Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-04-28@03:55:13 GMT

درخواست مرد سه زنه از دادگاه خانواده

تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۵۴۷۴۷

رویداد۲۴-مرد میانسال که در سومین ازدواج خود با زن بیوه، سرپرستی بچه‌های افغان او را بر عهده گرفته بود، برای اینکه اسامی آنها را وارد شناسنامه‌اش کند راهی دادگاه خانواده شد. در یکی از روزهای زمستانی که مجتمع قضایی خانواده- مستقر در میدان ونک- بسیار شلوغ به نظر می‌رسید، خانواده‌ای پر جمعیت وارد شعبه 264 دادگاه خانواده شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«نجیب الله» مردی میانسال بود که موهایش ریخته بود. بعد از او هم زنی چاق با صورتی آفتاب سوخته وارد شد. پشت سرآنها هم زنی سالخورده با دو پسر جوان. سپس همگی روی صندلی‌ها مقابل قاضی «غلامحسین گل آور» نشستند.

دقایقی بعد قاضی، پرونده «اثبات نسب» را گشود و به بررسی اوراق پرونده پرداخت. در حالی که به نظر می‌رسید متوجه لهجه شهرستانی مرد میانسال و خانواده‌اش شده، رو به نجیب‌الله گفت: «از کجا آمده اید و چه مشکلی دارید؟»
مرد میانسال از جایش بلند شد و گفت:«16 سال پیش در یکی از شهرهای شرق کشور مشغول کار و زندگی با دو همسرم بودم که خبر دار شدم این زن، شوهرش را از دست داده و با دو پسر خردسالش روزگار سختی را می‌گذراند. اولش قصدم کمک و خیر خواهی بود، اما کم‌کم به او علاقه‌مند شدم و با مشورت بزرگترها از او خواستگاری کردم. خدا را شکر تا امروز مشکلی با هم نداشتیم و همه چیز به خیر و خوشی گذشته جز اینکه پسرهای زنم بزرگ شده‌اند و شناسنامه می‌خواهند. من از شما تقاضا می‌کنم این خواسته را قبول کنید و دستور دهید اسم این دو پسر را در شناسنامه من وارد کنند.»
همان موقع قاضی نگاهی به زن انداخت و گفت: «همسر قبلی شما چه شد و چرا برای بچه‌ها شناسنامه نگرفتید؟»
کبری روی صندلی جا به جا شد و گفت:«آقای قاضی، 12 سالم بود که در یکی از روستاهای تربت جام شوهرم دادند. خواستگارم مردی افغان بود که در ایران کارگری می‌کرد. چند سال بعد در حالی که دو بچه قد و نیم قد داشتم به افغانستان برگشت تا با طالبان بجنگد. اما یک سال گذشت و از او خبری نشد. پرسان پرسان به استانداری رفتم تا اینکه خبردار شدم در جنگ شهید شده است. در آن شرایط با دو بچه شده بودم سربار خانواده ام. از آنجا که شوهرم ایرانی نبود نتوانستیم برای بچه‌ها شناسنامه بگیریم. تا اینکه نجیب‌الله قبول کرد سرپرستی ما را به عهده بگیرد. در این سال‌ها خدا یک دختر هم به ما داده خدا شاهد است نجیب‌الله مرد خیلی خوبی است و بچه‌های مرا مثل بچه‌های دیگر از دو زن قبلی‌اش دوست دارد و برایشان پدری کرده. اما حالا بچه‌ها بزرگ شده‌اند و برای پیدا کردن کار، ازدواج و این حرف‌ها شناسنامه می‌خواهند.»
سپس قاضی رو به دو پسر جوان کرد و از آنها پرسید:«شما مشکلی ندارید که پدرتان این آقا باشد؟»
دو پسر با هم جواب دادند: «نه. ما اصلاً پدرمان را به یاد نداریم. از وقتی خودمان را شناختیم این آقا بالای سرمان بوده. حالا هم خوشحال می‌شویم اسم آقا نجیب‌الله در شناسنامه‌های ما باشد؟»
مادرشان هم گفت: «ما هیچ بدی از این آدم ندیده‌ایم. هر چه بوده خوبی و خوشی بوده و...»
قاضی لبخندی زد و به زن سالخورده‌ای که مادر کبری بود و به حرف‌های بقیه گوش می‌داد، گفت: «مادرجان شما مشکلی نداشتید که دخترتان دو هوو داشته باشد؟»
زن سالخورده در حالی که می‌خندید، جواب داد: «من خودم هم دو تا هوو دارم. در منطقه ما این چیزها عجیب نیست. مرد باید نان حلال دربیاورد که نجیب‌الله هم همین‌طور است.»
ناگهان مرد حرف پیرزن را قطع کرد و گفت: «خدا را شکر زمین‌های اجدادی‌مان هست. همه با هم روی زمین‌ها کار می‌کنیم و این بچه‌ها هم خیلی کمک حال ما بوده‌اند. الان چند ماهی است که کشت و کار نداریم و به تهران آمده‌ام تا کار کنم. در این مدت کبری خانم هم همراهم آمده، حالا که اینجا بودیم گفتیم مشکل شناسنامه‌های بچه‌ها را هم حل کنیم.»
قاضی در حال نوشتن اظهارات آنها بود که یکی از پسرها بلند شد و گفت:«هر چند وقت یک بار ما را می‌گیرند و می‌خواهند به افغانستان برگردانند. اما آقا نجیب‌الله و مادرم می‌آیند و آزادمان می‌کنند. خب ما که در افغانستان کسی را نداریم. اینجا به مدرسه رفته‌ایم و دلمان می‌خواهد همینجا بمانیم و زندگی کنیم...»
در پایان قاضی گل‌آور از همه آنها خواست زیر برگه‌ها را امضا کنند و به خانه برگردند تا مدارک پرونده را بررسی کرده و رأی لازم را طی روزهای آینده صادر کند.

منبع: رویداد24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۵۴۷۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ مشکوک قاضی دادگستری در آمل

به گزراش «تابناک» به نقل از ایرنا، خبری مبنی بر کشف پیکر قاضی شهرستان بابل در شهرستان آمل مازندران داغ شد که گفته شده به قتل رسیده است.

علی عباسی مدیرکل پزشکی قانونی مازندران در همین خصوص اظهار کرد: این موضوع به‌عنوان مرگ مشکوک کالبدگشایی شده است.

وی افزود: بررسی‌های لازم در این زمینه درحال انجام است که درصورت رسیدن به نتیجه اطلاع‌رسانی می‌شود.

مرحوم مهران رحیمی قاضی سابق دادگستری، ۵۲ ساله اهل روستای دونه‌سر بابل، وکیل پایه یک دادگستری استان تهران و بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری دادگاه ولنجک تهران بوده که سال گذشته بازنشسته شده است.

دیگر خبرها

  • زن و خانواده مرز مواجهه جمهوری اسلامی با غرب است
  • درخواست اسرای صهیونیست از نتانیاهو درباره پذیرش توافق آتش بس
  • آیت‌الله اعرافی: فرهنگ‌سازی در تغییر آمار تصادفات مؤثر است
  • مرگ مشکوک قاضی دادگستری در آمل
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین خواری
  • ماجرای کشف جسد بازپرس ویژه مبارزه با زمین‌خواری
  • شناسنامه مهمترین سند کشور است
  • عملیات وعده صادق سپاه هویت و شناسنامه ایران قوی است
  • سه اداره‌کل سمنان در پذیرش درخواست‌های مردمی سفر رییس‌جمهور رکورد زدند
  • تدوین شناسنامه برای باغ‌های شهر قم