«بررسی تاریخ»؛ آرنولد توین بی؛ ترجمهی محمدحسین آریا؛ علمی و فرهنگی چه شد که نوع بشر بدین جا رسید؟!
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۷۷۰۲۵۶
«بررسی تاریخ»
(حکایاتی از تمدن های برجای مانده و منقرض)
اثر: آرنولد توین بی
تلخیص: دیوید چرچیل سامرول
ترجمه: محمدحسین آریا
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ دوم 1395
901 صفحه، 59000تومان
****
در نخستین سالهای قرن بیستم، بزرگترین قدرتهای اروپایی در شرایطی قرار داشتند که نه تنها اهل سیاست که حتی مردم عادی کوچه و بازار هم از اینکه جنگی بزرگ در راه خواهد بود تردید نداشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرانجام با ترور ولیعهد آرشیدوک فرانتس فردیناند و همسرش شاهزاده اتریشی، این بهانه بدست آمد، جنگ شروع شد و مردم با اشتیاق، پس از مجالس رقص و پایکوبی به سوی میدان جنگ شتافتند. چند سال بعد اما جنگ جهانی اول به عنوان خونبارترین جنگ تاریخ کشتههای بیشمار و معلولین فراوان و خرابیهای باورنکردنی برجای گذاشت. اروپاییها دانستند که برای شتافتن به هیچ جنگی نباید مجلس رقص برپا کرد. برای بسیاری از مردم این سوال مطرح شد که چگونه آدمی میتواند چنین بلایایی بر سرخود فرود آورد؟
با طرح چنین پرسشهایی، زمینه بروز مباحثههایی میان متفکران و به خصوص تاریخدانان در گرفت تا پرده از رازی پنهان بردارند. اما جنگ جهانی دوم هم خونبارتر از گذشته فرا رسید، این جنگ جهانی اما حکایت دیگری داشت ، اغلب دولتهای اروپایی مجبور به شرکت در آن شدند تا موتور جنگی آلمان نازی را که درحال بلعیدن اروپا بود زمینگیر کنند.
آرنولد توین بی نویسنده کتاب، دانش آموخته آکسفورد است که بعدها در همانجا کرسی استادی را بدست آورد و عمری را به پژوهش بر روی تاریخ و تمدنهای مختلف گذاشت و در زمینه فلسفه پیدایش تمدنها صاحب نظریه بود، او همچنین به عنوان یکی از اعضا در کنفرانس صلح پاریس حضور داشت. او به عنوان یکی از چهرههایی که برای رازگشایی از چنین سرشت و سرنوشتی که تمدن اروپایی گرفتارش شده بود وارد میدان شد و «بررسی تاریخ» را که حاصل چندین دهه پژوهش او بود نوشت. اثری که یکی از مشهورترین دستاوردهای تاریخ پژوهان و یکی از آثار بدیع دنیا در مورد تحلیل تاریخ عالم است و نیز بیشترین توجه علاقهمندان به فلسفهی تاریخ را هم به خود جلب کرد که در 12 جلد به صورت مفصل تالیف شده است. توین بی نگارش کتاب را از 1922 آغاز کرد، در هفده سال بعد تنها شش جلد آن به پایان رسیده بود. جنگ جهانی دوم وقفه زیادی در این زمینه به وجود آورد. توین بی که در قسمت سیاسی وزارت امور خارجهی انگلیس مشغول به کار بود، از تبعات جنگ بینصیب نماند. به هر حال جلدهای هفتم تا دهم را تا سال 1954 به پایان رساند. متن اصلی شاهکار او در واقع همین ده جلد است. دو جلد دیگر با عنوانهای اصلی جغرافیایی و تجدید نظر در برخی آرای مذهبی بعد از آن به این کتاب افزوده شد.
آنچه توسط محمدحسین آریا به فارسی برگردانده شده و به همت نشر علمی و فرهنگی به شکلی مقبول منتشر شده است، خلاصهای است دوجلدی از این ده جلد که توسط دیوید چرچیل سامرول انجام شده است. او با چنان مهارتی این کتاب را خلاصه کرده که توین بی نیز ضمن ستودن کارش آنرا مورد تایید قرار داده است و به عنوان نمونه ی شاخص در این زمینه خود او را نیز به شهرت رساند. در واقع چرچیل سامرول با این کار خدمت بزرگی هم به نویسنده کتاب و هم به مخاطبان انجام داد. او یکی از شاهکارهای ماندگار در زمینه تاریخ و فلسفه را که به دلیل حجم زیاد و رویکرد تخصصی نویسنده اغلب مورد استفاده دانشجویان و پژوهشگران قرار میگرفت به شکلی درآورد که مخاطبان عمومی علاقمند به تاریخ هم میتوانند از آن بهره گرفته و با عصاره و روح نظریات توین بی آشنا شوند.
البته خود نویسنده نیز گزیدهای از کتابش را در سالهای آخر عمر تدارک دید که توسط همین مترجم به فارسی برگردانده شده. اما آنچه نسخه دو جلدی چرچیل سامرول را از این نظر ممتاز میکند نکتهای است که خود توین بی نیز در مقدمهاش برای این کتاب، بدان اعتراف کرده است: او با حفظ استدلالهای کتاب من، خدمتی به آن انجام داده که خودم از عهده آن برنمیآمدم. (نقل به مضمون) کار چرچیل سامرول در واقع همانند آن تدوینگران ماهری است که بهتر از خود فیلمساز میتوانند کارشان را خلاصه یا تدوین کنند. به همین خاطر کتاب با حفظ ساختار اصلی و روندی که توین بی برای روایت حکایات خود از تاریخ بکار برده آن را به گونهای که روح اثر حفظ شود فشرده کرده است.
در نسخه تنظیم شده توسط دیوید سامرول، جلد اول شامل خلاصه جلدهای اول تا ششم متن اصلی است و خلاصه جلد هفتم تا دهم نیز در جلد دوم کتاب حاضر منتشر شده است. جلد نخست از پنج بخش تشکیل شده که خود در مجموع شامل 22 فصل میشود. عناوین بخشهای کتاب بدین قرار است: مقدمه، رشد تمدنها، فروپاشی تمدنها و اضمحلال تمدنها. مقدمه مترجم، پیشگفتار مولف و یادداشت ویراستار مجلد خلاصه شده نیز در ابتدای جلد نخست آمده است.
جلد دوم با یادداشت دیگری از مولف کتاب و همچنین نوشتهای از خلاصه کننده اثر آغاز میشود. خلاصه کتاب نیز همانند نگارش آن زمانی طولانی را به خود اختصاص داده است. در واقع همان زمانی که نویسنده کتاب مشغول نوشتن آن بود چرچیل سامرول نیز در آن سوی دنیا (آمریکا) مشغول خلاصه کردن کتاب بود و به تدریج حاصل کارش را برای نویسنده اثر میفرستاد تا آنها را ملاحظه کند. به همین دلیل جلد دوم کتاب ده سال بعد از جلد نخست در میانه دهه پنجاه میلادی منتشر شد.
این جلد نیز از دوازده بخش تشکیل شده که شامل 41 فصل میشود. عناوین این بخشها بدین قرار است: حکومتهای جهانی، نهادهای روحانی جهانشمول، اعصار حماسی، مواجهه زمانی میان تمدنها، قانون و رهایی در تاریخ و چشم اندازهای تمدن مغرب زمین.
پایان بخش کتاب نیز شامل یادداشتی کوتاه باعنوان چگونگی نوشتن این کتاب به قلم توینبی است که در آن از دلایل علاقه آدمی به تاریخ و اهمیت آن و چند و چون نگارش کتاب خود سخن گفته است. سرانجام آخرین افزوده به کتاب، چکیدهای از کل کتاب است که پیش از فهرست اعلام قرار گرفته است. با توجه به حجم مطالب و گستردگی این اثر حتی در همین دو جلد خلاصه شده، چکیده محتوای آن فرصت مناسبی در اختیار مخاطب علاقمند قرار میدهد که چشماندازی از کل اثر را به شکل بسیار فشرده شده نیز پیش رو داشته باشد و با استفاده از این چکیده مباحث مورد نظر خود را ساده تر پیدا کند و خلاصه مسائل تاریخی و استدلال های مطرح شده در کتاب نیز در این صفحات به راحتی در اختیار او قرار می گیرد.
خلاصه کلام اینکه در روزگاری که تنوع کتابها ما را در انتخاب ارزشمندترین آثاری که بیشترین دستاورد را برای خواننده میتوانند داشته باشند سردرگم کرده، کتاب بررسی تاریخ به عنوان یکی از آثار ارزشمند برای آنها که به تاریخ و فلسفه آن علاقه دارند گزینهای بسیار مناسب است. برای آنها که میخواهند بدانند آدمی در طول تاریخ بر روی این کره خاکی چگونه زیسته و نخستین جوامع و تمدنهای آن بر چه اساسی شکل گرفتهاند و فراز و فرود این تمدنها چگونه به جوامع و حکومتهای سده اخیر رسیده و سرانجام جهان معاصر را ساخته است . آدمی در طول تاریخ چه کرده که بدین جا رسیده است؟
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۷۰۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره کتاب «پسر کاملا جدید» ترجمه شهلا انتظاریان/ وقتی تکنولوژی مقابل انسانیت تعظیم میکند
فناوریهای مدرن همواره با شگفتیهایی همراه است. البته گاه نیز پا فراتر مینهد و به سوی آفرینش موجوداتی همچون انسان پیش میرود؛ روباتهایی انساننما؛ دست ساختههایی بشری که با بشر واقعی تفاوتی ندارند. تا جایی که سازندگانشان در مقام خالق با خالق بزرگ و بیهمتای جهان به رویارویی میپردازند. البته الگوپذیری انسان از خلقت امری بدیهی است و خداوند نیز در قرآن به آن اشاره دارد. «یکی از آیاتی که مبین الگوپذیری انسان از خلقت است، آیهی مربوط بـه دفـن هابیل از سوی برادرش قابیل است، (مائده:31). قابیل در نزاع با برادرش، هابیل، او را به قتل میرسـاند. قابیل در اینکه کشتهی برادر را چه کند، سرگردان بود» (نیلی احدآبادی، 1391: ص145). اما انسانها، این مخلوقین خردمند، در الگوپذیری از خالق تا چه اندازه میتوانند پیش بروند؟ آیا این خالقین نوظهور تاب برابری و رویارویی با خالق بزرگ جهان را خواهند داشت؟ آیا توان کنترل و ادارهی مخلوقات مکانیکی خود را خواهند داشت؟ چگونه خالقانی خواهند بود، خالقانی مهربان و دلسوز یا خالقینی خشک و بیروح و بیاحساس چون مخلوقات مکانیکی خود؟
دیوید آلموند؛ نویسندهی سرشناس کودکان و نوجوانان، در رمان کودکانهی «پسر کاملاً جدید»، به همین مسأله میپردازد و نگرانی خود را بابت این دستاوردهای نو و این خالقین نوظهور بیان میکند. پسر کاملاً جدید، داستان جورج، پسری مکانیکی است. خالقینش او را به دبستانی میبرند تا نقاط قوت و ضعف او را آزمایش کنند. بچهها متوجه تفاوت جورج با خودشان نمیشوند. او را در جمع خود میپذیرند. هر چند گمان میکنند جورج کمی عجیب و غیرعادی است. خیلی زود خالقان جورج پرده از راز او برمیدارند. رفتار آنها با جورج روبات چنان خشک و بیاحساس است که صدای اعتراض کودکان دبستان را بلند میکند: «او دوست ماست، رفیق ماست. یکی از ماست. دست از سرش بردارید. کاری به کارش نداشته باشید.» اما خالقین توجهی به این گفتهها ندارند. حتی اعلام میکنند که عمر جورج سر آمده و باید خیلی زود از کار بیفتد و قطعاتش برای ساخت جورج 2 و 3 و.. به کار رود. «به زودی از کار میافته، خراب میشه، به نقطهی آخرش میرسه، درست مثل اتومبیل یا ماشین لباسشویی» (ص155). این، کودکان را بر آن میدارد که جورج را از چنگ خالقین بیاحساسش نجات دهند. «انسان باید قوانین نظام خلقت را کشف کند، ولی حق تجاوز به میزان و تغییر قوانین و نیز برهمزدن چرخهی طبیعت را ندارد... نباید انسان بدون توجه به امانتی که خداوند به او عطا کرده است و بدون توجه به ضرورت حفظ نسلش در حال و آینده، از خود سلب مسئولیت کند و تا آنجا که میتواند به نفع خود از هستی بهره گیرد» (نیلی احدآبادی، 1391: ص144).
عملیات نجات به شکل عجیبی موفقیتآمیز است. بچهها هر کدام قطعهای از بدن جورج را که در جعبهای قرار داده شده، برمیدارند و به خانه میبرند. قطعات را سرهم میکنند و جورج را دوباره بیدار میکنند. سعی میکنند در همان مدت کم به او خوش بگذرد. با دوست تازه رفتاری دوستانه دارند و او را همراه خود برای گردش به جنگل میبرند. جورج در کنار بچهها خود را و اطرافش را میشناسد. احساسات انسانی را حس میکند و چنان تحت تأثیر قرار میگیرد که حتی سعی میکند بخندد. جورج آن شب مانند یک پسر واقعی غذا میخورد، به قصهی مادر گوش میکند. در تخت خوابی که برایش آماده شده، به خواب میرود و خاموش میشود و دیگر بیدار نمیشود. برای همیشه میخوابد. بچهها برای مرگ جورج غمگینند اما خوشحالند که جورج یک روز آزاد زندگی کرده است؛ مثل یک پسر واقعی. «بیلی میگوید: «زندگی کرد! ما جورج رو نجات دادیم و اون زندگی کرد!» (ص282). نویسنده با این داستان سعی دارد مخاطبان را متوجه این مسأله کند که آنچه از تمام تکنولوژیهای بشر با ارزشتر است، انسان بودن است. و این نکته را یادآور میشود که خلقت تنها آفرینش نیست، بلکه مراقبت، دلسوزی و محبت نسبت به آفریده است. مخاطب با خوانش این اثر بینظیر، بیشک به فکر فرو میرود و به فلسفهی آفرینش و خلقت میاندیشد. مخاطب کودک به عنوان فردی که آینده در دستان اوست، میآموزد در صورت رویارویی با چنین شرایطی، رفتار درست چیست. تا در این راه انسانیت خود را کنار ننهد و مانند سازههایش موجودی بیروح، بیاحساس و ماشینی نباشد.
منابع:
-آلموند، دیوید (1400). پسر کاملاً جدید. شهلا، انتظاریان. تهران: ایرانبان.
-نیلی احمدآبادی، محمدرضا (1391). تبیین مبانی تکنولوژی با نگرش تسخیر خلقت. جستارهای فلسفهی دین، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال اول، شمارهی دوم، پاییز و زمستان 91، 129-149.
لیلا خیامی