Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بسیج نیوز»
2024-05-08@18:36:35 GMT

سند تجزیه طلبی واشنگتن، این‌بار برای سوریه

تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۶۴۸۳۰

سند تجزیه طلبی واشنگتن، این‌بار برای سوریه

به گزارش سرویس بسیج مقاومت مردمی خبرگزاری بسیج  به نقل از المیادین آمریکا در نشست مذاکرات صلح سوریه در وین سندی را به نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه ارائه کرده که در آن سخن از تجزیه سوریه و قرارگرفتن آن تحت قیمومیت بین المللی به میان آمده است. 

خبرگزاری اسپوتنیک با بررسی شواهد، این سند را مخالف قطعنامه‌های بین‌المللی به‌ ویژه قطعنامه 2254 شورای امنیت دانسته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بر همین اساس عنوان شده این سند جزئیاتی از اختیارات رئیس‌ جمهور، دولت، حکومت‌های محلی، دستگاه قضایی، امنیتی و مجلس را شامل می‌شود.

دو نکته بارز در سندی که المیادین آن را رسانه‌ای کرد وجود دارد. نخست عقب نشینی ایالات متحده از پیش شرط اساسی سابق خود، یعنی کناره گیری بشار اسد از قدرت و پس از آن، تجزیه سوریه و به قیمومیت گرفتن آن توسط جامعه بین الملل است.



آمریکا برای اولین بار در مواضعش به صراحت از پیش شرط کناره گیری اسد یا تشکیل دولت موقت و انتقالی سخنی به میان نیاورده است اما بندهایی جهت کاهش یا حذف کامل قدرت رئیس جمهور و تبدیل آن به مقامی صرفا صوری وجود دارد. بر اساس این سند رئیس دولت مجوز انحلال پارلمان را ندارد، همچنین تعیین نخست وزیر و وزیران نیز از عهده رئیس جمهور خارج است.

یکی دیگر از مهمترین اهداف آمریکا در سند جدید، قرار دادن سوریه تحت قیمومیت بین المللی است. پروژه ای که ساکنان قدیمی سوریه هنوز طعم آن را در دهان دارند و جوانانشان خاطرات تلخ قیمومیت فرانسه بر سوریه را از پدرانشان شنیده‌اند.

گفتنی است؛ سال 1920 و پس از شکست نیروهای مردمی سوریه در مقابل ارتش 9000 نفری زرهی فرانسه در جریان جنگ میلسون که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 1400 تن از مردم سوریه شد، فرانسه قیمومیت خود بر سوریه را اعلام کرد. در دنیای سیاست قیمومیت واژه‌ای معادل استعمار است و کشور مستعمره را تحت قیمومیت می‌نامند.

فرانسه بلافاصله پس از تصرف سوریه با هدف تحکیم قدرت خود و جلوگیری از فعالیت‌ جنبش‌های ناسونالیستی، سعی کرد تا با استفاده از تقویت اقلیت‌های مذهبی و تفکیک آنها، به مقابله با ملی گرایان مبارز بپردازد. بر همین اساس طرح تجزیه سوریه واحد را در دستور کار خود قرار داد.

بر همین اساس پاریس، سوریه را بر پایه دین و طایفه به شش بخش مستقل تقسیم کرد. دولت‌های دمشق ،حلب، العلویین ، لبنان بزرگ ،جبل الدروز ،سنجاق اسکندرون نتایج استعمار غربی بودند که سوریه را جهت کنترل ساده‌تر و درگیری در مسائل قومی و قبیله ای به شش قسمت تجزیه کرد.

علی‌رغم اعتراضات مردمی در سوریه، به دلیل برخورد تند و سخت فرانسوی‌ها با معترضان، عملا آتش درخواست‌های مدنی استقلال طلابانه خاموش شد. پس از این جریان، فرانسه کنترل سیستم اقتصادی سوریه را در دست گرفت و تدریس این زبان در مدارس سوریه اجباری شد. امری که دنباله رو سیاست انگلیس در کشورهای تحت استعمارش همچون هند بود. 

اما چند تکه کردن سوریه به هیمن دخالت‌ها محدود نشد. از سال 1925 دولت لبنان از سوریه جدا شد و به عنوان کشور مستقل لبنان شناخته شد. همچنین سال 1939 با توافق ترکیه و فرانسه استان سنجاق اسکندرون از سوریه جدا و به ترکیه واگذار شد. علت این واگذاری ادعای آتاتورک مبنی بر ساکن بودن عده‌ای ترک زبان گریخته از ظلم‌های دولت وی در این منطقه بود. کردها و ارامنه‌ای که همواره مورد غضب آتاتورک بودند از چندین دهه پیش به عنوان آوارگان ترکیه‌ای در این منطقه سکونت داشتند.

سرانجام در ماه مه 1945 با فشارهای استقلال طلبان سوری و مردم سوریه، فرانسه مجبور به عقب نشینی و خروج نیروهایش از سوریه شد. آخرین لشگر نیروهای نظامی فرانسه در 17 آوریل 1945 از سوریه خارج شدند و نهایتا این روز به عنوان روز ملی استقلال در تقویم سوریه ثبت شد.

هم اکنون با مطالعه سند ارائه شده در وین توسط آمریکا می‌توان دریافت ایالات متحده در نظر دارد سیاست چند دهه پیش فرانسه در قبال سوریه را دوباره احیا کند تا بتواند در عین تداوم حضورش در منطقه، منافع تل آویو از حذف یک دولت قدرتمند در مرزهایش را برآورده سازد.

جعفر قنادباشی کارشناس مسائل منطقه در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجیگروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با بیان اینکه هدف آمریکا از ارائه این سند تلاش برای یافتن راهکاری در مذاکرات اخیر وین است، گفت: با توجه شرایط حاکم بر این مذاکرات و نشست سوچی، آمریکا هیچ برگ برنده‌ای برای ارائه در وین ندارد و در تلاش است تا با تاثیرگذاری بر این مذاکرات مسیر آن را به نفع خود تغییر دهد.



قناد باشی افزود: در درون جامعه سوریه هیچ گروهی حامی آمریکا نیست. گروهک‌های تروریستی نزدیک به کاخ سفید نیز پایگاه مردمی ندارند و با توجه به همین موضوع می‌توان نتیجه گرفت هیچ بخشی از خاک سوریه تحت کنترل ایالات متحده و حامیانش نیست.

کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: کاخ سفید با انتشار این سند در نشست وین سعی در ارائه یک راهکار به عنوان مبنای پیشبرد مذاکرات در جهت منافع خودش است.

قناد باشی در تشریح علت مطرح نکردن نام اسد از ابتدای مذاکرات گفت: هدف از مطرح نکردن نام بشار اسد و سخن نگفتن از حذف وی، جلوگیری از توقف این طرح در ابتدای آغاز مذاکرات است چرا که تمامی راهکارهای قبلی که با پیش شرط حذف اسد بود به بن بست خورده است.

وی خاطر نشان کرد: آمریکا در تلاش است تا با یک شعار به ظاهر خوب، هدفی شوم را دنبال کند اما نکته مهم اینجاست که محور غربی-عربی با پررنگ کردن گسل‌های اختلاف و قومی گری، تسلیح مخالفان و غیره آرامش و امنیت سوریه را بر هم زدند و اکنون به دنبال جداسازی قومیت‌ها و چند تکه کردن سوریه برای رسیدن به اهدافشان هستند.

قناد باشی اظهار کرد: با ارائه این طرح از سوی آمریکا مطالبه جدی بین قومیت‌ها و گروه‌های سوری مطرح خواهد شد که حتی در صورت مستقر شدن دولت واحد، همگی خواستار سهمی از قدرت در دولت سوریه باشند که نتیجه این سهم خواهی‌ها تضعیف دولت سوریه خواهد بود.

کارشناس مسائل منطقه ضمن معرفی رژیم صهیونیستی به عنوان همسایه‌ای که از تضعیف دولت قدرتمند در سوریه منتفع خواهد شد، اظهار کرد: تل‌آویو با کاهش قدرت و تقسیم سوریه به مناطق کوچک‌ تر، قدرتمندترین مخالف خود در مرزهایش را درگیر مسائل داخلی خواهد دید.

وی با اشاره به بدبینی مردم سوریه نسبت به آمریکا و همپیمانانش گفت: مردم این کشور چندین سال است به علت زیاده خواهی محورغربی-عربی کشته می‌شوند بنابراین هر گونه پیشنهادی از جانب آمریکا برای مردم سوریه به عنوان مداخله در امور داخلی سوریه تلقی و از اقبال عمومی برخوردار نخواهد شد.

در پایان با نگاهی به اهداف آمریکا در غرب آسیا که یکی از مهمترین آنها، تقسیم کشورها جهت تسلط آسان‌تر بر این منطقه است، می‌توان به این نتیجه رسید که ایالات متحده در تلاش است تا دومینوی تجزیه کشورها را از سوریه آغاز کند و پس از آن به کل منطقه تسری دهد. دومینویی که اقوام و مذاهب مهره‌های آن و ارگان‌های بین المللی همچون سازمان ملل ابزار شروع ریختن این دومینو خطرناک را تشکیل می‌دهند اما هوشیاری مردم سوریه از تلخی استعماری که هنوز به طور کامل از کام آنها پاک نشده است می‌تواند تمامی مهره‌های آمریکا را بر هم زند و خودشان را به بازیگر یک بازی جدید تبدیل کنند.

گفتنی است؛ ایالات متحده پس از حمله به عراق در سال 2003 میلادی و اشغال این کشور قصد داشت تا طرح خاورمیانه بزرگ را با هدف تجزیه کشور عراق اجرایی کند اما با شکل گیری و تقویت محور مقاومت در منطقه، این طرح راه به جایی نبرد و عراق از شر سلطه طلبی ایالات متحده در امان ماند.

انتهای پیام/

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۶۴۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گزینه‌های آمریکا در برابر بلندپروازی‌های اتمی عربستان

عربستان سعودی هنوز زیرساخت هسته‌ای قابل‌ توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هسته‌ای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشک‌های بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در  7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دهه‌ها روابط سرد، هزینه‌ای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت می‌کرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمین‌های امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکره‌کنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هسته‌ای غیرنظامی بودند.

با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودی‌ها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقه‌مند به گفت‌وگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.

از آنجایی‌ که ایالات متحده به‌ چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، می‌اندیشد، موضوع برنامه هسته‌ای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواسته‌های ریاض برای همکاری هسته‌ای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که می‌تواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.

اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هسته‌ای قابل‌ توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هسته‌ای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشک‌های بالستیک با کمک چین است.

اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هسته‌ای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه‌ به تهدیدهایی که در منطقه حس می‌کند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامه‌های هسته‌ای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خط‌مشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودی‌ها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.

اما اگر آمریکا از برنامه غنی‌سازی هسته‌ای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض می‌تواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هسته‌ای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاه‌طلبی‌های هسته‌ای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سخت‌گیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هسته‌ای از سوی سعودی‌ها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای پافشاری کند.

نمونه‌های گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هسته‌ای غیرنظامی کشورها می‌تواند راهی برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوری‌های با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیت‌های غنی‌سازی، می‌تواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهان‌کاری، قابلیت‌های هسته‌ای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هسته‌ای نهفته می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای چانه‌زنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.

تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی می‌تواند عربستان سعودی را به‌ دستیابی به تسلیحات هسته‌ای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً می‌تواند رقابت‌های منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر می‌رسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هسته‌ای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.

واشنگتن می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هسته‌ای دست ‌یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی می‌ماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانت‌های امنیتی قاطعانه‌ای مانند تعهد به‌ قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هسته‌ای خود می‌دهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفت‌وگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. به‌ویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری وجود دارد.

فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا می‌تواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هسته‌ای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هسته‌ای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم می‌کند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامه‌ها معمولاً یک کشور را ملزم می‌کند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنی‌سازی را محدود کند و سوخت هسته‌ای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنی‌سازی است.

با این‌حال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنی‌سازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هسته‌ای، به‌جای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنی‌سازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هسته‌ای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبین‌رفتن شفافیت در مورد فعالیت‌ها و تأسیسات هسته‌ای این کشور و ازدست‌رفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.

بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن می‌تواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه می‌دهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هسته‌ای خود و کاهش وابستگی آن به تأمین‌کنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان می‌تواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، می‌تواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنی‌سازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموش‌کردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشم‌انداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای عربستان را کاهش می‌دهد، اما آنها را از بین نمی‌برد.

ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هسته‌ای، تلاش کند. واشنگتن نمی‌تواند تأخیر را تحمل کند.

به‌عنوان جایگزینی برای غنی‌سازی عربستان، واشنگتن می‌تواند عرضه مطمئن اورانیوم غنی‌شده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنی‌سازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانی‌مدت غنی‌سازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنی‌سازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده به‌جای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسم‌های خاموش‌کردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.

واشنگتن می‌تواند ممنوعیت غنی‌سازی را به‌عنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این می‌تواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزام‌آور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت می‌کند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.

این رویکرد به ریاض اجازه می‌دهد تا حق فنی غنی‌سازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت می‌کند که از آن استفاده نکند. با توجه‌ به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاه‌طلبی‌های هسته‌ای آن خواهد بود.

سیاست‌گذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیت‌های فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامه‌های هسته‌ای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بین‌المللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانع‌کننده بدهد، خطر ازدست‌دادن هرگونه نفوذ بر توانایی‌های هسته‌ای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سران کشورهای بزرگ به تل‌آویو رفتند تا علیه اسلام اعلام جنگ کنند
  • متفاوت ترین حمایت دانشجویان آمریکایی از فلسطین | ویدئو
  • واشنگتن: ارسال تسلیحات و مهمات آمریکایی به اسرائیل متوقف شد
  • آمریکا در بحرانی‌ترین دوره‌ تاریخ خود قرار دارد
  • واکنش نوری قزلجه به احتمال بازگشت طرح صیانت به صحن مجلس /کسی با تمامیت خواهی و زیاده‌طلبی نمی‌تواند در این دوره رییس مجلس شود
  • گزینه‌های آمریکا در برابر بلندپروازی‌های اتمی عربستان
  • سوریه:آمریکا صلاحیت اظهار نظر درباره حقوق بشر را ندارد
  • هشدار روسیه به آمریکا درباره استقرار موشک در منطقه آسیا-اقیانوسیه
  • آتش‌بس یا تقسیم کار واشنگتن و تل‌آویو برای ادامه جنایت‌گری؟
  • سرکوب دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین با لابی رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد