داستان روستای که مردمش یونجه می خورند (+عکس)
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۷۱۶۸۹۴
حسینآباد روستایی در دل کویر است که قوت غالب مردمانش یونجه است و از تمام ساکنین آن فقط ۲ نفر شانس تحصیل را پیدا کردهاند.
به روستای دهرضا از توابع شهر ریگان که رسیدیم، جاده ای فرعی داشت که باید آن را می رفتیم تا به دِه حسین آباد برسیم. تا چشم کار می کرد کویر بود و گاهی در جاده و بیابان سراب دیده می شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین آباد و روستاهای اطرافش بی آب و علف تر از آن بودند که بتوان نام آبادی بر آنها نهاد. طوفانِ خشکسالی تمام منطقه را درنوردیده و فقر، قامت مردمانش را خمیده کرده بود.
از روستای سنی نشین دهرضا در یک جاده فرعی، ۴۰ کیلومتر در دل کویر جلو رفتیم که چند خانه کپری دیده شد. به آنجا که رسیدیم چند نفر از اهالی روستا به استقبال ما آمدند.
نزد بزرگ ده رفتیم. با خوشرویی از ما استقبال کرد اما وقتی به او گفتیم که چند جمله ای را جلوی دوربین ما حرف بزند حاضر نشد. دلیلش را که پرسیدم گفت هرسال دهها نفر از مسئولین با دوربین به اینجا می آیند و با ما عکس می گیرند و به ما قول می دهند که آب آشامیدنی برای ما تامین کنند. جاده ما را آسفالت و کانکسی برای مدرسه بچه هایمان دایر کنند اما سالهاست هیچکدام از این وعده ها عملی نشده است.
«شیرمحمد» بزرگ دِه صحبت های خود را اینطور ادامه داد: جادهی ما خراب است و ما وسیلهی نقلیهای نداریم. گاهی هنگامی که کسی از اهالی دِه مریض می شود تا سر حد مرگ می رود.
ما مسیر دِه تا اولین جادهای که ماشینی از آن عبور کند را با شتر تردد می کنیم. همین هفته گذشته یکی از اهالی دِه قلبش درد گرفت و ما تا به شهر رفتیم تا ماشینی را برای حملش به دِه بیاوریم فوت کرد.
او می گوید: زنان ما هنگام زایمان یا سر زا می روند یا در بدترین شرایط ممکن نوزادان خود را به دنیا می آورند. هیچ ماشینی حاضر نیست از شهر به اینجا بیاید مگر اینکه حداقل ۵۰۰هزار تومان از ما کرایه بگیرد.
سال گذشته از دِه پایین با شتر چندین نهال به اینجا آورده ایم ولی به خاطر کم آبی خشک شده اند.
یکی از جوانترهای دِه صحبت های بزرگدِه را اینطور ادامه داد: قنات های این دِه حدود ۲۰سال است که خشک شده اما به ما موتور پمپی برای کشاورزی نمیدهند و میگویند شما سند زمین هایتان را ندارید.
بارها به مسئولین گفته ایم که این روستای آبا و اجدادی ماست و در آن زمانها بزرگترهای ما هرگز به فکر سند گرفتن برای این برهوت خشک نبودند.
وی ادامه داد: نزدیکترین مرکز درمانی، از اینجا ۸۰ کیلومتر فاصله دارد و ما همیشه در دوران بارداری همسرانمان نگران این انتقال و جابجایی هستیم.
از تمام اهالی روستای حسینآباد فقط ۲ نفر به مدرسه میروند!
از تمام بچههای این دِه فقط ۲ نفر به مدرسه می روند آن هم چون پدرشان یک موتور دارد. نزدیک ترین مدرسه به این روستا ۴۰کیلومتر فاصله دارد و دو پسر ۷و ۹ ساله از میان تمام دختران و پسران دِه ادامه تحصیل می دهند.
با چند تن از زنهای این روستا به گفتگو نشستیم. آنها پیش از آب و جاده؛ دغدغهی تحصیل فرزندانشان را دارند.
سمیه یکی از زنهای ده می گفت: شوهر من در زلزله ی بم زیر آوار جانش را از دست داد و از آن زندگی فقط برایم یک پسر مانده که حالا برای خودش مردی شده اما هیچوقت فرصت درس خواندن را پیدا نکرد. او اکنون ۱۵ساله است و گاهی به همراه دایی هایش در زمین های کشاورزی دیگران کار می کند.
سمیه می گوید تا حالا هیچ پزشکی یا ماموری از مراکز بهداشت برای دیدن ما نیامده است. شنیده ایم که آنها روستاهای نزدیک شهر را سرکشی می کنند اما هرگز به اینجا نیامده اند
سمیه می گوید تا حالا هیچ پزشکی یا ماموری از مراکز بهداشت برای دیدن ما نیامده است. شنیده ایم که آنها روستاهای نزدیک شهر را سرکشی می کنند اما هرگز به اینجا نیامده اند. بیماری های هرچند معمولی در بدن ما کهنه می شود. خیلی از اهالی دِه بر اثر یک سرماخوردگی ساده، نفس تنگی گرفته اند زیرا حتی یک قرص هم برای درمان پیدا نمی شود.
سمیه با اشاره به زن دیگری به نام فاطمه گفت: روزهای آخر دوران بارداری به پراضطراب ترین روزهای زندگی هر زن تبدیل می شود.
از فاطمه که سن و سالش را پرسیدم. با یک مکث طولانی و اندکی فکر کردن گفت ۳۰ ساله ام. فاطمه شش بچه داشت که بزرگترین آنها ۱۲ساله و کوچکترین آنها ۲ ساله است.
فاطمه می گفت از تمام بچه های دهِ حسین آباد، فقط ۲تا از پسران من به مدرسه میروند آن هم چون شوهرم یک موتور دارد و می تواند هر روز آنها را به مدرسه برساند.
فاطمه ادامه داد: شوهرم مدت هاست که بیکار است. قبلا در زمین های کشاورزی دیگران کار میکرد که آنها هم بعد از خشکسالی دیگر کشت نکردند.
فاطمه می گفت: البته ما چون شناسنامه داریم یارانه می گیریم و زندگیمان را می گذرانیم. بعضی از اهالی دِه حتی شناسنامه هم ندارند.
ما اگر یارانه نگیریم از گرسنگی میمیریم. بچه هایمان را با همین اندک یارانه بزرگ می کنیم.
از فاطمه پرسیدم که دلت میخواهد بچه هایت به شهر بروند،جواب داد: زندگی در شهر پول میخواهد که ما نداریم. دلم میخواهد بچههایم در کنار خودمان زندگی کنند. اگر زمین های آبا و اجدادی ما را به ما پس دهند و موتور پمپی اینجا دایر کنند، کشاوزی رونق میگیرد و مردم دِه از بیکاری نجات پیدا میکنند.
یونجه قوتغالب اهالی حسینآباد
مردم این روستا آب آشامیدنی ندارند و از اندک آبی که برای کشت و کار به آنجا میرسد استفاده می کنند. اهالی دِه حسین آباد در کنار کپرهایشان چند صد متر مربع یونجه کاشته اند.
مردم این دِه از آب غیرقابل شرب استفاده می کنند، تخم مرغ و یونجه قوت غالب مردم این دِه بهشمار می آید. مقداری از یونجه های کاشته شده را برای حیوانات و مقداری هم را برای مصرف خود کنار می گذارند. هر خانوار حدود ۷ راس گوسفند داشتند که بعضا دام هایشان هم برای ارباب بود. دام ارباب یعنی دام هایی که توسط فرد دیگری به آنها داده شده که از آنها نگهداری کنند.
روستای حسین آباد در انتهای یکی از جاده های فرعی روستای دهرضا است. اینجا آبی برای حمام وجود ندارد. اهالی این روستا چند هفته ای یک بار به حمام می روند، سرویس بهداشتی ندارند و برای دستشویی به صحرا می روند. به علت تعریق زیاد و شستشوی دیر به دیر لباسها، بعضا به بیماریهای قارچی مبتلا شده اند. یکی دیگر از علت بیماریهای قارچی و اسهال و استفراغ اهالی دِه ، استفاده از آب غیرقابل شرب و نداشتن سرویسهای بهداشتی حتی در حد همان روستا است. اگرچه ازدواج های فامیلی و نزدیک در بین آنها رواج داشت اما خوشبختانه اثری از بیماری تالاسمی در آن اطراف دیده نمی شد.
منبع: مهرمنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۱۶۸۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۴ کشته و یک مصدوم در سانحه رانندگی پارس آباد
مهدی فرضی در گفت و گو با خبرنگار مهر، اظهار کرد: دقایقی پیش به دنبال گزارش حادثه رانندگی در جاده قشلاق فتحعلی پارس آباد، اکیپ فوریتهای پزشکی ۱۱۵ شهرستان سریعاً به محل حادثه اعزام شدند.
وی خاطرنشان کرد: براثر برخورد دو دستگاه سواری نیسان و پژو یک نفر مصدوم و ۴ نفر فوت شدند که سه نفر از فوت شدگان خانم و نفر دیگر آقا بود.
رئیس مرکز فوریتهای پزشکی شهرستان پارسآباد ادامه داد: مصدوم این حادثه توسط اورژانس به بیمارستان امام خمینی (ره) پارس آباد انتقال داده شد.
به گزارش خبرنگار مهر، جادههای شهرستان پارسآباد از پرحادثهترین جادههای استان اردبیل هستند که تکمیل چهاربانده کردن این جادهها از مطالبات اساسی و به جد مردم این شهرستان است.
کد خبر 6092544