به نقل از «خبرگزاری آریا»

رازهاي پنهان زندگي «آرنولد شوارتزنگر»

تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۲۳۵۶۶

خبرگزاري آريا - برترين ها - ترجمه از حسين علي پناهي: از اواسط دهه 80 تا اوايل دهه 90 قرن بيستم ميلادي، آرنولد شوارتزنگر يکي از بهترين و سرشناس ترين بازيگران فيلم هاي اکشن بود و به سرعت از يک قهرمان پرورش اندام در سطح جهاني به يک بازيگر گرانقيمت و موفق که خيلي راحت فروش فيلم ها را تضمين مي کرد تبديل گرديد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما زندگي اين قهرمان پرورش اندام عضلاني بيشتر به داستان سيندرلا شبيه است زيرا از فقر و بدرفتاري والدين در کودکي در اتريش به جايي رسيد که مشهورترين مهاجر دوران ايالات متحده لقب گرفت. حتي کسب قهرماني هاي متعدد و متوالي در دنياي پرورش اندام و حضور موفق در دنياي هاليوود نيز اين مرد جاه طلب را راضي نکرد. وي تصميم گرفت دنياي سياست را نيز تجربه کند و در نهايت در کمال ناباوري جهانيان در سال 2003 به عنوان فرماندار کاليفرنيا انتخاب شده و دو دوره متوالي در اين مقام ماند. در تمام اين سال ها وي مرد زندگي بوده و همسر و فرزندانش در کنار او قرار داشتند.

همسرش ماريا شرايور و چهار فرزندشان همواره در کنار پدر و در حمايت از او سهم مهمي در موفقيت هاي شخصيت ترميناتور داشتند. با اين وجود اگر چه شوارتزنگر در ظاهر همه چيز داشت اما در پسِ پرده زندگي عمومي او واقعيت هايي وجود دارد که نشان مي دهد او نيز نقص هايي در رفتار و زندگيش داشته و هيچگاه آن مردي که وي در نماي بيروني نشان مي داد نبوده است. در ادامه اين مطلب مي خواهيم شما را با رازهايي در مورد شخصيت و زندگي شوارتزنگر آشنا کنيم که از سوء استفاده از زنان به مدت چند دهه تا رازهايي که در نهايت ازدواج او را تحت الشعاع قرار داد متفاوت خواهند بود.
بر اساس ادعاها وي در فيلم هايش از زنان همبازي خود سوء استفاده مي کرده است
در سال 2001، يک مجله سينمايي مقاله اي در مورد شوارتزنگر به چاپ رساند که به شدت شخصيت او را تخريب کرده و اتهاماتي در زمينه بدرفتاري و سوء استفاده جنسي او از زنان ديگر را مطرح مي ساخت. اين ادعاها بسياري را شوکه کرد زيرا شوارتزنگر شخصيتي بود که همواره در ملاء عام ارزش هاي اخلاقي و خانوادگي را ارج مي نهاد. جالب اين که کساني که مدت زمان زيادي در دنياي هاليوود حضور داشته و با شوازتزنگر کار کرده بودند از اين ادعاها شگفت زده نشدند. يکي از تهيه کنندگان سينمايي که سابقه همکاري با شوارتزنگر داشت ادعا کرد که اين موضوع چيز جديدي نبوده و بارها شواتزنگر، سخنگو و وکيل او و همچنين مديران استوديوها توانسته اند زناني که اينگونه اتهامات را عليه شوارتزنگر مطرح مي کنند به هر شکلي ساکت نمايند. اما اين بار مجله سينمايي پريمير دست بردار نبوده و به شدت داستان را دنبال مي کرد.
در اين مجله ادعاهاي مختلفي در مورد رفتارهاي ناشايست اين بازيگر هاليوودي ارائه شده بود که از آن ميان مي توان به خيانت هاي فراوان به همسر و سوء استفاده جنسي از بازيگران زن ديگر از جمله ليندا هميلتون، همبازي او در فيلم «نابودگر» (Terminator) اشاره کرد. البته کاملاً طبيعي بود که شوارتزنگر و وکلايش اين ادعاها را از اساس کذب بدانند و علي رغم پوزش هاي مبهمي که وي در مورد رفتارهاي گذشته خود داشت اما هيچگاه به طور دقيق و علني اين بدرفتاري هاي تاييد نشد. در نهايت اين بازيگر سرشناس مجبور شد به صورت قانوني نظر قربانياني که ادعا مي کردند شوارتزنگر از آن ها سوء استفاده کرده را جلب نمايد.

داستان پر فراز و نشيب توافق با آنا ريچاردسون
در طول کارزارهاي انتخاباتي شوارتزنگر براي فرمانداري کاليفرنيا در سال 2003، آنا ريچاردسون، گزارشگر شبکه بي بي سي، در مصاحبه اي با لس آنجلس تايمز ادعا کرد که در سال هاي اخير با بيش از 6 زن مصاحبه کرده که اظهار داشته اند در دهه هاي گذشته مورد بدرفتاري و سوء استفاده جنسي اين بازيگر قرار گرفته اند. به گفته ريچاردسون وي قبلاً با شوارتزنگر نيز مصاحبه کرده بود و او را هميشه يک مرد متشخص مي دانست اما بعد از اين ادعاها و مصاحبه اي که بعدها با او داشت نظر او کاملاً عوض شده بود. وي ادعا مي کند که در مصاحبه اخير، شوارتزنگر به شيوه اي زننده به وي خيره شده و از او سوالاتي شخصي مي کرده است. وي حتي ادعا کرد که شوارتزنگر دست او را کشيده و به او نظر بد داشته است. حتي وي ادعا مي کند که در اين حين وي اطراف را تماشا کرده تا کسي به وي کمک کند اما هيچکسي عکس العملي نشان نداده و در نهايت شوارتزنگر به بدن او دست زده است. بعد از رسانه اي شدن اين ادعاها، سخنگوي شوارتزنگر اعلام کرد که ريجاردسون تمامي داستان را وارونه جلوه داده و در واقع اين خود او بوده که قصد داشته شوارتزنگر را وسوسه نمايد.
در سال 2006، به گزارش شبکه بي بي سي، ريچاردسون از شوارتزنگر و سخنگوي مطبوعاتي او به دليل ادعاهايي که در مورد او داشته اند شکايت کرده اما مدتي بعد با آن ها به توافق رسيده است. اگر چه جزييات زيادي در مورد اين پرونده مخابره نشد اما تا جايي که مي دانيم تيم وکلاي شوارتزنگر موفق نشدند که از رسيدگي به پرونده در دادگاه جلوگيري کنند و در نهايت چاره اي جز به توافق رسيدن به ريچاردسون نداشتند. با اين وجود ريچاردسون تنها يکي از 15 زني بود که داستان سوء استفاده از آن ها توسط شوارتزنگر در رسانه ها علني شد که بسياري از آن ها حتي بدتر و شنيع تر از مورد ريچاردسون بوده است.

در زمان رقابت هاي انتخاباتي فرمانداري کاليفرنيا بيش از 15 زن او را به بدرفتاري متهم کردند
علاوه بر داستان ريچاردسون، لس آنجلس تايمز با 5 زن ديگر مصاحبه کرد که هر کدام داستان هاي شوکه کننده اي از بدرفتاري هاي جنسي شوارتزنگر را بازگو مي کردند. سه زن از اين پنج زن اعلام کرده بودند که شوارتزنگر بدون اجازه به بدن آن ها دست زده است. دو زن ديگر نيز ادعا کردند که شوارتزنگر در استخر و آسانسور قصد تجاوز به آن ها را داشته است. زني ديگر نيز ادعايي مشابه را در مورد شوارتزنگر و تلاش او براي تجاوز را بيان کرده بود. اين بار نيز سخنگوي مطبوعاتي شوارتزنگر تمامي اين ادعاها را کذب خوانده و اعلام کرد که اين بازيگر سرشناس هيچ گاه با هيچ زني بدرفتاري نداشته است.
همچنين تيم تبليغاتي وي ادعا کرد که رقباي انتخاباتي شوراتزنگر اين زنان را تحريک کرده اند که در اين برهه حساس چنين اتهاماتي را به او که شانس زيادي براي برنده شدن در رقابت ها داشت وارد سازند. اما روزنامه تايمز هرگونه تماس و ارتباط با رقباي انتخاباتي شوارتزنگر در اين زمينه را رد کرده و اعلام نمود که اين ادعاها به طور مستقيم و از جانب خود قربانيان مطرح شده و با اين رسانه در ميان گذاشته شده است. در هفته منتهي به انتخابات اما بيش از 15 زن به طور رسمي و علني اتهامات خود را متوجه شوارتزنگر کردند و اعلام نمودند که شوارتزنگر علي رغم ميل آن ها از اين زنان سوء استفاده جنسي کرده است.
اما اين اتهامات نيز تاثير چنداني در ميزان آراي اين بازيگر سرشناس نداشته و شهروندان کاليفرنيا بيشترين رأي ها را در حمايت از او به صندوق هاي رأي انداختند. در نهايت اين بازيگر بدون ارجاع به مورد خاصي از رفتارهاي گذشته خود عذرخواهي کرد که مي توانست نشان دهنده واقعي بودن و صحت اتهامات وارد شده به او باشد.
عذرخواهي مبهم از بدرفتاري جنسي از زنان
در مصاحبه اي با اَي بي سي نيوز در نهايت از واژه ي «دستمالي» که رسانه ها براي اتهامات به وي به کار مي بردند استفاده نمود و اعلام کرد که مردم هيج توجهي به اين «ادعاهاي کذب» نمي کنند اما در نهايت مجري برنامه او را مجبور کرد بيشتر در اين مورد صحبت کند و در آخر شوارتزنگر مجبور شد تاسف و عذرخواهي خود را هرچند به صورت مبهم در اين مورد ابزار نمايد. شوارتزنگر در اين مصاحبه چنين گفت:" هيچ معنايي ندارد که اينجا با تو در مورد جزييات ماجرا سخن بگويم.
چيزي که مهم به نظر مي رسد اين است که من اتفاقاتي که 20 سال پيش و 15 سال پيش رخ داده را به ياد ندارم. اما برخي از اين اتفاقات برايم واقعي جلوه مي کند. به همين دليل اولين کسي بودم که جلو آمده و گفتم که ممکن است برخي از اين اتفاقات در واقعيت رخ داده باشند.
مي خواهم از اين افراد معذرتخواهي کنم اگر با کسي بدرفتاري داشته ام زيرا عمدي در اين کار نداشته ام". مجري از وي پرسيد که آيا همين مقدار از عذرخواهي کافي است و اينجا بود که اوضاع کمي متشنج شد. شوارتزنگر جواب داد:" بگذار چيزي را به تو بگويم. در تمام طول زندگي ام هيچگاه کسي بعد از اين که من کاري کردم نزد من نيامد و بگويد من نمي خواستم تو آن کار را انجام بدهي و تو از خطر قرمزها عبود کردي. اما ناگهان و در کمال تعجب سه يا چهار روز قبل از شروع رقابت هاي تبليغاتي، به طور ناگهاني تمام اين زنان آمده اند و از من مي خواهند عذرخواهي کنم. به نظر شما اين عجيب نيست؟". وقتي مجري از او پرسيد که آيا وي اين زنان را سرزنش مي کند شوارتزنگر چنين پاسخ داد:" پيتر تو خودت انسان منطقي هستي. خودت مي تواني در اين مورد قضاوت کني. همين حالا به اين موضوع فکر کن". اما مشخص بود که شوارتزنگر تمام داستان را نمي گويد.

ظاهراً رسانه هاي آمريکايي سعي داشتند که او را از اين اتهامات مبرا سازند
علي رغم تمامي اتهاماتي که توسط رسانه ها به شوارتزنگر زده مي شود، ظاهراً اين بازيگر توسط شخصيت هاي اجتماعي سرشناس و البته مديران استوديوهاي قدرتمند مورد حمايت فزاينده قرار گرفته و محيطي براي وي فراهم شده بود که شوارتزنگر در واقع هر کاري که مي خواست را مي توانست انجام دهد. صحبت کردن در مورد سوء رفتارهاي شوارتزنگر مي توانست به از دست رفتن شغل منتهي شود و به گفته يکي از گزارشگران سابق لس آنجلس تايمز در دوران اين اتهامات اين روزنامه بيش از 10.000 نفر از خوانندگانش را از دست داده و ايميل هاي تهديد آميز زيادي بدست اين رسانه مي رسيد.
اما در سال 2005، روزنامه تايمز، از توافقي بين شوارتزنگر و يک شرکت رسانه اي که چندين مجله فيتنس و ورزشي را در تملک داشت پرده برداشت. بر اساس اين ادعاها، شوارتزنگر پذيرفته بود که سردبير دو عنوان از اين مجله ها باشد که سهم زيادي در جلب خوانندگان و شرکت هاي تبليغاتي داشت. در مقابل نيز اين کمپاني پذيرفته بود که برخي از هزينه هايي حق السکوت براي حمايت از کمپين انتخاباتي شوارتزنگر را پرداخت نمايد.
براي مثال به زني به نام جيجي گويت که از زناني بود که ادعا مي کرد با شوارتزنگر رابطه داشته است بيش از 20.000 دلار پرداخت شد تا تنها با مجله هاي اين کمپاني مصاحبه کرده و در تدوين کتابي که قرار بود در مورد زندگي شوارتزنگر نوشته شود با اين رسانه همکاري داشته باشد. اما يک مشکل کوچک وجود داشت و آن هم اين که کتاب گويت هيچگاه به چاپ نرسيد و مسئولان اين رسانه سر او را کلاه گذاشتند. زيرا در صورتي که اين کتاب چاپ مي شد و وي از رابطه ي ظاهراً 7 ساله خود با آرنولد پرده بر مي داشت به شهرت رسيده و بدين ترتيب علاوه بر رسوايي شوارتزنگر، آن ها مجبور بودند دستمزد بسيار بيشتري را به اين زن پرداخت نمايند. اما بزرگ ترين رسوايي شوارتزنگر هنوز در راه بود.

ظاهراً او از رابطه اش با يک خدمتکار صاحب يک فرزند نامشروع شده است
در ماه مي 2011، تنها مدت کوتاهي پس از اتمام دوره دوم فرمانداري، شوارتزنگر و شرايور اعلام کردند که پس از 25 سال زندگي مشترک قصد دارند از هم جدا شوند. اين خبر به سرعت در رسانه ها پيچيد و اگر چه در دنياي سلبريتي ها چنين داستان هايي کليشه اي شده اما بمب خبري هنوز در راه بود. کمي بيش از دو هفته پس از اعلام اين دو براي جدايي، شوارتزنگر تاييد کرد که وي قبل از شروع رقابت هاي انتخاباتي دور اول فرمانداري کاليفرنيا از يکي از خدمتکاران خانه اش صاحب فرزند شده است.
در گزارش روزنامه لس آنجلس تايمز به جزييات اين رسوايي اشاره اي نشده بود اما پنهان ماندن اين ماجرا براي اين مدت طولاني بسياري از دوستان و همکاران شوارتزنگر را شگفت زده کرده بود. در نهايت مادر اين پسربچه، يکي از خدمتکاران خانه با نام ميلدرد بينا اعلام شده و از اينجا بود که اوضاع به شدت براي شوارتزنگر بغرنج شد. مشخص گرديد که به دنيا آمدن اين پسربچه به نام جوزف تقريباً با بدنيا آمدن چهارمين پسر شرايور و شوارتزنگر همزمان بوده و اين نشان مي داد که حامله شدن شرايوز و بينا نيز در يک برهه زماني نزديک رخ داده است.
ظاهراً پس از بدنيا آمدن اين پسربچه ها با فاصله اي بسيار کوتاه، اين دو بدون اين که بدانند برادر هستند براي مدت طولاني با يکديگر همبازي بوده اند. اما خيلي زود همه به جوزف و رابطه او با شوارتزنگر مشکوک شدند و شوارتزنگر نيز خود متوجه شد که اطرافيان به او مشکوک شده اند. به گفته بينا، شرايور از او پرسيده بود که آيا شوارتزنگر پدر جوزف است و پس از اينکه بينا پاسخ مثبت مي دهد شرايور او را در آغوش مي کشد. سپس شرايور در يک جلسه مشاوره اي موضوع را با شوارتزنگر در ميان مي گذارد و شوارتزنگر نيز اعتراف مي کند که ماجرا واقعيت داد. از همان موقع اين دو تصميم به جدايي گرفتند.

پزشک دهکده او را به داشتن بچه هاي نامشروع بيشتري متهم کرد
تنها چند روز بعد از رسانه اي شدن ماجراي فرزند نامشروع شوارتزنگر و رابطه او با خدمتکار خانه اش، جين سيمور، بازيگر معروف نقش دکتر کويين در سريال «پزشک دهکده» در اظهار نظري غيرمترقبه اعلام کرد که شوارتزنگر دستکم دو فرزند نامشروع ديگر نيز دارد. وي در مصاحبه اي با سي ان ان چنين گفت:" من اصلاً ذره اي تعجب نکردم. زماني که ماجرا را شنيدم و فهميدم که آن ها جدايي شان را اعلام کرده اند با خود فکر کردم که بزودي اطلاعات زيادي به دست مردم خواهد رسيد.
من در مورد دو فرزند ديگر شنيده ام که برخي از آن ها خبر دارند. من حتي با يک نفر ملاقات داشتم که خيلي خوب او را مي شناخت". البته بعدها وي اين صحبت هاي خود را پس گرفته و اعلام کرد که از اين فرزندان خبري نداشته و تنها به شايعاتي که در آن برهه زماني در مورد شوارتزنگر و روابطش وجود داشته گوش داده است. وي همچنين از شرايور و خانواده اش عذرخواهي کرد اما وي دستکم در يک مورد وقاعيت را مي گفت و آن هم اين که اطلاعات زيادي در راه بود.
ظاهراً شرايور يک کارآگاه خصوصي را براي پيدا کردن فرزندان نامشروع ديگر استخدام کرده بود
حتي در طول دوران رقابت هاي انتخاباتي نيز شايعاتي در مورد فرزندان نامشروع شوارتزنگر وجود داشت اما هيچگاه شايعات تاييد نشد. اما پس از اين که رابطه شوارتزنگر با خدمتکار خانه و داشتن يک فرزند پسر از او تاييد شد ظاهراً شرايور يک کارآگاه خصوصي را استخدام کرده و از او خواست يک بار براي هميشه مشخص کند که آيا همسرش فرزند نامشروع ديگري نيز دارد يا خير. يکي از منابع آگاه در اين مورد چنين گفته است:" ماريا نياز دارد و مي خواهد بداند که با چه معضلي دست و پنجه نرم مي کند.
اين کارآگاه در مورد فرزندان نامشروع ديگري که وي ممکن است داشته باشند تحقيق خواهد کرد. ماريا اين شايعات را شنيده و مي خواهد واقعيت ماجرا را به هر نحوي که شده بفهمد که آيا اين شايعات واقعيت دارند يا خير". البته با توجه به اينکه داستان جوزف بعد از 14 سال برملا شد مي توان انتظار داشت که آرنولد کوچولوهاي بسياري در انتظار کشف شدن باشند! دستکم مشخص شد که شوارتزنگر باوفا ترين مردي که ادعا مي شد نبوده است.
بريجيت نيلسن نيز ادعا کرده که شوارتزنگر به او خيانت کرده است
نزديک به يک ماه پس از اين که مشخص شد شوارتزنگر دستکم يک فرزند نامشروع دارد، بريجيت نيلسن، همبازي او در فيلم «سونياي سرخ» (Red Sonja) در مصاحبه اي با ديلي ميل فاش کرد که اين دو در سال 1985 با هم رابطه داشته اند، درست يک سال قبل از اين که شوارتزنگر و شرايور با هم ازدواج کنند. البته در آن زمان رابطه شوارتزنگر و شرايور کاملاً علني نشده بود. نيلسن در اين باره چنين گفته است:"اين که رابطه اش با او [شرايور] چقدر جدي بود نمي دانم. او هيچوقت در موردش صحبت نمي کرد.
و از نحوه زندگي و رفتار او با خودم من فکر مي کردم که تنها من در زندگيش هستم. بعداً در مورد رابطه او و ماريا باخبر شدم و حس کردم که به من خيانت شده است. شايد اگر به من مي گفت که قصد دارد با ماريا ازدواج کند و رابطه اش با او تا اين حد جدي است هيچوقت با او وارد رابطه نمي شدم. اما به من نگفت و رابطه ما ادامه يافت". وي همچنين پس از مشخص شدن رابطه هاي نامشروع شوارتزنگر با زنان ديگر، همدردي خود را با شرايور اعلام کرد.
او به داشتن روابط نامشروع اعتراف کرده است
يک سال بعد از رسانه اي شدن داشتن يک فرزند نامشروع، در مصاحبه اي با سي ان ان اعلام کرد که در تمام اين مدت به خود و شرايور دروغ گفته و روابطش را پنهان کرده است. اگر چه وي داشتن روابط نامشروع را تاييد کرده اما به جزييات آن ها نپرداخته و تنها دو مورد را مشخصاً تاييد کرده است که يکي به خدمتکار خانه اش و ديگري نيز به نيلسن در حدود سه دهه پيش باز مي گردد. اگر چه وي در دوران رقابت هاي انتخاباتي اعتراف کرد که بعضي اوقات در هنگام فيلم برداري ها بيش از حد شوخي کرده و يا شايد بيش از حد بي ادبي کرده است اما در مورد ادعاهاي ديگر سکوت اختيار کرده است. در مصاحبه اي در سال 2017 وي پشيماني خود را از رابطه با خدمتکار خانه اعلام کرده اما خيلي زود موضوع صحبت را تغيير داده و اعلام کرد که قصد ندارد به خاطر اين موضوع بيش از حد خود را سرزنش کند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۲۳۵۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو راهکار کاهش ارزبری واردات بی رویه موبایل

مدیریت تبلیغات پنهان اقلام لوکس و همچنین بازگشت به مدل خدمات پس از فروش رسمی می‌تواند در یک بازه مشخص زمانی منجر به کاهش ارزبری سنگین حوزه تلفن همراه شود. - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در حال حاضر شاهد هستیم که تلفن همراه به دومین کالای ارزبر کشور تبدیل شده است. بخش عمده ارز وارداتی تلفن‌های همراه نیز با نرخ دولتی وارد کشور می‌شود چرا که دولت تلفن همراه را به عنوان یک کالای ضروری برای مصارف مردم در نظر گرفته است.

واردات 3.2 میلیارد دلاری گوشی تلفن همراه در سال گذشته

باید توجه داشت که در شرایط محدودیت‌های ارزی که وجود دارد، میزان ارزی که به واردات تلفن همراه تخصیص پیدا می‌کند از برخی ردیف‌های مختلف کالاهای اساسی بالاتر است. در اینکه واردات تلفن همراه یک امر ضروری است شکی نیست اما رقم کنونی واردات بسیار بالا است و همین موضوع سیاست‌گذار را ناچار می‌کند تا برای کنترل مصارف ارزی دست به اقدام بزند.

در این زمینه دو راهکار پیش روی دولت قرار دارد. اول جایگزینی واردات با تولید داخلی که در حال حاضر دور از ذهن به نظر می‌رسد. اما راهکار دوم که می‌تواند جنبه عملیاتی داشته باشد، جلوگیری از تقاضاهای مصرفی غیرواقعی است. موضوع جلوگیری از تقاضاهای غیرواقعی را می‌توان در دو بخش بررسی کرد. بخش اول که مهم‌ترین مسیری است که باید پیگیری شود، فراهم شدن خدمات پس از فروش رسمی است.

بخش دوم کنترل تقاضای مصرفی غیرواقعی برای تلفن همراه نیز کنترل و کاهش تبلیغات پنهان تلفن‌های همراه لوکس است.

کاهش ارزبری 15 درصدی واردات تلفن همراه با عملیاتی شدن خدمات پس از فروش رسمی

مهم‌ترین توصیه‌ای که می‌توان برای کاهش ارزبری تلقن‌های همراه داشت، تحقق خدمات پس از فروش رسمی است. نمونه این مسئله را به صورت مستقیم و غیرمستقیم در گذشته شاهد بوده‌ایم. خدمات پس از فروش رسمی سبب کاهش هزینه‌های مصرف‌کننده خواهد شد. در حقیقت خدمات پس از فروش بخشی از هزینه تمام شده تلفن همراه است و اگر چنین خدماتی در ایران وجود داشته باشد، مصرف‌کننده دیگر نیازی به پرداخت هزینه‌های اضافی برای گارانتی و ... نخواهد داشت.

ضمن این که با وجود دفاتر خدمات رسمی می‌توان شاهد واردات تلفن‌های همراه با کیفیت بود چرا که شرکت اصلی دیگر مسئول مشکلات کالاهای وارد شده خواهد بود. به این ترتیب اگر تاجر یا واردکننده‌ای کالای بی‌کیفیت وارد کشور کند، به سرعت مشخص خواهد شد.

نکته دیگری که وجود دارد این است که با ارائه خدمات پس از فروش با کیفیت می‌توان انتظار داشت که عمر تلفن‌های همراهی که در اختیار کاربران قرار دارد افزایش پیدا کند. در حال حاضر عمر متوسط تلفن‌های همراه در ایران 2 سال است. 

واردات کالای با کیفیت در کنار ارائه خدمات پس از فروش رسمی و ارزان قیمت می‌تواند عمر مفید تلفن‌های همراه را به عنوان یک کالای مصرفی افزایش دهد. تخمینی وجود دارد که اگر این اقدامات بتواند تقاضای واردات تلفن‌های همراه را تا 15% کاهش دهد، میزان واردات که هم اکنون به بیش از 3 میلیارد دلار می‌رسد، به 2.5 میلیارد دلار کاهش خواهد یافت. به نظر می‌رسد که با تحقق این پیش‌فرش، عمر متوسط تلفن‌های همراه در ایران به 3 تا 5 سال برسد. این مسئله اثر مهمی در کاهش تقاضا خواهد داشت.

تبلیغات پنهان کالای لاکچری را مدیریت کنید

با جلوگیری از تبلیغات پنهان کالای لوکس وارداتی، تقاضای مصرفی و تعویض کاهش پیدا خواهد کرد. در حقیقت تبلیغات یک برند را به شکل غیر مستقیم زیاد می‌بینیم و می‌شنویم. معمولا هم افرادی که در فیلم‌ها و سریال‌ها نقش لاکچری دارند از همین تلفن‌های همراه استفاده می‌کنند.

در نتیجه کنترل تبلیغات پنهان کمک خواهد کرد تا اولا تقاضای این دسته از کالاهای لوکس کاهش پیدا کند و دوما احساس نیاز کاربران به تعویض تلفن همراه خود پیش از پایان عمر آن را کم می‌کند. به این ترتیب می‌توان انتظار داشت تا تقاضای واردات کالاهایی که حدود هزار دلار قیمت دارند و به همین دلیل ارزبری بالایی نیز دارند کاهش پیدا کند.

در صورت تحقق این هدف، شاهد اثرگذاری بالایی در کاهش واردات تلفن‌های همراه گران قیمت خواهیم بود.

انتهای پیام/