یادی از شهید چهرهقانی؛ یار دیرین شهید چمران/کتاب سوسنگرد به جای منچستر مستند میشود
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۶۷۷۲۴
شهید «اکبر چهرهقانی» نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع و باهوش بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از اسلام و خاک وطن خود کرد و در اوج روزهای قیام ملت ایران علیه رژیم طاغوت مبارزه را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح داد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سلام کمیجان؛ شهرستان کمیجان از توابع استان مرکزی، یکی از شهرستانهایی است که نقش بسزایی در دفاع از انقلاب اسلامی داشته است، تقدیم ۲۶۰ شهید خود تائیدی بر این ادعا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«شهید اکبر چهرهقانی» متولد روستای چهرقان و یکی از شهدای شاخص شهرستان کمیجان و استان مرکزی است. او نمونه بارز یک جوان برومند، شجاع و باهوش بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از اسلام و خاک وطن خود کرد.
شهید «چهرهقانی» در شعبان ماه سال ۱۳۳۷ به دنیا آمد، او پسر سوم خانواده و دارای هوش بسیار بالایی بود.
پس از اخذ مدرک دیپلم تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل عازم انگلستان شود و برنامهریزی لازم را هم برای این کار کرده بود به طوری که منزلی را در انگلیس اجاره کرد و اجاره بهای آن را هم از قبل پرداخت کرد.
همین که خود را محیای رفتن کرد، حرکت های انقلابی مردم علیه رژیم پهلوی شروع و اوج گرفت و او را در آخرین لحظات از رفتن منصرف کرد.
«اکبر» مبارزه با طاغوت را بر تحصیل بر انگلستان ترجیح داد و همواره می گفت «تا پیروزی انقلاب اسلامی این آب و خاک را ترک نخواهم کرد.»
پس از پیروزی انقلاب، عشق به اسلام و انقلاب او را در مسیر دیگری قرار داد و جزو اولین گروهی بود که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از طی تعلیمات خاص نظامی زیر نظر شهید چمران، وارد نیروی ویژه نخست وزیری شد و از آن طریق در اغلب جنگهای کردستان به همراه دکتر چمران شرکت کرد تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و اکبر روز ۷ مهر ۱۳۵۹ به همراه شهید دکتر چمران به خوزستان(اهواز) رفتند و رزمش را با دشمن در ستاد جنگهای نامنظم آغاز کرد.
در آخرین حضور در حمله نیروهای اسلام برای شکست محاصره سوسنگرد به همراه دکتر «چمران» در پرخطرترین محور در حالیکه در محاصره تانکهای دشمن قرار گرفته بودند و دکتر چمران از ناحیه پا مجروح شده بود، در دفاعی دلیرانه در مقابل دشمن ایستاد و از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شب تاسوعای حسینی (۲۶ آبان) سال ۵۹ به شهادت رسید.
مقام معظم رهبری در گفتو گو با برنامه «خاطرات جبهه» سیمای جمهوری اسلامی ایران در سوم مهرماه ۱۳۶۳ بیان کردند: «علی الطلوع ۲۶ آبان ماه بود، شب عملیات جزو شبهای خاطرهانگیز من است. شب عجیبی بود. من بودم با چمران و سرهنگ سلیمی و جوان دیگری به نام «اکبر» که از محافظان شهید چمران بود. یک پسر شجاع، خوش روحیه، متدین و جوان برازندهای که فردای همان روز کنار چمران شهید شد.»
سوسنگرد به جای منچستر؛ روایتی از زندگی شهید «اکبر چهرهقانی»
«مجید یوسفی» یکی از جوانان خوش ذوق شهرستان کمیجان است که چندسالی میشود مشغول جمع آوری خاطرات و زندگینامه شهدای این شهرستان است.
او از سال ها قبل اطلاعات شهدای روستای «چهرقان» کمیجان را جمع آوری و در کتابی باعنوان «سیرت خوبان» به چاپ رساند.
چندی قبل نیز زندگینامه و خاطرات شهید «اکبر چهرقانی» را در کتاب «سوسنگرد به جای منچستر» را توسط انتشارات «ابراهیم هادی» به چاپ رساند.
«آتش به اختیار»؛ یعنی نقطه قوت در کار فرهنگی
یوسفی در گفتگو با خبرنگار سلام کمیجان گفت: در سالهای اخیر محور مطالعات خود را درباره زندگی شهدا و خاطرات جبهه قرار دادم و تصمیم گرفتم با جمع آوری خاطرات شهدا، هریک از آنها را در قالبی مشخص تدوین کنم.
وی ادامه داد: ماهها قبل مقام معظم رهبری از واژه «آتش به اختیار» استفاده کردند و این در کار فرهنگی ما جوانان، یک نقطه قوت بود. همین امر سبب شد تا عزمم را جزم کرده و گامی مؤثر در این راه بردارم.
یوسفی با اشاره به کتاب «سوسنگرد به جای منچستر» گفت: این کتاب از زندگی تا شهادت شهید «اکبر چهرقانی» از نزدیکترین افراد به شهید «دکتر چمران» است و در این کتاب خاطرات مختلفی از دوران زندگی «اکبر چهرقانی» از زبان خانواده و همرزمان روایت شده است.
وی در ادامه افزود: کتاب «سوسنگرد به جای منچستر» با ۱۴۴ صفحه، شمارگان ۳۰۰۰ هزار نسخه و قیمت ۶ هزار و ۸۰۰ تومان توسط گروه فرهنگی «ابراهیم هادی» در سطح کشوری منتشر شد.
ساخت مستند شهید «اکبر چهرقانی»
یوسفی از ساخت مستند شهید «اکبر چهرهقانی» خبر داد و گفت: تصویربرداری مستند شهید «اکبر چهرقانی» از شهریورماه سال ۹۳ آغاز شده است و به دلیل مشکلات مالی و زمانبر شدن هماهنگیها با همرزمان شهید ساخت این مستند سه سال به طول انجامیده و هماکنون در مرحله پایانی تدوین قرار دارد؛ و انشاالله در سالروز شهادت دکتر «چمران» از یکی از شبکههای ملی صدا و سیما پخش میشود.
بخشی از کتاب «سوسنگرد به جای منچستر»:
«حاج آقا صدر اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) را از قم برای اکبر میفرستاد و ما شبها آنها را در کوچه و خیابان پخش میکردیم. یک شب که مشغول این کار بودیم، مأموران ساواک به ما دستور ایست دادند!
درنگ جایز نبود. طبق قرار، هرکدام از یک طرف فرار کردیم. اعلامیهها داخل پاکتی زیر لباسم بود. در آن شرایط هرچه اصرار کرد که اعلامیهها را به او بدهم، ندادم و مثل برق و باد فرار کردم. پس از طی چند کوچه به یک کامیون که کنار جاده پارک شده بود رسیدم.
بلافاصله به زیر کامیون خزیدم و اعلامیهها را در بالای لاستیک بزرگ ماشین مخفی کردم و با احتیاط بیرون آمده و دوباره فرار کردم. در مسیر با عجله خودم را داخل جوی آبی انداختم تا به زیر پل بروم، ناگهان صورتم محکم به جایی خورد و چانه ام پاره شد.
هنوز جای زخم، به یادگار در صورتم مانده است. شاید سه چهار ساعت زیر پل مخفی بودم. وقتی که مطمئن شدم کسی دنبالم نیست و آبها از آسیاب افتاده به منزل برگشتم. چند روز بعد، طبق معمول با «اکبر» به پخش اعلامیهها و راهپیمایی و تظاهرات پرداختیم.
بعد از فرمان امام، به پادگانها حمله کردیم. در یکی از این حملهها من و «اکبر» یکدیگر را گم کردیم. «اکبر» با گروهی به سمت ساختمان ساواک رفته بود و من هم با گروهی به «پادگان حشمتیه» حمله کردیم.
بعد از ظهر همان روز «اکبر» را با یک مسلسل یوزی دیدم و من هم مقداری فشنگ و یک قبضه اسلحه ژ ۳ آورده بودم. روز بعد نوبت حمله به کلانتریها بود و این راه و تکلیف ما بود تا این که انقلاب به پیروزی رسید.
ما به دستور حضرت امام همانند سایر مردم پاسداری از انقلاب را بر عهده داشتیم و هر شب در سنگرهای محلی نگهبانی میدادیم. در آن ایام تمام فکر و ذهن و زندگی «اکبر»، انقلاب شده بود و بس...»
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۶۷۷۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ماشین ترورهای شخصیتی از کار نمیافتد؟ / راهاندازی کانال معدوم اکبر گودرزی در یک پیامرسان!
ادامه ترورهای شخصیتی پس از انتخابات علاوه بر تسویهحسابهای سیاسی در تلاش است تا سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور را نیز ناکارآمد جلوه دهد.
سرویس سیاست مشرق- انتشار یک خبر از سوی یکی از اعضای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب درباره تذکر به برخی مسئولان به خاطر رفتارهای بیقاعده در موضوع حجاب با واکنشهایی روبهرو شد.
پیشازاین سیدمهدی فضائلی در توئیتی نوشته بود که بهتازگی برخی مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده در حوزهٔ حجاب تذکر دریافت کردهاند، همین خبر کوتاه باعث شد برخی کاربران شبکههای اجتماعی، تعدادی از کانالهای تندرو و حتی گروهی از فعالان سیاسی در یک پیش قضاوت عجیب وبه کارگیری ادبیات ناشایست علیه دفتر رهبر انقلاب موضع گرفته و حتی پا را فراتر گذاشته و شماره تلفن عضو دفتر رهبر انقلاب را برای مخاطبان خود منتشر کردند.
این اقدام حکایت از آن داشت که محفلی خاص به صورت سازمانیافته به دنبال ایجاد دوقطبی اجتماعی پس از موفقیت بزرگ در عملیات درخشان وعده صادق بوده و تلاش دارند پیروزی در این عملیات را به انحراف بکشند، البته همزمان با این تحرکات داخلی رسانههای معاند و ضدانقلاب نیز روی مسئله حجاب یک کمپین جدید را آغاز کرده تا هر دو گروه مثل دو لبه یک قیچی جنگ ادراکی را روی خط بیاورند.
مخالفان معتقد بودند که عضو ارشد دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب بهصورت خودسر درباره بحث حجاب اظهارنظر کرده و این مسئله مغایر با نظر آقا است، از نگاه این جریان تذکر رهبری به فراجا درباره شیوه برخورد با مسئله حجاب غیرواقعی بوده و باید مسئله حجاب را با سختترین شیوه ممکن در کف خیابان حل کرد، این گروه پلیس را در خط اول برخورد با بیحجابی ارزیابی کرده و بار را از روی دوش نهادهای فرهنگی متعدد که وظیفه اصلی را بر عهده داشتند را آگاهانه حذف کردهاند.
این گروه متکثر، چندلایه و متضاد بیتوجه به این موضوع که عضو دفتر رهبری هیچگاه خودسر در باب موضوعات مهمی چون حجاب اظهارنظر نمیکند پا را فراتر گذاشته و دوقطبی کاذب بین «آقا و دفتر آقا» را شکل دادند که هدف پیرامونی آن بحث حجاب و نقطه ثقل آن بیاعتبار سازی دفتر آقا بهعنوان پایگاه ناشر و حافظ بیانات ایشان بود. از نگاه این جریان دفتر رهبری در حال سانسور سیره آقا بوده و این دوگانگی را با سرعتبالا در شبکههای اجتماعی پخش میکردند.
البته برخی کارشناسان سیاسی اعتقاددارند که افرادی که بر دوقطبی موجود دمیده و موضوع را داغ میکردند همگی با حجت سیاسی به صحنه نیامده و به دلیل عدم شناخت درست و صحیح از سیره رهبر انقلاب در این وادی افتاده و احساسات انقلابی آنها توسط گروهی خاص به بازی گرفتهشده است.
به خط شدن باند اکبر گودرزی و مهدی هاشمی چه اهدافی دارد؟
این بازی خطرناک در آینده میتواند خسارتهای بزرگی به پا سازد، ازجمله آنکه گروهی رادیکال تا زمانی در خط رهبری و اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه باقی میمانند که موضع آقا را با نظرات خودشان همراستا بدانند، به عبارتی ملاک سنجش برای این جماعت انگیزه شخصی خودشان است نه سیره، منش و روش آقا! برای این گروه تا زمانی خط امام (ره) و رهبری اصالت دارد که مطابق با خط و خطوط جناحی و گروهکی خودشان باشد.
البته در تاریخ انقلاب اسلامی کم گروههایی نبودهاند که به دلیل هماهنگ نبودن خط امام با خط جناح از مسیر بیرون زده و راه خود را کج کردهاند، ازجمله میتوان به سرنوشت خط امامیهای سابق اشاره کرد که در فتنههای متعدد نشان دادند با خط امامین انقلاب فرسخها فاصله داشته و فرار را برقرار آزمونهای سخت ترجیح میدهند.
همچنین میتوان کمی دورتر به سرنوشت حسینعلی منتظری اشاره کرد که به دلیل اصالت دادن باند معدوم مهدی هاشمی به خط امام (ره) در ابتدا با دفتر امام و شخص مرحوم حاج احمد آقا درگیر شده و اندکی بعد رو درروی امام (ره) قرار گرفت، این ایستادن در برابر ولایتفقیه آغاز هلاکت این جریان بود.
گروهک تروریستی منافقین نیز همین سرنوشت را داشته است، این گروه بدطینت که روزگاری امام خمینی (ره) را مجاهد اعظم خوانده اما اندکی بعد به دلیل بوالهوسیهای در برابر انقلاب اسلحه کشیده و یک جنایت خونین را رقم زدند که در آن از کودک سهساله تا پیرمرد ۹۰ ساله را به خاک و خون کشیدند.
اما دردناکترین ماجرا مربوط به اعضای گروهک فرقان است، فرقان تحت عنوان مبارزه با «ائمه» به ترورهای خونین در خیابان دستزده و ادعا میکرد به دنبال حذف زر، زور و تزویر از صحنه است! درحالیکه فرقانیها خود را جماعتی اهل نماز و عبادت میخواند به دلیل عدم شناخت دقیق از سیره امام (ره) در چاهی افتاد که ترورهای ایدئولوژیک افتاده و به دلیل تندرویها و اختلالهای انتزاعی در بستری افتاد که محتوم بود.
درحالیکه شهید مطهری نماینده راستین ترویج اندیشه امام (ره) درصحنه بود، گروهی که خود را طلبه اسلام نامیده بودند ایشان را ناجوانمردانه به شهادت رساندند، یکی از اعضای گروهک فرقان در اعترافات خود نوشته است که شهید مطهری را به این دلیل ترور کردیم که او تفسیر مارکس از اسلام انقلابی را رد کرده و مستحق مجازات بود.
فرقان در حالی شهید مطهری را ترور کرد که بیش از یک دهه قبل از آن امام (ره) هیچکدام از گروههایی را که نسخه مبارزه مسلحانه میدادند را تائید نکرده بود تا جایی که حتی امام (ره) حاضر نشده بود درخواست اعضای گروهک منافقین را برای ملاقات پذیرفته یا مرامنامه آنها را امضا کند، فرقان در حالی شهید مطهری را به شهادت رساند که معتقد بود انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب مارکسیستی بوده و مطهری مانع شکلگیری چنین جمع تودهای است، به عبارتی صریحتر آن روزها فرقان سخنگوی راستین امام (ره) را «شهید ایدئولوژیک» کرد به این دلیل تفسیرهایش را مطابق میل خود نمیدید.
ترورهای شخصیتی معنای خاص دارد!
راهاندازی کمپین هجمه به دفتر آقا بار دیگر تذکر پیشین پایگاه خبری و تحلیلی مشرق درباره «آغاز ترورهای شخصیتی پس از انتخابات» را اصالت داده است. پیشازاین اخبار حکایت از آن داشت که گروهی تندرو باهدف قبض قدرت دست به تخریب اساسی گروههای مختلف انقلابی زده تا فضا را به سود خود هژمونیک کند.
به نظر میرسد که این محفل سیاسی پا را فراتر نهاده و بهواسطه دسترسیهای خاص به چند پیامرسان و ریختوپاشهای اساسی اینبار با ایجاد دوقطبی «آقا و دفتر آقا» به دنبال یارگیری انتخاباتی است، غافل از آنکه آغاز این بازی خطرناک میتواند جامعه را به عوارض سخت مبتلا کرده و از دل آن به بازتولید دوباره فرقانیها، منافقین و آن دسته گروههایی دست بزند که در میدانهای سخت در برابر اصل ولایتفقیه ایستاده، حادثه آفریده و از خط ایمانی امامین انقلاب عبور کردهاند.
استفاده مکرر از ترفندهای ویژه برای ترور شخصیتی یاران رهبر انقلاب، برچسب زدن و چرک آمیز کردن فضای سیاسی کشور، بخشی از تلاشهای آشکار این محفل آلوده است، اینبار نیز هدف نهایی این جریان گویی برجستهسازی این گزاره است که رهبر انقلاب بر اعضای دفتر خود نظارت نداشته و سیره آقا با کنشهای حافظان آن مغایرت دارد.
آگاهان بهخوبی میدانند که راهاندازی کمپین ترورهای شخصیتی به معنای ضریب دهی به خودسریهایی است که به اعتبار نظام ضربه خواهد زد، خطی که تخطئه قدرت ولیفقیه را هدف گرفته است.
این روزها نئوفرقانیها به دنبال زنده کردن روح سرگردان فرقانیهایی چون معدوم اکبر گودرزی هستند، از کار انداختن ماشین ترورهای شخصیتی که سکوی آن برخی پیامرسانهای داخلی است نیاز به یک همگرایی سیاسی در کشور دارد، افرادی که اولین بار با یک کلیک این هیولا را راه انداختهاند حالا برای ادامه حیات نیاز به شورشهایی کور برآمده از دوقطبیها دارند!
ادامه ترورهای شخصیتی پس از انتخابات علاوه بر تسویهحسابهای سیاسی در تلاش است تا سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور را نیز ناکارآمد جلوه داده تا از شکستهای سنگین میدانی انتقام بگیرد، هدف نهایی این عملیات تکرار دوباره یک جنگ ترکیبی خیابانی در ماههای آتی خواهد بود.