دادستان تهران خبر داد: صدور ۱۵۰ فقره کیفرخواست برای متهمان ناآرامیهای اخیر /صدور حکم ۶ سال حبس برای جاسوس هستهای
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۱۲۶۳۱
بیست و ششمین جلسه شورای معاونان دادسرای تهران، روز شنبه چهاردهم بهمن ماه سال جاری با حضور معاونان و سرپرستان نواحی دادسرای تهران، سرپرستان دوایر نظارت و دادیاران ناحیه ۲۵ دادسرا، به ریاست دادستان تهران برگزار شد.
به گزارش جماران، عباس جعفری دولتآبادی در مورد اقدامات و سیاست دادستانی در قبال آشوبهای اخیر اعلام کرد تفکیک بین متهمان فریب خورد و عوامل اصلی و تعیین تکلیف سریع متهمان ازجمله راهبردهای مهم دادستانی درمورد نارامیهای اخیر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دادستان تهران به بررسی وضعیت پروندههای مربوط به آشوبهای اخیر پرداخت و اقدامات و سیاست قضایی دادستانی در برخورد با آن را اعلام کرد که از جمله این سیاستها، تفکیک بین عوامل اصلی آشوبها و فریبخوردگان بود که در این راستا اظهار داشت: این تفکیک از اهمیت برخوردار است؛ چرا که عدهای در جریان این آشوبها که از ناحیه دیگران و به ویژه با استفاده از بستر فضای مجازی رخ داد، در نتیجه حس کنجکاوی و تلاش برای آگاهی از اتفاقات رخ داده، در در برخی نقاط حضور یافته بودند.
دومین اقدام دادستانی در رسیدگی به پروندههای آشوبهای اخیر، تعیین تکلیف سریع متهمان بود که جعفری دولتآبادی با اشاره به تجربیات گذشته دادستانی از جمله در برخورد با عوامل فتنه در سال ۱۳۸۸ اظهار داشت: در پروندههای مربوط به آشوبها باید به سرعت اتخاذ تصمیم شود و این امر به منزله آزادی تمام متهمان نیست؛ بلکه با اعتقاد به این که بازداشت و اطاله دادرسی در این گونه پروندهها عواقب نامناسبی در پی دارد، در انجام تحقیقات تسریع شد.
دادستان تهران سومین اقدام دادستانی در رسیدگی به پروندههای قضایی مربوط به آشوبها را تاکید بر نظارت بر زندانیان در این ایام اعلام کرد و با تشکر از سرپرست دایره نظارت بر زندان اوین و برخی مقامات قضایی دادسرا که در این راستا اقدام نمودند، افزود: برخی قضات دادسرا تا نیمههای شب از بندها بازدید کردند؛ نتیجه این نظارتها بهویژه در روزهای اول در رفع مشکلات افراد بازداشت شده از جمله پیشبینی فضای لازم برای نگهداری و طبقهبندی زندانیان اثرگذار بود و بازدید دادستان تهران از قرنطینه زندان اوین پس از دستگیری و بازداشت برخی متهمان در راستای همین سیاست انجام شد.
جعفری دولتآبادی با اشاره به بازدید خود و همچنین معاونان دادستان از زندانها در ایام اخیر، در بیان اقدامات انجام شده دادستانی نسبت به پرونده متهمان آشوبهای اخیر، اظهار داشت: در حال حاضر صرفاً ۴ نفر در این راستا بازداشت میباشند و ۱۵۰ فقره کیفرخواست صادر شده که در نوع خود کار مهمی محسوب میشود.
وی روشنگری در مورد عوامل و علل آشوبها را اقدام دیگری دانست که در امر تنویر افکار عمومی اثرگذار است و با اشاره به این که اقدام آشوبگران معارض با اهداف انقلاب اسلامی بود افزود: مردم با هوشیاری درک کردند که برای اعلام اعتراض به مشکلات، راههای منطقی وجود دارد که مغایر با اقدامات تخریبی آشوبگران است.
دادستان تهران مدیریت پروندههای قضایی در این زمینه را ناشی از سیاست هوشمندانه دستگاه قضایی دانست و در خصوص تصمیمات اتخاذی در این پروندهها و رویکرد دادستانی تهران، اظهار داشت: دیدگاه دادستانی تهران این نیست که هر کس در خیابان دستگیر شود، متهم بوده؛ و الزاماً دلیل بر انتساب اتهام به افراد نیست.
جعفری دولتآبادی ارزیابی کیفرخواستهای صادره از سوی دادسرای شهید مقدس نسبت به متهمان آشوبهای اخیر را، با رسیدگی دادگاهها میسر دانست و با اشاره به این که نقص در تحقیقات امری طبیعی است و لذا ممکن است دادگاه در برخی پروندهها با اعتقاد بر وجود نقص، اتخاذ تصمیم مقتضی کند، اظهار داشت: هدف این بود که افراد بیجهت در زندان یا فرایند کیفری گرفتار نشوند تا از غلبه حاشیه بر متن جلوگیری شود.
وی اقدامات و سیاست قضایی دادسرای تهران در رسیدگی به پروندههای متهمان آشوبهای اخیر را هوشمندانه ارزیابی کرد و افزود: با اعمال این سیاست، تهران اولین استان در کشور است که به پرونده آشوبها را در دادسرا رسیدگی کرد و این تجربه مناسبی در نارامیها و آشوبها است که باید به آن توجه شود. اگرچه معتقدیم عاملان اصلی آشوبها باید به سزای اعمال مجرمانه خود برسند.
صدور حکم شش سال حبس برای جاسوس هستهای
دادستان تهران با تاکید بر ضرورت توجه بیشتر به اقدامات پیشگیرانه اظهار داشت: در یک ماه اخیر برخی بانکهای کشور نظیر بانکهای سینا، سپه، مسکن و ملی با انعکاس به موقع موضوع به سرپرست ناحیه ۳۶ دادسرای تهران و در نتیجه صدور دستور قضایی از خروج ۸۰۰ میلیارد تومان از وجوه این بانک ها توسط برخی عوامل و کارکنان متخلف جلوگیری به عمل آوردهاند.
دادستان تهران همچنین از صدور حکم محکومیت برای فردی که با ۹ بار ملاقات با مأمور اطلاعاتی آمریکا اطلاعات کشور از جمله در زمینه تحریمها و امور هستهای را به سرویس اطلاعاتی آمریکا و یک کشور اروپایی انتقال داده بود، خبر داد و اظهار داشت: در این پرونده فرد مذکور به شش سال حبس تعزیری و ضبط و استرداد وجوه دریافتی محکوم شده است.
جعفری دولتآبادی با اشاره به تصویب تشکیلات راجع به استقرار معاونت اجرای احکام کیفری در زندانها موضوع تبصره ماده ۴۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری از کیانمنش معاون اجرای احکام دادسرای تهران خواست تا در خصوص نخستین ندامتگاه، که میبایست این معاونت در آنجا مستقر شود، برنامهریزی نماید.
انتهای پیاممنبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۱۲۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/