Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام نیوز»
2024-04-27@13:29:49 GMT

حرمسرای اشرف پهلوی

تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۷۰۸۹۲

حرمسرای اشرف پهلوی

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، اشرف هرگز در دوران کودکی و نوجوانی‌اش طعم محبت و آغوش گرم را نچشید و همواره این خلأ در زندگی‌اش وجود داشت. همین مساله بستری شد تا از او زنی فاسد و بوالهوس بسازد. میل جنسی افراطی او همچون برادر دوقلویش محمدرضا یکی از معضلاتی بود که ننگ بزرگی بر نام پهلوی و دربار سلطنتی ایران شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



اشرف همواره به دلیل روحیه مردانه‌ای که داشت نسبت به جنسیت خود معترض بود و آرزو داشت که ای کاش پسر بود. غالب روابط او با مردان بود و تقریبا دوست هم جنسی نداشت. کاخ تمیشان نور در شمال کشور متعلق به اشرف بود؛ استراحتگاهی که پاتوق خوشگذرانی و محل فساد او و هم‌کیشانش بود. رفت و آمد رجال سیاسی و غیر سیاسی به این کاخ از نگاه هیچکس پنهان نمی‌ماند. در واقع اشرف روابط جنسی را ابزاری برای جذب سیاسیون می‌دانست و قصد داشت تا از طریق آنها بتواند دامنه قدرتش را وسعت بخشد.

او هرگز به شان خود به عنوان یک شاهزاده توجهی نداشت و بیشتر به دنبال اهداف خود حتی به قیمت تن فروشی بود. ناگفته نماند خلا محبت و نیاز به وجود همراهی همیشگی از دلایل اصلی فساد اشرف بود. او سعی داشت تا این محبت نداشته و بی‌توجهی از سوی خانواده را در آغوش مردانی که حریصانه به دنبال مقام و قدرت بودند، جبران کند. و چه حقارت پستی که شاهدخت پهلوی با رفتار نسنجیده‌اش از آن خود کرد؛ بذل و بخششی بی حد و حصر از وجودش تا ثروت و جایگاه که مردان را به چاپلوسی و جنگ برای رابطه با او سوق می‌داد.

رفت و آمد پی در پی این افراد از هر نژاد و ملیتی سبب شد تا عنوان حرمسرای مردانه اشرف پهلوی به کاخ تمیشان نور اطلاق شود. حال تصور کنید چگونه زنی با این خلق و خو که البته به شکلی جامع‌تر در گزارش قبل به آن پرداخته شد، می‌تواند افسار حکومت را به دست بگیرد و سلطنتی زیرپوستی داشته باشد. پرواضح است که این حکومت با سردمدارانی چون محمدرضا و اشرف قطعا سرانجامی جز قهقرا نمی‌توانست داشته باشد.

با مطالعه بیشتر تاریخ و اسناد به جا مانده از خاندان پهلوی و پی بردن به عمق فاجعه دیگر جای انکار نیست که تنها انقلابی نظیر آنچه در بهمن 57 رخ داد، می‌توانست به این حکومتِ جاخوش کرده بر تاریخ ایران خاتمه و آن تمدن عظیم را نجات دهد تا شاید بشود آبروی رفته را بازگرداند.

البته انقلاب اسلامی بار دیگر به همه جهان نشان داد که نام ایران بی‌دلیل بر فرهنگ و تمدن جهان حکومت نمی‌کند و مردم شریف کشور در برابر هیچ ننگ و ظلمی سکوت نخواهند کرد.

بهره برداری‌های این خاندان از خزانه دربار که ثروت ملی محسوب می‌شد روز به روز بر شدت فقر و بدبختی مردم می‌افزود در حالی‌که اشرف در کاخ تمیشان نور حمام شیر تازه می‌گرفت و کنار شومینه بزرگش با مردان هم جنس خود خوش می‌گذراند.

بی ‌ثباتی اخلاقی او سبب شد تا دو ازدواج ناموفق داشته باشد و ازدواج سوم را هم تنها با اسم شوهر سپری کند. افرادی که تنها انگیزه ازدواجشان با اشرف ثروت و جایگاه او بود و می‌دانستند که او نردبان خوبی برای ترقی است. این چنین اشرف تُف سربالایی بر چهره پهلوی‌ها بود و ننگی که درباره ایران در خاطر دنیا ماند.

باشگاه خبرنگاران

منبع: جام نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۷۰۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقه‌مندان می‌شود:

پرسش:

اگر حکومت دینی تشکیل نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

پاسخ:


لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینه‌ها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینه‌های فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟

اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد:


۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی می‌توان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)

۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.


حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازم‌الاجرا است، هیچ‌یک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.


این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب می‌کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهده‌دار اجرای آن‌ها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان‌پذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً به‌سوی هرج‌ومرج رفته، اختلال و بی‌نظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دین‌زدا بود.

۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمی‌شد.


نظام ما دینی است و مرجعیت همه‌جانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته می‌شود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیده‌ایم. هیچ‌کس نمی‌تواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایه‌ریزی کردیم - «ما»، یعنی همان‌هایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سه‌گانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولت‌ها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمی‌توانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)

۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمی‌رفت.


تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار به‌طور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامع‌الشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزش‌های دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دین‌دار بوده‌اند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداخته‌اند.

۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.


دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی به‌صورت جهشی رخ‌داده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصه‌ها و مشاغل گوناگون رشدی خیره‌کننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دین‌مدار برخلاف پیشینه دویست‌ساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب می‌شود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامی‌های ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پی‌درپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابل‌تصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کرده‌اند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.

۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم می‌شدند.


حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرت‌ها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد می‌دهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.

نتیجه:


حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل می‌شود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.

پی‌نوشت‌ها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روح‌الله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنه‌ای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنه‌ای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹

دیگر خبرها

  • سوسانو چگونه از دنیا رفت و جومونگ چه بلایی سر او آورد؟
  • امروز حکومت اسرائیل منفورتر از همیشه است
  • (ویدئو) تنها فیلم با صدای رضا شاه پهلوی بعد از ۹۰ سال؛ صدای واقعی رضاخان را بشنوید!
  • دستاوردهای جهاد افغانستان را حفظ می کنیم
  • اگر حکومت دینی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟
  • امام جمعه نجف اشرف: اوضاع جهان به نفع اسلام پیش می رود
  • سلامتی و طولانی عمر در حکومت امام زمان(عج)
  • اقامتگاه ییلاقی پادشاهان قاجار و پهلوی اینجاست
  • کشف تصویر ۱۸۰۰ساله «اسکندر مقدونی»
  • خودروی سفارشی محمدرضاشاه پهلوی هم برقی شد! /عکس