داوود فیرحی: 11 گسلی که کانون ناآرامی ها می شوند
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۶۹۳۱۴
رویداد۲۴-جامعه ایران با مجموعه ای از گسل های اجتماعی مواجه است که خود می تواند منشا بسیاری از ناآرامی های اجتماعی باشدگروه اندیشه:
دکتر داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، اخیرا در شبکه اجتماعی خود یادداشتی را تحت عنوان «تاملات خودمانی» منتشر کرده که در ادامه گزیده ای از آن را می خوانید:
جامعه ما نیز همانند زمین زیر پایمان، پر از گسل ها و شکاف های اجتماعی است؛ برخی از این شکاف ها تاریخی- جغرافیایی است؛ برخی قدیم و برخی جدید؛ برخی فعال و برخی نیز غیر فعالاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- گسل ملی- مذهبی که شکاف ملت- امت، ایرانیت و اسلامیت نیز خوانده می شود. این گسل که از قبل از مشروطه تا کنون برجسته شده، از جمله گسل های قابل توجه در آینده نزدیک خواهد بود.
2- گسل زبانی – قومیتی؛ که البته جز موارد اندک تاریخی، وضعیت فعالی در ایران نداشته است. با این حال کشور چند زبانی مثل ایران هرگز نمی تواند نسبت به چنین گسل هایی غفلت نماید.
3- گسل مذهبی- مذهبی؛ شکاف تشیع و تسنن، شاید مهم ترین گسل اعتقادی درون دینی است که معمولاً نه تنها انسجام داخلی، بلکه سیاست خارجی ما را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
4- گسل مرکز- پیرامون؛ فقر و غنا، و نابرابری های شمال و جنوب، دارا و ندار و فساد ناشی از این نوع بی عدالتی-ها، از جمله گرفتاری های مهم جامعه ایران است و به تدریج نیز به مرحله بحران رسیده است.
5- شکاف ایدئولوژیک؛ شهروند درجه یک و دو؛ انقلابی و غیر انقلابی، خودی و غیر خودی،... از جمله مرزبندی های سنگینی است که فضای اجتماعی ما را تحت تأثیر دارد.
6- شکاف بومی – جهانی؛ ایده خاص بودگی، دگر ستیزی، بومی گرایی و انزوا گزینی، در عین تلاش برای زیستن با نهادها و جهان جهانی شده، نیز از جمله گسل های 60-70 ساله جامعه ایران است.
7-گسل دولت- جامعه؛ عقب افتادگی نهاد دولت و نظام حکمرانی نسبت به تحولات اجتماعی چهل ساله، از جمله مهم ترین گسل های فعال جامعه امروز است.
8-گسل جنسیتی؛ مردانه بودن حوزه سیاست و اجتماع و اقتصاد از یک سوی و گسترش توانمندی های علمی، اجتماعی و رسانه ای بانوان، شکاف جنسیتی را به مسئله ای جدی در جامعه ما بدل نموده است.
9-گسل نسلی؛ پدیده رهبران پیر و شهروندان جوان، از جمله مهم ترین مسائل در جوامع پسا انقلابی است. پدیده ای که به "تله بنیانگذار" معروف است؛ تله بنیانگذار ناظر به وضعیتی است که بین بنیانگذاران و مقتضیات یک نظم جدید به تدریج فاصله می افتد؛ رهبران قدیم که نسبت به تحولات و آینده جامعه اعتماد ندارند، میل به کنترل نظام سیاسی دارند و بر عکس نظم سیاسی برای حفظ و تداوم خود میل به انطباق با شرایط جدید دارد؛ این شرایط معمولا به قفل شدگی و ناکارآمدی دولت های برآمده از انقلاب ها ختم شده، رهبران انقلاب را در تقابل با نسل جدید شهروندان که فرزندان همان انقلابند قرار می دهد.
10- گسل جمهوری- اسلامی؛ یا گسل دولت انتصابی-دولت انتخابی، یکی از تازه ترین و در عین حال مهم ترین گسل های حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی است که پیامدهای سیاستی و اجرایی گسترده ای دارد. معمولا چنین گسلی را بیماری «دو سر شدن دولت» می نامند. رویدادی که بی سابقه نیست و در برخی کشورهای مهم دنیا هم زمانی بروز کرده است؛ دوسر شدن به معنای نهادینگی دو دولت درون یک نظام سیاسی است و نتیجه عملی آن بدکارکردی یا اختلال در نظام های سیاسی این گونه است.
11- گسل آرمان- واقعیت؛ نظام های انقلابی، به دلایلی، آرمان ها را تا منتهی الیه ممکن توسعه می دهند و به همین دلیل انتظارات فراوانی تولید می کنند. اما دولت پسا- انقلاب، که اغلب «وضعیت استثنایی» دارد، به دلایل بسیار، توان تحمل و تأمین این آرمان ها را ندارد. گسل آرمان- واقع محصول این وضعیت است.
این شکاف ها کانون های بالقوه یا بالفعل ناآرامی های اجتماعی در جامعه ما هستند. نسبتی از نوع همبستگی یا حتی علت و معلولی بین اغلب این گسل ها دیده می شود و این امکان وجود دارد که فعال شدن یکی؛ خواه گسل کوچک یا بزرگ، دیگر شکاف های مهم تر را تحریک و فعال نماید.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۶۹۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه بر سر طبقه متوسط آمد؟
تغییرات اقتصادی دهه ۹۰ نشان میدهد ماهیت طبقات اجتماعی دستخوش تغییر شده است و طبقه متوسط که طبقهای پویا و جریانساز بوده، ریزش عمیقی پیدا کرده و روز به روز در حال کوچکتر شدن است.
به گزارش آرمان امروز، مسعود نیلی، اقتصاددان در نشست «سیاستگذاری مبتنی بر شواهد» با موضوع «افول طبقه متوسط» نشست که دی ماه ۱۴۰۲ از سوی مرکز تحلیل داده شریف برگزار شد در ارایهای با موضوع «شواهدی از ویژگیها و تحولات گروههای درآمدی در ایران» به اتفاقات رفاهی در جامعه از نیمه دهه ۷۰ به بعد پرداخته است.
این اقتصاددان، معتقد است: مبتنی بر دادهها، در دهه ۹۰، هم مقدار مطلق درآمد کاهش قابل توجهی پیدا کرده و هم شاخصهای توزیع درآمد افت داشته است. نیلی در این نشست، جزییات دادههای رفاهی از نیمه دهه ۷۰ تاکنون را تشریح کرد و گفت: تحولات طبقه متوسط در اقتصاد ایران نشان میدهد در دهه ۹۰ اتفاقات مهمی به لحاظ رفاهی در جامعه رخ داده است که هم مقدار مطلق درآمدی کاهش قابل توجهی پیدا کرده و هم شاخصهای توزیع درآمد افت داشته است و اینکه توزیع درآمد به سمت نامطلوب شدن در حرکت است.
این اقتصاددان با اشاره به جزییات این تحولات ادامه داد: قشر کمدرآمد، متوسط و پر درآمد در این سالها تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار گرفتهاند، اما اینکه چرا قشر متوسط مهم است باید گفت این قشر به لحاظ تعداد از نظر اقتصادی مورد توجه هستند و از منظر اجتماعی نیز افرادی که در حوزه جامعهشناسی فعال هستند به این طبقه توجه خاصی دارند. طبقه متوسط از منظر علوم سیاسی هم مهم است چرا که تغییرات این قشر از جامعه پیامدهایی به دنبال دارد که باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
۹۳ درصد خانوارها یارانه میگیرندبر اساس دادههای پایگاه اطلاعات رفاهی ایرانیان در فروردین ماه سال گذشته، ۹۳ درصد خانوارهای ایرانی، یارانهبگیر بودند که از این میزان، ۳۵ درصد فقیر، ۵۷ درصد جزو طبقه متوسط و ۸ درصد از طبقه برخوردار و ثروتمند محسوب میشدند. اگرچه درصد اعداد فقیر در قیاس با طبقه متوسط و برخوردار عددی قابل مکث است و از شکاف طبقاتی در کشور حکایت میکند که نیازمند پژوهش جداگانهای است، اما در این مجال سخن از فروریزش طبقه متوسط است.
طبقه متوسط، یک طبقه اجتماعی است و شامل افراد بسیاری در مشاغل مختلف میشود که نسبت بیشتری از کل جمعیت شاغل را تشکیل میدهد و زندگی این طبقه بیشتر مشابه به طبقه بالاست. طبق آمارهای یاد شده، کشور تا سالهای اخیر از یک تعادل نسبی و نسبتا مطلوب بهرهمند بوده است، زیرا طبقه متوسط بیشترین درصد جمعیتی را به خود اختصاص داده بود، اما در حال حاضر با فشارهای اقتصادی و تورم ۷۰ درصدی طبقه متوسط با سرعت و شیب تندی به سمت فقیر شدن پیش میرود.
از دست رفتن طبقه متوسط که اکثریت کشور را تشکیل میدهند، زنگ خطر بزرگی برای یک کشور محسوب میشود که متاسفانه جامعه ما با چنین معضلی مواجه شده است. طبقه متوسط در واقع توازن قدرت اقتصادی و اجتماعی در جامعه را رقم میزند، وقتی این طبقه از بین میرود، خلئی در نبود آن ایجاد میشود که منجر به ضربات اجتماعی و فرهنگی شده و باعث بروز مشکلات فراوانی خواهد شد. پیدایش مشاغل کاذب، کاهش سطح عمومی سلامت، کاهش انگیزه برای تحصیل، افزایش جرم و بزهکاری، کاهش اعتماد به حکومت و از دست رفتن حمایت مردم از حکومت که به عنوان بزرگترین سرمایه داخلی کشور محسوب میشود و از پیامدهای زیانبار سقوط طبقه متوسط است.
نقش مستقیم طبقه متوسط در توسعه اقتصادینیلی همچنین در این نشست تصریح کرده: افرادی که نیروی کار به شمار میروند معمولا بخش کم درآمد جامعه را تشکیل میدهند و بخش دیگری از جامعه که با سرمایهشان زندگی میکنند و از پسانداز منابع مالی خود در جهت توسعه اقتصادی حرکت میکنند بخش پردرآمد را تشکیل میدهند و در این میان یک گروهی نیز جای میگیرند که عمدتا بر اساس تخصص و سرمایه انسانیشان فعالیت میکنند و درآمدی هم کسب میکنند که طبقه متوسط را تشکیل میدهند که برای رشد اقتصادی هر سه این گروهها باید در کنار هم قرار بگیرند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: هر چه جوامع به سمت توسعه بیشتری حرکت کند نقش طبقه متوسط هم پررنگتر میشود چرا که عامل پیش برنده تکنولوژی است و بخش قابل توجه تکنولوژی هم مربوط به حوزههای کارآفرینی و حوزههایی است که به تخصص وابسته است.
نیلی تصریح کرد: بنابراین از منظر عرضه در اقتصاد هر چه زمان میگذرد قشر متوسط مهمتر میشود و از منظر تقاضا هم انباشت این تقاضا بر قشر متوسط مهم است، چرا که تقاضای قشر کمدرآمد ناچیز است و تقاضای پر درآمدها هم معمولا معطوف به سلایق خاصی است و جایی که صرفه مقیاس در اقتصاد از سمت تقاضا میتواند برطرف شود عمدتا در توده وسیع قشر متوسط است که هر چه بزرگتر میشود ثبات بیشتری هم در تقاضا ایجاد میکند که بعد سرمایهگذاریهای مبتنی بر تقاضا شکل میگیرد و توسعه مییابد.
معضلات اجتماعی همیشه در نتیجه مشکلات اقتصادی افزایش پیدا میکنند و باید به این واقعیت تلخ اذعان کنیم که این روزها در نتیجه از بین رفتن طبقه متوسط جامعه، معضلات اجتماعی در جامعه ما پررنگتر از همیشه شده است! مقابله با فقر و افزایش رفاه اقتصادی و اجتماعی از مهمترین اهداف دولت پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعریف شد که امروز با بررسی وضعیت شاخصهای ضریب جینی و تورم متوجه میشویم که این اهداف کمرنگ و کمرنگتر شده و به نتایج مطلوبی ختم نشده است!