Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@10:09:36 GMT

پاکیزه‌ترین روستا

تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۷۷۸۸۱۹

پاکیزه‌ترین روستا

سفر به قشم شورانگیز است و این شور با سفر به دره ستارگان کامل می‌شود. دره ستاره‌ها را مردم بومی، ستاره افتاده و گاه استاره کفته می‌نامند که دنیای هول‌آور اشباح و اجنه است اگر کمی تخیل چاشنی دیده‌ها شود. اما داستان این گزارش، دیدنی‌های قشم نیست، حتی روایت دره پر رمز و راز ستاره‌ها هم نیست، بلکه روایت یک دیدنی در قشم است که کمتر دیده شده و راهش از دره ستارگان می‌گذرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داستان زبالهسازها

سمیره می‌گوید، مردم که می‌آیند محو تماشای کوه‌ها و طبیعت افسانه‌ای دره می‌شوند، می‌گوید همه از دیدن آسمان پرستاره، مهتاب چشم‌نواز و ستاره‌هایی که آنقدر نزدیکند که انگار می‌شود مثل الماس از گنبد آسمان چیدشان، حظ می‌برند و پشت هم عکس می‌گیرند. ولی او نمی‌داند چرا بعضی‌ها راه دره را که پیش می‌گیرند و از روستای آنها می‌گذرند، زباله‌ها را پرت می‌کنند در دل کوه‌‌ها، شیب‌ها و سوراخ ها. سمیره یک برکه خلفی است، یک روستای کوچک درجنوب جزیره قشم، جایی که گردشگران باید از آن بگذرند تا به دره ستاره‌ها برسند.

مسافرانی که از شهرهای دور و نزدیک، راه به سمت دره ستاره‌ها کج می‌کنند و به دل بخشی از ژئوپارک قشم پا می‌گذارند، خیلی‌هایشان برای برکه خلف، زباله سوغات می‌آورند. البته در سراسر قشم چنین است و دو طرف جاده معمولا پر است از بطری‌های پلاستیکی و شیشه‌ای یا نایلون‌های ریزو درشت سرگردان، نزدیک پاساژها هم که زباله موج می‌زند. با این حال همیشه جمعی از بومی‌ها هستند که کمر خم می‌کنند و زباله‌های زشت را از روی زمین می‌چینند و راه نفس جزیره را باز می‌کنند. اما این که رسمش نیست؛ یک عده بریزند و یک عده جمع کنند.

برکه خلفیها علیه زباله

آب در جزیره قشم کیمیاست، ارزشش حتی از طلا هم بیشتر است. این ارزش برای برکه خلف که اسمش را از برکه آبی می‌گیرد، اما مسلما جدی‌تر است. خلف، کسی بوده که برکه آب شیرین این روستا متعلق به او بوده و تلفیق نام او و این برکه شده روستای برکه خلف.

برکه خلفی‌ها با این که هیچ‌گاه آب چندانی در دسترس نداشته‌اند، اما تا آنجا که یادشان می‌آید و از گذشتگان شنیده‌اند، آدم‌های پاکیزه‌ای بوده‌اند. جمیله و سمیره وقتی درباره تمیزی روستایشان حرف می‌زنیم، خنده‌ای می‌کنند و می‌گویند این تمیزی ذاتی است، یک جور ارث اجدادی. در برکه خلف قرن‌‌هاست کسی زباله روی زمین نمی‌ریزد، حتی همیشه این برکه خلفی‌ها بوده‌اند که دولا شده‌اند و زباله از روی زمین چیده‌اند. سمیره حتی می‌گوید وقتی مسافران به سمت دره ستاره‌ها حرکت می‌کنند و از پنجره ماشین‌ها هرچه را خورده‌اند، به بیرون پرت می‌کنند هم روستایی‌های او آشغال‌ها را جمع می‌کنند. جالب است که برکه خلفی‌ها وقتی برای خرید به تهران می‌آیند، در این شهر شلوغ که هر کسی ساز خودش را می‌زند، نه فقط زباله روی زمین نمی‌ریزند که اگر آشغالی ببینند به رسم آنچه یاد گرفته‌اند، آن را برمی دارند و در سطل زباله می‌اندازند.

جارو بهدستهای دوستداشتنی

مردم روستای «برکه خلف» نه که برای مسابقه دست به کار شده باشند، اما سال‌ها پیش وقتی رئیس وقت محیط‌زیست منطقه آزاد قشم اعلام کرد که می‌خواهند میان روستاهای جزیره، تمیزترین روستا را انتخاب کنند، کمر همت بستند و جدی‌تر از همیشه دست به کار پیرایش روستا شدند. به این ترتیب آنها برنده مسابقه شدند و شدند تمیزترین روستای جزیره. اصرار این مردم برای تمیز نگه داشتن روستای اجدادی حالا کار را به جایی رسانده که وقتی مسافر قشم می‌شویم، تورهای جزیره‌گردی را خواهیم دید که بخشی از سفر را گذاشته‌اند برای گشتزنی در روستای برکه خلف، پاکیزه‌ترین روستای ایران.

این لقب اما براحتی به دست نیامده و داستانش را سمیره برایمان مفصل تعریف می‌کند. او می‌گوید هر روز صبح زن‌های خانه جارو دست می‌گیرند و کل خانه را رفت و روب می‌کنند، بعد می‌آیند توی کوچه و چهار طرف خانه را جارو می‌زنند. بعضی از زن‌ها حتی بیشتر از این شعاع را تمیز می‌کنند و عده‌ای آنقدر جارو می‌کشند تا چشم انداز اطراف خانه‌شان کاملا پاک شود.

اما این کار را همه، هر روز نمی‌کنند بلکه فقط عده‌ای اصرار به آن دارند. ولی ظاهرا وقتی مراسم ازدواجی باشد همه زن‌های برکه خلف جارو دست می‌گیرند و کل روستا را برق می‌اندازند.

مردم برکه خلف می‌گویند آنها رسم دارند کم زباله تولید کنند. آنها پوست میوه‌ها و ضایعات سبزی و تره‌بار را می‌دهند به چارپایانشان و پس مانده‌های مرغ و ماهی و گوشت را می‌دهند به سگ‌ها و گربه‌های خانگی. بقیه زباله را هم که‌اندک است می‌گذارند توی سبدهای آهنی تعبیه شده در روستا که ماشین زباله بر روزهای دوشنبه و پنجشنبه خالی‌اش می‌کند.

دستهای هنرمند

لقب تمیزترین روستای ایران برای برکه خلف، حکم مدال افتخار را دارد. گردشگران که به این روستا می‌آیند، بومی‌ها برایشان توضیح می‌دهند که اینجا پاکیزه‌ترین روستای ایران است، مسافران هم ذوق زده می‌شوند و بومی‌ها از به وجد آمدن آنها حظ می‌برند.

اما مسافران روستای برکه خلف، فقط برای تماشای روستایی بی‌زباله به اینجا نمی‌آیند. زنان این روستا هنرمند واقعی‌اند، مثل همه بانوان هرمزگان. سمیره می‌گوید برکه خلف بیکار ندارد، مردها می‌روند پی صیادی و مغازه‌داری در بازار و زن‌ها بعد از رتق و فتق امور خانه می‌نشینند پای گلابتون‌دوزی و خوس‌دوزی، آنهایی هم که دوخت و دوز نمی‌کنند با فرمول‌های بومی خودشان ادویه و خوشبو‌کننده درست می‌کنند و می‌گذارند برای فروش.

گلابتون دوزی، نوعی رودوزی سنتی با نخ گلابتون است که به کمک قلاب روی پارچه نقش می‌اندازد. خوس دوزی اما هنری اعلاست که روی تور و بیشتر روی شال‌های سنتی دوخته می‌شود. سمیره می‌گوید برای بعضی کارها تا یک سال هم وقت می‌گذارند و خوس دوزی‌های ناب را تا یک میلیون تومان و بیشتر می‌فروشند.

صنایع‌دستی برای زنان و دختران روستای برکه خلف، حکم اکسیژن را دارد. این روستا به لطف رونق بازار صنایع دستی‌اش در سال‌های اخیر صاحب دو فروشگاه صنایع‌دستی دائمی شده که در ماه‌های پرگردشگر قشم، مشتری زیاد دارد.

در روستای برکه خلف که پاکیزه‌ترین روستای کشور است، رونق هنرهای بومی مردمش را هم احیا کرده است.

حالا دست بیشتر زن‌ها توی جیب خودشان است و از هنرشان پول در می‌آورند. همه‌شان هم سرگرم اند و هدفمند کار می‌کنند، یعنی نه مثل قبل فقط برای دل خودشان و رفع نیازهای خود که برای عرضه محصولاتی کاملا ایرانی و بومی به همه مردم ایران. این دستاورد برای روستایی که 63 خانوار و کمی بیش از 400 نفر ساکن دارد، دستاورد بزرگی است.

مریم خباز

منبع: جام جم آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۷۷۸۸۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند

همشهری آنلاین زهرا رفیعی: رییس شورای روستای کپرجودکی در اینستاگرامش قصه لک‌لک جدید را منتشر می‌کند و از سراسر ایران دوستداران محیط زیست چند نفری هزینه ساخت خانه جدید را برعهه می‌گیرند و برایش به اندازه نیاز خرید مواد اولیه پول می‌ریزند. چند روز بعد آهنگر روستا که برادر رییس شورای روستاست، سفارش جدید را تحویل می‌دهد او نیز فقط پول آهن آشیانه لک‌لک را می‌گیرد و دستمزدش حال خوب لک‌لک‌هاست. لک‌لک‌ها خانه‌دار که شوند دیگر تمام سال در روستا می‌مانند و فقط نسل جدید راهی زیستگاه‌های گرمتر می‌شوند. لک‌لک‌ها به هوای تالابی به این منطقه می‌آیند که سالهاست برای زنده ماندن میان پساب شهر بروجرد و زهکش‌هایی که روستاییان برای کشت خیار و برنج زمین را خشک می‌کنند، در تقلاست. اهالی روستای کپرجودکی به عشق لک‌لک‌ها سهم مراتع اجدادی خود را به تالاب بخشیدند و اجازه داده‌اند این زیستگاه برای سکونت لک‌لک‌ها باقی بماند. جعفر کرمی‌پور رییس شورای روستای کپرجودکی در گفت و گو با همشهری از ترجیح عمده جوانان روستا می‌گوید که می‌خواهند «تالاب بیشه دالان برای لک‌لک‌ها حفظ شود»

عکس‌ها: زهرا رفیعی چه شد که به فکر ساختن لانه برای لک‌لک‌ها افتادید؟

شب سیزده‌به‌در سال ۸۵ که زلزله ۶.۲ ریشتری آمد لانه‌های تنومند و قدیمی از روی درخت‌ها و سقف حمام روستا به زمین افتاد اما سیل ۱۳۹۸ برای روستای ما برکت آورد. تالاب پرآب شد و دو سال بعد از آن هم به لطف خدا، بارندگی خوب بود. از آن سال زادآوری لک‌لک‌ها خیلی خوب شد. هر کدام سه تا جوجه را بزرگ کردند. لک‌لک‌ها تمام سال اینجا ماندند و فقط بچه‌هایشان لانه را ترک کردند. سال بعد لک‌لک‌ها بالغ به روستا برگشتند. عید ۱۴۰۱ به ناگهان، تمام تیرهای برق پر از لک‌لک شد. نمی‌دانستیم چطور به لک لک‌ها کمک کنیم. تجربه‌ای نداشتیم. از دوستان محیط زیستی پرسیدیم آنها گفتند برخی لاستیک کهنه به سر تیر می‌اندازند. یک ساعت بعد از اینکه سر تیر چراغ برق لاستیک گذاشتیم لک‌لک‌ها آمدند. آنها ده‌ها بار چوب آوردند و باد زد و لانه را خراب کرد. آقای کل‌نگری از فعالان محیط زیست اراک پیشنهاد داد که برایشان سبد آهنی بسازیم ولی برای این کار اداره برق باید همکاری کند و سیم‌های برق را از بالای دکل پایین‌تر بیاورد. آقای محمدعلی خسروی رییس اداره برق بروجرد با جان و دل پای کار آمد و با اینکه برایشان هزینه بر بود این کار را کردند. عید ۱۴۰۱ اولین آشیانه‌های آهنی را نصب کردیم. لک‌لک‌ها تا ۵ روز سراغ ۷ عدد آشیانه آهنی نیامدند. فکر کردیم ایده خوبی نبوده است. اما یک روز صبح دیدم که در تمام لانه‌ها لک لک نشسته است. اما خشکسالی همان سال باعث شد لک‌لک‌ها جوجه‌هایشان را از لانه بیرون بیندازند. بحمدالله در سال ۱۴۰۲ لک‌لک‌ها ۲۳ لانه درست کردند و همه جوجه‌هایشان را نگه داشتند. هیچ تلفاتی هم نداشتیم چون تالاب خشک نبود. از ابتدای امسال تا الان با کمک خیرین و دوستداران محیط زیست ۶ لانه ساختیم. هر لک‌لکی که خانه بخواهد، چند روزی روی تیر چراغ مورد نظرش می‌نشیند. در واقع انگار به ما خبر می‌دهد و ما هم دست به کار می‌شویم. اهالی روستا به خنده به من می‌گویند بابای لک‌لک‌ها، ولی کار اصلی را خیرین می‌کنند. به زودی ۴ لانه دیگر هم نصب خواهیم کرد.

لک لک ها انتخاب می‌کنند که روی کدام تیر برق خانه آینده شان ساخته شود مردم چطور کمک می کنند؟

وقتی در پیج اینستاگرام اعلام می‌کنم که می‌خواهیم برای کل‌لکی آشیانه بسازیم مردم به صورت مشارکتی هزینه ساخت لانه را پرداخت می‌کنند. افراد با نیت خیرات برای اموات پول ساخت را به دهیاری روستا می‌دهند. پارسال خواهر زوجی که سه شب بعد از شب عروسی‌شان در اثر گازگرفتگی فوت کردند، هزینه ساخت یک لانه را به نیت آنها پرداخت کرد. از بودجه دهیاری هم برای ساخت لانه استفاده می‌کنیم.

قبل از این لک لک‌ ها لانه‌ هایشان را کجا درست می کردند؟

بزرگترهای ما می‌گویند که ده‌ها سال قبل این روستا لک‌لک‌های زیادی داشت. آنها درخت‌های بلند صنوبر و چنار لانه می‌ساختند. اما با خشکسالی برای دو دهه لک‌لک‌ها از روستا رفتند. سال ۵۲ پدرم راهی حج شد. بهار آن سال یک جفت لک‌لک روی تیربرق جلوی خانه پدرم لانه ساخت. اهالی آن دو جفت را حاجی لک‌لک صدا می‌کردند. بعدها که لک لک ها دیدند کسی کارشان ندارد روی بام خانه‌ها هم لانه ساختند.

از لانه های باقی مانده از زلزله ۱۳۸۵ لک‌ لکها فقط بهار و تابستان ها اینجا هستند؟

سال ۸۵ زلزله آمد و بسیاری از لانه‌ها خراب شد. تا پیش از آن لک‌لک‌ها با سرما لانه‌هایشان را ترک می‌کردند و بهار برمی‌گشتند ولی چند سال بعد دیگر تمام سال اینجا هستند.

آیا لک‌ لک ها تلفاتی هم دادند؟

بزرگترین عامل تلف شدن لک‌لک‌ها ترانس برقی بود که سالی ۱۲-۱۰ بال را به کشتن می‌داد. اداره برق همکاری کرد و ترانس نزدیک تالاب را عایق‌بندی کرد و الان تک و توک پرنده مرده ببینیم.

مصالح خانه لک‌لک‌ها از چیست؟

لک‌لک‌ها با چوبهای خشکی که در بستر تالاب رشد می‌کند لانه می‌سازند. بعضی وقتها هم دیده‌ایم که از لانه همسایه‌شان چوب می‌دزدند. روی آسمان دعوا هم می‌کنند و بالهایشان را به هم می‌زنند. تا حالا لک‌لک‌های زخمی را هم با کمک فعالان محیط زیست تیمار هم کرده‌ایم.

پرنده‌های زیادی از طبقات پایینی لانه لک لک‌ها به عنوان خانه خود استفاده می‌کنند
از جمله این گونه‌ها می‌توان به گنجشک خانگی، گنجشک درختی، سار، دلیجه معمولی، جغد کوچک، سبزقبای اروپایی، دم‌جنبانک‌ ابلق، دم‌سرخ سیاه، کلاغ گردن‌بور و گنجشک سینه‌سیاه اشاره کرد آیا گونه دیگری از پرندگان هم می‌آیند؟

لک‌لک‌ها وقتی در دو حالت منقارشان را به هم می‌زنند. یکبار وقتی است که جفتشان به خانه می‌آیند و دیگری وقتی که احساس خطر کنند. اواسط پاییز تا اوایل زمستان چند جفت درنا به تالاب می‌آیند و وقتی می‌خواهند روی تیرهای برق بنشینند، لک‌لک ها با صدا آنها را دور می‌کنند. برای تالاب پرنده‌های مهاجر مثل اگرت و حواصیل و ... می‌آیند.

شغل اهالی روستاهای مجاور با اهالی کپرجودکی فرق می‌کند؟

شغل ما هم دامداری و کشاورزی است. ولی ما تصمیم گرفته‌ایم که در اراضی تالابی روستا کشاورزی نکنیم. قسمت‌هایی از تالاب در فصول گرم خشک می‌شود در دهه ۴۰ این زمین‌های بین ۶ روستای اطراف تالاب صرفا برای دامداری و حصیربافی تقسیم شد. از دهه ۸۰ روستاییان مراتع را تغییر کاربری دادند. از سال ۱۴۰۱ با بالا رفتن قیمت‌ها، اهالی روستاهای اطراف علاوه بر برنج، خیار هم کاشتند. اما ما اهالی روستای کپرجودکی تصمیم گرفتیم که بگذاریم تالاب برای حیات وحش منطقه باقی بماند. ادعای روستاییان اطراف تالاب این است که فقیرند و به پول خیار و برنج نیاز دارند. در حالی که این زمین‌ها از دهه ۴۰ در اختیار کسانی بوده که دام‌های زیاد داشته‌اند. اهالی کم بضاعت روستاهای اطراف زمینی ندارند که بخواهند بکارند و سود کنند.

لانه‌ای که اهالی کپرجودکی برای لک لک ها با آهن می‌سازند سود سالیانه مثلا کاشت خیار چقدر است که شما از آن گذشتید؟ به هر حال به نظر می رسد چون این تالاب با وجود ارزش‌های زیستی بالا ثبت جهانی نشده وزارت کشاورزی و نیرو با کشت محصولات آب بر مشکلی نداشته باشند.

سال‌ها قبل اهالی روستاها با دامداری و نی‌بری امرار معاش می‌کردند و سالانه ۵ تن بیشتر گندم نمی‌توانستند برداشت کنند. اما از زمان تغییر کاربری اراضی تالابی اوضاع تغییر کرده است. تا آنجا که می دانم یکی از روستاها ۴-۳ میلیارد تومان با گران شدن قیمت خیار درآمد داشته است. ما اهالی روستای کپرجودکی ترجیح می‌دهیم درآمد روستا از گردشگرانی باشد که برای دیدن طبیعت و لک‌لک‌ها به اینجا می‌آیند. دو سال پیش که شروع کردیم به ساختن لانه برای لک‌لکها با کمک چند راهنمای گردشگری از مردم خواستیم به روستا بیایند. فکر می‌کردیم حدود ۱۵۰-۱۰۰ نفر مهمان داشته باشیم. از همسرم خواستم کمی آش و نان بپزد. استقبال خیلی خوب بود. حدود ۵۰۰ نفر آمدند ولی ما آماده نبودیم. به نظر ما اگر سازمان‌های گردشگری، محیطزیست و استانداری حمایت کند. مثلا روستایمان را سنگ‌فرش کنند، وام بدهند روستا را برای حضور گردشگر آماده کنیم تا از طریق گردشگر اشتغالزایی کنیم و جوان‌هایمان از روستا نروند.

کد خبر 847871 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حیوانات - حیات وحش سفر - گردشگری حیوانات - انقراض گونه‌ها سازمان حفاظت محیط زیست محیط زیست ایران

دیگر خبرها

  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • مطالبات مردم روستاهای آبپخش پیگیری می‌شود
  • جاده پُر دست انداز یکی از روستا‌های فومن
  • آیین گاوکشان 
  • تامین آب آشامیدنی روستای کهن دژ
  • آب آشامیدنی روستای کهن دژ در شهرستان کیار تامین شد
  • سفر به روستای گردشگری توآباد از لنز دوربین شهروند خبرنگار
  • لطافت هوای روستای گیامی پس از بارش باران در قالب تصاویر
  • روستای نظرلو در شهرستان شبستر به شهر تبدیل شد