Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، به نقل از روابط عمومی برنامه گستره شریعت، برنامه گستره شریعت با موضوع دین و جامعه با حضور علیرضا شجاعی‌زند استاد دانشگاه تربیت مدرس، محمد محمدرضایی استاد دانشگاه تهران، پارسانیا استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، محمد جعفری هرندی استاد دانشگاه تهران با اجرای قاسم پورحسن دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، 12 بهمن ماه از شبکه چهار سیما پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای این برنامه قاسم پورحسن دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با طرح چند پرسش که آیا دین امری ذاتا اجتماعی است؟ آیا کارکردها و نقش‌هایی که دین در مناسبات جمعی ما دارد را می‌توان از منظر اندیشه مورد توجه و اتفات قرار داد یا نقد کرد؟ آیا می‌توان سنخ‌شناسی متفاوتی از آراء متفکران اسلامی در 150 سال اخیر درباره اینکه آیا دین امری فردی یا اجتماعی است، دسته‌بندی کرد؟ گفت: اینها پرسش‌های مهمی است که امروزه در نوشته‌ها، پژوهش‌ها و دانشگاه‌ها به چشم می‌خورد. بنابراین ما تلاش می‌کنیم در هر برنامه مسئله واحدی را مدنظر قرار داده و بحث‌های مرتبط با آن را تقدیم کنیم که در این برنامه ما به این مهم که آیا دین امری اجتماعی است یا خیر خواهیم پرداخت. تلقی ما از واژه دین چیست و آیا می‌توان از دین که امری اجتماعی است دفاع کرد یا خیر؟

شجاعی‌زند در پاسخ عنوان کرد: اساسا دین زمانی نام دین پیدا می‌کند صبغه اجتماعی پیدا کند تا زمانی که دین در صندوق ذهن و مخیله یک فرد بنیانگذار یا پیرو به تنهایی وجود دارد مسمای دین پیدا نکرده است. منظور از دین آن است که یک سری آموزه‌های اعتقادی و عملی به مخاطبان عرضه می‌شود و در این هنگام پیروانی نیز جذب می‌کند. از این رو دین با اجتماع پیوند عمیقی دارد.

استاد دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: آنچه که به عنوان دین در ادبیات حوزه علوم انسانی مطرح می‌شود عموما مبتنی بر چنین پیش‌فرضی است که جمعی از انسان‌‌ها را متوجه خود کرده است.

وی با بیان اینکه دین صرف وجود داشتن مجموعه‌ای از آموزه‌ها در یک پکیج، بسته و یا کتاب نیست، ابراز کرد: هنگامی که دین در اجتماع متجلی می‌شود در اصل وارد یک پروسه و فرآیند تاریخی در بستر تحقق می‌شود، به بیان دیگر وقتی دین مظاهر و تجلیاتی در حیات اجتماعی خود پیدا می‌کند وارد عرصه تاریخی می‌شود.

شجاعی‌زند ادامه داد: دین زمانی مسمای دین پیدا می‌‌کند که از مجموعه‌ای از آموزه‌ها و جمعی از پیروان آن آموزه‌ها وجود داشته باشند و دین بدون وجود یکی از این دو بخش مسمای خود را پیدا نمی‌کند.

این محقق درباره باورهای فردی در دین گفت: البته خاصیت باور این است که نزد فرد شکل می‌گیرد، مسئله اینجا است که باورهای زیادی نزد افراد وجود دارد اما هنوز به کسی عرضه نشده است که توجه دیگران را به خود جلب کند و اگر هم کسی باور فکری خود را به دیگران عرضه و توجه بخشی از افراد جامعه را به خود جلب کرده است به حد پیروی و متابعت نرسیده است. بنابراین تا تمام این اجزا شکل نگیرد، حتی اگر تمامی ارکان یک دین در ذهن یک فرد فهیم، بالغ و خوش‌فکر وجود داشته باشد نمی‌توان آن را دین نامید.

وی افزود: ادیان از حیث اینکه فردگرا باشند یا جمع‌گرا در دو دسته مختلف قابل بحث و بررسی هستند، اما ذات ادیان حتی ادیان فردگرا آن است که افرادی را در اطراف خود جمع می‌کنند.

محمدرضایی در پاسخ به این پرسش که تلقی ما از واژه دین چیست و آیا می‌توان از دین که امری اجتماعی است دفاع کرد یا خیر؟ اظهار داشت: برای پاسخ دادن به این پرسش ابتدا باید دو واژه انسان و دین را جداگانه تعریف و وظایف هر کدام را بیان کرد.

این استاد فلسفه دین با اشاره به اینکه انسان دارای عقل است و انسان عاقل برای رشد یافتن از جهات مختلف علمی، عقلی و دیگر جهات نیازمند تعامل با اجتماع است، گفت: دین مجموعه‌ای از اعتقادات، احکام و دستورات اخلاقی است که برای هدایت انسان از جانب خداوند توسط پیامبران نازل شده است؛ بنابراین اگر انسان ذاتا یک موجود اجتماعی باشد و دین نیز برای هدایت انسان با چنین ویژگی ابلاغ شده باشد، بالطبع باید دین با ویژگی انسان تطابق داشته و اجتماعی باشد.

وی با اشاره به اینکه محور دین اعتقاد به خداوند است، عنوان کرد: اعتقاد به خداوند شامل توحید ذاتی، توحید در خالقیت و توحید در حاکمیت است، توحید در حاکمیت همان جنبه اجتماعی دین را شامل می‌شود، خداوند حکیم، عادل و علیم انسان را تنها و بدون هدایت و راهنما در این دنیا رها نکرده است. بنابراین انسانی که در اجتماع زندگی می‌کند نمی‌تواند خود برای خود قانون وضع کند.

پارسانیا در مورد پرسش مطرح شده گفت: حقیقت و عینیت دین مربوط به عرصه حیات انسانی و معنای شیوه زندگی انسان‌ها است، عرصه بروز دین در اعمال انسان هویدا می‌شوذ و آنچه که خارج از اراده انسان است و منوط به اراده الهی می‌شود در حوزه دین نیست، دین در معنای خاص آن که جنبه الهی و قدس دارد نیز منوط به عمل انسان از بعد جوانحی و جوارحی است.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: اعتقادات، محبت، نفرت، عمل، رفتار و هر عملی که از انسان در زندگی سر می‌زند در حیطه دین است، بعضی معتقد هستند که انسان هیچ رفتار فردی ندارد حتی رفتارهای به ظاهر فردی انسان نیز متأثر از زندگی اجتماعی اوست، این واقعیت دین است، البته علم به دین چیزی غیر از دین است.

وی تصریح کرد: خداوند متعال دین را تشریح می‌کند، یعنی دین به علم و اراده الهی موجود می‌شود، اگر اراده خداوند درباره دین اراده تکوینی بود به محض اینکه خداوند اراده می‌کرد دین محقق می‌شد اما خداوند درباره دین به اراده‌های انسانی اراده کرده است، موجود شدن دین به علم و اراده خداوند و یا موجود شدن دین به علم انسانی که می‌داند چه چیزی جزء دین است و چه چیزی از دین نیست، واقعیت دین به شمار نمی‌رود، بلکه واقعیت دین آن زمانی محقق می‌شود که انسان به دین عمل ‌کند، دیندار یا ضد دین بودن در عرصه حیات انسانی محقق می‌شود. بنابراین دین جنبه اجتماعی را نیز دربرمی‌گیرد.

پورحسن بیان داشت: دیدگاه رایج و نظریه غالب این است که دین ذاتا امری اجتماعی است، کسانی که معتقد هستند که دین ذاتا امری فردی است ولی در طول تاریخ امری اجتماعی شده و مظاهری پیدا کرده آیا تلقی شما هم این است که اگر کارکرد دین را کارکردی اجتماعی ندانیم دین همه خاصیت خود را از دست داده است یا خیر؟

  

هرندی با بیان اینکه سه تعریف می‌توان برای دین ارائه کرد، گفت: در تعریف نخست آنچه از آموزه‌های دینی که به وسیله پیامبران آمده است، دیگر آنچه که در بستر تاریخ در حوزه تدوین و تفکر جزء مسائل دینی محسوب شده است مانند تحولاتی که در حوزه دین به مرور زمان مطرح شده در صورتی که از اول جزء دین نبوده است و در تعریف آخر شامل انتظاراتی است که مردم از دین دارند.

این استاد فقه ادامه داد: خداوند در آیه 62 سوره بقره می‌فرماید: « ان الذین آمنوا و الذین هادوا والنصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون» بر اساس آیات الهی کسانی که ایمان آوردند و یهودیان و نصارا و صابئین به شرط اینکه به خدا ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند دیندار هستند. به اعتقاد من دین همان است که پیامبران آوردند و آنچه که بر آن افزوده شده مخالف با دین نیست اما جزء محدوده رسالت پیامبران نیز به حساب نمی‌آید.

وی افزود: اعتقاد بنده بیشتر ناظر بر ادیان ابراهیمی است و از نظر من سایر آموزه‌ها دین محسوب نمی‌شوند، دلیل من این است که مجموعه آموزه‌هایی که پیامبر اسلام(ص) آورده‌اند عمدتا در دو بخش عقیده و شریعت تقسیم‌بندی می‌شود، که عقیده در آموزه‌های همه پیامبران یکی و شریعت هر کدام متفاوت بوده است.

هرندی گفت: ضمانت اجرایی که برای باورمند بودن افراد به اعتقادات و عمل آنها در آموزه‌های پیامبران وجود دارد عبارت از بشارت و انذار است. بنابراین حوزه دین حوزه اجتماعی نیست بلکه حوزه دین حوزه فردی است اگر چه مسلمانان زمانی که وارد اجتماع می‌شوند باید موازین دینی را رعایت کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: مخاطب پیامبر(ص) افراد بودند، ایشان به افراد بشارت بهشت و انذار از عذاب الهی می‌دادند اما اینکه بگوییم الا و لابد تبلور دین در اجتماع است اینگونه نیست عمده تبلور دین در مسائل شخصی و عملی است، گوهر دین در عمل به شریعت مقدس است.

پورحسن اظهار داشت: دیدگاه سکولار و دیدگاه اومانیسم این بود که اگر دین بخواهد در جامعه ظهور یابد باید حتما وجه رادیکال، حداکثرگرایانه و دیدگاه ایدئولوژیک داشته باشد تا همه مناسبات را از منظر دین ببیند. با این تفکر این ترس وجود داشت که عقل بشر کنار زده خواهد شد و به طور کلی جای عقل خالی می‌شود، این نگاه در تاریخ اسلام و مسیحیت شکل گرفت، آیا ما می‌توانیم از منظر نقد، نگاهی که تنها بر شخصی و فردی بودن تاکید دارد این مسئله را مطرح کنیم که دین در کارکردهای اجتماعی‌اش نیرومندتر، زنده‌تر و پویاتر است.

هرندی با بیان اینکه اقتضای دین با اصل دین متفاوت است، گفت: لازمه اجرایی شدن هر شریعتی اجرا شدنش در بین جامعه و اجتماع است. دین ایدئولوژی نیست، من معتقدم که پیامبران برای تعیین حق و تکلیف برای جامعه و اجتماع نیامده‌اند بلکه برای تعیین و بیان حق و تکلیف افراد آمده‌ است.

پورحسن گفت: پرسشی که امروز در جامعه ما مطرح می‌شود آن است که ادعای برخی مبنی بر اجتماعی بودن دین به طور کلی در قدرت سیاسی مطرح می‌شود، اینگونه نیست که نظریه اقتصادی و نظریه جامعه شناسانه داشتن دین نیز مطرح شود، آیا ما واقعا اجتماعی بودن دین را در ساختار قدرت محدود می‌کنیم، آیا مظهر اجتماعی بودن دین تنها در حاکمیت خلاصه می‌شود، آیا این تقسیم‌بندی کلی درست است که بگوییم دین شامل دو بخش فردی و حاکمیتی است، آیا می‌توان گفت وقتی ادیان حکومت را به دست گرفتند از ذات خود جدا شدند؟

محمدرضایی پاسخ داد: به نظر من اعتقاد به توحید تمام این مسائل را در برمی‌گیرد، اگر دین با همه ابعادش در صحنه اجتماع بر ما حاکم نباشد در حقیقت از توحید فاصله گرفته‌ایم، خدای فرد با خدای اجتماع تفاوتی ندارد، همان خدایی که فرد را تربیت می‌کند اجتماع را هم تربیت می‌کند، اگر فرد بگوید من در اجتماع کاری به دستورات دینی ندارم می‌خواهد در عرصه اجتماع تن به کدام دستورات غیردینی بدهد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: توحید در ربوبیت یکی از ابعاد اعتقادی به خداوند متعال است، ربوبیت پروردگار به این معنا که خداوند متعال انسان‌ها را تربیت می‌کند، اینکه بگوییم خداوند حکیم و عادل تربیت را محدود به جنبه فردی افراد کرده و در اجتماع آنها را به حال خود رها کرده است نوعی شرک به خداوند محسوب می‌شود.

پورحسن در ادامه سخنانش گفت: بنابراین در چند صد سال اخیر جوامع غربی که معتقد به سکولاریزم شدند، به این معنا است که از نظر آنها دین در جایگاهی قرار بگیرد که با فردیت انسان ارتباط داشته باشد و باید مناسبات جمعی را به عقل بشری سپرد، در چنین دیدگاهی چه مشکلی وجود دارد؟

محمدرضایی در پاسخ ابراز کرد: انسان باید تمام مناسبات خود را در چارچوب دین قرار دهد، عقل انسان مورد تایید دین است اما عقل انسان‌ها گاهی با یکدیگر دچار اختلاف می‌شود یکی از اهداف دین این است که بین عقول مردم داوری و حکم کند، خداوند در قرآن می‌فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا»، در جوامع انسانی با وجود مکاتب و جریانات گوناگون وجود یک دین ضروری است دینی که فصل الخطاب باشد. در حقیقت دین تاییدکننده و کمک کننده به عقل انسانی است.

پارسانیا تصریح کرد: در مغرب زمین کسانی هستند که خداناباورند، بیایید جوامع اسلامی را با جوامع غربی مقایسه کنیم، به گفته شما اگر جامعه دینی و خداباور باشد چنین جامعه‌ای هدایت یافته، مترقی، از هر جهت پیشرفته و اخلاقی‌تر است، سوال من این است امروز جوامع اسلامی مترقی‌تر هستند یا جوامع غربی که چهارصد سال است دین را کنار گذاشتند؟

این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: پرسش شما فرض را بر این گرفته که جوامع ما دینی است و جوامع مغرب زمین دینی نیست، بحث راجع به اصل دین و متدینین دو مقوله جداگانه است، آیا جوامعی که امروز به جوامع دینی شناخته می‌شوند حقیقتا دیندار بودند و به دین عمل کردند، واقعیت این است که انسان‌هایی که امروز به عنوان دیندار و جوامع دینی شناخته می‌شوند آن طور که شایسته است به دین عمل نکردند.

وی افزود: این نکته بسیار مهم قابل نقد و بررسی است که تا چه مقدار دین در عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع جوامع دیندار ظهور و بروز دارد و تا چه مقدار به موازین دینی عمل می‌شود، در طرف مقابل نیز نمی‌توان گفت که دین به طور کامل از عرصه فرهنگ عمومی جوامع غربی خارج شده است، وبر می‌گوید ما فکر می‌کردیم که دین تا پایان قرن بیستم از عرصه فرهنگ عمومی از بین می‌رود.

پارسانیا تصریح کرد: بنابراین نه جوامع غربی کاملا از دین جدا شدند و نه جوامع دینی و اسلامی کاملا به دین عمل می‌کنند، تعبیر وبر این گونه است که می‌گوید جامعه مدرن دین را برای رسیدن به اهداف خود سوخت کرد یعنی برای رسیدن به اهداف غیر دینی خود از دین استفاده کرد.

هرندی بیان داشت: جامعه تصور می‌کند وقتی می‌گوییم دین اجتماعی است منظور تنها قدرت سیاسی است و هیچ کارکرد و نقش دیگری برای دین متصور نیست. من معتقد نیستم که جامعه ما چنین تلقی دارد، تلقی جامعه این است که دین در مسائل اجتماعی و قدرت نیز دخالت دارد. رسالت انبیاء و پیامبران محدود به کسب قدرت نبود، خداوند در قرآن می‌فرماید: «انا ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»، لزوما گوهر دین در عرصه اجتماع نیست بلکه گوهر دین اعمال انسانی است و ضمانت اجرایی شدن آن هم دوزخ و بهشت است، من نمی‌گویم که دین دستورات اجتماعی ندارد شاید 60 درصد از دستورات و آموزه‌های دینی مربوط به اجتماع باشد اما به نظر من تشکیل حکومت جزء آموزه‌های پیامبران نبوده است.

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۰۸۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است

به گزارش گروه دانشگاه ایسکانیوز، به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی، مراسم بزرگداشت روز معلم با حضور دکتر محمدمهدی طهرانچی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر عنایت‌الله ملکی تبار رئیس مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی، دکتر محمدعلی نادی معاون علوم تربیتی و مهارتی، دکتر پیام نجفی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان و جمعی از معلمان و مدیران مدارس سما این دانشگاه برگزار شد.

بیشتر بخوانید: آزمون استخدامی معلم پرورشی و ورزش جمعه برگزار می‌شود

دکتر طهرانچی با تبریک روز معلم گفت: خداوند اولین معلم عالم است و بعد از او انبیا به این جایگاه رفیع رسیدند و سپس معلمی از حکما و بزرگان به ما ارث رسیده است. این روز بزرگ را پاس می‌داریم و به همه معلمان مدارس سما و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی تبریک می‌گوییم.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به موضوع «دانشگاه، مدرسه ـ تحولات اجتماعی فناورانه و تعلیم و تربیت» اظهار کرد: این روزها اتفاقات جدی در دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است، تا پیش از این مدرسه و دانشگاه دو خط جدا از هم بودند، اما امروز این دو خط در دانشگاه آزاد اسلامی به هم رسیده و قرار است در هم تنیده شده تا در مقابل تحولات اجتماعی فناورانه نقش آفرینی کند. در این راستا به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر مدرسه‌ای بی‌پشتوانه و دانشگاهی بی‌عرصه داشته باشیم، در نظام تعلیم و تربیت جایگاهی نخواهیم داشت.

وی با اشاره به تأثیرات فضای مجازی در تحولات اجتماعی خاطرنشان کرد: فضای مجازی سال‌ها در زندگی همه ما ظاهر شده، اما با آمدن کرونا و طی دو سال فضای مجازی همه شئون آموزشی ما را فراگیر گرفت. این که کرونا اتفاق یا مهندسی شده بود را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که فضای مجازی قبل و بعد از کرونا نقش آفرینی متفاوتی در زندگی ما ایجاد کرد. کرونا باعث شده مسیری که باید سال‌ها طول می‌کشید تا به سرانجام برسد، به یکباره وارد زندگی ما شود. البته فقط در مورد فضای مجازی اینچنین نبود، بلکه آزمایش و تست‌های داروها و واکسن‌های نوین که در حالت عادی مراحل آن ۱۵ سال طول می‌کشید، در ایام کرونا به یکباره مجوز گرفت تا از استانداردهای پزشکی عبور کند و در زندگی ما وارد شود، به همین دلیل کرونا فضای جدید برای تست و آزمایش ابزارها و فناوری‌های بشر به وجود آورد.

دکتر طهرانچی ادامه داد: غربی‌ها سال‌های زیادی بود که می‌خواستند بگویند می‌توانیم در فضای مجازی زندگی مطلق داشته باشیم، اما ارتباطات انسانی مانع این جریان بود و اجازه نمی‌داد، اما کرونا باعث شد تا فضایی به وجود آید که فرزندان از طریق فضای مجازی با پدر و مادر خود دیدار و گفت‌وگو کنند و مردم از هم فراری بودند، در این فضا حاکمیت فضای مجازی وارد زندگی‌ها شد، علاوه بر این نظام رسمی آموزش و پرورش نیز پذیرفت تا دانش آموزان به این فضا کوچ کنند، به همین دلیل عصر معاصر را می‌توان به دوره قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه در مقابله با تحولات اجتماعی فناورانه جهان سه رویکرد می‌توان داشت، افزود: برخی در مقابله با تحولات اهل توقف هستند و به هیچ وجه آن را در زندگی خود راه نمی‌دهند، گروهی دیگر اهل وادادگی بوده و گروه سوم اهل مواجهه فعال هستند. شهدا کسانی هستند که در زندگی اهل برخورد و مواجهه فعال بودند، به همین دلیل هرگز نمی‌میرند، چرا که کسانی که اهل مواجهه فعال باشند، مصداق آیه شریفه «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» می‌شوند. ما نیز باید انتخاب کنیم که جزء کدام گروه و دسته می‌خواهیم باشیم.

وی یادآور شد: چه بخواهیم و چه نخواهیم یک فضای دوگانه حادث شده است که شامل فضای حقیقی و فضای مجازی است و زندگی وارد فضای دو ساحتی جدید شده است. مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی در بحث جوامع و محیط‌های تربیتی فرمودند که این محیط‌ها شامل خانواده، نظام آموزشی و جامعه می‌شود و درون آنها نیز محیط کار و محیط رفاقت قرار دارد. اکنون برای دانش آموزان ما جامعه دو ساحتی، خانواده و محیط آموزش مطرح است. فضای آموزش و تربیت شامل کلاس درس، محیط رفاقتی، محیط دانش‌آموزی و محیط کار می‌شود. اما نکته‌ای که رخ داده، این است که معیشت باعث شده معلم به فضای سازمان کوچ کند، معلم در کلاس است، اما دلش در کلاس نیست، دانش‌آموزان نیز از محیط کلاس به محیط رفاقتی رفتند، به همین دلیل دیگر حکمرانی آموزشی را «سازمان دانشگاه»، «مدرسه» و «محیط آموزشی در مدرسه» نمی‌تواند حکمرانی فرهنگی کند.

دکتر طهرانچی با بیان اینکه محیط رفاقتی و عمومی و زندگی در تسخیر فضای مجازی قرار گرفته است، اظهار کرد: ورود به جهان شبکه‌ای همه شئون تربیتی را هدف قرار داده و باعث شده معلم و دانش آموز، استاد و دانشجو به محیط‌های رفاقتی و سازمانی بروند. استاد از محیط آموزشی به محیط کار و معلم هم به سازمان مدرسه هجرت کرده و مسأله آنها ارتقاء خود و معیشت شده است، به همین دلیل دیگر جدایی دانشگاه از مدرسه و اتخاذ روش‌های تقلیدی راهگشا نیست و باید تعریفی دیگر داشته باشیم.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با طرح این پرسش که چگونه باید محیط تعلیم و تربیت را احیا کرد، به چالش‌های پیش روی این حوزه اشاره کرد و گفت: کوچ معلمان و استادان از محیط آموزشی به محیط کار، تسخیر محیط رفاقتی، دانش‌آموزی و دانشجویی توسط نظام شبکه‌ای و در برگیری محیط زندگی و محیط آموزشی توسط محیط رفاقتی، چالش‌های پیش‌رو در محیط تعلیم و تربیت است. پیش از کرونا مدرسه تنها محیط رسمی آموزش بود، اما پس از کرونا محیط غیررسمی وارد شد و نهاد اجتماعی به شدت متأثر از فضای دو ساحتی شده است.

وی با تأکید بر لزوم توجه به تربیت اجتماعی برای حضور موفق در زندگی اجتماعی ادامه داد: ما سه محیط تربیتی «خانواده»، «مدرسه» و «مدرسه و دانشگاه» داریم، «خانواده» محیط تربیت عاطفی، «مدرسه» محیط تربیت فردی و «مدرسه و دانشگاه» محیط تربیت اجتماعی است و این سه باید با هم کار کنند، اما واقعیت این است که دوره سوم تعلیم و تربیت درگیر حاشیه است و اساساً تربیتی برآن حاکم نیست، برای تربیت این دوره باید مدل یکپارچه داشته باشیم، چرا که با مدل فعلی که هفت ساله سوم شامل دوره متوسطه دوم و مقطع کاردانی یا کارشناسی دانشگاه است، نمی‌شود مدل یکپارچه تربیتی داشت، بنابراین لازم است که یک دوره ۳+۴ طراحی کنیم. در این رویکرد نهاد برآمده از مدرنیته و با نگاه تقلیدی نمی‌تواند دستگیر ما باشد. مدرسه محیط محدود، مدیرمحور، آموزشی تربیتی فردی و همگن است، در حالی که دانشگاه یک محیط باز، دانشجومحور، اجتماعی علمی و مختلط نا همگن است، به همین دلیل هفت ساله سوم تبدیل به هفت سال ویران کننده شده است.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت موضوع انتخاب در زندگی گفت: سؤالی که مطرح است این است که آیا مدلی برای وارد شدن بچه‌ها در محیط اجتماعی مجازی و محیط دو ساحتی داریم؟ وضعیت موجود دوگانه فیلترینگ VPN است، در حالی که رویکرد اسلام صیانت، تقوا و خودکنترلی خدامحور است. کدام مدل را داریم که در آن بچه‌ها یاد بگیرند که بتوانند ببینند و نبینند. ما نیازمند مدل تربیت اجتماعی برگرفته از دین هستیم که در آن بینش، گرایش، دانش و توانش به همراه قدرت انتخاب شاکله جوانان را شکل دهد، حضرت علی (ع) در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه تأکید می‌کند که باید حواسمان به دل و خرد جوانان باشد، ما ارزش‌های حاکم بر زندگی را چگونه با جوانان انتقال می‌دهیم، واقعیت این است که نگاه‌های مادی مانند رفاه، درآمد، شغل، اعتبار دانشگاه و رشته‌های خاص تصورات غلط را در ذهن جوانان می‌نشاند و در این نگاه، نگاه توحیدی، نگاه به روزی، نگاه به عزت و ذلت، محبوبیت اجتماعی و اینکه تلاش مقدمه حصول نتیجه است، جایی ندارد، مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمودند که ما به دنیا آمده‌ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم.

دکتر طهرانچی ادامه داد: همانطور که خداوند در قرآن کریم از «هَلْ یَسْتَوِی» مثال زده، جوانان ما نیز باید بدانند که خبیث و طیب با هم مساوی نیست و باید نابرابری‌ها را به آنها یاد بدهیم. اینکه چرا برخی از جوانان در انتخاب همسر به طلاق می‌رسند، به این دلیل است که به آنها انتخاب را یاد نمی‌دهیم. ما کجا جوان را در معرض انتخاب گذاشته و انتخاب درست را به او یاد می‌دهیم؟ قدرت انتخاب در کنار شاکله فرد تعیین کننده است، اما ما اینها را به جوان یاد نمی‌دهیم و بعد می‌گوییم که چرا ناهنجاری در اخلاق به وجود آمده؟

وی با اشاره به آیه ۳ سوره انسان خاطرنشان کرد: انتخاب دو جهت دارد و اساساً دنیای ما، دنیای انتخاب است و قدرت انتخاب مدل می‌خواهد که آیا مبنای انتخاب براساس علاقه است یا قضا و قدر الهی و دعا یا فضای جامعه. وقتی ما به عناصری معتقدیم که غرب به آنها اعتقادی ندارد، پس با کدام تقلید غرب می‌توان تربیت درستی داشت. آیا علائق جوانان براساس آرزوها و جاه طلبی‌هاست، یا آرمان و ارزش‌ها؟ براساس توهمات، تخیلات و خودخواهی‌هاست؟ یا استعداد و توانمندی و همت؟ واقعیت این است که در دوره‌ای که متاورس آمده یا بازی‌های کامپیوتری، غضب و توهم را تقویت می‌کند، باید مدل تقویت عقل داشته باشیم، وگرنه جوانان ما در توهم زندگی خواهند کرد.

رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: ما نیازمند الگوی تعلیم و تربیت اسلامی هستیم که خدامحور بوده، انسان مدار با کرامت انسانی باشد، پیچیده در مقابل پیچیدگی‌های اجتماعی بوده و چند وجهی، پاسخگوی سریع التغییر حوادث اجتماعی و پاسخگوی ارتباطات گسترده شبکه‌ای باشد. واقعیت این است که این الگو را نمی‌توان بدون ارتباط دانشگاه و مدرسه ساخت. به همین دلیل به دنبال مدارس الگو در دانشگاه آزاد اسلامی هستیم.

دکتر طهرانچی در پایان خاطرنشان کرد: مدل دانشگاه آزاد اسلامی دانشکده‌های تعلیم و تربیت اسلامی که نگاه پایه و عرصه دارد و مدارس سما جزیی از محیط عرصه است، این مدارس در مدل جدید، مدیر و رئیس مدرسه خواهند داشت که مدیر امور اجرایی و رئیس مدرسه امور محتوایی و خلق الگو را دنبال می‌کنند. ما به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت هستیم. به همین دلیل به اندازه توانمان اراده به اصلاح داریم، در این مسیر توفیق از خدای بزرگ می‌طلبیم و بر او توکل داریم.

انتهای پیام/

کد خبر: 1229281 برچسب‌ها محمدمهدی طهرانچی

دیگر خبرها

  • فعالیت سامانه بارشی از دوشنبه همه مناطق استان را دربرمی گیرد
  • پیروان امام صادق(ع) در مسیر تمدن‌سازی
  •  کاهش استرس با قلیان جنبه تلقینی دارد
  • حج، رزمایش قدرت اسلام در مقابل کفر جهانی است
  • حفظ جایگاه اجتماعی حق شایسته معلم است
  • طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است
  • دکتر طهرانچی: دانشگاه آزاد اسلامی به دنبال کنشگری فعال در عرصه تعلیم و تربیت است
  • مسئولیت علم در کلاس امام صادق(ع)
  • عادی‌سازی بی‌حجابی شبیخون فرهنگی
  • «معلم» پیام آور سعادت انسان‌ها است