Web Analytics Made Easy - Statcounter

با دیدن «به وقت شام»، حال می‌توان با گردنی افراشته ادعا کرد که سینمای ایران یک «فن سالار» بزرگ فیلمسازی در کلاس جهانی به نام «ابراهیم حاتمی کیا» دارد و افتخار این ماجرا نه فقط برای جریان انقلابی و ارزشی سینمای ما، که برای کل سینمای ایران است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ فیلم‌هایی هستند که نقش خود را تا سالیان بر ذهن مخاطب حک می‌کنند، فیلم‌هایی هستند که مخاطب را تکان می‌دهند و ذهن و روان او را به چالش می‌کشند، فیلم‌هایی هستند در حافظه جمعی دورانی از یک جامعه حک می‌شوند، و فیلم‌هایی هستند که خود سینما را تکان می‌دهند و آن را با خود دست‌کم به یک سطح بالاتر می‌برند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا دقیقا چنین فیلمی است.

شاید بخش عمده تماشاگرانی که روز 13 بهمن 96 در سینماهای جشنواره، تازه ترین اثر ابراهیم حاتمی کیا را بر پرده نقره ای دیدند، در بخش‌هایی از فیلم از یاد می بردند که اثری از سینمای «ایران» را تماشا می کردند و این حاصل نواختن ارکستر فن‌سالاران سینمای انقلاب اسلامی است که تحت رهبری حاتمی کیا، یک سمفونی سینمایی در سطح استانداردهای جهانی خلق کرده‌ است.

 بسیاری از علاقه‌مندان حاتمی‌کیای اواخر دهه 60 و اوایل دهه هفتاد که در سالیان اخیر نومیدانه به دنبال ابراهیم «مهاجر» و «دیده بان» و «از کرخه تا راین» می‌گشتند و او را در سانتی مانتالیزم «دعوت» و رمانتیک بازی «به رنگ ارغوان» و ایهام و ابهام سیاسی «گزارش یک جشن» و شعارزدگی گل‌درشت «بادیگارد» به جا نمی آوردند، در تماشای «به وقت شام» غافلگیر شدند، و چه غافلگیری شیرین و دلچسبی. «به وقت شام» مصداق بارز زدن حرف درست، با ابزار درست و به «سینمایی»‌ترین شکل ممکن است و شاید فقط در یک کلام بتوان گفت که تازه‌ترین اثر حاتمی کیا، خود «سینما»ست، سینما به مفهوم عمیق و وثیق این کلمه.

بی حاشیه رفتن باید گفت که این همان سینمایی است که بعد از 28 سال تجربه‌اندوزی در «جبهه» هنر انقلاب اسلامی، از سازنده «مهاجر» انتظار می‌رفت و به جرات می‌توان گفت زمانی که سید مرتضی آوینی آن چنان زبان به تحسین سازنده جوان «دیده‌بان» گشوده بود و آِینده سینمای طراز انقلاب اسلامی را در ناصیه ابراهیم و ابراهیم‌ها می‌دید، با بصیرت قلبی خود چنین روزی را پیش چشم داشت که ابراهیم «به وقت شام» را بسازد. «به وقت شام» یعنی کارگردان متعهد و انقلابی ما می‌تواند مقهور تکنیک نباشد، بلکه با تسلط بر تکنیک سینما، جامه‌ای زیبنده از جنس فیلم بر قامت «حرف حق» خود بپوشاند که تماشاگر را در سالن سینما مقهور کاردانی خود کند، به نحوی که وقتی تماشاگر صحنه انهدام خودروی انتحاری داعش را(اولین صحنه از مجموعه صحنه‌های به شدت دشوار و عالی فیلم به لحاظ اجرا) می بیند، لحظه‌ای فراموش کند که با اثری از سینمای ایران رو به روست یا هالیوود و تازه نمی‌داند که این فقط شروع یک رشته از سکانس‌های به شدت دشوارتر و نفس گیرتر است.

با دیدن «به وقت شام»، حال می‌توان با جرات و گردنی افراشته ادعا کرد که سینمای ایران یک «فن سالار» بزرگ فیلمسازی در کلاس جهانی و با استانداردهای بین المللی به نام «ابراهیم حاتمی کیا» دارد و افتخار این ماجرا نه فقط برای جریان انقلابی و ارزشی سینمای ما، که برای کل سینمای ایران است. اکنون، حاتمی کیا الگویی ارایه کرده است که به خیل جوانان مستعد و شیفته فیلمسازی در کشورمان نشان می‌دهد که راه فیلم ساختن تنها از معبر «فروشنده» و «ابد و یک روز» نمی‌گذرد، و می‌توان یک «فیلم»(به مفهوم اتم کلمه) ساخت که با تکنیک و مهارتی در سطح استاندارد روز دنیا، حرف «ایرانی» می‌زند و «داستان» جذاب می‌گوید و نفس تماشاگر را در سالن حبس می‌کند. آن گاه است که می توان امید داشت راه فیلم ایرانی به سالن‌های سینمای خارجی که تماشاگر عام برای آن بلیط می‌خرد، گشوده شود و نه فقط کاخ جشنواره فلان و فستیوال بهمان.

ریتم «به وقت شام» لحظه‌ای افت نمی‌کند و تا آخرین پلان فیلم مخاطب را با خود همراه می‌کند و بی اغراق می توان ادعا کرد که به جز شاید یک پلان که قرار است(طبق عادت ریشه دار حاتمی کیا) واجد دیالوگ‌های نمادین و مجادله نسلی «پیام‌دار» بین پدر و پسر داستان باشد، کل فیلم هیچ پلان و حتی صحنه‌ی اضافه‌ای ندارد و کل اجزای فیلم به مانند یک پازل کنار هم چیده شده‌اند تا حرفی «اساسی» و «حق» در قالب یک داستان چندلایه‌ی به شدت جذاب و پرکشش گفته شود.

«داعش» فیلم حاتمی کیا، حضوری زنده، عینی و مخوف دارد و در سکانس‌هایی به وضوح حضور این موجودیت اهریمنی بر ذهن تماشاگر سایه می اندازد، و دوربین فیلمساز آن قدر قدرتمند این حضور شیطانی را به تصویر می‌کشد که هر مخاطب ایرانی(با هر عقیده و تفکر و پس زمینه ذهنی) خطر داعش را حس می کند، و ابراهیم رسالت سینمایی را خود را در معرفی این خطر به خوبی انجام می‌دهد تا گوشه ای از عظمت کار محسن حججی‌ها، قدیر سرلک‌ها، تقی ارغوانی‌ها، حسین همدانی‌ها، محمودرضا بیضایی‌ها، علیرضا توسلی‌ها و همه شیران گمنام مدافع حرم ... برای مخاطبان سینمای ایران روشن گردد.

درباره مسایل فنی درخشان فیلم، از فیلمبرداری تا جلوه‌های ویژه، از چهره پردازی تا طراحی صحنه و کار استثنایی تیم تولید در زمان اکران عمومی باید به تفصیل سخن گفت.

اما عجالتا و به اجمال می‌بایست گفت که اگر حاتمی‌کیا تصمیم می‌گرفت که شاهکار سال 68 خود یعنی «مهاجر» را امروز، در سال 96، بازسازی کند، نتیجه کار بهتر از «به وقت شام» نمی‌توانست باشد. «به وقت شام» دقیقا نسخه امروزی «مهاجر» است: آن روز اگر برای بازشدن راه پرواز «مهاجر»، اسد و محمود و غفور در مرداب‌های هورالعظیم جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند، این جا، در باند فرودگاه تدمر، «ابو بلال» سوری آگاهانه و شتابناک به سوی شهادت می‌شتابد تا ایلیوشین پرواز کند. چه فرقی می‌کند، ایرانی، سوری، لبنانی، عراقی، افغان و پاکستانی... جبهه همان جبهه فیلم «مهاجر» است، اما مختصات جغرافیایی استقرار دشمن تغییر کرده است. نزاع حالا، در 1396 شمسی همان است که در دهه 1360 شمسی بود، تقابل «کفر جهانی» با «ایمان جهانی». اگر نماد لشکریان کفر جهانی در مهاجر، بعثی سکولار سبیل کلفت با صورت شش تیغ بود، نماد کفر جهانی در «به وقت شام»، آن عرب و چجنی و بلژیکی ریش دراز با داغ مهر بر پیشانی است که مثل نقل و نبات آیات قرآن از دهانشان بیرون می آید، لیکن «اسراییل» را دشمن خود نمی دانند و شمشیر به بریدن سر مسلمین کشیده‌اند.

و ابراهیم چه خوب، چه دقیق و چه ظریف محل اصلی نزاع و ماهیت پیچیده این «کفر جهانی» را در فیلم خود به تصویر کشیده است. در زیر محاسن دراز و چهره‌های مهیب مردان موبلوند داعشی با نام‌هایی چون «ابوطلحه بلژیکی» و «ابوعمر چچنی»، می‌توان ابروهای برداشته و چشمان مداد کشیده و بینی‌های عمل کرده ایشان را دید و تاکید فیلمساز بر تجهیزات مدرن و به روز فیلمسازی و نمایش داعش و کارگردانی نمایش توسط یکی از همان ریش بلندهای دستاربسته‌ی موبلوند، به طور غیرمستقیم بر این واقعیت تلخ(و امروز دیگر نه چندان پنهان)انگشت می گذارد که «شوی جنایت و خونریزی داعش» را همان کسانی کارگردانی می کنند که پیش‌تر شوهای بزرگی چون «القاعده» و «11/9» را نوشتند و کارگردانی کردند.

اما نقطه اوج فیلم به لحاظ «تبارشناسی» داعش و عیان سازی ماهیت اصلی آن، زمانی است که هویت اصلی «ام سلماء»، زن داعشی توسط ابوطلحه البلجیکی»(کارگردان مخنّث نمایش‌های داعشی) فاش می‌گردد. «ملکه‌ی نفرت» دیروز موسیقی شیطانی هوی متال، امروز روبنده به صورت و برقع پوش خواهر «ام سلماء» داعشی شده که عملیات انتحاری را هدایت می کند. حضور نمادین یک زن شیطان پرست دیروز و «خواهر جهادی» امروز در «به وقت شام» تنها یک شعار ایدئولوژیک از سوی کارگردان انقلابی نیست، بلکه امروز هم اسناد و مدارک بیشماری از دست خبیث ایالات متحده و بریتانیا و رژیم صهیونیستی در شکل گیری غده سرطانی داعش افشا‌ء شده، و هم عملکرد داعش و سایر گروه های تروریستی تکفیری خود به قدر کفایت گویای اهداف این سناریو هستند. داعشی که زیر پرچم جهاد در راه خدا و برپایی خلافت اسلامی پدیدار شد، تاکنون حتی یک گلوله به سمت بزرگ ترین دشمن مسلمانان یعنی اسراییل شلیک نکرده است وتاکنون هیچ حمله جدی از سوی داعش به نظامیان آمریکایی مستقر در سوریه و عراق گزارش نشده است.

اگر «ام سلماء» داعشی، دیروز تحت هدایت هالیوودِ سراپا تحت یوغ صهیونیزم جهانی،  ملکه‌ی هوی متال  و رسما تریبون شیطان و کفرگویی علیه خدا بود، امروز تحت هدایت همان حلقه‌های ضد خدا و ضددین در آمریکا، روبنده پوش شده تا هم کشتار مسلمین را مستقیما پیگیری کند و هم چهره‌ی دین خدا را با نمایش شبانه روزی جنایت و سبعیت و خونریزی(آن هم به مدد پیشرفته‌ترین ابزار تبلیغاتی و رسانه‌ای) سیاه و نفرت‌انگیز نماید. شاید نوشتن ده ها مقاله و کتاب، به اندازه به تصویر کشیدن همین شخصیت توسط حاتمی کیا نمی توانست ماهیت واقعی و شیطانی فتنه داعش در بلاد مسلمین را برای عامه مردم روشن کند.

به هر روی، در چهلمین سالگرد انقلاب خمینی کبیر(ره)، یکی از فرزندان خمینی در باغچه هنر انقلاب یک «شاه گل» کاشته است. در زمهریر سینمایی که زیر یوغ آوانگاردیسم پوچ‌گرایانه شبه روشنفکری از یک سو و سینمای آبگوشتی دختر-پسری و اروتیسم پنهان دست و پا می زند، «به وقت شام» حاتمی کیا آتشی برافروخته که کورسوی امید به آینده را در دل‌ شیفتگان هنر انقلابی زنده می کند.

پس، سلام بر ابراهیم....

منبع:مهر

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۷۹۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پست عذرخواهی وحید امیری از پرسپولیسی‌ها

به گزارش "ورزش سه"، وحید امیری، کاپیتان پرسپولیس پنالتی هفتم پرسپولیس در اراک را خراب کرد تا با گل شدن توپ نقی‌زاده آلومینیوم صعود کند.

حالا ساعتی پس از این مسابقه جذاب، امیری در اینستاگرامش از هواداران و اعضای تیم پرسپولیس عذرخواهی کرد.

امیری نوشت:"سلام بر هوادارانِ عزیز تیم پر افتخار پرسپولیس. از اینکه امروز باعث حذف تیم شدم بسیار ناراحتم و همینجا از همه شما هوادارانِ عزیز ، هم تیمی ها و تمام عواملِ باشگاه بزرگِ پرسپولیس عذرخواهی میکنم، امیدوارم بنده رو ببخشید و از این تیم مثل همیشه حمایت کنید چون چیزی که ماندگاره پرسپولیسِه که با پشتوانه ی شما قوی و بزرگ تا همیشه می مونه.

من هم تمام سعی و تلاشم رو میکنم که در ادامه و در مسابقات پیشِ رو جبران کنم سلام بر هوادارانِ عزیز تیم پر افتخار پرسپولیس."

دیگر خبرها

  • اول سلام بعد تاج‌گذاری در کاخ اختصاصی
  • سال گذشته ۱۹۷ کلاس درس تحویل دانش آموزان گلستانی شد
  • استقبال شاعر «سلام فرمانده» از غزل رهبر انقلاب
  • عکس‌| پیام وحید امیری پس از حذف پرسپولیس
  • پست عذرخواهی وحید امیری از پرسپولیسی‌ها
  • عدم توجه به جلو بازهم حادثه آفرید
  • برخورد سمند با کمباین حادثه آفرید
  • بازهم سرعت غیر مجاز حادثه آفرید/ فوت جوان ۱۷ ساله قمی در بلوار غدیر
  • افزایش ۳۷ درصدی میزان تولید پتروشیمی بوشهر
  • سه راهکار طلایی برای انس کودکان قرن جدید با امام زمان (عج)