Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، نمی دانم عاقبت اختلافات شدید خانوادگی ما چه خواهد شد. اما آن چه که من پیش بینی می کنم این است که آن زن، شوهرم را وادار می کند مرا طلاق بدهد و در نهایت دختر هفت ساله ام قربانی اصلی این کشمکش ها خواهد بود چرا که ...

 

زن 35 ساله در حالی که فهرستی از پیامک ها و جملات زشت و توهین آمیز را در دست داشت و بیان می کرد این ها تنها بخشی از توهین های زشتی است که هوویم برایم ارسال می کند به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری گفت: مقطع دبیرستان را که تمام کردم دیگر ادامه تحصیل ندادم تا این که با «سیروس» ازدواج کردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اوایل زندگی آرامی داشتیم و من زندگی شیرینی را تجربه می کردم. تولد دخترم نیز صفای دیگری به این زندگی داد. اما این زندگی آرام زمانی گرفتار توفان های سهمگین شد و همه چیز درهم ریخت که ما در یک مجتمع مسکونی یک واحد آپارتمانی خریدیم. حدود سه سال قبل بود که همسایگان و اهالی مجتمع جلسه ای را در خانه ما برگزار کردند و من به عنوان مدیر ساختمان انتخاب شدم. از آن روز به بعد وظیفه سنگینی داشتم و باید به حل مشکلات کوچک و بزرگ همسایگانم توجه می کردم. در یکی از واحدها زن مطلقه ای به همراه فرزندش زندگی می کرد. ولی اهالی ساختمان رابطه خوبی با او نداشتند. آن ها معتقد بودند آن زن اخلاق مناسبی ندارد و هر روز با یکی از همسایگان درگیر می شود و پلیس   را به منطقه می کشاند.

 

در همین حال اهالی ساختمان قصد داشتند او را از این محل بیرون کنند ولی آن روز دلم به حال او و فرزندش سوخت و به عنوان مدیر ساختمان مقابل اهالی ایستادم و گفتم این از انسانیت به دور است که یک زن بی پناه و فرزندش را بیرون کنیم و ...

 

زن جوان آهی کشید و با بیان این که همین دلسوزی بلای جانم شد، ادامه داد: هنوز مدتی از این ماجرا نگذشته بود که زمزمه هایی از ارتباط و رفت و آمدهای همسرم به منزل آن زن را شنیدم. ابتدا باورم نمی شد اما خیلی زود فهمیدم که همسرم آن زن مطلقه را به عقد موقت خودش درآورده است.

 

از آن روز به بعد اختلافات خانوادگی ما شروع شد. به طوری که دیگر مشاجره ها و درگیری های ما موجب آزار همسایگان می شد. در همین حال همسرم منزل دیگری را برای آن زن اجاره کرد و از حدود دو سال قبل نزد او رفت و مرا رها کرد.

 

ولی در این مدت هزینه های زندگی من و دخترم را تامین می کرد. تا این که از یک سال قبل دیگر نه تنها هیچ پولی برای هزینه های زندگی ما نداد بلکه از شش ماه قبل دخترم را نیز از من گرفت و نزد خودش برد. در این مدت من از طریق شبکه های اجتماعی با دخترم در ارتباط بودم. اما از مدتی قبل زمانی ارتباطم را با دختر هفت ساله ام قطع کردم که آن زن پیامک های زشتی را برایم ارسال می کرد چون می ترسیدم دخترم نیز این جملات زشت را ببیند. در این میان روزی همسرم در نبود من به منزل آمده و با تخریب قفل منزل مقداری از لوازم با ارزش را با خود برده است وقتی به منزل بازگشتم و با این صحنه روبه رو شدم با 110 تماس گرفتم و آن ها گزارشی از این ماجرا تهیه کردند. با وجود این همسرم از من شکایت کرده است که من لوازم او را سرقت کرده ام! حالا هم ناراحت نیستم چرا که فهمیدم همسرم فردی بی بند و بار بود و من خودم را از ابتلا به بیماری های خطرناکی مانند ایدز نجات دادم ولی ..

ایران

110

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۲۴۱۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد

ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند.   به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید.   به‌دنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر می‌آید. بلافاصله آنها با آتش‌نشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایه‌ها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد می‌زد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید می‌سوزانم.»   لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتش‌نشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد می‌زد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید می‌سوزانم.   از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمی‌رسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد.   با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبه‌رو شدند که در حال سوختن بود.   خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و می‌خواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتش‌نشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.   یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش می‌خواست او قرص‌هایش را بخورد اما وی امتناع می‌کرد.   اعتراف به قتل پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام می‌گفت تو دیوانه‌ای و باید قرص‌هایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی می‌شنیدم که از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم.   وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم.   با دیدن شعله‌های آتش تازه متوجه شدم که چه‌کار کرده‌ام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمی‌توانستم بدون مادرم زندگی کنم.

در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور می‌کرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • قتل دختر به دست پدر/ دخترم بعد از طلاق می‌خواست مستقل زندگی کند
  • قاتل: زنم را به خاطر پدر زنم کشتم!
  • خواست پدرزن برای قصاص دامادش
  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • برای نجات خودم شوهرم را کشتم
  • شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان
  • پسر روانی مادر پیرش را کشت و در خانه آتش زد
  • پسر جوان مادرش را در خانه آتش زد
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • بیمار روانی مادرش را در خانه آتش زد