Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: پدرم رفیق‌باز بود و بی‌مسئولیت. مادربزرگم بی‌چون‌ و‌ چرا از او حمایت می‌کرد و هر موقع مادرم می‌خواست حرفی بزند، با چند حرف قلمبه دهانش را می‌بست و می‌گفت: «زن نباید این‌قدر موی دماغ شوهرش بشود.» متأسفانه مادرم نتوانست جلو‌ ندانم‌ کاری‌های پدرم را بگیرد.

او در این رفیق‌بازی‌ها به مواد‌ مخدر آلوده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اوایل، تفننی مصرف می‌کرد ولی خیلی زود وابستگی‌اش شدید شد. به خاطر اعتیاد و مشکلاتی که در محل کارش به وجود آورده بود، از شرکت بیرونش کردند. بعد از آنکه کارش را از دست داد، خانه را پاتوق دوستان بی‌سروپایش کرد‌‌. مادرم خیلی سعی می‌کرد ‌او را اصلاح کند اما فایده‌ای نداشت.

یک روز با خبر شدیم پلیس Police دستگیرش کرده است. به زندان Prison افتاد. به ملاقاتش می‌رفتیم و در همین رفت‌ و‌ آمدها با خانواده‌ای آشنا شدیم که پدرشان در حبس بود. آن‌ها برای پسرشان به خواستگاری‌ام آمدند. پدرم می‌گفت آدم‌های خوبی هستند و از طرفی، مادرم هم می‌خواست زودتر تکلیف من روشن شود. بدون تحقیقات درست و حسابی، جواب «بله» گفتیم.

من ازدواج کردم و دو سال از عقدمان گذشت. پدرم از زندان آزاد شد و دوباره دنبال خلاف رفت. مادرم که عاصی شده بود تقاضای طلاق داد و جدا شد. او سر کار می‌رفت تا چرخ زندگی‌مان را بچرخاند. ما سختی‌های زیادی کشیدیم و صورتمان را با سیلی سرخ نگه داشتیم تا دوست و آشنا سر از کار زندگی‌مان درنیاورند. متأسفانه ازدواج عجولانه من هم با مشکل روبه‌رو شد‌. شوهرم پا در کفش پدر خلاف‌کارش گذاشته است و فهمیده‌ایم دمخور پدرم شده است. مدتی غیبش زد و خبری از او نداشتیم. با پیشنهاد مادرم، مهریه‌ام را بخشیدم و دادخواست طلاق دادم. مهر طلاق صفحه شناسنامه‌ام را سیاه کرد و از آن به بعد، روسیاه و شرمنده‌، خانه‌نشین شدم.

با بدبختی خودم دست و پنجه نرم می‌کردم که سر و کله شوهرم پیدا شد. او که دچار توهم شدید است مدام برایمان مزاحمت ایجاد می‌کند و قصد اخاذی دارد. نمی‌دانم این چه بدبختی‌ای است که دامن‌گیرمان شده است و دست از سرمان برنمی‌دارد. من و مادرم قربانی سرنوشت هستیم. او چوب خلاف‌کاری‌های پدر بی‌مسئولیتم را خورد و من هم به خاطر ازدواج اشتباه، به این مشکلات گرفتار شدم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

سارا 17 ساله با صابر متاهل به باغ خلوت رفت و..!

قائدی به هوش آمد و شاکر برای اهدای عضو آماده شد / اورژانس حضور دختر در خودرو را تایید کرد + فیلم و عکس

وحید در برابر چشم همسایه ها زن جوانش را سلاخی کرد + عکس

سیروس شوهرم تا فهمید زن همسایه بیوه است، پنهانی به خانه اش می رفت و ..!

ارتباط شیطانی 2 ایرانی با مرد همجنسگرای معروف تورنتو + عکس

زن صیغه ای نقشه وقیحانه ای داشت/سیمین همه را جذب خود کرد اما..!

راز 60 حساب با پول های کثیف در کرمان لو رفت

دردسر عمل های زیبایی عجیب برای دختر ایرانی !+ عکس

جعبه سیاه کشتی چینی که به سانچی زد پاک شده است

دستگیری دو پسر شرور به خاطر قتل نیم میلیون زنبور عسل

اقدام زشت پسرعمو با نوعروس در مراسم عروسی

مجری معروف تلویزیون ایران بدهکار میلیاردی است / او همیشه کت و شلوار شیک و پیراهن سفید می پوشد!

آزار و اذیت شوم 3 خانم کارمند توسط مدیران شیطان صفت سازمان خیریه سرشناس

این مرد بیرحم ترین پدر تهران است + عکس

توهین خشن و عجیب فرماندار گلپایگان به یک خبرنگار +فیلم

اقدام جالب یک موسسه خیریه برای حمایت از کارتن‌خواب‌ها+عکس

نجات ۲ پسر جوان تبریزی از مرگ حتمی توسط مأموران پلیس

ممنوع المنبر شدن یک روحانی مشهور کشور / برخورد جدی با مداحانی که در شبکه ماهواره ای امام حسین(ع) فعالیت دارند

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۲۳۳۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است

روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفت‌وگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیری‌های مکرر و چندین روزه‌ام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفته‌های دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبت‌های مصاحبه‌شونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم می‌دانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پرونده‌ای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.

«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلق‌آویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان می‌دهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمی‌کند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانه‌ها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانه‌ها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.

مرکز اطلاع‌رسانی پلیس نیز در اطلاعیه‌ای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بی‌جان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافته‌های پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»

با این حال و با گذشت یک‌سال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.

پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفت‌وگویی داشته باشد.


پدرم می‌دانست

چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگ‌شان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز می‌گوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» ....


۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشته‌ای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشته‌ای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسی‌های اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌شود.»

این در حالی است که تاکنون و با گذشت یک‌سال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.

۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاری‌ها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام می‌گرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم می‌کرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبت‌ها، مسیج‌ها و ویس‌های پدرم در ساعت‌های آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم می‌گیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیب‌دیده حلق‌آویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»

پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...



دیگر خبرها

  • خواستگاری مهران مدیری از نعیمه نظام دوست
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! + عکس
  • (ویدئو) ماجرای خواستگاری بازیگر معروف «نون خ» از دختر ترامپ
  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری!/ عکس
  • فرودگاهی در ایران برای خواستگاری! | ببینید
  • (ویدیو) بازیگر معروف «نون خ» و خواستگاری از دختر ترامپ!