«یار دبستانی من» را من خواندهام
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۳۳۴۶۴
رویداد۲۴-«در تاریخ آهنگهای حماسی و انقلابی ایران، شاید هیچ سرودی به پای "یار دبستانی" ماندگار نبوده و به قول "جمشید جم"، خواننده این سرود انقلابی، صدای ظلمستیزی چهار نسل از اول انقلاب تاکنون بوده است؛ آهنگی که در کنار برخی از آثار دیگر آن ایام همچون: ای ایران، ایران ایران و ... هنوز هم مو بر تن سیخ میکند و احساس استبدادستیزی و استکبارستیزی را در آدمی زنده میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«در آستانه فرا رسیدن سالگرد ایام پیروزی انقلاب، برگزاری جشنواره موسیقی حماسه، دفاع و مقاومت در تبریز بهانهای شد که با جمشید جم خواننده سرود ماندگار یار دبستانی من به گفتوگو بنشینیم:
گزیده این گفتوگو را با هم میخوانیم:
هر آن چه از دل بر آید بر دل نشیند! سالهای منتهی به انقلاب همه مردم برای یک هدف، یکدل و یکصدا و متحد بودند. هر کس می خواست کاری برای انقلاب انجام دهد. اتفاقا چون تمام کارها با خلوص نیت و از صمیم قلب بود، بسیاری از آثار آن زمان ماندگار شد. یکی هم سرود "یار دبستانی" بود.ما هم چون بسیاری از مردم جزو انقلابی ها بودیم. حتی بنده محرم سال ۵۷ از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفتم که آثارش هم اکنون نیز باقی مانده و راه رفتن و بالا رفتن از پله را برایم مشکل کرده است. در آن دوران شاهد جنایات رژیم پهلوی در حوادثی چون ۱۳ آبان بودم و همواره تلاش می کردم دینم را برای مردم ادا نمایم. این بود که با همکاری دوستان و گروهی از نوازندگان انقلابی تصمیم گرفتیم اثری حماسی خلق کنیم که به درد آن ایام بخورد.حدودا دو ماه به پیروزی انقلاب مانده بود که دوست عزیزم جناب آقای "منصور تهرانی"، شاعر و آهنگساز سرود ماندگار "یار دبستانی" نزد بنده آمد و پیشنهاد ساخت این اثر را ارئه کرد. این بود که با هماهنگی و تمرین گروهی از دوستان نوازنده، سرود "یار دبستانی" آذرماه ۵۷ در استودیو صبای تهران اجرا و ضبط شد. یادم می آید که روی انتخاب سازها و حتی ریتم و آهنگ آن مدتها مشورت کردیم و در نهایت به سرودی رسیدیم که همینک بعد از گذشت ۴۰ سال همچنان زنده است.به نظرم دلیل ماندگاری تمام آثار آن دوران، از جمله سرود "یار دبستانی" در وهله اول، نیت صادقانه آن بود. معتقدم هر اثری که صادقانه و با خلوص نیت خلق شود ماندگار خواهد بود. در آن دوران همه مردم فقط برای یک هدف برادرانه کنار هم ایستاده و مبارزه می کردند و هیچ عامل مادی باعث برتری همدیگر نبود. عامل دوم هم ذات استکبارستیزی و استبدادستیزی انسانهای آزاده است که چنین سرودهایی را ماندگار میکند. سرشت آدمی همواره به سوی ظلمستیزی سوق مییابد و سرودهای حماسی چون یار دبستانی هم دقیقا با این خلقیات آدمی همخوان است.در آن سالها سرودهای مختلفی تولید میشد ولی ما هرگز انتظار نداشتیم که «یار دبستانی» این قدر گل کند و بازتاب داشته باشد. یادم هست چند روز بعد از اجرای این سرود، در حال عبور از چهارراه ولیعصر بودم که دیدم رادیوی تمام مغازهها و حتی دستفروشها "یار دبستانی" را با صدای بلند پخش میکنند. به طور حتم، خوشحال و حیرت زده بودم که این سرود با استقبال مردم مواجه شده؛ به طوری که دوست داشتم با صدای بلند فریاد بزنم این سرودی که گوش می کنید را من خواندهام.راستش را بخواهید بنده جایی حضور پیدا می کنم که تمام مردم، فارغ از فکر و اندیشه و جناح و تفکر سیاسی حضور دارند. از این که "یار دبستانی" چهل سال است با چهار نسل مختلف زندگی کرده افتخار میکنم اما اعتقاد دارم این سرود متعلق به هیچ جناح و تفکری نیست و متعلق به تاریخ انقلاب و این مردم است.باید یادآوری کنم که اساس و اصل موسیقی اقوام مختلف ایران، رزمی و حماسی است و این نوع موسیقی با خاک و تاریخ و فرهنگ ما عجین بوده و نمونه اش در آثار شعرای بزرگی چون فردوسی و نظامی و ... آمده است. حتی موسیقیهای مذهبی ما، حتی با ریتم های آرام هم سرشار از حماسه است؛ چه در موسیقی محرم باشد چه در سرودهای مربوط به شهدا و حتی مدافعان حرم.ما نباید زیاد دنبال این باشیم که کجای موسیقی حرام است کجایش حلال؛ چرا که موسیقی زمان و مکان دارد و ضرورت شرایط و زمان و مکان است که نوع موسیقی را ایجاب میکند. روزهای اول انقلاب کجا بودیم؟ چرا کسی دنبال این مباحث نبود؟ پاسخ این است که شرایط آن دوران موسیقی حماسی را ایجاب میکرد برای تهییج، همدلی و اتحاد مردم برای رسیدن به یک هدف. همین وضعیت در دوران دفاع مقدس هم تکرار شد و آثاری خلق گردید که اتفاقا در تاریخ جنگ تحمیلی ماندگار شدند. البته باید از حق نگذریم که وضعیت امروز خیلی بهتر شده اما برای اینکه راه را طی کنیم هنوز زمان زیادی داریم.قبول دارم که وضعیت کنونی موسیقی در کشور دل شکستن دارد؛ چرا که ایران مهد بسیاری از موسیقیهاست اما به دلیل نامهربانیهای صورت گرفته، امروز خودمان در این حوزه فقیر شدهایم!متولد اول مردادماه ۱۳۳۰ تهران هستم و بزرگ شده ورامین. هنر و ادبیات خواندهام و همینک به عنوان کارشناس مجری موسیقی صداوسیما در رادیو مشغول فعالیت هستم.منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۳۳۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مظلومتر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است/ تخصیص یارانه دولتی برای سفره فرهنگی مردم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کنسرت «اشعار نو از نغمههای کهن» در نوزدهمین شب موسیقی فرهنگسرای ارسباران در شبهای پنج شنبه و جمعه، ۶ و ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ برگزار شد. در این کنسرت که به سرپرستی محمدرضا برزین و خوانندگی صادق شیخ زاده اجرا شد، تصنیفها و قطعات پیش در آمد اصفهان، شاه ختایی، پنبه جاری، المنت و لله، کهربا، نخجیر، ریشه در خاک، حریم یار، کردی و آفتابکاران با آهنگسازی علی اصغر بهاری، محمد رضا برزین، صادق شیخ زاده و قطعاتی با ملودیهای قدیمی و محلی بر اساس اشعاری ازهوشنگ ابتهاج، فریدون مشیری، فاضل نظری، علی حاتمی، حامد عسگری و اشعار محلی اجرا شد.
صادق شیخ زاده خواننده درباره این کنسرت گفتوگویی با خبرگزاری آنا انجام داده که مشروح آن را میخوانید:
لطفا درباره جزییات این کنسرت برایمان توضیح بدهید .
کنسرت نغمههای کهن یا اشعاری نو از نغمههای کهن یک اجرای دغدغه انگیز برای شنیده شدن نغمههای با اصالت است، آنچه که امروزه بیشتر مردم در ارتباط با گذشته با آن در ارتباط هستند. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم در قالب یک موسیقی اصیل به بازخوانی نغمههایی بپردازیم که برگرفته از موسیقی فولکلور، موسیقی دستگاهی یا برگرفته از رسوم و آیینهای مناطق مختلف هستند تا با اشاعه آنها مردم شعر تازه بشنوند و فضایی تداعی کنیم که اگر چه به جهت کلامی به مردم نزدیکتر است، اما ممکن است نغمههای آن در طول سالیان سال فراموش شده باشد.
چطور شد در فرهنگسرای ارسباران اجرا رفتید؟
از سویی به جهت حمایتهای فرهنگسرای ارسباران و اینکه تصمیم گرفتیم جایی اجرا برویم که مردم هم قدرت خرید داشته باشند و بتوانند در این کنسرت شرکت کنند و خوشبختانه استقبال هم از کنسرت خوب بود به طوریکه یک سانس را به دو سانس در دو شب رساندیم ، امیدواریم این استقبال ادامه پیدا کند و بتوانیم در روزهای دیگر هم اجرا داشته باشیم
درباره قطعات و سازندگان آن هم برایمان توضیح دهید؟
اجرا توسط قطعات تنظیم و یا ساخته شده محمدرضا برزین اتفاق میافتد که نوازنده خوبی در ساز سه تار است، سنتور را سوها شمعدانی،عود آناهیتا نصیریان، سازهای کوبهای پویان توکلی ، تنبک امیرحسین تات و ساز سه تار با مسعود صادقی است.
با توجه به مبالغ بالای کنسرتها در این ایام، چقدر قدرت خرید مردم و حضور عموم برای شرکت در این کنسرت برایتان اولویت داشت؟
در واقع این نکته برایمان حائز اهمیت بود، چقدر هم خوب است که دولت و حاکمیت بخشی از هزینههای کنسرتها را تقبل کند. بدون تعارف این تعداد کنسرتی که هر شب در کشور برگزار میشود اگر بخشی از هزینهها را هم دولت بدهد، خیلی استقبال چشمگیر میشود، بنابراین سر سفره فرهنگی مردم باید یارانههای دولتی با حمایتهایی این چنین داشته باشیم که خوشبختانه ما توانستیم از آن برخوردار شویم.
ما امروز میبینیم که حتی خوانندههای شهیر موسیقی ایرانی روی به موسیقیهای الکترونیک و موسیقیهای غیر ایرانی میآورند، حتی به نظر من آن موسیقیها موسیقیهای پاپ نیست همانطور که بهتر از من میدانید موسیقی پاپ موسیقی مردمی هست بنابراین یک موسیقی میتواند موسیقی کلاسیک باشد، فولکلور باشد حتی سنتی باشد به خاطر فرم اجرا ولی پاپ تلقی شود، یعنی جمیع مردم با آن احساس نزدیکی کنند، حتی این موسیقیهایی که توسط بعضی از خوانندهها اجرا میشود و به روی صحنه میرود موسیقیهای پاپ نیستند.
البته برخی هم موسیقی خاص هستند، موسیقی که در ژانر موسیقی الکترونیک، موسیقی کلاسیک، حتی موسیقی کلاسیک غربی است ولی باز این حرف به این منظور و به این مفهوم نیست که آنها نباید باشد چرا آنها هم باید باشند، اما اقبال صد درصدی خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی به آن موسیقیها منجر به این میشود که این سمت ما خیلی خالی باشیم ما خیلی تنها و معدود باشیم امروزه شما میشنوید که توسط یک سلسله از هنرمندان عزیز و گرامی ابراز نگرانی درباره تئاتر وجود دارد، این هم به جا است اما واقعا باید بگویم که مظلوم تر از تئاتر، موسیقی اصیل ایرانی است حتی موسیقی سنتی هم نه، موسیقی اصیل ایرانی.
متأسفانه به دلیل ذائقهای که توسط عدهای بین مردم ایجاد شده، دافعه نسبت به سازهایی چون سه تار، سنتور،عود، سازها کوبهای و آواز ایرانی ایجاد شده است، در صورتی که اینها شاخههای موسیقی اصیل ایرانی هستند.
شما سالهاست که در عرصه آواز ایرانی فعالیت میکند، دراین باره چه تجربیاتی دارد و برایمان بگویید.
به عنوان کسی که برنامه های مختلف داشتهام میگویم، که اتفاقاً مردم در مناسبتهای آیینی خودشان بسیار هم علاقمند این موسیقی و آوازها هستند، اگر این آوازها درست طراحی شود برای لحظات خلوت آدمی فوق العاده است.
ما انسانها دارای حالتهای مختلف، متنوع و گوناگونی به جهت روانی هستیم و برای هر کدام از این حالتها موسیقی خاص خود را طلب میکنیم و مثل یک نوع تغذیه روحی است، به همین دلیل ما به تمام فرهنگها که از دل فرهنگ خودمان بیرون میآید ادای دین میکنیم و به آن اصالت میدهیم و در این مواجهه هم نیاز داریم که هر کدام از آنها را مصرف کنیم اتفاقاً موسیقی جدی هم موسیقی مصرفی است، اما موسیقی مصرف شده برای حالات خاص آدمی و هر آدمی البته حالات خاص خودش را دارد اما این طیف حالتها از چند گونه بیرون نیست و من امیدوارم که این نوع اجراها مورد حمایت قرار بگیرد.
بنابراین اگر حمایت درستی صورت گیرد، اقبال مردمی هم زیاد میشود و ما با فوجی از مخاطب روبه رو میشویم، در حال حاضر کنسرتهایی که در سالنهای مجلل برگزار میشوند که بعضا حتی استانداردهای ابتدایی موسیقی را هم ندارند. ما سالن تخصصی اجرای کنسرت کم داریم اما هستند اندازهای که کارمان راه بیافتد.
انتهای پیام/