اوست. آقاي عزتي به طور همزمان در فيلم «هزارپا» داودي بود و از ابتدا با گروه کارگرداني هماهنگ کرديم، اما اين همکاري به شکل بدي اتفاق افتاد و همه ما سر صحنه دلمان به حال جواد مي سوخت. بالاي 9 روز دکتر سر صحنه مي آمد و به جواد سرم وصل مي کرد تا بتواند ديالوگ بگويد. اما بعد از گفتن يکي از ديالوگ ها با نازنين بياتي، جواد عزتي افتاد و بي هوش شد!
کايدان: براي ما خيلي مهم بود که جواد عزتي در «آينه بغل» بازي کند. شخصيت که بازي کرده تنها کاراکتري است که موقع نوشتن به جواد فکر مي کردم. نقدي که وارد مي کنيد، مثل اين است که بگوييد اگر در فيلم «مارمولک» پرويز پرستويي نبود چه مي شد؟ هر کار کمدي، متکي به بازيگرش است. براي همين است که مي گويم فيلمنامه جاي خود اما براي تکميل شدن، نياز است بازيگر درست انتخاب شود و کارگردان روح فيلمنامه را به خوبي منتقل کند.
تاکيد من و منوچهر هادي اين بود که جواد عزتي را لازم داريم. ما هم به اين خطر فکر کرده بوديم که اگر بازيگر ديگري بازي کند، آيا اتمسفر فيلم منتقل مي شود؟ البته که جواد عزتي مثل هر کمدين ديگر بايد در جاي مناسب خود قرار بگيرد. اين جاي مناسب، با فيلمنامه، کارگرداني و بازيگر رو به رو تکميل مي شود. اگر مقابل جواد، رضا گلزار نبود قطعا اتفاق ايده آل رخ نمي داد.

نقدي که «آينه بغل» به اينستاگرام وارد مي کند، بجا است اما از يک جايي به بعد رنگ شعار مي گيرد. چرا اين مسئله را زيرپوست بيان نکرديد؟
هادي: فضاي مجازي مسئله روز است و هيچ گاه در فيلمنامه خودم و در اکران مردمي کسي را اذيت نکرد.
کايدان: وقتي حضور رضا گلزار قطعي شد، گفتم اگر آن ديالوگ ها از زبان رضا گلزار بيان شود، گويي حرف خود اوست و مخاطب فکر مي کند گلزار خارج از فيلم اين حرف ها را بيان مي کند. من به عنوان نويسنده تصورم اين بود اگر بتوانيم مخاطب را خوب سرگرم کنيم، در بخش هاي پاياني هر چه بگوييم گوش مي کند. اين فرمولي است که در تمام سريال و فيلم هاي خارجي اتفاق مي افتد. مثلا يک کار ترسناک مي سازند؛ با مفاهيم ديني.
ولي اول سعي مي کنند مخاطب را درگير کنند. وقتي قلاب گير کرد هر حرفي بزنند مخاطب مي شنود. گفتيم در پايان که مخاطب با «آينه بغل» همراه شده، آن حرف ها را درباره فضاي مجازي بزنيم شايد تلنگري باشد. درباره اجتماعي که شکل مي گبرد، شايد بگوييم فانتزي است اما به نظرم اين اتفاق مي افتد چنان چه نمونه هاي عيني اش را گاهي شاهديم. همين الان محمدرضا گلزار پنج ميليون فالوئر دارد و اگر جايي قرار بگذارد خيلي از فالوئرها جمع مي شوند.
چرا شما هم به سياق فيلم هايي که براساس تقابل دارا و ندار ساخته مي شود ،حکم صادر مي کنيد و مي گوييد پول الزاما خوشبختي نمي آورد؟
کايدان: من يک فيلمنامه نوشته ام به نام «تگزاس» که سال آينده اکران مي شود و هيچ پيامي در آن نيست. در «آينه بغل» دغدغه هايي داشتيم که آشتي طبق پولدار و فقير است. از آن سو به عنوان يک هنرمند برايم مهم بود که جامعه نياز به شادي دارد و هفت سال پيش «پريناز» را نوشتم ولي در روزگار فعلي احساس مي کنم نبايد آينه دق رو به روب مخاطب گيرم و بگويم تلخي هاي زندگي ات را ببين. هدف من در وهله اول شاد کردن مخاطب بود و بعد از آن مي خواستيم چند حرف بزني»: آن که پايين شهري است الزاما لات و چاقوکش نيست و آن بالاشهري خيلي مرفه و بي درد نيست.
در عين حال موضوعات ريز ديگري را مطرح کرديم. «آينه بغل» پر از نيش و کنايه است ولي قصه را ساده روايت کرديم. اساس کمدي، شوخي با دين، سياست يا مسائل جنسي است اما ما محدوديت داريم. بحث قانون و وزارت ارشاد هم نيست؛ جامعه پذيراي هر شوخي اي نيست. ما سعي کرديم يک کمدي شريف به اين معنا که خانواده ها با بچه ها بروند و با خيال راحت تماشا کنند، بسازيم. هيچ اشاره و شوخي فيزيکي و کلامي در فيلم نيست بلکه لحظاتي وجود دارد که بچه ها هم مي خندند.
تلاش کردم کليشه نباشم

روايت يکتا ناصر از «آينه بغل»، بازي در فيلم کمدي، همکاري با همسرش، گلزار و...
يکتا ناصر در فيلم همسرش، منوچهر هادي يکي از بهترين بازي هايش را ارائه کرده: دختري که از فرانسه به ايران بازگشته و از فرهنگ و آداب و رسوم مردم ايران چيز زيادي نمي داند، فارسي را با لهجه صحبت مي کند، زيادي صادق است و به خاطر برخي اتفاق هاي مرموز که دور و برش رخ مي دهد، در ازدواج با نامزدش (محمدرضا گلزار) دچار شک شده است.
اين نقش پتانسيل کليشه و البته لوث شدن را دارد به ويژه آن که «آينه بغل» کمدي است و نقش يک دختر لوس از خارج برگشته هم تا به حال در کمدي هاي زيادي وجود داشته. ناصر اما گرفتار نمي شود و حواسش هست لهجه فارسي و نوع بيان کلمات تبديل به پاشنه آشيل نشوند. مهم تر اين که تا آخر راکورد را نگه مي دارد. خانم ناصر در سال هاي اخير به خاطر نقش هاي غيرشيک تحسين شده بود و حالا نشان مي دهد به پختگي کافي براي جان دادن به شخصيت هاي مختلف رسيده است. روايت او از اين فيلم کمدي را بخوانيد.
حضور کمرنگ در کمدي
بسياري از فيلم هاي کمدي خوب نيستند و تنها نام کمدي دارند. بسياري از فيلم هاي کمدي که به من پيشنهاد شدند اصلا کمدي نبودند. اگر حتي کارگردان «آينه بغل» منوچهر هادي نبود، در آن بازي مي کردم چون فيلمنامه را دوست داشتم. «من سالوادور نيستم» را شايد انتخاب نمي کردم. در بسياري از مواقع که در کارها منوچهر حضور دارم، سعي مي کنم سخت گيري هاي کارهاي ديگر را کنار بگذارم و تحملم را بيشتر مي کنم. من نتيجه فيلم سالوادور را دوست داشتم اما درباره نقشي که به من پيشنهاد شد، فکر مي کردم اين جنس از کار را انجام دادم و ممکن بود تکرارش منجر به اتفاق خوبي نشود. البته شايد اگر کارگردان ديگري بود که از لحاظ کمدي کارش جواب داده بود، قبول مي کردم، اما با اطمينان نمي توانم بگويم به خاطر فيلمنامه صد در صد قبول مي کردم.
دغدغه لهجه
از آن دست بازيگراني نيستم که کار خودم را انجام دهم و بازي ديگران برايم هيچ اهمتي نداشته باشد. قطعا تاثير مي گيرم و سعي مي کنم براساس شرايط اتفاق خوبي رقم زده شود. لهجه و مدل حرف زدن به بازيگر ربط دارد. تلاش کردم استفاده از لهجه کليشه اي نشود و برايم اين اهميت داشت که آزاردهنده نباشد و تبديل به کسي نشوم که اداي کسي را در مي آورد. در سال هاي اخير کارهاي زيادي با لهجه هاي متفاوت انجام دادم و برايم مهم نبود که بخواهم خودم را نشان دهم.

درباره همکاري با گلزار
جديت محمدرضا گلزار را در فيلمبرداري «آينه بغل» ديدم و گاهي هم به پروژه «عاشقانه» مي رفتم و از نزديک شاهد اين رفتار بودم. جديت و اهميتي که محمدرضا گلزار براي کار قائل است، مثال زدني است. پشت صحنه ما فوق العاده و دوست داشتني بود و تهيه کننده و ساير بازيگران توانستند اين انرژي را منتقل کنند.
بيکاري را ترجيح مي دهم
فکر مي کنم تمام بازيگران در هر سطحي انتخاب مي شوند، اما بعضي انتخاب گسترده تري دارند و بعضي کمتر. هميشه برايم اهميت داشت فيلم و نقش را دوست داشته باشم تا نتيجه ايده آل از آب دربيايد. تعداد فيلم هاي کارنامه ام محدود است و اين مشخص مي کند که اکثر اوقات پاسخم منفي بوده است. از زماني که با منوچهر کار کردم، هميشه تشويقم کرده که به سرعت جواب منفي ندهم، چون برايم سخت است که در کاري که دوست ندارم باشم و بيکاري را ترجيح مي دهم.
دستاوردهاي بازي در فيلم هاي همسر
به دليل شناختي که من و منوچهر هادي از هم داريم، خيلي راحت تر مي توانيم با هم کار کنيم و در فيلم هاي منوچهر اتفاق هاي خيلي خوبي برايم افتاده است. فکر مي کنم خيلي از بازيگراني که با او کارکردند، مي دانند که براي بازيگران، کارگردان خوبي است. گاهي پيش آمده در فيلم هايي از منوچهر حضور داشتم که اگر کارگردان ديگري بود که از او شناخت نداشتم، بازي نمي کردم.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۶۷۶۶۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است

ایسنا/خراسان رضوی کارگردان نمایش «میتینگ» گفت: امروزه نمایشی که به روی صحنه می‌رود باید حرف دل مردم باشد، همیشه در نمایش‌هایم اولویتم دغدغه‌های امروزه جامعه و مردم بوده است و تلاش کرده‌ام تا نمایش‌هایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود.

محمدرضا اربابی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: این نمایش ژانری کمدی دارد و به اتفاقاتی که در یک دانشگاه رخ می‌دهد، می‌پردازد. در واقع این نمایش نشان‌دهنده بخشی از جامعه و عده‌ای از انسان‌ها است که شخصیت‌های نمایش به تعریف آن می‌پردازند.

وی در خصوص عوامل این نمایش اضافه کرد: در نمایش میتینگ بازیگران جوان در کنار هنرمندان پیشکسوت و با سابقه تئاتر مشهد به روی صحنه می‌روند. گروه از اواخر سال گذشته تمرینات خود را آغاز کرد و در حال حاضر با تلاش شبانه‌روزی ۲۰ شب نمایش را روی صحنه بردیم.

اربابی با اشاره به واکنش و بازخوردهای نمایش خود گفت: در این چند شب اجرا استقبال‌ها بسیار خوب و راضی‌کننده بوده است، همچنین اساتیدی که به دیدن نمایش آمدند بسیار راضی بودند و با توجه به اینکه نمایش در دل مافیا اتفاق می‌افتد، تحلیل‌های جامعه‌شناسی و روانشناسی زیادی از نمایش داشتند.

وی افزود: مخاطب عام نیز به خوبی توانسته بود با نمایش ارتباط برقرار کند، علاوه بر نظرات مثبت نقدهایی بر نمایش وجود داشت که همگی بسیار محترم هستند در مجموع با استقبال مخاطبان و فروش بالای نمایش از عملکرد تیم و گروه نمایش راضی هستم و خوشحالم که مورد قبول مخاطب قرار گرفته است.

کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان اینکه همیشه تلاش کرده‌ام تا نمایش‌هایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود، خاطرنشان کرد: پس از پایان هر نمایشی، نمایشنامه‌های مختلفی را مطالعه می‌‎کنم که حرف امروز و دغدغه جامعه باشد و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم حتما آن را انتخاب و اجرا می‌کنم.

اربابی اضافه‌ کرد: امروزه نمایشی که به روی صحنه می‌رود باید حرف دل مردم باشد؛ اجرای نمایش‌هایی مانند «هملت» و «اوتولو» زمانی می‌تواند موفق باشد که بر اساس نیازهای امروز جامعه، نه دغدغه‌های جامعه گذشته باشد. همیشه در نمایش‌هایم اولویت‌ام دغدغه‌های امروزه جامعه و مردم بوده است.

اجرای تئاتر کمدی با ریسک بالایی همراه است

وی با بیان اینکه نمایش میتینگ یک کار کمدی است و اجرای آن ریسک بالایی داشت، اظهار کرد: تقریبا در بیشتر ژانرها مانند مذهبی و یا تاریخی نمایشی را اجرا کرده‌ام و نمایش میتینگ دومین کاری کمدی من بود. اولین سابقه کار کمدی‌ام به نام پرواز ۷۳۷ بود که در یزد به روی صحنه بردم.

کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان تجربه کاری کمدی افزود: اجرای نمایش کمدی سخت و خوب است، اجرای نمایش کمدی میتینگ با سابقه کاری که داشتم به نوعی ریسک بود. اجرای نمایش کمدی و خنداندن مخاطب در هر دوره ای کار سخت و مشکلی است، چرا که باید برای خنداندن مخاطب موقعیت کمدی ایجاد کرد که کار دشواری است.

اربابی اضافه‌ کرد: اجرای نمایش میتینگ تجربه‌ای متفاوت بود و سعی می‌کنم برای تئاتر بعدی یک نمایش کمدی سیاه را انتخاب کنم تا بتوانم خودم را به چالش بکشم و کارهای مختلفی را در ژانرهای متفاوت به روی صحنه برده باشم.

وی در خصوص جایگاه تئاتر مشهد خاطرنشان کرد: به‌عقیده من فضای تئاتر مشهد به نوعی پراکنده و حمایت از نسل جوان کمتر است، در حالیکه باید به جوانان فرصت دیده شدن را بدهیم. حمایت برخی از اساتید نیز به دلیل حضور نسل جوان در تئاتر است که بسیار ممنون آن‌ها هستم.

اساتید تئاتر باید از نسل جوان حمایت کنند

کارگردان نمایش «میتینگ» با اشاره به اینکه اجرای تئاتر در مشهد کار دشواری است، عنوان کرد: با توجه به اینکه مشهد شهری مذهبی بوده اجرای نمایش نیز کار دشواری است. اساتید باید از نسل جوان حمایت کنند نه اینکه روبه روی آن‌ها بایستند.

اربابی در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان شاهد اتفاقات خوبی در سال جدید برای تئاتر مشهد بود یا خیر، گفت: قطعا می‌توان سال خوبی را برای تئاتر مشهد پیش‌بینی کرد؛ چراکه نمایش‌های روی صحنه کیفیت بالایی دارند و نسل جوان بیشتر از گذشته در تئاتر حضور دارند. در این ایام نمایش‌هایی با حضور نسل جوان دیده‌ام که به نظرم می‌توان امسال و سال آینده در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر چند نماینده از مشهد حضور داشته باشد.

وی تصریح کرد: گروه ما نیز در حال رایزنی است تا نمایش میتینگ را با شکلی مدرن شده در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به روی صحنه ببرد.

عکس تزئینی است

یکی از مشکلات تئاتر حضور بازیگرانی است که تخصص کافی را ندارند

رضا سپهر، بازیگر تئاتر میتینگ نیز در خصوص ایفای نقش در نمایش «میتینگ» اظهار کرد: در این نمایش عهده‌دار ایفای نقش «پرور» هستم که یکی از کاراکترهای اصلی نمایش است. پرور دارای شخصیتی متعارض و در واقع به گونه‌ای آفتاب‌پرست است که مسئولیت حراست و سلف دانشگاهی به نام دارقوزاباد را برعهده دارد.

این بازیگر تئاتر افزود: دانشگاهی که بخش کوچکی از جامعه محسوب می‌شود و نماد افرادی دو رو است که ظاهر و باطنی متفاوت دارند و دانشجویانی که در آنجا تحصیل می‌کنند دانشجویانی روشنفکر نیستند و به راحتی تحت تاثیر قرار می‌گیرند که در آخر کاراکتر پرور با رانت و قدرتی که دارد تصمیم‌گیرنده دانشگاه می‌شود.

وی با بیان اینکه حضور عوامل برجسته‌ دلیلی برای ترغیب ایفای نقش در این نمایش بود، گفت: کارگردان نمایش آقای محمدرضا اربابی هستند و نمایشنامه توسط آقای عباس جانفدا نوشته شده است و دیگر عوامل نمایش که جزو افراد با سابقه تئاتر مشهد هستند، در تصمیمم برای حضور در این نمایش بسیار تاثیرگذار بود.

این بازیگر تئاتر با اشاره به اینکه واکنش‌ها نشان می‌دهد که به خوبی از عهده ایفای نقش برآمده‌ام، بیان کرد: بر اساس مشورت‌هایی که صورت گرفته بود ایفای نقش این کاراکتر به من پیشنهاد شده بود و باتوجه به نوع کمدی نمایش و دیالوگ قرار بر این شد تا نقش پرور را اجرا کنم که خوشبختانه به خوبی توانستم از عهده اجرای آن بربیایم و اساتید و پیشکسوتانی که نمایش را دیده‌اند از ایفای نقش بسیار راضی بودند.

سپهر ادامه داد: تمام تلاشم بر این بود که به خوبی کاراکتر پرور را معرفی کنم و خوشحالم که این کار به خوبی انجام شد، همچین در اجرای کمدی نمایش، برقراری ارتباط کلامی و جذب مخاطب به خوبی انجام گرفت.

وی در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث شد تا عهده‌دار نقش شخصیت پرور در نمایش شود، گفت: مهمترین دلیلی که باعث شد در ایفای نقش پرور مصمم شوم تضادی است که میان کاراکتر نمایش با شخصیت اصلی من وجود دارد؛ پرور شخصیتی است که نقاب بر چهره دارد، در حالیکه در واقعیت شخصیتی متعارض با این کاراکتر دارم و از دو رویی پرهیز می‌کنم.

این بازیگر تئاتر ادامه داد: وجود این چالش‌ها باعث شد تا برای اجرای این شخصیت مصمم شوم و در نمایش ایفای نقش کنم و خرسندم که با این کار توانستم سهم کوچکی در این موفقیت داشته باشم.

سپهر خاطرنشان کرد: نمایش میتینگ اولین تجربه کاری من با آقای اربابی است، ایشان کارگردان جوان و با ذوقی هستند که اخلاق حرفه‌ای را به خوبی رعایت می‌کنند. یکی دیگر از نکات مثبت آقای اربابی نسبت به دیگر کارگردانان تعاملی بود که با پیشکسوتان نمایش داشتند، او به عنوان کارگردان پذیرای ایده و پیشنهاداتی که از سوی گروه ارائه می‌شد بود.

وی افزود: آرامشی که توسط کارگردان کار در گروه برقرار می‌شد بسیار حائز اهمیت است؛ برخلاف کارگردانان دیگری که با ادبیات نامناسب استرس بیشتری به بازیگران وارد می‌کنند، ایشان با متانت آرامش را  در گروه حاکم می‌کرد و من از کار در کنارش لذت بردم.

نمایش‌های روی صحنه مشهد به سمت رئالیست بودن پیش رفته‌اند

این بازیگر تئاتر در خصوص جایگاه تئاتر مشهد گفت: کیفیت نمایش‌های روی صحنه بهتر ازسال‌های گذشته است و نمایش‌ها به سمت رئالیست پیش رفته‌اند و می‌توان گفت نسبت به نمایش‌هایی که قبلا اجرا می‌شد شاهد رشد هستیم، اما متاسفانه از لحاظ  کیفیت متن و نمایشنامه‌ها در این چند سال افت قابل توجهی را شاهد بوده‌ایم.

سپهر با اشاره به تنوع ژانرهای مختلف نمایش‌های روی صحنه مشهد، بیان کرد: مشهد قطب دوم تئاتر کشور است، در طول این سال‌ها شاهد آثار متنوعی در ژانرهای مختلف هستیم که هر نوع سلیقه‌ای را پوشش می‌دهد، اما در این میان کارگردان معدودی هستند که به واسطه شهرت و یا بازیگران، نمایش‌هایشان فروش خوبی دارد و دیده شده‌اند.

تربیت نابازیگر در کارگاه‌های آموزشی نامعتبر

وی با بیان اینکه برگزاری کلاس‌های آموزشی توسط افراد بی‌سابقه باعث لطمه به تئاتر می‌شود، اظهار کرد: متاسفانه کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزش بازیگری برگزار می‌شود که به جز تعدادی اکثرا توسط اساتیدی که تخصص ندارند اداره می‌شوند و به ظاهر بازیگر آموزش می‌دهند که در واقع اینگونه نیست.

این بازیگر تئاتر خاطرنشان کرد: به عقیده من افراد که وارد حیطه بازیگری می‌شوند باید پس از گذراندن کلاس‌های آموزشی در بخش‌های کوچکتر شروع به کار کنند و پس از آن در بلک باکس‌ها ایفای نقش کنند تا پس از کسب تجربه‌های بیشتر وارد سالن اصلی تئاتر شوند.

بازگیری تئاتر نیازمند استعداد و مطالعه کافی است

سپهر افزود: بسیاری از بازیگران کار اولی با رانت و مافیا در نمایش‌های اصلی نقشی را ایفا می‌کنند، در صورتیکه بازیگری نیازمند استعداد و مطالعه کافی است و اگر هوش بازیگری نداشته باشیم، نمی‌توانیم در قاب صحنه باقی بمانیم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است
  • یک روزنامه: سختگیری دهه 60 در مدارس در حال تکرار است/ هنوز «آینه» ممنوع است! دانش‌آموزان دوره متوسطه می‌گویند در مدرسه کیف‌هایشان را می‌گردند و مسئولان مدرسه برخوردهای خشن و توهین‌آمیز دارند
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • میراث «پل آستر» در سینما
  • پُل آستر درگذشت
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهره‌های جدید
  • پل آستر درگذشت
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهره‌های جدید
  • زنده یاد آتیلا پسیانی خالق خاطرات دهه شصتی‌ها بود