Web Analytics Made Easy - Statcounter

تهران- ایرنا- سخنگوی وزارت خارجه اظهارات رئیس سازمان سیا را اظهاراتی نابجا و ناموجه و نمونه آشکار سیاست های مداخله جویانه و نامشروع ایالات متحده آمریکا ارزیابی و بیان داشت: تکرار این گونه سخنان سخیف صرفا به منظور ایجاد تفرقه میان کشورها و ملت های مسلمان منطقه و نشانگر استمرار زیاده خواهی های آن کشور تلقی می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش بامداد چهارشنبه ایرنا، بهرام قاسمی با محکوم کردن ادعاهای رئیس سازمان سیا پیرامون سیاست های منطقه ای ایران گفت: همسایگان همواره اولویت نخست در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهند بود و ایران بر اساس اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی تمامی همسایگان خود احترام گذاشته و با تکیه بر این اصل اساسی که امنیت همسایگان، امنیت منطقه و امنیت ماست، برای همکاری بیشتر، درک متقابل، تعمیق روابط و همزیستی مسالمت آمیز و تامین امنیت دسته جمعی تمامی کشورهای همسایه و پیرامونی خود آمادگی خود را اعلام و در این مسیر گام های بلندی برداشته و برای تحقق آن تلاش و ایده های سازنده ای را مطرح کرده است.
سخنگوی وزارت خارجه اظهارات رئیس سازمان سیا را اظهاراتی نابجا و ناموجه و نمونه آشکار سیاست های مداخله جویانه و نامشروع ایالات متحده آمریکا ارزیابی و بیان داشت: تکرار این گونه سخنان سخیف صرفا به منظور ایجاد تفرقه میان کشورها و ملت های مسلمان منطقه و نشانگر استمرار زیاده خواهی های آن کشور تلقی می شود.
وی افزود: برخلاف آنچه این مقام آمریکایی قصد القاء آن را دارد، این حضورِ مداخله گرایانه و بی ثبات کننده آمریکا در منطقه و پیرامون مرزهای ایران است که نه تنها منافع تمامی کشورهای منطقه را تهدید می کند، بلکه مانعی جدی بر سر راه نزدیک شدن این کشورها به یکدیگر و پایان دادن به برخی اختلافات و بحران های موجود از طریق گفت وگو و دیپلماسی است. بی شک آمریکا کماکان متهم اصلی در ایجاد بی ثباتی و رشد افراط گرایی و افزایش خصومت و خشونت و رشد تروریسم در این منطقه و تمام جهان خواهد بود.
سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به فرارسیدن دهه مبارک فجر، آن را نماد مخالفت ملت بزرگ ایران با سیاست ها و دخالت های چندین دهه ای آمریکا در امور داخلی کشورمان دانست و گفت: مردم ایران و تمامی ملت های منطقه، آمریکا را کشوری متجاوز می دانند که حضورش در منطقه و حمایت پیدا و پنهانش از گروه های تروریستی و اشغالگران و متجاوزین مستبد، ارمغانی جز جنگ، بی ثباتی و ناامنی برای آنها نداشته است.
شبد**1953**1379 **تنظیم کننده: مرتضی شحنه** انتشار دهنده: هادی افتخاری

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۲۱۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه‌ آزادی‌خواهی برای دیگران

به گزارش خبرگزاری مهر، در پی خیزش دانشجویان بیدار دانشگاه‌های آمریکا و اروپا علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب، با صدور بیانیه‌ای همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میدان‌دادن به مطالبات دانشجویی دعوت کرد.

متن بیانیه مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب به شرح ذیل است:

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

از جمله پایه‌های نظریِ مدرنیته‌ی غربی را لیبرالیسم یا آزادی‌خواهی می‌دانند. غرب جدید و معاصر به‌شکلی غریب به این میراث عصر روشنگری می‌بالد. امروزه، به‌ویژه، آمریکایی‌ها از لیبرالیسم، در حدّ و سطح یک دینِ مدرن، دم می‌زنند تا جایی که زمانی جمعی از فیلسوفان و اندیشمندان نامدار آمریکایی، مجوز هر نوع برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان لیبرالیسم آمریکایی را صادر کردند!

ازجمله، اصول و مضامین پربسامدِ لیبرالیسم در دنیای غرب، آزادی بیان و آزادی اندیشه است. دهه‌های متمادی است که دنیای غرب، بلوک شرق و جهان سوم را به خاطر نقض لیبرالیسم، محکوم می‌کند، تحت فشار قرار می‌دهد و هرگاه مجالی یافته، لشکرکشی نیز کرده است.

زمانی فوکویاما تقدیر بشر و نسخه‌ی پایانی و اجتناب‌ناپذیر جهان و تاریخ را وجه سیاست لیبرالیسم، یعنی لیبرال‌دموکراسی دانسته بود. او گرچه بعدها تردیدهایی را در این زمینه، ابراز کرد، اما همچنان آمریکایی‌ها تفوق و مزیت خود در دنیای امروز را در فرهنگ لیبرال می‌دانند، همچنان‌که به تفاوت و تفوق نسخه‌ی آمریکاییِ لیبرالیسم باور دارند و می‌بالند. در یک سخن، لیبرالیسم هم مشروعیت‌بخشِ فرهنگ و نظام سیاسی آمریکاست، هم مجوزی برای مقابله‌ی آمریکایی‌ها با دیگر نظام‌های سیاسی در دنیا.

در اینجا درپی تحلیل و نقد لیبرالیسم یا نگاهی آسیب‌شناسانه یا آینده‌پژوهانه به لیبرالیسم نیستیم. آنچه دهه‌هاست که ناظران و اندیشه‌وران را در ایالات متحده و در خارج از آن، به خود مشغول کرده، و به کاوش و پایش، سوق داده است، میزان صداقت سیاستمداران غربی در پایبندی به لیبرالیسم و در ترویج آن است. امروزه تقریباً برای جهانیان روشن شده است که سائقه‌ی اصلی غربی‌ها، به‌ویژه، آمریکایی‌ها در مواجهه با دیگر دنیاها و دیگر سرزمین‌ها و دیگر نظام‌های سیاسی، اصول آزادی‌خواهی و ارزش‌هایی چون حقوق بشر و دموکراسی نیست. دموکراسی‌ها و انتخابات‌های آزادی را سراغ داریم که چون در راستای منافع غربی‌ها نبوده، از حمایت آنها برخوردار نشده، بلکه گاهی در برابر سرکوب آنها سکوت کرده یا در سرکوب آنها مشارکت کرده‌اند، همچنان‌که دست‌کم، در منطقه‌ی ما، فراوان جوامع نالیبرال و نظام‌های سیاسی نادموکراتی وجود دارد که از حمایت‌های بی‌دریغ اروپا و آمریکا برخوردار هستند. امروزه کمتر کسی به صداقت غربی‌ها در ترویج و تعمیق لیبرالیسم در دنیا و به محوریت این اندیشه در تعامل آنها با دیگر کشورها و ملت‌ها باور دارد. سیاست و اقتصاد دو محرک اصلیِ غرب در دخالت در دیگر کشورهاست و شعارهای لیبرالی بیش از یک پوشش دنیاپسند نیست.

امروزه فریبکاری غربی‌ها در پیچیدن نسخه‌ی آزادی‌خواهی برای دیگران، آشکار شده و این، کشف تازه‌ای نیست. آنچه تا اندازه‌ای تازگی دارد، آشکارشدن فریبکاری غرب در لیبرال‌بودن در داخل اروپا و آمریکاست. زمانی تصور می‌شد که این آموزه و آرمان، دست‌کم، در داخل سرزمین‌های غربی، خط قرمزی است که عبور از آن، مجاز نیست و این تابو آنقدر مقدس است که به پای آن می‌توان دین و حتی عدالت را قربانی کرد، اما امروزه معلوم شده است که غربی‌ها خط تابوها و مقدسات دیگری دارند که حاضرند حتی آزادی‌خواهی را هم به پای آن ذبح کنند.

حمایت بی‌دریغ غربی‌ها از اسرائیل و صهیونیزم، پدیده‌ی تازه‌ای نیست. زمانی تصور می‌شد که غرب، به دلیل رنج ناشی از گناه و شرم تاریخی‌اش درقبال یهودیان و یهودستیزی، سودای حمایت از دولت و سرزمین یهودی‌ها را در سر می‌پروراند. صادرکردن این شرّ نامیمون به خاورمیانه و سپردن تاوان جنایات آلمان و دیگر کشورهای غربی در حق یهودیان، به ملت‌های مسلمان کار زشت و ناپسندی بوده است، اما با این‌همه، تصور می‌شد که غرب با اهداف انسان‌دوستانه، درپی جبران جنایت هولوکاست است. جالب است که گاهی بر سرِ خاورمیانه، این منت را می‌گذاشتند که حمایت از اسرائیل، به‌واقع، حمایت از تنها دموکراسی واقعی در خاورمیانه و باهدف تعمیم لیبرال‌دموکراسی در این منطقه است.

به‌مرور، روشن شد که غربی‌ها فراتر از خیرخواهی برای اسرائیلی‌ها، اهداف سیاسی دیگری را هم در منطقه‌ی ما دنبال می‌کنند و آن، مهارکردن ملت‌ها و قدرت‌های خاورمیانه توسط این رژیم جعلی و تحمیلی است. به بیان دیگر، به اسرائیل بسان چشم، گوش و بازوی غرب در خاورمیانه، می‌نگریستند.

باتوجه به دولت‌های کاملاً همراه با غرب در خاورمیانه و باتوجه به هزینه‌های سنگینِ مالی، سیاسی و حیثیتی‌ای که غرب به خاطر حمایت از اسرائیل پرداخت کرده و می‌کند، این پرسش رخ می‌نماید که چرا همچنان اروپا و آمریکا با گشاده‌دستیِ تمام و گاه با بی‌آبروییِ آشکار از اسرائیل حمایت می‌کنند؟ چرا ولو درظاهر، توازن و سنجیدگی‌ای در تعامل غرب با اسرائیل و کشورهای عربی دیده نمی‌شود؟

اینک آشکار شده است که حمایت غرب، به‌ویژه آمریکا از اسرائیل، فراتر از خیرخواهی برای صهیونیست‌ها و حتی فراتر از اهداف خاص سیاسی در این منطفه، ناشی از مقهوریت آنها درقبال، لابی‌ها، سرمایه‌ها و رسانه‌های قدرتمند صهیونیستی‌هاست.

نوع مواجهه‌ی دولت آمریکا با خیزش دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا که بی‌صداقتی آنها را در وفاداری به لیبرالیسم زیر سؤال برده است، کاملاً نشان می‌دهد که قوه‌ی عاقله و اراده‌ی قاهره‌ی آمریکا در اسارت کامل قوی‌ترین لابی آمریکا، یعنی لابی صهیونیستی است.

درمیان ده یا هفت دانشگاه برترِ ایالات‌متحده که گاه برترین دانشگاه‌های دنیا به شمار می‌آیند(Top ten)، اغلبشان در سیطره‌ی کامل یهودیانِ طرفدار اسرائیل است. هنوز از یادِمان نرفته که چگونه در ۲۰۰۶، رئیس هاروارد رسماً اعلام کرد که مایه‌ی شرم و خجالت من است که رئیس دانشگاهی باشم که در آن با اسرائیل مخالفت می‌شود.

جنبش دانشجویی حمایت از فلسطین مظلوم که در برترین دانشگاه‌های آمریکا، یعنی هاروارد، کلمبیا و پرینستون نیز پررونق است، گذشته از امتیازات انسانی و اخلاقی‌اش و علاوه بر خدمتی که به آرمان فلسطین می‌کند، دو حقیقت بزرگ را نیز آشکار و آفتابی ساخت: یکی، فریب یا حتی افول لیبرالیسم آمریکایی و دیگری، اسارت سیاست، عقل و مدیریت آمریکایی در دستان صهیونیست‌ها.

ما وظیفه داریم که ضمن حمایت از این جنبش دانشجویی، دنیا را با این حقائق حیاتی، یعنی فریب لیبرالیسم و مقهوریت اروپا و آمریکا درقبال صهیونیست‌ها آشناتر سازیم. جنبش دانشجویی در هرجای جهان، از مهم‌ترین کانون‌های تحول در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. سرکوب‌کردن این جنبش در هرجای دنیا که باشد، هم محکوم است و هم نسنجیده و به‌دور از درایت و آینده‌نگری. سرکوب جنبش دانشجویی گاهی به‌صورت فیزیکی صورت می‌گیرد و گاهی از راه کشتن رویکرد سیاسی و سوق‌دادن دانشجو به صِرفِ مطالبات صنفی و گاه صِرفِ آزادی یا حتی بی‌قیدوبندی‌های جمعی و فردی. قدری تحمل و مدارا درقبال انتقادات و اعتراضات سیاسی دانشجویان، کمترین دستاوردش اعتلای نوع و سنخ مطالبات دانشجویی تا سطح آرمان‌های والای سیاسی و اجتماعی است.

ما ضمن حمایت از خیزش دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا علیهِ اسرائیل و درمقابل حمایت نامحدود دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی، همگان را به تکریم دانشجو، استاد و دانشگاه و به میدان‌دادن به مطالبات دانشجویی دعوت می‌کنیم.

سید ابوالحسن نواب

مؤسس و رئیس هیأت امنای دانشگاه ادیان و مذاهب

کد خبر 6093359 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • ادعاهای تازه دونالد ترامپ درباره ایران و احتمال جنگ با اسرائیل
  • آشکار شدن فریبکاری غرب در پیچیدن نسخه‌ آزادی‌خواهی برای دیگران
  • تصویرنگاری نرم از مداخله‌گرایی آمریکا
  • غریب آبادی: وضعیت حقوق بشر به صورت مکتوب منتشر می‌شود
  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • اشغال‌گران از سیاست مداخله در افغانستان و منطقه دست برنمی‌دارند
  • چین، آمریکا را تهدید به اقدام تلافی جویانه کرد
  • تلاش آمریکا برای در اختیار گرفتن خلیج فارس محقق نمی‌شود
  • آشکار شدن چهره تزویر آمریکا در حمایت از حقوق بشر
  • سپاه بزرگ‌ترین نیروی ضد تروریسم جهان است/ آمریکا به دنبال آتش بس در غزه نیست