طرح سوال از نویسنده زن به مرامنامهای یک صفحهای تبدیل شده/ زن را به یک مسئله در ادبیات تبدیل کردهاند
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۸۸۱۳۵۶
شیوا ارسطویی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی نوع به تصویر کشیدن و نمایش زن در داستان و رمان ایرانی و اینکه آیا تصویر زن در ادبیات ما محدود به نقش زن – مادر باقی مانده یا همگام با تحولات و تغییرات اجتماعی و حوزه زنان شاهد نمایش زنهایی فاصله گرفته از کلیشهها در ادبیات نیز هستیم، گفت: زن بودن یا زن نبودن، مسئله نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نویسنده سپس با نگاهی منتقدانه نسبت به نوع پرداخت رسانه به مسئله زن و زن در ادبیات بیان کرد: نسل به نسل، جایشان را میدهند به هم ولی سوالهاشان از نویسندهٔ زن عوض نمیشود. سالهاست که طرحِ هر سوال از نویسندهٔ زن تبدیل شده به یک مرامنامهٔ یک صفحهای و در انتها یک سوال بیرمق و تکراری دیگر. به همین ترتیب هر بار مواجه میشوی با یک مرام نامهٔ مفصلِ چند صفحهای دربارهٔ زن در ادبیاتِ داستانی که منتهی میشود به سوالهایی به همان بیرمقی که افتاده به همان تکرر. در انتهای هر مرام نامهای که به عنوان یک سوال میگذارند جلوت، یک جملهٔ سوالی هست مبنی بر تغییر نگاه به مسئلهٔ زن. بیآنکه متوجه باشند که خودشان در طرح مرام نامههاشان به عنوان سوال از منظر خودشان جواب را نیز گفتهاند. خودشان پیشاپیش زن را تبدیل کردهاند به یک مسئله در ادبیات و حالا از تو یا تایید میخواهند یا تکذیب.
او ادامه داد: سی سال که این مرام نامهها را به جای مصاحبه گذاشته باشند جلویت؛ دیگر میفهمی که تهیهٔ گزارش دربارهٔ ادبیات در این دیار حرفهای نمیشود. مصاحبهکنندهای که پشت سر هم به جای طرح سوال، جوابهای از پیش تعیین شده بگذارد مقابلِ مصاحبه شونده، حرفهای نیست چون نگاهش جستجوگر نیست. پیش از آنکه جامعه زن را ابزار کرده باشد، روزنامهنگار او را ابزار میکند برای تایید جوابهای آمادهای که در ذهنش دارد. چشم بازمیکنی و میبینی پیر شدهای و هنوز کسی چیزی از قصههایی که نوشتهای، نپرسیده. چشم بازمیکنی و میبینی از نوشتن پیر شدهای ولی رسانهها بهجای آنکه نوشتههایت را نشانه بگیرند و نشان بدهند به خوانندههایت، زن بودنت را به آنها نشان میدهند. پیر میشوی و میبینی جوانیات را در این بازی باختهای اگر نشسته باشی و بهجای قصه نوشتن ابزاری شده باشی برای تایید یا تکذیبِ عریضههای طولانیای که رسانهها برایت تهیه کردهاند.
این نویسنده همچنین در پاسخ به سوالاتی درباره میزان بروز نقشهای زن – زن، زن – مادر و زن – مرد در داستان و رمان ایرانی و اینکه آیا زن نویسنده ایرانی توانسته از کلیشههای زن - زن و زن – مادر در آثارش فاصله بگیرد و حتی شخصیتی فارغ از نگاههای جنیستی یعنی شخصیتی به مثابه یک انسان و نه صرفا زن یا مرد خلق کند، نیز یادآور شد: در انتهای یک مقالهٔ طولانی در بارهٔ نقش «زن_مادر»، از تو میپرسند چقدر درگیرِ این کلیشه هستی. کلیشهای که خودشان آن را در طول آن مقالهٔ طولانی به مثابهٔ سوال، ساختهاند و گذاشتهاند جلویت. سوال دوم یک مقالهٔ پر و پیمان دیگر است دربارهٔ بروز پدیدهٔ «زن_مرد» از نگاه تازه و مدرن به زن. در انتهای جوابی که خودش در طول گزارشِ طولانیاش داده از تو میپرسد- واقعا مرز به تصویر کشیدن یک زن واقعی و باورپذیر امروزی در داستانها و رمانها کجاست؟ - مثل اینکه با به کار بردن قیدِ –واقعا- بخواهد خودش را از طرحِ یک سوال واقعی خلاص بکند.
او افزود: به همین ترتیب در انتهای سه گزارش طولانی دیگر به مثابهٔ سوال، از تو میپرسد تحولی که همراه با تلاطماتِ صد سال گذشته در عرصهٔ زندگی زنان رخ داده چه بوده و چه هست. انگار نه انگار که تو و زنهای نویسندهٔ دیگر سی سال از آن صد سالی را که ایشان در مطلب طولانیشان به مثابهٔ سوال به آن اشاره کرده، با عملِ نوشتن پرکردهاید و نگذاشتهاید این عرصه آن قدرها هم خالی بماند. در پی دو گزارش طولانی دیگر به مثابهٔ دو سوال دیگر، از تو میخواهد برای تحققِ قوانین حمایت از زنان کاری کرده باشی یا بازار آشفتهٔ کتاب و کتاب خوانی را به اقبالی رسانده باشی.
ارسطویی در پایان تاکید کرد: زن بودن یا زن نبودن، مسئله نیست. نویسنده بودن یا نویسنده نبودن، مسئله این هم نیست. رسانهٔ واقعی داشتن یا رسانهٔ واقعی نداشتن، شاید مسئله این باشد. هر چه باشد مسئلهٔ مهمتر شبهای سفیدی است که به قول امیل چوران، فیلسوف رومانیایی، به بیخوابی گذشت و به خلقِ آن همه قصه. آن شبهای سفید، آن شبهای بیخوابی. مسئله باید همین باشد. «زن – راوی» بودن. آن نوستالژیِ رنج.
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۸۸۱۳۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتگو با نویسنده و بازیگر نمایشهای طنز رادیو
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، اجرای نمایشهای طنز یکی از بخشهای مراسم آغازین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک بود.
آقای حمید پارسا، نویسنده و بازیگر رادیو با حضور در استودیوی شبکه خبر گفت: من و آقای عضد در اسفند ماه سال گذشته نمایش کوتاهی را به مناسبت سالگرد تاسیس رادیو جوان اجرا کردیم که با استقبال ویژه مخاطبان و مسئولانی که در آن مراسم حضور داشتند؛ مواجه شد که در افتتاحیه سومین جشنواره ملی مستند رادیویی پژواک از ما درخواست کردند که دوباره آن نمایش را اجرا کنیم، با توجه به مهمانهای آن مراسم مدل کار و شوخیها را تغییر دادیم و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کار را تغییر دادیم که مجدد در آن مراسم با استقبال مدیران و مخاطبان روبرو شد.
وی ادامه داد: نوشتن بسیار سختتر از اجرا کردن است، چوت پایه اولیه کار با نویسنده است و اگر کار خوب از کار در نیاید، نویسنده را مقصرمی دانند و مثلا نمیگویند بازیگرها به درستی کار نکردند ویا کارگردان خوب کارگردانی نکرده و همه آن را به متن تعمیم میدهند، متن اگر خوب باشد کار خوب پیش میرود (نویسندگی عرق ریزان مغز است) و نویسنده همیشه نمیتواند بلافاصله بنویسد و به این شکل نیست که بتوان در لحظه نوشت و همین طور باید بگویم که نوشتن طنز هم به مراتب سختتر است، چون در طنز باید نویسنده کاری کند که مخاطبان بخندند.
پارسا افزود: بازیگری طنز هم سخت است، من سعی میکنم که تیپ نگیرم، چون من خودم را بازی میکنم و همین طور بازیگری طنز هم سختتر است از بازی جدی، چون در طنز باز شما باید بتوانید لبخند و خنده را بر لبان مخاطبان بیاورید، یک نکته دیگری که باید بگویم این است که من فقط متنی که خودم نوشته باشم اجرا میکنم، چون کار باید از جنس ما باشد و از شوخیهای خودمان فقط استفاده کنیم و همین طور بهتر است که بازیگر خودش نویسنده باشد یا شم نویسندگی داشته باشد.
وی ادامه داد: من و آقای امیر عضد خیلی سال است که با هم کار میکنیم و در برنامههای مختلف رادیویی با هم کار کردیم، تهیه کنندهها متوجه شدند که ما میتوانیم به عنوان یک زوج کارهای طنز انجام دهیم و الان چند سالی است که با هم کار میکنیم و یک تیم هستیم.
این نویسنده و بازیگر طنز رادیو در خصوص طنز و هجو گفت: هجو هم نیاز است، ولی متنی از حالت هجو در میآید که هدفی پشت آن باشد و یک تلنگری به جایی بزند، کلا طنز شکلی از شوخ طبعی است و یک مفهومی در درون خودش دارد و کار طنز نویس اصلاح نیست بلکه قصدش اصلاح است.
وی ادامه داد: من برای نوشتن بسیار مطالعه میکنم و علاوه بر کتاب روزنامه هم خیلی مطالعه میکنم و از دل آنها سوژه در میآورم و باید بگویم که روزنامه خیلی بیشتر از کتاب به کار ما کمک میکند.
پارسا در پایان گفت: دوران رادیو نگذشته و تازه شروع شده، رادیو همچنان رسانه گرم است و مردم اغلب صبحها که به سر کار میروند و بعد ازظهرها که از سر کار برمی گردند، اغلب به رادیو گوش میدهند و برنامههای رادیو همچنان طرفداران خودش را دارد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی