جاده قدیم سراغ تجاوز رفت تا خشونت پنهان در پستوی خانهها را بیرون بکشد
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۹۹۷۴۸۲
به گزارش خبرنگار ایلنا، منیژه حکمت بعد از یازده سال از کارگردانی آخرین فیلمش، با فیلم "جاده قدیم" در سیوششمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده است. فیلمی که در روزهای ابتدایی جشنواره اکران شد و واکنشهای متفاوتی را بدنبال داشت. با حکمت درباره این فیلم گفتگو کردهایم.
داستان فیلم جاده قدیم چگونه شکل گرفت و آیا برای فیلم پژوهش هم کردید؟
ایده اولیه فیلم از ده سال پیش در ذهن من بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بیشتر فیلمهایی که پیش از این ساخته شده و به موضوعاتی همچون تعرض و خشونت پرداخته یا در آثار قبلی شما، این مشکلات برای خانوادههای سنتی همواره وجود داشته و چنین خانوادههایی در صورت بروز اتفاقاتی از این دست به دنبال پنهان کردن اصل مساله بودهاند اما ما در این فیلم میبینیم که خانواده فردی که مورد تعرض قرار میگیرد باوجود آنکه مدرن و باسواد است ولی خود فردی که مورد تعرض قرار گرفته، قصد ندارد تا مساله را پیگیری کند. چرا؟
پنهانکاری ریشه در فرهنگ ما دارد و هیچ ارتباطی هم به سنتی یا مدرن بودن خانوادهها ندارد. تم اصلی فیلم «جاده قدیم» هم پنهانکاری و مورد قضاوت قرار گرفتن است.
یعنی معتقدید ما در زندگی روزمره رفتارهایی داریم که به چنین افرادی دیدی خوبی نداریم؟
وقتی ما به حریم شخصی انسانها احترام نمیگذاریم یا آنها را تحت فشار قرار میدهیم که تصمیماتی را بگیرند که ما دوست داریم، در حال نوعی رفتار خشن هستیم اما هیچکس از این رفتارها شکایت نمیکند درحالیکه اینگونه رفتارها روح و روان افراد را به هم میریزد. فرد مورد تعرض قرار گرفته نیز به دلایل مختلف همچون حفظ موقعیت کاری و شغلی، حفظ خانواده یا مسایل دیگر هرگز شکایت نمیکند. چنین رفتاری وقتی نهادینه میشود باعث میشود فرد دربرابر تعرضات بزرگتر هم سکوت کند. چند هفته پیش فردی را به جرم تعرض بازداشت کردند و پلیس از زنانی که از سوی این مرد مورد تعرض قرار گرفتند تقاضا کرد تا شکایت خود را مطرح کند اما براساس پیگیریهایی که من کردم، هیچکس از او شکایت نکرده بود.
راهحل از بین بردن چنین ناهنجاریهای اجتماعی چیست؟
برای از بین بردن این مشکل در اولین گام باید آن مشکل را به رسمیت شناخت و برای به رسمیت شناختن یک مشکل باید در مورد آن صحبت کرد و آن را بیان کرد. متاسفانه ما همچنان در گام اول باقی ماندهایم. وقتی یک مشکل را دائم انکار میکنیم واین انکار از جانب کسانی رخ میدهد که دچار آن مشکل شدهاند دیگر نمیتوان انتظار حل مشکلات را داشت.
در پایان فیلم شخصیت اصلی که در طول فیلم در برابر تقاضاهای خانواده برای پیگیری پروندهاش مقاومت میکرده، ناگهان لب به اعتراف گشود. چرا؟
شخصیت اصلی فیلم در مرز بین ایستادن و نابود شدن حرکت میکند و تا پایان فیلم نمیداند که چه رفتاری باید انجام بدهد اما در پایان فیلم متوجه میشود برای حل شدن مشکلات باید مقاومت کند و مانند ققنوس از درون خاکستر دوباره بیرون بیاید. ما برای مقابله با خشونت و تجاوز و ناهنجاریهای دیگر باید علیرغم همه نامهربانیها و رفتارهای ناصحیح بایستیم و مقابله کنیم والا جامعه رو به اضمحلال میرود. و نتیجه آن میشود که متاسفانه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی برای افراد عادی میشود. عادی شدن ناهنجاری برای افراد جامعه نیز بزرگترین خطر است.
رسانهها و مدیران جامعه چقدر در این مساله مقصر هستند؟
آگاهی و شناخت و همچنین بحث و تبادل نظر کارشناسان میتواند با کمک رسانهها و مدیران مثمرثمر باشد در حل چنین مشکلاتی.
دلیل رفتار آتیلا پسیانی که میخواهد مساله را حل کند اما به همسر خود نمیتواند بقبولاند و همزمان از طرف پدر خودش نیز به بیعرضگی متهم است، ناشی از چیست؟
رفتار آتیلا پسیانی در فیلم نشانهای از رفتار یک انسان در شرایط سخت و پیچیده است. آتیلا پسیانی در این فیلم شخصیتی است که میخواهد احترام نسل گذشته را حفظ کند اما همزمان در تضاد با دیدگاههای نسل گذشته است. تضادی که ما در جامعه نیز میبینیم آنقدر زیاد است که گاه میبینیم امروز نسلهای مختلف فقط 10 سال با هم تفاوت دارند اما اختلافات آنها بسیار زیاد است آن اندازه که نمیتوانند درکنار یکدیگر زندگی کنند.
گفتگو: علی زادمهر
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۹۷۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناگفتههای خفتگیران صدر
به گزارش خبرنگار جامجم، صبح پنجشنبه، بیست ویکم فروردین امسال ویدئویی در شبکههای مجازی منتشر شد که در آن چهار مرد در اتوبان صدر با سلاح سرد از راننده خودروی ال ۹۰ زورگیری کرده وبا بلند شدن صدای شلیک گلوله از محل فرار کردند. بررسیها نشان داد،یکی ازمأموران نظامی حاضر درمحل سرقت برای جلوگیری ازفرارسارقان اقدام به تیراندازی کرده بود.انتشار این فیلم درشبکههای اجتماعی باعث شد، دادگستری تهران برای دستگیری سارقان دستور ویژه صادر کند.مأموران در نخستین گام به تحقیق از مالباخته پرداختند که او در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه درحال رفتن به محل کارم بودم. حدود ساعت ۸ صبح در ترافیک صبحگاهی اتوبان صدر، گوشی آیفون ۱۳ پرومکس در دستم بود که ناگهان در راننده و شاگرد باز شد و دو سارق با قمه به من هجوم آورده و با دسته قمه کتکم زدند. آنها با گرفتن گوشی، فرار کردند. بعد صدای شلیک گلوله آمد. فکر کردم سارقان برای فرار تیراندازی کردهاند. کسی برای کمک جلو نیامد و همه از سارقان میترسیدند. این دومین بار است که گوشی تلفن همراهم سرقت میشود.تحقیقات پلیسی در این باره ادامه داشت تا اینکه هویت دزدان شناسایی و در یکی از شهرهای شمالی کشور دستگیر شدند.صبح دیروز سه نفر از متهمان به محل سرقت منتقل شدند و صحنه دزدی را بازسازی کردند.عشق آیفون ۱۳ بودیم
قوی هیکل است اما به زور سنش به ۲۰ سال میرسد. تمام تلاشش این است که صورتش را با دو کف دست بپوشاند تا چهرهاش در مقابل دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی معلوم نشود. فکر نمیکرد فیلم سرقتشان در شبکههای اجتماعی منتشر شود. با دیدن فیلم به وحشت افتاده و راهی محمودآباد شدند. قصد داشتند اگر آبها از آسیاب نیفتاد از کشور فرار کنند.
چه شد تصمیم به سرقت گرفتید؟
سرکرده باند که پدرام نام دارد هنوز دستگیر نشده. او این گروه را تشکیل داد. همه ما بچه محل هستیم و در پارک بودیم که پدرام با حرفهایش و درآمد بالای سرقت، وسوسهمان کرد.
سابقه سرقت داری؟
نه اولین بار است به اتهام سرقت دستگیر میشوم. اهل دعوا بودم اما سرقت نه.
چطور سرقت میکردید؟
چهار نفری و با موتورسیکلتهای دو ترک در خیابانها و اتوبانهای شمال تهران پرسه میزدیم. در ساعاتی برای سرقت میرفتیم که ترافیک باشد. با دیدن گوشی آیفون رانندگان سراغشان میرفتیم. اگر در قفل نبود سرقت را انجام میدادیم اما اگر به در بسته میخوردیم، بیخیال سرقت میشدیم.
هر روز سرقت میکردید؟
نه. هفتهای یک روز. در همین یک روز چند گوشی سرقت کرده و میفروختیم.
گوشیها را چند میفروختید؟
متفاوت بود. اگرآیفون سرقت میکردیم حدود ششمیلیون تومان. اگر سامسونگ بود،کمتر از این مبلغ. به همین دلیل فقط دنبال آیفون ۱۳پرومکس بودیم و کمتر سراغ سرقت گوشیهای دیگر میرفتیم.
چقدر گیرت آمد؟
حدود هشت میلیون تومان.
میارزید؟
نه. من فکر میکردم بیشتر از این گیرمان بیاید.
در مورد روز سرقت در اتوبان صدر بگو.
صبح زود برای سرقت به شمال شهر آمدیم. ابتدا از خودرویی در نیاوران سرقت کردیم. بعد به اتوبان صدر آمدیم و با دیدن گوشی آیفون در دست راننده ال۹۰ سراغ او رفتیم. در ترافیک از موتور پیاده شده و با تهدید چاقو گوشی را سرقت کردم.
کی فهمیدی فیلم سرقت منتشر شده؟
چند ساعت بعد در اینستاگرام دیدم. خیلی ترسیده بودیم و تصمیم گرفتیم مدتی تهران را ترک کنیم. به محمودآباد رفته و ویلایی کرایه کردیم. روز سوم ساعت ۶ صبح، در حال حرف زدن بودیم که مأموران بالای سرمان آمده و دستگیرمان کردند.
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
باید سارق را مجازات کرد اما نه مجازات سنگین. در حدی باشد که تنبیه شود.
همیشه چاقو همراه داری؟
نه پدرام قبل از سرقت به ما قرص کلونازپام و چاقو میداد تا قدرت بگیریم.
قصد فرار از کشور را نداشتید؟
به این موضوع فکر کرده بودیم اما خیلی زود دستگیر شدیم.
از ۸ سالگی موتور سوارم
زندان هم ادبش نکرد. با۱۸سال، دو بار به اتهام گوشی قاپی دستگیر شد.در سرقتها نقش راکب موتور برای فراری دادن همدستش از صحنه را داشت.
چقدر درس خواندی؟
دو کلاس خواندم و بعد به خاطر شرایط خانوادهام درس را رها کرده و در یک موتورسازی مشغول کار شدم.
چقدر درآمدت بود؟
درآمد ثابتی نداشتم. درصدی میگرفتم.
چه شد سراغ سرقت رفتی؟
به خاطر کار در موتورسازی از هشت سالگی سوار موتور میشدم و موتورسوار ماهری بودم. همین باعث شد پدرام از من بخواهد با او در سرقتها همکاری کنم.
سابقه داری؟
چند ماه قبل به اتهام شش مورد گوشی قاپی دستگیر شده و به حبس محکوم شدم. بعد از هشت ماه مادربزرگم سند گذاشت و آزاد شدم اما باز هم سراغ گوشی قاپی رفتم.
زندان باعث نشد تنبیه شوی؟
الان تنبیه شدم و پشیمانم. باور کنید این کارها عاقبت ندارد. دیگر سمت سرقت نمیروم.