چرا اسناد سرمایهگذاری IIIC در سرآوا طبقه بندی شده است؟
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۰۷۵۲۵۴
ایتنا - پس از آنکه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات حاضر به تایید صحت سرمایه گذاری خارجی در مجموعه دیجی کالا و سرآوا نشد، وزارت امور اقتصادی و دارایی درپاسخ به پیگیری روزنامه فناوران اعلام کرد که اسناد این سرمایه گذاری طبقه بندی شده است!
عـلی اصلان شهلا - در یک ماه اخیر موضوع سرمایهگذاریهای گسترده خارجی در شرکت های زیرمجموعه سرآوا به موضوعی جنجالی بدل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما پس از این گزارش اسنادی منتشر شد که نشان می داد شرکت اینترنشال اینترنت اینوست منت متعلق به مجموعه سرآوا است و اینطور به نظر می رسد که یک شرکت ایرانی در خودش و به عنوان سرمایه خارجی سرمایه گذاری کرده است.
تشکیک وزیر فاوا
در حالی که جنجال بر سر اصالت سرمایه گذاری خارجی در سرآوا و شرکت های زیرمجموعه اش ادامه داشت که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان یکی از بزرگ ترین حامیان استارت آپ ها، حاضر به تایید این سرمایه گذاری نشد. محمد جواد آذری جهرمی در جمع خبرنگاران گفت: فضای شرکت های استارت آپی و سرمایه گذاران آن ها در کشور آنقدر رقابتی است که نمی توان به صورت ۱۰۰٪ گفت گزارش های منتشر شده کاملا درست است یا غلط.
وی درباره صحت سرمایه گذاری خارجی انجام شده در این حوزه و انعکاس آن در گزارش عملکرد دولت گفت: ما مرجع صحت سنجی انتشار آمار این شرکت ها نیستیم. صحت سنجی در این خصوص نیاز به حسابرسی دقیقی دارد. ما از کنار گذاشتن چند گزارش مختلف در این زمینه و پیدا کردن یک نقطه مشترک به این آمار اتکا می کنیم.
در نهایت هم وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام کرد تنها و بهترین راه شفافیت شرکت های فعال در این حوزه حضور آنها در بورس است.
اسناد سرمایه گذاری خارجی محرمانه است!
در حالی که وزیر ارتباطات می گوید این وزارتخانه مسوول صحت سنجی سرمایه گذاری خارجی اعلام شده در ایران نیست، به نظر می رسد وزارت امور اقتصادی و دارایی مسوولیت مستقیمی در این زمینه دارد.
در این خصوص سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران به عنوان یکی از زیرمجموعه های وزارت اقتصاد، مسوول مستقیم صدور مجوز سرمایه گذاری خارجی در ایران است.
به همین جهت خبرنگار فناوران از طریق سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات از وزارت اقتصاد درخواست انتشار مدارک این سرمایه گذاری را با این توضیح انجام داد: «در یکی از بندهای گزارش صد روز نخست دولت دوازدهم مربوط به میزان جذب سرمایه گذاری خارجی اعلام شده است که شرکت نوآوران فن آوازه (دیجی کالا) 21 درصد از سهام خود را به مبلغ 100 میلیون دلار، به شرکت هلندی International investment Internet UA Cooperatief IIIC فروخته است. اسناد و مدارک مربوط به جذب این سرمایه خارجی قاعدتا باید در سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران ثبت شده باشد تا هم دولت اجازه این سرمایه گذاری را بدهد و هم در گزارش 100 روز نخست خود به عنوان یک دستاورد ذکر کند. لطفا براساس قانون انتشار و دسترسی آزاد اطلاعات اسناد مربوط به این سرمایه گذاری را در اختیار اینجانب قرار دهید». در پاسخ به این درخواست اما وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کرد این اسناد طبقه بندی شده است. متن کامل این پاسخ به این شرح است: «اسناد مربوط به تبادل سرمایه گذاری خارجی بین دستگاه های متولی یعنی سرمایه پذیر و سرمایه گذار و مجری پروژه ثبت می شود و باقی می ماند و به دلیل طبقه بندی بودن اطلاعات فقط متولیان مربوط به سرمایه گذاری مذکور به اسناد و گزارشات مربوطه دسترسی دارند».
سرمایه گذاری خارجی چه منافعی دارد؟
با این پاسخ اکنون این سوال پیش می آید که برای سرمایه گذاری در یک شرکت ایرانی، چه منافعی وجود دارد ؟
در درجه نخست حجم این سرمایه گذاری را می توان بالاتر از واقعیت نشان داد. در سرمایه گذاری خارجی لازم نیست حتما پول نقد به صورت مستقیم وارد بدنه شرکت شود. شرکت خارجی می تواند ادعا کند که به رایگان چند میلیون دلار خدمات مشاوره به شرکت ایرانی داده است و همین فاکتور نشان دهنده ورود سرمایه خارجی به کشور است.
بنابراین به راحتی می توان ارزش سرمایه گذاری انجام شده را بالاتر از واقعیت نشان داد. به این ترتیب ارزش سهام شرکت نیز افزایش یافته و می توان آن را گران تر به مشتریان بعدی فروخت. از سوی دیگر می توان نشان داد که شرکت در آستانه تبدیل شدن به یک یونیکورن است و احتمالا امتیازات ویژه ای برای ادامه راه از دستگاه های دولتی دریافت کرد.
در کنار این موضوع، اصل سرمایه گذاری خارجی هم با مزایایی همراه است از جمله حق انتقال سود و سرمایه و منافع آن به ارز خارجی، حق دریافت خسارت ناشی از وضع قوانین یا مصوبات دولت که موجب ممنوعیت یا توقف اجرای قراردادهای مالی سرمایه گذار خارجی شود، تبدیل و انتقال وجوه ناشی از قراردادهای مختلف سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی به ارز خارجی، تبدیل و انتقال اصل و سود تسهیلات مالی مربوط به سرمایه گذاری های خارجی، امکان ارجاع اختلافات سرمایه گذاری به محاکم داوری بین المللی، انجام صادرات بدون سپردن تعهد برای برگشت ارز حاصله به کشور، نگهداری ارز حاصل از صادرات در خارج از کشور، امکان دسترسی مستقیم و برداشت ارز حاصل از صادرات از حساب های امانی بانک های خارج از کشور، عدم شمول ضوابط قیمت گذاری، توزیع، عدم ساخت و الزامات ساخت داخل.
توضیحات سرآوا
در همین راستا اما اخیرا سعید رحمانی، مدیر عامل سرآوا درباره انتقادها و ابهامات پیرامون سرمایه گذاری های خارجی در شرکت های وابسته به این شرکت یعنی دیجی کالا و کافه بازار، با نشریه شنبه به عنوان یکی از نشریات نزدیک به این گروه گفت وگو کرده
است.
او در این گفت وگو اعلام کرد که شرکت IIIC به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و انتقال ارز به ایران تاسیس شده است. این شرکت به صورت تعاونی سرمایه گذاری خارجی را جذب کرده و فرآیند مربوط به انتقال منابع مالی و موارد حقوقی مانند اخذ مجوز سرمایه گذاری خارجی (فیپا) را به صورت تجمیع شده به انجام می رساند.
منبع: ايتنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۷۵۲۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر طوفان نمیشد + اسناد محرمانه
پس از اینکه طوفان شن و سایر مشکلات منجر به توقف عملیات شد، دو هلیکوپتر با هم برخورد کرده و منفجر شدند که منجر به کشته شدن هشت سرباز در داخل ایران شد. این عملیات که مدتها برنامهریزی شده بود، بهطور شگفتانگیزی مورد بحث شدید صاحب نظران قرار گرفت و تا حدودی به استعفای سایروس ونس وزیر امور خارجه امریکا منجر شد.
همچنان اختلاف نظرهای گستردهای در مورد موفقیت این طرح وجود دارد. به همین منظور هیأتی متشکل از فرماندهان خبره نظامی آمریکایی مسئولیت بررسی اشکالات احتمالی در سطح برنامهریزی و اجرای عملیات و بررسی علل عدم موفقیت آن را به عهده گرفتند. این گزارش که به واسطه انتصاب به رئیس هیأت تحقیق و تفحص جمیز هاووی، به «گزارش هالووی» هم مشهور شده سالها در ردهبندی محرمانه قرار داشت و اخیراً تحت قانون آزادی اطلاعات در دسترس همگان قرار گرفته است.
این گزارش جنبههای فنی عملیات را تحلیل کرده و در نهایت کمبودهای اجرایی و لزوم افزایش قابلیتهای عملیات ویژه نیروهای آمریکایی را مورد تاکید قرار میدهد. این اسناد مفصل برای نخستینبار از طریق سایت آرشیو امنیت ملی آمریکا در اختیار همگان قرار گرفته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارشی از مجموعه این تحقیقات که در حجمی بالغ بر ۱۷۰ صفحه گردآوری شده بود را ارائه میکند.
ژنرال جمیز هالووی رئیس هیات تحقیق و تفحص در ابتدای این گزارش، هدف از ارائه بررسیها را این چنین روایت کرده است:
«ضروری است که هدف این گزارش به وضوح درک شود. این یک نقد حرفهای از عملیات رهایی گروگانهای زندانی در ایران خطاب به رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا است. این گزارش را نباید یک خلاصه عملیات یا یک گزارش سفید که مسئول بررسی بحران گروگانگیری در سفارت امریکاست در نظر گرفت. بلکه این یک گزارش تخصصی و بسیار جزئینگر درباره رویداد عملیات پنجه عقاب است. به جز مواردی که به سازمان سیا مرتبط میشود، این گزارش صرفاً معطوف به اظهار نظر درباره اعمال و مواضع وزارت دفاع است. در این گزارش هیچ تلاشی برای اظهارنظر درباره اتفاقاتی که منجر به تصرف سفارت آمریکا در تهران گشت، نشده است. همچنین وضعیت سیاست بینالملل، یا تلاشها و مذاکراتی که برای آزادسازی امن گروگانهای آمریکایی انجام میشود اصلا مورد توجه قرار نگرفته است.
به همین دلیل این گزارش به واسطه ذات و ماهیت محدود موضوع آن، باید بسیار انتقادیتر از گزارشهایی تهیه شود که به موضوعات گستردهتری در سطح امنیت ملی میپردازد. اما به دلیل اهمیت و لزوم درج نکات کاربردی، چنین گزارشی نباید به موضوعات مرتبط هم بیتوجه باشد. به همین دلیل تعدادی از مسائل مورد تجزیه و تحلیل که به عنوان هیچ تاثیری در موفقیت یا شکست ماموریت واقعی ارزیابی نداشتهاند نیز در این گزارش گنجانده شده است. چرا که ممکن است این عوامل در آینده بر برخی از عملیاتهای ویژه که تحت شرایط مختلف انجام میشوند، کاربرد داشته و اثرگذار باشند.
علاوه بر این، باید توجه داشت که بسیاری از ویژگیهای مهم بحثهای موجود در تجزیه و تحلیل، محصول آیندهنگری است. به عنوان مثال، طبق شواهد آماری در دسترس برای برنامهریزان این عملیات، ممکن است قانعکننده بوده باشد که هشت هلیکوپتر بهترین ترکیب بین امنیت عملیات و حداکثر تجهیزات مورد نیاز بوده است، اما تحقیقات پس از واقعیت عملاً موظف به جمعآوری دادههای تازه است که نشان میدهد چرا تعداد هشت هلیکوپتر بسیار کم بوده است.
اعضای گروه بررسی به اتفاق آرا معتقدیم که موضوعات مورد بررسی در تحلیلها نگرانیهای معتبری بود و ما معتقدیم که بحث کامل این موضوعات برای ارائه منطق نتیجهگیری و حمایت از توصیههای انجام شده در این عملیات ضروری بود.
همزمان همه اعضای هیأت تحقیق و تفحص معتقدیم که لحن انتقادی این گزارش نباید به انتقاد از رشادتهای سربازان حاضر در این عملیات منجر شود. ما حتی یک برگ سند یا کوچکترین نشانهای از کوتاهی، ناتوانی یا عدم کفایت آنها در اجرای این عملیات مشاهده نکردیم.»
معرفی اعضاء هیأت تحقیق و تفحص
رئیس هیأت: جِیْمز لِموئِل هالُوِیْ سوم (James L. Holloway III) (۲۳ فوریه ۱۹۲۲ - ۲۶ نوامبر ۲۰۱۹)
ژنرال هالوِی، خلبان نیروی هوایی آمریکا که پس ۳۶ سال خدمت در سال ۱۹۷۸ بازنشسته شد. او سابقه شرکت در جنگ جهانی دوم، جنگ کره و ویتنام را در کارنامه خود داشت. فعالیتهای موفق او در ریاست عملیاتهای مهم هوانوردی و ریاست چند عملیات مشترک ارتش زمینه خوبی برای آشنایی و تسلط بر سطوح مختلف مدیریت و اجرا چنین عملیاتهایی داده بود. وی از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ به عنوان رئیس عملیات دریایی (فرمانده نیروی دریایی) خدمت کرد. پس از بازنشستگی از نیروی دریایی، هالووی از سال ۱۹۸۰-۱۹۹۸ به عنوان رئیس بنیاد تاریخی نیروی دریایی خدمت کرد و ده سال دیگر به عنوان رئیس آن تا زمان بازنشستگی وی در سال ۲۰۰۸ و زمانی که رئیس دعوتی موسسه شد، خدمت کرد. او نویسنده کتاب «ناوهای هواپیمابر در جنگ: یک گذشتهنگر شخصی کره، ویتنام و تقابل با اتحاد جماهیر شوروی» بود که در سال ۲۰۰۷ توسط انتشارات انستیتوی نیروی دریایی منتشر شد.
اعضای هیأت
ژنرال ساموئل ویلسون: ژنرال ساموئل ویلسون سرباز ارتش ایالات متحده، و افسر پیاده نظام هوابرد بود که با پیشینه نیروهای ویژه و تکاور تجربه رزمی با دفتر خدمات استراتژیک جنگ جهانی دوم و عملیات ویژه در چین-برمه-هند داشته است. پیشینه اطلاعاتی ناشی از وظایف وی به عنوان معاون مدیر اطلاعات مرکزی DCI از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ و مدیر آژانس اطلاعات دفاعی آژانس اطلاعات دفاعی DIA از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۷ بوده است.
ژنرال لروی مانور: ژنرال مانور در سال ۱۹۷۸ پس از ۳۶ سال خدمت فعال که شامل چندین مأموریت فرماندهی و ستادی مربوط به عملیات ویژه و تجربه رزمی در جنگ جهانی دوم و ویتنام بود، بازنشسته شد. او آموزش تمام نیروهای عملیات ویژه USAF و فرماندهی گروه ضربت مشترک را برای نجات اسیران جنگی از اردوگاه اسیران جنگی سون تای در نزدیکی هانوی در ویتنام شمالی در ۲۹-۲۱ نوامبر ۱۹۷۶ را در کارنامه داشت. ژنرال مانور در آخرین پست وظیفه فعال خود به عنوان رئیس ستاد فرماندهی اقیانوس آرام، به طور فعال برنامههای فرماندهی را برای مبارزه با تروریسم توسعه داد و بر نقش کارکنان در تمرینات ضد تروریستی نظارت داشت.
سرلشکر جیمز اسمیت: سرلشکر اسمیت بیش از ۳۷ سال در ارتش خدمت کرد و در سه جنگ با تأکید ویژه بر عملیات فرماندهی و آموزش سوارهنظام زرهی و واحدهای هوانوردی به عنوان یک خلبان ارشد، فرماندهی مرکز هوانوردی ارتش در فورت نوکر آلاباما را بر عهده داشت او در این مسئولیت دکترین هوانوردی دفاعی را توسعه داد. سرلشکر اسمیت در حال حاضر مدیر آموزش ارتش و معاون رئیس ستاد برای بخش عملیات ارتش است.
جمعبندی نهایی گزارش
پس از بررسیهای به عمل آمده در بخشهای مختلف از طراحی تا اجرای عملیات پنجه عقاب، نتیجه بررسیهای هیئت تحقیق و تفحص به شرح زیر ارائه میگردد:
مفهوم عملیات پنجه عقاب یک اقدام کوچک، معتبر و منطبق با اهداف سیاست ملی بود و بهترین شانس را برای زنده بیرون بردن گروگانها و کمترین خطر را برای شروع جنگ با ایران ارائه میداد. تلاش آشکارتر احتمالاً منجر به کشته شدن گروگانها قبل از دستیابی به آنها میشد. این عملیات بهترین شانس را برای زنده کردن گروگانها و کمترین خطر شروع جنگ با ایران را به همراه داشت. عملیات آشکار میتوانست واکنش خصمانه اولیه را به همراه داشته باشد که احتمالاً منجر به تلفات گسترده ایرانیان میشد و به ادعاهای احتمالی ایران اعتبار میدهد که تلاش برای نجات یک اقدام جنگی بوده است. برعکس، یک عملیات کوچک با تلفات محدود که اساساً با هدف آزادسازی گروگانها انجام میشد، بهتر بود و شواهد از این ادعا حمایت میکرد که این یک عملیات نجات بود نه یک حمله تنبیهی.
این عملیات امکانپذیر بود و احتمالاً در زمان آغاز مأموریت، نتیجه را با بهترین شانس موفقیت نشان میداد. علیرغم تمام پیچیدگیها، مشکلات ذاتی و عملکرد انسانی و تجهیزاتی مورد نیاز، هیأت تحقیق و تفحص به اتفاق آرا به این نتیجه رسید که ریسکهای اجرایی عملیات قابل مدیریت بودند و احتمال موفقیت بالا بود. در این شرایط تصمیم برای اجرا موجه بود. طراحی عملیات برای بخش اجرا نشده این مأموریت کاملاً تصور شده بود و ماموریت قادر به اجرای موفقیتآمیز بود. به نظر میرسید بر اساس مقایسه با قابلیتهای نیروهای عملیاتی کشورهای دیگر، مراحل گزینش، تمرین و تجهیز زمینههای عملیات نجات بسیار خوب و مطلوب انجام شده بود.
کمیته تحقیقات به این نتیجه رسید که به صورت عملیاتی غیرممکن بود که دقیقا بر تمام جنبههای اجرایی عملیات، پیش از اقدام نهایی تسلط پیدا کنیم و میزان پیروزی نهایی را تخمین بزنیم. در طول عملیات، اجتنابناپذیر بودن اقدامات واکنشی از سوی ایران تبدیل به مهمترین فاکتور در تصمیمگیری شده بود. نوع عملیات و سطح غیرقابل پیشبینی متغیرها در آن باعث پیچیدگیهای خاصی در مطالعه احتمالات و گمانهزنیها پیرامون نتیجه عملیات بوده است.
باید در نظر داشت که این ماموریت بسیار پرخطر بوده چرا که در اجرای وظایف و مسئولیتها سطحی بالاتر از توان معمول انسانی و تجهیزات رایج لحاظ شده است. به همین دلیل حاشیه ریسک و اشتباهات انسانی بسیار اندک تخمین زده شده بود و فضای اندکی برای بداقبالی یا شوربختیهای رایج در چنین اقداماتی تعیین شده بود.
افزون بر این، تخمینهای احتمالی برای کاهش ریسکهای بالا را میتوان به عنوان بخشی از همین مخاطرات در نظر گرفت. برای مثال مرکز فرماندهی تخمین زده بود که افزایش تعداد هلیکوپترها و نفرات برای بالابردن شانس موفقیت عملیات، خود منجر به بروز مخاطرات امنیت عملیات خواهد شد. یا تاخیر در بالابردن توان اجرایی نیروهای عملیات خود باعث مشکلات دیگری میشود.
اولین امکان واقعبینانه برای انجام موفق این عملیات در آزادسازی گروگانها در پایان ماه مارچ (۱۱ فروردین ۱۳۵۸) به دست میآمد. تصمیم نهایی درباره توانمندی اجرای این عملیات پس از اتمام دورههای تمرینی سخت و فشرده در غرب آمریکا گرفته شد. بدون در نظر گرفتن چند احتمال درباره قطع وسایل ارتباطی، به طور کل تمام وسایل اصلی اجرای عملیات اعم از هلیکوپتر و هواپیما و تجهیزات دیگر از ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) در دسترس بوده است.
عملیات نجات به غافلگیر کردن گروگانها در محوطه سفارت قبل از آسیب رساندن به آنها بستگی داشت. اگر این غافلگیری محقق نمیشد، مأموریت با شکست مواجه میشد - یا لغو میشد یا با احتمال زیاد گروگانها حذف یا اعدام میشدند. هیئت تحقیق و تفحص تمایلی به انتقاد حتی سازنده از استانداردهای مخاطرات عملیاتی به دلیل سختگیری بیش از حد ندارد، زیرا حفاظت از امنیت اطلاعات تا پس از خروج هواپیما از ایران با موفقیت انجام شد. با این وجود، در طول مراحل برنامهریزی و اجرا، به دلیل ریسک عملیاتی تصمیماتی که گرفته شد هیأت تحقیق معتقد است میتوانست به شیوهای بهتر و متفاوت انجام شود.
طرح دقیقتر در اوایل تشکیل ستاد مشترک عملیات و با مسئولیتهای مشخصی تدوین شد. فرماندهی و کنترل در ردههای بالا عالی بود، اما در سطوح متوسط ضعیفتر و شکنندهتر شد. ترتیبات فرماندهی و کنترل در ردههای بالاتر از کمیته مجازات آمریکا تا رئیس ستاد مشترک تا فرمانده نیروهای دفاعی ایدهآل بود. علاوه بر این، روابط فرماندهی زنجیره عملیاتی کمتر تعریف شده بود و به خوبی درک نشد. چندین نمونه از کاستیها در سازمان در مراحل آمادهسازی و اجرا مشخص شده است. هیچکس به جز ستاد فرماندهی عملیات مشترک مسئولیت کلی هلیکوپترها و خلبانان را در طول دوره آموزشی بسیار سخت آنها نداشته است. به نظر میرسد برای فرماندهانی که تعیین شدند مقررات ناکافی برای شناسایی در شرایط تاریکی و طوفان شن در کویر وجود داشته است. به وضوح برای سایر اعضای نیرو تعریف شده است.
برنامهریزیها کاملا دقیق و بدون نقص انجام شد ولی تعداد هلیکوپترهای پشتیبان و پیشبینی آب و هوا به صورت دقیق انجام نشده بود.
تعداد بیشتر هلیکوپتر اعزامی میتوانست وضعیت نیروهای فعال را تقویت کند. همچنین استفاده از هلیکوپترهای RH-۵۳D میتوانست بدون ایجاد مشکل خاصی ریسکهای عملیات را به طور مشهود پایین بیاورد. استفاده از هواپیماهای C-۱۳۰ به عنوان راهبر هلیکوپترهای RH-۵۳D به صحرا میتوانست سطح عدم موفقیت این ماموریت خاص را کاهش دهد. اگر از مسیریابهای C-۱۳۰ استفاده میشد این امکان وجود داشت که بدون احتیاج به سوختگیری ماموریت را به سرانجام برساند.
تمامی مراحل آمادهسازی برای اجرای عملیات بدون هیچ مشکلی طراحی شده بود به جز تمرین کافی و همهجانبه برای تمامی نیروها که انجام نشده بود.
ملاحظات مربوط به ریسک عملیات، مخالف چنین تمرینی بود و در حالی که گروه بازبینی، گرد هم آوردن همه نیروها در سایت آموزشی غرب آمریکا را همراه با مخاطراتی تشخیص داده بود، به نظر میرسد که مزایای تمرین همه بخشهای فعال در کنار هم، نسبت به معایب احتمالی امنیتی آن ارزش داشت. یعنی اگر تیم تصمیمگیرنده ریسکهای امنیتی احتمالی را به جان میخرید تا تیم عملیاتی در کنار هم در غرب آمریکا تمرین کنند احتمال موفقیت کار بسیار بیشتر میشد. به دو دلیل: (۱) اگر تمرین به صورت یکپارچه و هماهنگ انجام شود، آشنایی فرماندهان هر بخش با یکدیگر میتوانست منجر به هماهنگی و موفقیت بیشتر شود. (۲) تمرین همزمان و کامل هواپیماها، هلیکوپترها، کماندوها و خودروها در محیط پر خاک و طوفان و تاریک غرب آمریکا میتوانست توانمندی و آمادگی اعضا را برای موفقیت به نتیجه برساند.
عدم توجه به این ملاحظات منجر به عدم موفقیت عملیات شده است: سطح غیرقابل پیشبینی عدم هماهنگی عملیاتی بین هلیکوپترها و کاهش شدید میزان دید برای هواپیماها.
در واقع اگر گردوغبار شدید و طوفان شن برای هواپیماها رخ نمیداد و هلیکوپتر شماره ۵ میتوانست به صحرای طبس برسد یا یک هلیکوپتر اضافهتر ارسال میشد، قطعا شش فروند هلیکوپتر میتوانست علیرغم حجم شن و گردوغبار در هوا به ماموریت خود خاتمه دهد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی