نمایش دستاوردهای سینماگران در جشنواره سی و ششم فیلم فجر
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۹۹۹۴۸۲
تهران- ایرنا- جشنواره فیلم فجر به ایستگاه سی و ششم رسید؛ محلی که دستاوردهای هنری سینماگران در معرض دید مردم و داوران قرار می گیرد. پس از گذشت چند روز از آغاز اکران فیلم ها، موجی از اظهارنظرها و نقد های گوناگون درباره تولیدهای اهالی سینما به راه افتاده است و باید منتظر ماند و دید که سرانجام، سیمرغ بلورین به کدام هنرمندان در این عرصه تعلق خواهد گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح یکشنبه 15 بهمن 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
** نگاهی به فیلم های مطرح اکران شده در جشنواره فیلم فجر
جشنواره ها همواره فرصتی برای ارایه تازه ترین دستاوردهای فرهنگی- هنری هستند و جشنواره فیلم فجر، از آن دست برنامه هایی به شمار می رود که به دلیل شرایط فرهنگی کشور و وجود علاقه مندی به فیلم و سینما، چه برای سینماگران و چه برای مردم از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است. جشنواره سی و ششم در سه و چهار روزی که از اکران فیلم هایش می گذرد، مانند همیشه در معرض نگاه های تیزبین منتقدان به نقد کشیده شده است و فیلم های به نمایش درآمده مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
روزنامه«ایران» در یادداشتی با عنوان«نگاهی به «آستیگمات»، «کامیون» و «جاده قدیم»» نوشت: جشنواره فیلم فجر بعد از 36 سال همچنان گرفتار ممیزی و اعمال سلیقههای سیاسی و غیرسینمایی است. حضور افراد غیرمتخصص در میان اعضای هیأت انتخاب که به فیلمها از دریچه تنگ سیاست نگاه میکنند، باعث شده که باز هم مثل سالهای گذشته، تعدادی از فیلمها بهخاطر ممیزی و «سیاه نمایی» حذف شده و از رقابت در جشنواره باز بمانند. در میان فیلمهای حذف شده فیلمی بوده به نام آستیگمات که دومین ساخته جوانی خلاق و مستعد به نام مجیدرضا مصطفوی است. آستیگمات، فیلمی است که روی مسأله بسیار حساس و مهمی در جامعه ما انگشت گذاشته و آن بحران دوران بلوغ و مشکلات جنسی در میان کودکان است. مسألهای که سینمای محافظه کار ایران تاکنون جسارت پرداختن به آن را نیافته و این موضوع جز در چند فیلم سینمای قبل از انقلاب، مثل انتظار امیر نادری و تجربه عباس کیارستمی، هرگز مطرح نشده است.
در ادامه این یادداشت که به قلم پرویز جاهد منتقد سینما نوشته شده است، می خوانیم: کامیون، یکی از ضعیفترین کارهای کامبوزیا پرتوی در زمینه فیلمنامهنویسی و کارگردانی است. فیلمی با طرحی سست و بیرمق که توان و کشش یک فیلم دوساعته را ندارد و نتیجهاش فیلمی کشدار و کسالتآور میشود که هرچه زور میزند پیش نمیرود. فیلم، بشدت یادآور فیلمهای فارسی پیش از انقلاب است با عناصر و مایههای آشنای آن مثل زنِ دهاتی بیشوهرِ آوارهای که دنبال شوهر گمشدهاش میگردد. شاید تنها وجه مثبت فیلم، حضور بازیگر توانایی به نام سعید آقاخانی باشد که او را در نقش یک راننده کامیون کرد با آن گریم سنگین که او را چندین سال پیرتر از سن واقعی خودش نشان میدهد، تا حد زیادی باور میکنیم.
منیژه حکمت بعد از 10 سال با فیلم جاده قدیم به جشنواره فجر آمده. فیلمی روانکاوانه در مورد ترومای زنی به نام مینو است که مورد تجاوز جنسی یک راننده ناشناس قرار میگیرد اما نمیخواهد قبول کند که به او تجاوز شده و حاضر نمیشود علیه راننده متجاوز اقدام کرده و با پلیس و شوهرش همکاری کند.(شباهت تماتیک غیرقابل انکار فیلم با فروشنده فرهادی). جاده قدیم، زمان زیادی را تلف میکند تا وارد مسأله اصلی شود و بعد از آن هم جز کابوسهای تروماتیک زن و مقاومت او در برابر درخواست همسر و اطرافیانش برای پذیرفتن تجاوز، فاقد کشش لازم برای دنبال کردن داستان از سوی بیننده است.
روزنامه «رسالت» در یادداشتی با عنوان «جاده قدیم فیلمی با ریتمی کند» نوشت: «جاده قدیم» موضعش چون فیلم اصغر فرهادی بر اساس تجاوز پی ریزی شده است . زنی که رئیس بانک است وخانه دار وبا اعتماد به نفس در شب عید در حال برگشت از سر کار با سوار شدن بر یک اتومبیل شخصی ربوده شده وپس از برده شدن به خارج از شهر به او تعرض جنسی می شود . البته شبیه چنین قصه ای را در یکی دو فیلم خارجی هم شاهد بوده ایم زن پس از آن به لحاظ شخصیتی تغییر میکند سعی در کتمان قضیه دارد ،از همسرش دوری می گزیند و... شبیه به همان فیلم خارجی وقایع اما در جهان فیلم تعریف نشده است به همین دلیل فقط نشان داده می شود وکارگردان از آن می گذرد . مانند ماجرای پسر خانواده که با همسرش عقد کرده اما هنوز عروسی نگرفته اند ودختر بار دار می شود . یا مردی که می خواهد وام کلانی بگیرد و ومدارکش کامل نیست و وثیغه ندارد ومینو رئیس بانک با وامش مخالفت می کند ومعلوم نیست آیا اتفاقی که برای او می افتد عاملش آن مرد است یا نه ، یا برادر مینو که تنها عکسش را می بینم وبه او فقط اشاره ای می شود.از ظاهر او در عکس معلوم است که زندانی سیاسی بوده وکشته شده است و...
در ادامه این یادداشت که به قلم سید علی تدین صدوقی به نگارش درآمده است، می خوانیم: در حال موضوعی که روی آن انگشت گذاشته میشود مهم است اما موضوع اصلی نه تعرض به زن یا مجازات مردی است که به او تعرض کرده ، یا توطئه احتمالی ای که جوادی ' مرد وام گیرنده ' به دلیل مخالفت مینو با وام او برایش چیده .بلکه موضوع وحرف اصلی فیلم حول مقایسه زوج جوان وماجرایی است که برایشان پیش آمده وآنها را مجبور به کورتاژ میکند ورویدادی است که برای مینو' مهتاب کرامتی ' پیش می آید یعنی تجاوز به او .
فیلم در جاهایی هم اشارات تصویری ای گذارا دارد مانند بنر اسنپ یا تاکسی خالی ای که در تصویر چند بار رد می شود . به این مفهوم که باید با وسایل نقلیه مطمئن رفت وآمد کرد. ویا تابلوی جاده قدیم که تاکید خاص خود را دارد مثلا بر گشت به گذشته یا عکس برادر مینو که کار کردی به لحاظ دراماتیک وشخصیت پردازی در روند قصه وفیلم ندارد تنها اشاره ای شعاری است .و... باید گفت فیلم ریتم کندی دارد ومسائل به شکل دراماتیک وسینمایی باز نمی شود . مثلا چرا نباید زن مجرم را دیده وشناسایی کند. و... پدر بزرگ خانواده (پرویز پور حسینی) در واقع نماینده بخش سنتی جامعه است.بخش سنتی ومرد سالارانه . مهتاب کرامتی اما بازی سختی را داشت که تا حدودی از پس آن بر آمده است .
روزنامه «خراسان» در یادداشتی با عنوان «حاتمی کیا «به وقت شام»» به قلم امیر حسین یزدان پناه آورد: با این که 12 ساعت می گذرد اما هنوز هم حس دلهره ای را که در پلان های مختلف «به وقت شام» به من منتقل شده بود همراه خود دارم، تعلیق هایی که حس وحشت و مرگ را به مخاطب منتقل می کرد. «به وقت شام» یک اکشن جذاب دارای صحنه های دلهره آور است که باعث می شود در طول تماشای فیلم حتی یک بار هم به ساعت نگاه نکنم. با این حال معتقدم آن چه در پایان دو ساعت تماشای این فیلم به عنوان برداشت کلی من در ذهن ثبت شده است، منطبق بر انتظارات انباشته ای که در یک سال و اندی اخیر که از آغاز انتشارخبرها درباره «به وقت شام» در ذهن من ایجاد شده، نیست و نیز معتقدم انتظاری که از نام «ابراهیم حاتمی کیا» و عنوان «به وقت شام» داشتم فراتر از فیلمی بود که دیدم، با این توضیح که اگر تیتراژ فیلم را حذف کنند و آن را برای کسانی که درباره سازنده «به وقت شام» چیزی نمی دانند نمایش دهند، از دیدن یک فیلم اکشن، راضی از سالن سینما خارج خواهند شد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: ایده ساخت این فیلم یعنی گروگان گیری دو خلبان ایرانی توسط داعش بسیار جذاب است. چه این که هم رشادت های خلبانان ایرانی را نمایش می دهد و هم از تعلیقی که نفس حضور در آسمان دارد استفاده می کند. اما به نظر دو مسیر در فیلم به خوبی به پایان نرسید: ماجرای اسکورت هواپیماهای روسی در نهایت معلوم نشد که به چه دلیل ناگهان تمام شد. صرفا تیر اندازی به سمت هواپیما های جنگنده درحالی که به راحتی می توانند خود را از تیر رس تیربارهای دستی خارج کنند، دلیل منطقی برای پایان دادن به حضور در ادامه داستان نیست.
پایان بندی فیلم نیز گرچه قهرمانانه و اسطوره ساز از یک مدافع حرم است که بهترین سرمایه خود یعنی جانش را برای نجات کودکان بیگناه یک مدرسه فدا می کند و این «شهادت طلبی» درست نقطه مقابل «انتحاری» هایی است که داعش علیه مردم مظلوم استفاده می کند اما سوالی که برای من به عنوان مخاطب در پایان فیلم ایجاد می شود این است که آیا امکان نداشت علی به نحوی خود را به یکی از قفس ها ببندد و ریموت بمب را درحالی که از هواپیما خارج می شود بفشارد؟ شاید منطقی ترین مسیری که داستان می توانست داشته باشد این بود که او نیز نجات پیدا کند اما کارگردان عمدا نمی خواست علی نجات پیدا کند.
**فضای مجازی زمینه ساز تقابل فرصت ها و تهدیدها
فضای مجازی به عنوان بستری که می تواند فرصت های زیادی را فراروی انسان به خصوص قشر جوان به وجود بیاورد ارزشمند است. اما همین فضا زمانی که به صورتی افسار گیخته از کنترل افراد خارج شود، به عنوان یکی از جدی ترین تهدیدهای جسم و روح بشر محسوب می شود. امروزه فضای مجازی یکی از مهم ترین ابزارهای تفریح و نیز کسب درآمد برای بسیاری از جوانان به شمار می رود و از این رو بحث های زیادی در میان محافل به فواید و ضررهای این محیط، اختصاص داده شده است.
روزنامه «آسمان آبی» در یادداشتی با عنوان « بستریشده در گیم نت» به قلم علیرضا شریفی یزدی جامعهشناس آورد: کارکردن در فضای مجازی انواع مختلفی دارد که یکی از این کارها بازیهای دیجیتال است، اما اینطور نیست که بگوییم هر کسی که مشغول بازیهای دیجیتال شد، به بازی اعتیاد دارد. درباره بازیهای دیجیتال بحث میزان و زمانیکه به آن اختصاص داده میشود بسیار مهم است، اما درباره موادمخدر و حتی سیگار اینطور نیست. کسی که حتی روزی یک نخ سیگار بکشد، معتاد به شمار میآید، اما در این مورد خاص برای اینکه فردی را معتاد بنامیم یک کف و سقفی را باید در نظر بگیریم. بهتر است برای این بازیها بهجای واژه اعتیاد از وابستگی استفاده کنیم؛ البته بسیاری از سازمانها مانند APA و WHO نام اعتیاد را روی آن گذاشتهاند؛ زیرا آنها معتقدند بازیهای دیجیتال بهشدت وابستگی میآورند. بد نیست بدانید روانشناسی سایبری علم تازهای است که کارهای زیادی مانند واژهسازی و ارائه مقالات درباره آن انجام شده است.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: اگر فرض کنیم فردی واقعا درگیر بازیهای دیجیتالی شده است، باید بگوییم که همه پیشزمینههای اعتیاد به موادمخدر، سیگار، قلیان، مواد روانگردان و الکل هم در اینجا نیز صادق است. عوامل ایجاد اعتیاد چه درباره موادمخدر و چه درباره بازی و فضای مجازی مشترک است. فرد میفهمد این میزان وقتگذاشتن برای بازی اشتباه است، ولی نمیتواند خودش را کنترل کند که البته برای این وضعیت دلایلی وجود دارد. دلیل اول اینکه این فضا جذاب است و بازیها با مرحلهبندی جلو میروند. هر مرحله پاداش مرحله قبلی است و اگر کسی در قبال یکی از رفتارهایش پاداش بگیرد، امکان تکرار آن رفتار در او بالا میرود. همین موضوع حس کنجکاوی افراد را بالا میبرد.
یکی از مشکلاتی که نداشتن سواد رسانهای ایجاد میکند، توجهنکردن به تناسب سن افراد و فضای مجازی مورداستفاده است. این بازیهای دیجیتال، طبقهبندی سنی خاصی ندارند؛ مثلا یک بچه 9ساله ممکن است یک بازی خشن را انجام دهد. ترویج خشونت شاید ناراحتکنندهترین پیامد این بازیها باشد.
روزنامه «قدس» در گزارشی با عنوان« دارو ندار رقیب های ایرانی تلگرام» نوشت: درحوادث اخیر در برخی شهرها و استان ها ضرورت فیلترینگ موقت یکی از پیام رسان های خارجی مطرح شد، از سوی دیگر، برخی کارشناسان این راهکار را مؤثر ندانسته و ضمن تسریع در رفع فیلترینگ این پیام رسان، خواستار حمایت و تقویت پیام رسان های داخلی شدند تا شاید این چند پیام رسان تقویت شده و مردم از آن ها برای ارتباطات و کسب و کارهای خود استفاده کنند. با وجود این، پرسش این است که پیام رسان های داخلی که در حال حاضر حدود 5 میلیون کاربر دارند با چه چالش های عمده ای روبه رو هستند و چگونه باید از آن ها حمایت کرد؟
در ادامه گفت وگو با پویا پیرحسینلو بنیانگذار و مدیر عامل شرکت دانش بنیان «ابرآروان» را می خوانیم: ما ظرفیت قابل قبولی داریم، اما بهتر از آن ها هستیم. یعنی جوانان توانمند و نخبه ای داریم.برنامه نویسان توانمندی داریم.در زمینه امنیت شبکه، مهندسان قابلی داریم. اما آیا همه پیام رسان های ما از این توانمندی برخوردارند؟ پاسخ روشن است؛ خیر. یعنی ممکن است یکی از آن ها A و دیگری B یا C باشد. پیر حسینلو در پاسخ به این پرسش که آیا پیام رسان های داخلی از لحاظ فنی آن قدر توانمندی دارند که جایگزین تلگرام و سایر پیام رسان های خارجی شوند و به همه نیازهای کاربران ایرانی پاسخ بدهند؟ می گوید: پاسخ به این پرسش کمی سخت است؛ ضمن اینکه مخالف جایگزینی هستم، چون معتقد هستم رشد پیام رسان های داخلی باید به شکل ارگانیک و منطقی و در یک فضای رقابتی اتفاق بیفتد.
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «آشی که «وب» برای کسب و کارها پخته است» آورد: ما گاه اینترنتی شدن کسب و کارمان را خوش باورانه «فرشته نجات» میبینیم و گاه از آن سو میافتیم و «رقیب بیرحمی» مییابیمش که آمده تا نان ما را کامل آجر کند. اما این خیالات تا چه اندازه واقعبینانه است؟ درک ما از اینترنتی شدن کسب و کار چه عمقی دارد؟ آیا همین که توانستیم فضایی را در شبکههای اجتماعی یا اینترنت از آن خود کنیم به این معناست که کسب و کار ما جهانی شده و مرزها و محدودیتها از روی کسب و کار و برند ما برداشته شده است؟ چه بینشی نسبت به مدلهای داد و ستدهای اینترنتی داریم؟
در ادامه گفت وگو با مجید کثیری کارآفرین و مدیرعامل یک شرکت اینترنتی را می خوانیم: ما امروز میتوانیم این ادعا را بکنیم که کسب و کارها در ایران بتدریج از شوک اینترنتی شدن بازار بیرون میآیند و مثل شناگران ناشی در حال دست و پا زدن با بستر جدید هستند. میبینیم که بسیاری از این کسب و کارها در تلاش برای به روز شدن در فضای مجازی، صفحهای یا کانالی راهاندازی کردهاند و راه ارتباط با مشتری را از حالت سنتی خارج کردهاند، اما این به آن معنا نیست که این کسب و کارها با این نوع فعالیتها اینترنتی شدهاند چون بسیاری از ما تصور میکنیم همین که سایتی را بالا بیاوریم یا کانالی در شبکه اجتماعی راهاندازی کنیم به دریایی از مشتریها وصل میشویم در حالی که این تصور وهمی بیش نیست. اینها به نظر من دوران گذار است و طی خواهد شد. نکته دیگر، بسته به اینکه ما ذهن منفعل یا فعالی در این باره داشته باشیم فضای کسب و کارهای آنلاین هم میتواند فرصتی برای پوستاندازی و تولد دوباره کسب و کارهای سنتی باشد و هم زمینهای برای برچیده شدن و انقراض آنها.
یکی از مهمترین گامها در این زمینه این است که شما به مختصات واقع بینانهتری در این باره برسید. البته کسب و کارهای اینترنتی این مزیت را دارند که گاه برخی از هزینهها را به شکل معجزهآسایی از میان برمیدارند. همان رقابتی که در دنیای واقعی میان فعالان بازار وجود دارد در دنیای مجازی و بستر شبکههای اینترنتی وجود دارد و اگر مثلاً در دنیای واقعی کسانی هستند که اخلاقمدارانه رفتار نمیکنند آنها در بستر کسب و کارهای اینترنتی هم حاضر خواهند بود. از طرف دیگر شما در این فضای جدید به دانش و مهارت جدیدی نیاز دارید مثل اینکه چه کنید تا محتوایی که ارائه میکنید در موتورهای جستوجو قابل ردیابی باشد و موتورهای جستوجو از شما بهعنوان یک منبع معتبر یاد کنند، من توصیه میکنم افرادی که بهدنبال راهاندازی کسب و کار در این فضا هستند حتماً تجربه حضور در یک استارتآپ را از دست ندهند.
** میراث فرهنگی، یادگار تمدنی کهن در کشور
سرزمین کهن ایران همواره به دلیل وجود میراث کهن فرهنگی هزاران ساله، در کانون توجه دنیا بوده است. وجود بالقوه این آثار از یک طرف و نگهداری و استفاده باالفعل از آنها از سوی دیگر وظیفه ای است که نه تنها بر عهده مسوولان که بر عهده یکایک مردم این سرزمین است. چرا که از میان رفتن این آثار به منزله نابودی بخشی مهم از یادگارهای باستانی و تاریخی کشور محسوب می شود. اینک سازه های چهار هزار ساله شهر شوشتر در معرض خطر نابودی قرار دارد، آثاری با معماری منحصر به فرد در دل شهر و در دسترس مردم که بخشی از آن به دلیل فرسایش و کوتاهی، فرو ریخته است.
روزنامه«جام جم» در گزارشی با عنوان «سازه های آبی شوشتر در مسیر تخریب» نوشت: آخرین ساعات روز جمعه، یک خبر، یک اتفاق، دل میراث دوستان کشور را به لرزه درآورد و هوری فروریخت؛ خبر از خوزستان به فضای مجازی رسیده بود؛ از سازههای آبی و جهانی شوشتر. خبر و تصاویری که ریختن طاق یکی از کانالهای سازهها را نشان میداد و تا صبح شود دل توی دل دوستداران تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران باقی نگذاشت. سپیدی صبح که برآمد اما داربستهای مرمت هم برپا شد. مسئولان میراثی شوشتر گفتند که بخش فروریخته قدیمی نبوده و جای نگرانی نیست، اما نگرانیهای بزرگتری پیش روست و سازههای آبی هزارانساله را تهدید میکند، باید به فکر آنها بود.
در ادامه این گزارش می خوانیم: سازههای آبی تاریخی شوشتر، 13 مجموعه به هم پیوسته از پلها، بندها، آسیابها، آبشارها، کانالها و تونلهای عظیم هدایت آب در مسیر و روی رود بزرگ کارون است که در ارتباط با یکدیگر و همزمان با هم کار میکنند، گرچه در نقاط مختلف شهر واقع شدهاند. این سازههای آبی در دوران هخامنشیان تا ساسانیان، به منظور بهرهگیری بیشتر از آب ساخته شده و همچنان به وظیفهای که برای هزاران سال عهدهدار بودند، عمل میکنند؛ وظایفی چون تقسیم آب کارون به چند لایه برای ارسال به بخشهای مختلف شهر و اراضی کشاورزی و به حرکت درآوردن آسیابهای آبی. سازههای آبی تاریخی شوشتر در سال 1388 به ثبت جهانی رسید و بیهمتا بودن خود را بر تارک جهان حک کرد.
مهمترین ویژگی یا شاید بارزترین تفاوت این سازهها با سایر آثار تاریخی کشورمان این است که در بافت تاریخی شهر شوشتر قرار داشته و ارتباط تنگاتنگی با زندگی مردم دارند. این همنشینی باعث افزایش حساسیت و ضرورت توجه و نگهداری بیشتر از آنها میشود، طوری که استهلاک آن در اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی بیشتر بوده و در صورت بی توجهی و عدم پایش و مرمت مداوم آسیبپذیرتر خواهد بود. کمااینکه هشدارهای زیادی تاکنون درخصوص آسیبهای وارده به این اثر جهانی و فروپاشی کامل آن در آینده (درصورت بیتوجهی) داده شده، که آخرینش فروریختن بخشی از طاق واقع شده در مجموعه آسیابها و آبشارهاست؛ یکی از 13 اثر مجموعه سازههای آبی که درون بافت شهری شوشتر قرار گرفته است.
روزنامه«قانون» در گزارشی با عنوان « سازه های شوشتر را آب برد، میراث فرهنگی را خواب!» آورد: سازه های آبی شوشتر اوج شــکوه و قدرت ایرانیان دردوران باستان را به نمایش می گذارد؛ دورانی که آب مقدس بود و برای بهره گیری بیشتر از آن سازه هایی طراحی کردند که به نماد هنر، خلاقیت و هوش مهندسان ایرانی تبدیل شد. سازه های آبی شوشتر چهار هزار سال در تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین اســتوار مانده اند تا به نسل ما امانت سپرده شوند. نسلی که به تخریب هویت و میراث تاریخی خود معروف است. صبح روز گذشته فرو ریختن بخشــی از سازه های آبی شوشتر موجب شــوک تمامی دوســتداران میراث ایران زمین شد. در خبرها آمده بود:« آنچه در مجموعه ســازه های آبی تاریخی شوشتر معروف به «سیکا» ریزش کرده است، بعد از بقایای کارخانه قدیمی یخ سازی و دو پلان (یعنی دو پل) قرار دارد و محل ریزش طاق یکی از کانال هاست که بخشی از ســازه های آبی تاریخی ثبت جهانی شوشتر محسوب می شود».
در ادامه گفت وگو با مجتبی نارنچ پور خبرنگار شوشتری را می خوانیم: « هر لحظه باید منتظر اخبار ناگواری از تخریب سازه های آبی شوشتر باشیم. در سال های اخیر اعتباری برای مرمت این اثر تاریخی اختصاص داده نشد. فاضلاب در دیواره جنوبی و غربی بسیارنشت کرده و دیواره شمالی نیز دچار فرسایش شده است. به دلیل قرارگیری خانه های مسکونی در بخش شمالی، اگر تخریب رخ دهد، خانه های مسکونی تخریب می شوند و خسارت جانی نیز درپی خواهد داشت. ساخت و ساز غیرمجاز در حریم میراث جهانی شوشتر، بلای جان این اثر شــده اســت. خانه هایی که یکی پس از دیگری در حریم ســازه های آبی شوشتر سبز می شوند و مسئولان نیز راه ســکوت را در پیش گرفته اند. مشکل دیگر این میراث جهانی، مدیریت پایگاه سازه های آبی است، این پایگاه درحال حاضر به حریم درجه یک اثر، تجاوز و اقدام به ساخت و ساز کرده است. در گذشته پایگاه خانه هایی را برای کاهش بار تونل های تاریخی سازه های آبی شوشتر تملک کرده است. قرار بود پس از تملک آن ها را تخریب کنند اما پایگاه ساز ه های آبی، هم اکنون درحال استحکام بخشی و بازسازی آن خانه هاست. این خانه ها فشار بسیاری را بر سازه وارد می کند. به اعتقاد من، مدیریت پایگاه هیچ گونه عزم و اراده ای برای حفظ و نگهداری آثار تاریخی شوشتر ندارد.»
روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «بخشی دیگر از تاریخ فرو ریخت» نوشت: میان اخبار تلخ هر روزه که دیگر شنیدنش عادی شده، از زلزله کرمانشاه و گرد و غبار خوزستان تا زلزلههای پیاپی، خبری تلخ و کوتاه انتشار پیدا کرد که در میان هیاهوها گم شد. «سازه آبی شوشتر فرو ریخت.» سازههای آبی تاریخی شوشتر مجموعهای به هم پیوسته از پلها، بندها، آسیابها، آبشارها، کانالها و تونلهای عظیم هدایت آب مربوط به دوران هخامنشیان تا ساسانیان؛ همان سازهای که مادام ژان دیولافوا، باستانشناس مشهور فرانسوی بزرگترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی نامید. حالا بخشی از یکی از طاقهای سازههای آبی شوشتر در استان خوزستان ریزش کرده و مدیر این پایگاه میراث فرهنگی، آسیب را در حد دو تا سه متر مربع توصیف کرده است.
در ادامه این مطلب گفت وگو با بیژن حیدری زاده مدیر پایگاه جهانی سازههای آبی شوشتر را می خوانیم: «متاسفانه این اتفاق روز جمعه 13 بهمن رخ داد. خوشبختانه حجم زیادی از سازه تخریب نشده و مقدار ریزش بسیار کم است. در مجموع سطح ریزش طاق در سازههای آبی شوشتر به دو، سه متر مربع هم نمیرسد.» مهندسان فنی مجموعه و کارگاه اجرایی وضعیت را بررسی میکنند تا بتوانند از تخریب دیگر بخشهای سازه جلوگیری کنند. «قبل از اعلام هر نوع علتی باید بررسی دقیقتری در محوطه انجام شود، علت ریزش را به صورت مشروح به زودی اعلام میکنیم. حدسهایی میزنیم اما بررسی باید به شکل کامل صورت بگیرد. کارشناسان پایگاه به نتیجههایی رسیدهاند اما برای اطمینان، نیاز به بررسی دقیقتری داریم.» این مجموعه تاریخی بعد از ثبت در فهرست آثار ملی در سال 1377، روز پنجم تیر ماه 1388 به شماره 1315 در فهرست میراث جهانی یونسکو هم ثبت شد اما با توجه به اتفاق رخ داده، ظاهرا حال و روز خوبی ندارد. دغدغهمندان معماری و باستانشناسی از آینده سازه آبی شوشتر اظهار نگرانی کردهاند و میترسند این بنا به سرنوشت مکانهایی مانند ارگ بم دچار شود.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: عشرت کراری**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9428**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۹۹۴۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اردبیل فردا میزبان دومین جشنواره بینالمللی عشایر است
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل با اشاره به آغاز رسمی جشنواره بین المللی کوچ عشایر در روز جمعه گفت: ۴۱ طایفه عشایری کشور و عشایر سه کشور خارجی میهمان دومین جشنواره بینالمللی کوچ عشایر جعفرآباد مغان هستند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، حسن محمدیادیب عصر پنجشنبه در مراسم آغازین جشنواره بینالمللی کوچ عشایر در جعفرآباد بیلهسوار، گفت: برای دومین سال متوالی جشنواره کوچ عشایر در استان اردبیل به صورت بینالمللی و با حضور عشایر غیور کشورمان و سه کشور خارجی در حال برگزاری است.
وی تصریح کرد: در این جشنواره شرکتکنندگان سعی میکنند تا آداب، رسوم و توانمندیهای خود را در عرصههای مختلف به نمایش گذاشته و با برگزاری برنامههای نمادین عروسی عشایر، برپایی آلاچیق، تولید محصولات صنایع دستی و لبنی، بازیهای بومی، محلی و سایر ظرفیتها بتوانند قابلیت بینظیر خودشان را در معرض نمایش بگذارند.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل گفت: از 41 طایفه عشایری، 32 طایفه مختص استان اردبیل است و از هشت استان کشور نیز عشایر سعی کردند تا در این رویداد حاضر شده و توانمندی عشایر ساکن در مناطق خود را به نمایش بگذارند.
محمدیادیب افزود: برای دومین سال متوالی از کشور عراق، ترکیه، مغولستان، نیجریه و افغانستان نیز طوایف عشایری حاضر شده تا در قالب برنامههای آیینی، موسیقی ظرفیتهای عشایر اقوام و قبایل مختلف عشایری را در کنار زیباترین گنجینههای کوچ، زندگی و هویت عشایری و همچنین سواره شتر، اسب و جهاز به نمایش بگذارند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: این رویداد از ساعت 9 صبح فردا به صورت رسمی آغاز شده و تا 18 عصر ادامه خواهد داشت که امیدواریم میهمانان مختلف در این رویداد بتوانند با توجه به شرایط آب و هوایی مناسب و همچنین ظرفیتهای بینظیر عشایر شاهسون استان و سایر عشایر غیور و غیرتمند کشورمان، ساعات خوشی را در کنار عشایر سپری کنند.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل اضافه کرد: مسئولان میراث فرهنگی، امور عشایری و دستگاههای دیگر تصمیم گرفتند تا در قالب جشنواره بینالمللی کوچ عشایر مغان از کوچ برتر، شتر و اسب برتر، جهاز و آلاچیق برتر نیز در پایان این مراسم تجلیل کرده و برترینها را در این حوزهها معرفی کنند.
محمدیادیب بیان کرد: عشایر نماد هویت و غیرت ایرانیان هستند و امروز نیز به عنوان مرزبانان غیرتمند در مرزهای کشور و مناطق مختلف سعی میکنند تا حامی و مدافع انقلاب اسلامی باشند.
انتهای پیام/131