Web Analytics Made Easy - Statcounter

 

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اکنون عده‌ای از آزادی به معنای آزادی ولنگاری سخن می‌گویند، آزادی بیان مسئله‌ای است که انقلاب برای آن هزینه کرده است مراد از آزادی نیز آزادی بیان، سیاسی و در مقابل دیکتاتوری بوده است.

به گزارش جماران، حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم در نشست بررسی وضعیت کنونی نظام در قیاس با آرمان‌های اولیه، اظهار کرد: یکی از شعارهای کلیدی و مهم انقلاب "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی" و شعار "نه شرقی، نه غربی" مکمل آن است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با بیان اینکه مراد از استقلال این بود که کشور از نظر سیاسی، ‌اقتصادی، فرهنگی و نظامی مستقل شود، عنوان کرد: کشور در شرایط وابستگی به بیگانگان به سر می‌برد. سیاست‌های این نظام از دوران قاجار تا پهلوی ابتدا توسط انگلیس و بعد آمریکا در شرایطی که انگلیس روبه ضعف نهاده بود، مدیریت می‌شد. انگلیس اعلام کرد و اراده آن‌ها بود که دوره قاجاریه پایان یابد. زمانی که آن‌ها تاریخ مصرف رضاشاه را پایان یافته تلقی کردند، خود جانشین  او را محمدرضا تعیین کردند.

وی افزود: پادشاه مملکت را دیگران تعیین می‌کردند. پیش از پیروزی انقلاب هر بار نخست‌وریزی می‌خواست روی کار بیاید باید با علامت مثبت از امریکا می‌آمد. از نظر سیاسی دیگران در مورد کشور تصمیم می‌گرفتند. با پیروزی انقلاب به استقلال سیاسی مثال‌زدنی دست پیدا کردیم که هیچ کشور و قدرتی نمی‌تواند در مورد  تصمیم‌گیری ما دخالت ‌کند.

این نماینده پیشین مجلس با اشاره به اینکه ایران از نظر نظامی به شدت به غرب وابسته، عضو ناتو و ژاندارم ناتو و امریکا در خلیج فارس بود، تصریح کرد: ارتش شاهنشاهی ایران در آن روزگار در خدمت دیگران بود. پس از پیروزی انقلاب کشور از نظر وابستگی به قدرت‌های بیگانه از نظر نظامی صد درصد مستقل شد. ناتو ارتش ایران را تقویت کرده بود تا بتواند سه روز در مقابل اتحاد شوروی آب‌راه خلیج فارس را حفظ کند تا قدرت ناتو خودش را برساند اما آنها نمی توانستند سه روز مقاومت کنند.

وی ادامه داد: نیروی دریایی، هوایی و زمینی برای دفاع از امنیت خلیج فارس جهت انتقال نفت به سمت غرب از کشورهای منطقه خلیج‌فارس  ساخته شده بود و از این جهت به ارتش ایران ژاندارم منطقه گفته می‌شد. 

مصباحی‌مقدم با بیان اینکه در زمان شاه ارتش سه روز نمی‌توانست مقاومت کند، عنوان کرد: پس از انقلاب سال 8جنگ رخ داد، شرق و غرب از صدام حمایت کردند، سلاح‌های روسی در اختیار ارتش عراق بود، سران ارتش شوروری در عراق حضور داشتند و علاوه بر این هواپیماهای آمریکایی برای کسب اطلاعات در اختیار عربستان بود که تمام اطلاعات جبهه را به صدام منتقل می‌کردند. از آن طرف 100 میلیارد دلار کمک مالی عربستان  و کویت در اختیار صدام قرار می‌گرفت. 

وی افزود: با تمام این موارد 8 سال دفاع صورت گرفت، مقاومت شد و آنها با ناکامی خارج شدند اما یک ژنرال ارتش شاهنشاهی عنوان می‌کند که سه روز نمی‌توانستند در برابر اتحاد شوروی بایستند. این تجربه در پایان دوره رضاخان هم وجود داشت. قدرت نظامی زمان شاه بیشتر برای حمایت از منافع غرب و سرکوب ملت بود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه نظام شاه به بیگانگان وابستگی داشت، اما امروز هیچگونه وابستگی نظامی به بیگانگان نداریم، خاطرنشان کرد: ایران از نظر  قدرت نظامی در منطقه بی‌نظیر و بی‌رقیب و تمام ظرفیت‌ها و توانایی‌هایش ملی و داخلی است. تمام مهمات در داخل تامین می‌شود. در دوران جنگ ناگزیر بودیم از بیگانگان موشک بگیریم اما بعد مهندسی معکوس و ساختن آن‌ها را شروع کردیم و در حین جنگ به آنچه نیاز داشتیم دست پیدا کردیم.

مصباحی‌مقدم گفت: از نظر اقتصادی، اقتصاد کشور وابسته به غرب بوده است. سازمان برنامه توسط آمریکایی‌ها در ایران اجرا شد و ریاست آن را به دست گرفتند. در دوران قاجار نیز به نحوی بانک ملی زیر نظر کارشناسان انگلیسی مدیریت می‌شد و آنها بودجه ما را می‌نوشتند. اقتصاد کشور از نظر صنعتی کاملا وابسته به غرب بود. صنعت زیربنایی و زیرساختی عمده پس از پیروزی انقلاب ایجاد شد.

وی افزود: 6 میلیون بشکه نفت روزانه تولید و بخش اعظمی صادر می‌شد. ظرفیت مصرف نفت کمی داشتیم. تا سال 1353 هر بشکه نفت 2.5 دلار بود. در سال 1353 جنگی که کشورهای عربی با اسرائیل  داشتند موجب شد تا عربستان ارسال نفت را به غرب تحریم کند که این سبب افزایش جهشی قیمت نفت  به 10 دلار شد. در سال 1354 برای بودجه متمم آوردند زیرا درآمد سرشاری به دست آمده بود که چگونگی مصرفش را نمی‌دانستند. بخش اعظم بودجه کشور متکی به اقتصاد نفتی بود. الان 31 درصد بودجه عمومی متکی به نفت است اما در آن زمان 91 درصد متکی به نفت بود.

مصباحی‌مقدم با بیان اینکه در آن زمان دنبال استقلال سیاسی و اقتصادی بودیم و بعد از پیروزی انقلاب تا حد قابل توجهی استقلال اقتصادی پدید آمد، عنوان کرد: در مسیر دست یافتن به استقلال با چالش‌های سنگینی روبه‌رو بوده و هستیم. استقلال فرهنگی هم یکی از مسائل مورد توجه است. در رژیم شاهنشاهی ایران از نظر فرهنگی تحت تاثیر فرهنگ غربی و رضاخان نماد اجرایی وعملیاتی کردن فرهنگ غرب در ایران و الگوی او نیز آتاتورک در ترکیه بود. او می‌خواست تا با زور  و با قدرت نظامی فرهنگ را پیاده کند.

وی افزود: مدارس، دانشگاه‌ها، صداوسیما، کاباره‌ها، مجلات و روزنامه‌ها، سینما و فیلم‌ها همه در جهت غربی‌سازی فرهنگ ایران عمل می‌کرد. پیش از پیروزی انقلاب زمانی که جوانان  به میدان آمدند اولین مکان‌هایی که مورد حمله قرار دادند، مظاهر فرهنگ غربی بود. امام(ره) فرمودند که رضاشاه آن چنان فرهنگ ایران را خراب کرده است که اگر 50 سال کار صورت گیرد معلوم نیست که بتوان آن را اصلاح کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرهنگ ما مبتنی بر فرهنگ ملی و دینی شکل گرفت البته از نظر قدرت ابزار و امکانات فرهنگی، به اندازه غرب نیستیم.

مصباحی‌مقدم با اشاره به اینکه در زمان شاه اینترنت و ماهواره نبود اما به تدریج شکل گرفت، تصریح کرد: تمام اینها برای این بود که اجازه ندهند فرهنگ ملی ما شکل بگیرد و تحقق پیدا کند.

وی ادامه داد: برخی از نمادهای فرهنگ غربی در بعضی از رفتارها و الگوهای جوانان دیده می‌شود اما آن‌ها عمق ندارد، ظاهری و به مقتضای شور جوانی و طبیعی هستند. تاثیرگذاری هایی وجود دارد اما بیشتر نمادین نه اعتقادی است. این جوانان فرهنگ غربی را باور ندارند و باورهای ملی و اسلامی برایشان پذیرفته است و به آن مقید هستند. 

این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه شعار دوم آزادی و مراد از آن آزادی در مقابل دیکتاتوری بود، عنوان کرد: دیکتاتوری حاکمیت به قدری قوی بود که مردم در خانه‌های خود احساس امنیت سیاسی و جانی نداشتند. اطلاعات و ساواک بر همه جا حاکم بود و امکان داشت که هر فردی را عامل خودش قرار داده باشد. جرات اظهار نظر وجود نداشت. افرادی که اهل بیان بودند را زندانی یا ممنوع القلم و سخن کرده بودند. افراد چه دانشگاهی و چه حوزوی نمی توانستند حرفی بزند. دیکتاتوری در حداکثر خود اعمال می‌شد. هیچ‌کس نمی‌توانست رساله و عکس امام را داشته باشد.

مصباحی‌مقدم با اشاره به اینکه هیچ‌گاه هیچ ملتی اجازه نمی دهد که ارزش‌های آن را زیر سوال ببرند، خاطرنشان کرد: باید از ارزش‌ها صیانت، حفاظت و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. آنچه هویت ملتی را شکل می‌دهد همین ارزش‌ها است. قانون اساسی نیز عنوان کرده که آزادی بیان باید رعایت شود بدون این که تعرضی به مبانی دینی صورت گیرد. آزادی نقد قدرت در تمام سطوح وجود دارد و مشروع، مجاز و بلامانع است. اگر نقد قدرت صورت نگیرد قدرت به فساد منتهی می‌شود. این هرگز به معنای نادیده گرفتن ارزش‌های اصیل انقلاب و اسلام نیست.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه جمهوری اسلامی به معنای حکومت الهی و مردمی است، عنوان کرد: این همان حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی غیر مردمی وجود ندارد. هر حکومتی که اسلامی بوده الهی و مردمی نیز بوده است. در ذات و بطن اسلام، جمهوری اسلامی نهفته است. 

مصباحی‌مقدم گفت: آن چه در جمهوری اسلامی محقق شده از خواسته‌های مردم بوده است. انقلاب 38 سال به یک منوال طی شده و ملت پشت آن بوده است. اگر این ملت نبودند، انقلاب نیز وجود نداشت اکنون نیز اگر همچنان پشتوانه مردمی حفظ شود انقلاب محفوظ خواهد ماند.

انتهای پیام

منبع: جماران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۴۵۴۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اختلال در مسیر قهرمانی، اوسمار و اولین چالش بزرگ

به گزارش ورزش سه، شاید منشاء خیلی از عوض شدن‌ها در لابه لای همین شکست هاست.بهمن ۹۸ که یحیی آمد شیفته فوتبال هجومی و زیبا بود اما هرچه گذشت او نتیجه گراتر شد و اقتصادی . فقط آنهایی که زیر خاک اند تغییر ناپذیرند و شاید شکست در اراک یکی از همان پیچ هایی باشد که افکار هجومی اوسمار را در فوتبال ما تغییر دهد.شاید هم او درس بزرگی را از این ناکامی تاریخی گرفته و‌ دیگر اینچنین بی محابا دست به تغییرات گسترده نزند ! بی تردید ذهن‌‌ او همانند میلیون‌ها هوادار درگیر این است چه شد تیمش که گل نمی خورد، 
در کمتر از ۳۰ دقیقه ناگهان ۴ بار دروازه اش باز شد؟ کجای کار می لنگید؟ ایراد کار چه بود که قرمزها یک جام را در اراک جا گذاشتند و با چهره ای شوک‌زده در آستانه یکی از فینال‌های لیگ جاری( بازی چهارشنبه با سپاهان) به تهران بازگشتند؟

پرسش اول این است که آیا اوسمار همه واقعیت را می گوید و یا‌ تنها قسمتی از آن را؟ او در اراک گفت به هیج وجه به بازی با سپاهان فکر نمی کردم. کدهایی وجود دارد که حرف او را تائید می‌کند اما او نگفت تا دقیقه چند این نبرد حذفی، چنین افکاری داشت؟ موضوع دقیقا همین تغییر نگرش در حساس‌ترین دقایق بازی بود.

اوسمار جام می خواست.او در حال تثبیت ریشه هایش در فوتبال ایران به عنوان سرمربی موفق است ‌ تا بازار پر مشتری آسیا را به دست بیاورد ، اما شرط اول این است که او باید در فوتبال ایران به جام برسد. 

به همین خاطر او راست می گوید که به بازی با سپاهان فکر نمی کرده. بی ترس از خستگی و مصدومیت، با همان ترکیب همیشگی ( منهای غیبت اجباری عالیشاه) به اراک آمد. تیمش را هجومی چید و ۲ گل هم زد .

اما به نظر می آید بین ۲ نیمه، افکار محتاطانه، کم کم سراغش آمد. سروش رفیعی که یکی از مهم‌ترین عناصر تدافعی در جمع کردن توپ های سوم‌ و سرگردان در ۱۸ تیم خودی و همچنین طراح اصلی حملات است، جای خود را به وحید امیری داد. با این وجود وحید به جلو رفت و خدابنده لو جای سروش را پر کرد. در اوج حملات آلومینیوم در شروع نیمه دوم، پرسپولیس باز هم  در دفاع مستحکم نشان داد.اما از دقیقه ۶۰ تعویض های اوسمار رنگ و بوی بازی با سپاهان را گرفت. بیرون کشیدن ۳ عنصر موثر هجومی ( ترابی، کریم و ارونوف) عملا خیال حریف را از حملات پرسپولیس جمع کرد اما یک تعویض خیلی خاص در این بین انجام شد که اوسمار نمی تواند بگوید آن را صرفا به واسطه جریان بازی انجام دادم. دانیال اسماعیلی فر بخاطر محرومیت ،بازی با سپاهان را از دست داده است. اوسمار در ۱۵ دقیقه انتهایی قصد آزمایش فرجی در آن منطقه را داشت. بدون آنکه دانیال از زمین خارج شود،  فرجی به دفاع راست رفت و دانیال جای ترابی را گرفت .

از دقیقه ۸۵ تا ۱۲۲ پرسپولیس ۴ گل خورد که در همه آنها رد پای تعویض های اوسمار هویدا بود.

سروش و خدابنده‌لو نبودند تا توپ‌های سرگردان در ۱۸ را جمع کنند.گل اول و دوم دقیقا از همین نقطه زده شد آن هم در روزی که ریگی خسته‌ و پر اشتباه بود.در صحنه گل سوم  شروین بزرگ به راحتی روی سر فرشاد فرجی، ضربه مهمی را زد و دست آخر در گل چهارم باز هم نفوذ از منطقه  راست، کات بک و عقب ماندن اسدبیگی و ضربه نهایی نقی زاده.

اینها همه کدهایی بود از ۴ گلی که اگر اوسمار دست به ترکیب اولیه اش نمی زد شاید هرگز ، زده نمی شدند! 
اگر حقیقتا اوسمار این تعویض ها را بی توجه به بازی با سپاهان انجام داده باشد باید گفت؛ خودکشی بی دلیلی را مرتکب شدی مرد ! (البته او این مسئله را تکذیب کرد).

سوال مهم‌ در مورد بیرو؛ در حد پنالتی هم آماده نبود؟
حق رفیعی جوان بود که در جام حذفی بازی کند، حتی اگر بیرانوند مشکل مصدومیت هم نداشت ، باز باید به واسطه چند نمایش تحسین بر انگیزی که او در لیگ انجام داده بود درون دروازه پرسپولیس قرار می‌گرفت .اما اوسمار مرتکب یک اشتباه بزرگ شد. او می توانست بیرانوند را با خود به اراک ببرد تا هنگام ضربات پنالتی با میدان دادن به او نتیجه برد را تا ۸۰ درصد تضمین کند.یحیی فصل قبل مقابل پارس ون اصفهان با همین تعویض مانع خلق شگفتی ‌و شکست تیمش در اولین گام شد تا دست آخر فاتح جام حذفی با شکست استقلال شود.مسلما ارزش بازی با سپاهان چند برابر جام حذفی است اما با توجه به اینکه بیرانوند ۵ روز قبل گج دستش را باز کرده بود‌ دست کم توانایی حضور در ضربات پنالتی را داشت. اما در این مورد ، اوسمار تصمیم سخت گیرانه ای را اتخاذ کرد. تصمیمی در حد از دست دادن یک جام.

حتی اگر  اوسمار بواسطه ارزش و اهمیت دیدار روز چهارشنبه، تیمی متشکل از ذخیره ها ‌‌و چند بازیکن اصلی را به مصاف آلومینیوم می فرستاد و حذف هم می‌شد، شاید خیلی ها این تصمیم را عاقلانه می دانستند . اما او تصمیم گرفت با همه قوا بیاید.با این وجود چند تصمیم موجب شد هم جام حذفی را از دست بدهد و هم تیمش را از حیث روحی و جسمی مستهلک کند.

احتمالات بعد از این وقایع
فعلا برای قضاوت زود است.شاید ساعت های پایانی روز چهارشنبه، در خاتمه دو بازی بسیار حساس ، تراکتور و استقلال در تبریز و سپس پرسپولیس و سپاهان در تهران بشود فهمید خسارت های این جام حذفی تا چه حد بوده است.

تنها خوش شانسی پرسپولیس این بود که سپاهان هم با ترکیب اصلی‌اش به اهواز رفت و با وجود شکست دادن استقلال ملاثانی، مجبور شد ۱۲۰ دقیقه در گرمای خوزستان بدود.

حوالی ساعت ۲۲ روز چهارشنبه بعد از انجام این دو دیدار، نمای بهتری از خروجی تصمیمات شامگاه جمعه به دست‌مان می آید.

بدترین اتفاق برای قرمزها این است که آنها بفهمند این شکست موجب شد در فاصله کمتر از ۵ روز ۲ جام را از دست بدهند.

البته با هر احتمالی در شکست ،تساوی و برد سرخابی‌ها در روز چهارشنبه،  فاصله آنها از هم آنقدر دور نمی شود که بگوئیم کار تمام شده است. در بهترین حالت برای آبی ها ، آنها در روز  شکست تراکتور و پرسپولیس،  می توانند ۴ امتیاز از رقیب پیش بیافتند .

از سوی دیگر در صورت پیروزی تراکتور و پرسپولیس، شاگردان اوسمار می توانند با دو امتیاز بیشتر ،صدرنشین جدید لیگ برتر شوند، نتیجه ای که قطعا غم تلخ حذف جمعه شب را با خود می‌شوید و می‌برد .

مهدی طاهرخانی

دیگر خبرها

  • استان بوشهر خط مقدم محور مقاومت ایران اسلامی است + تصویر
  • تجلیل از ایستادگی کارگران در مسیر خنثی‌سازی تحریم‌ها
  • چالش‌های جدی «وعده صادق» برای سامانه تدبیر آمریکا در منطقه
  • عکس| مهمترین چالش استقلال در جدال تبریز
  • دستاوردهای سازمان اوقاف در مسیر انقلاب اسلامی است
  • لزوم جریان یافتن مردم سالاری دینی در محلات
  • آمریکا هزینه سنگینی برای انحراف ذهن و فکر دختران ما داده است
  • آمریکا هزینه سنگینی برای بی حیایی دختران ایرانی در نظر گرفته است
  • اختلال در مسیر قهرمانی، اوسمار و اولین چالش بزرگ
  • سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خط مقدم جنگ نرم