گزارش تسنیم | اقدامی دیر اما مبارک برای مهاجرین؛ بازگشتِ بدون دلواپسی در سایه قانون
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۲۰۱۸۳
پس از انتشار خبر انعقاد تفاهم نامه میان دولت افغانستان و ایران در آیندهای نزدیک جهت امکان بازگشت مهاجرین افغانستانی به کشورشان بدون ابطال کارت آمایش، بازتابهای آن در جامعه مهاجر گویای این بوده که هر چند دیر اما این اقدامی مبارکی است برای مهاجرین.
خبرنگار حوزه مهاجرین، امتداد نیوز: شاید از نخستین بارهایی که گمانهزنی کمرنگی در ارتباط با امکان بازگشت به افغانستان برای مهاجرین بدون ابطال کارت آمایش مطرح شد، به دی ماه سال 90 و در زمان آمایش هفت برگردد، اطلاعیهای از سوی اداره کل اتباع وزارت کشور که صرفا بارقههایی از امید را در دل مهاجرین افغانستانی روشن کرده بود، بعد از آن هم یک بار سال گذشته مدیرکل اتباع وزارت کشور در برنامه «وطندار» وعدهای این چنینی داده بود که در اینجا اظهارات وی در برنامه وطندار قابل مشاهده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما هر دو بار به مانند همان بیش ازسه دهه قبل با وجود تقاضای مکرر جامعه مهاجرین و حتی مطالبه جامعه نخبگانی ایران هیچ تغییری حاصل نشد آنچنان که این دلتنگی و عدم امکان سفر به موطن مهاجرین افغانستانی بر وضعیت معیشت و کار، ناامیدی جامعه فارغ التحصیل و حتی در نوشتههای نویسندگان و اشعار شاعرانشان هم سایه انداخت.
البته این موضوع فقط جنبه دلتنگی و عاطفی و میل به دیدار دوباره وطن و اقوام و آشنایان بعد از سالهای هجرت بدون واهمه از برگشت مجدد به ایران و دنیایی از پرسشها که چه خواهد شد، نداشت بلکه با نگاهی عمیقتر بیشتر به این موضوع خواهیم رسید که گاهی برخی موانع و قوانین دست و پاگیر نه تنها سدی در مقابل بیقانونیهاست بلکه زمینه را برای گریز از قانون پذیری و استفاده از میانبُرهای غیرقانونی فراهم میکند.
در ارتباط با دارندگان کارت آمایش و عدم امکان آنان بدون ابطال مدرک اقامتی شان در این بیش از سه دهه مهاجرت در ایران هم این موضوع صدق میکند، نگاهی به آمارها و ارقام و اخبار گوناگون رسانهها از سوانح در مسیر خودروهای حامل مسافران غیرمجاز یکی از چندین نمونه گویای این مطلب است.
از جمعیت حدود سه میلیون مهاجر افغانستانی مقیم در جمهوری اسلامی ایران مطابق با آخرین آمارها حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار مهاجر دارنده کارت آمایش هستند که در تمامی این سالهای مهاجرت به شکل قانونی و مجاز در ایران اقامت داشتهاند اما واقعیت مطلب این است که دارندگان کارت آمایش به نسبت اقامت قانونی خود در مواردی محدودیتهایی را شاهد بودهاند که اگر این محدودیتها اعمال نمیشد به جای تبعات شاهد اثرات مثبتی در روابط دو کشور میبودیم چرا که اغلب این محدودیتها، سوءتفاهم هایی را به دنبال میآورد که نتیجه آن فقط «دلخوری» میان دو ملت میشود و همین، تلاش سالیان سال برای یک کار فرهنگی و بنیادی را خراب میکند.
حالا چرا به این مقوله پرداختهایم؟
پس از انتشار خبر انعقاد تفاهم نامهایی میان دولت افغانستان و ایران در آیندهای نزدیک جهت امکان بازگشت مهاجرین افغانستانی به کشورشان بدون ابطال کارت آمایش، بازتابهای آن در جامعه مهاجر گویای مواردی بود که تا اندازهای تامل برانگیز بوده، هر چند دیر اما اجرای چنین تفاهم نامهای بسیار اقدام مبارکی بوده و برکات زیادی را به دنبال خواهد داشت.
یکی از مهمترین موارد در موضوع بازگشت بدون ابطال کارت آمایش این است که بطور حتم زین پس مشاهده خواهد شد که ترددهای غیرقانونی زیر سایه ناامنی، ترس و نگرانی بطور چشمگیر کاسته میشود چراکه مهاجرین مطالبه خودشان در تمامی این سالها ارائه چنین تسهیلاتی برای بازگشت بوده است و این نشان میدهد روحیه قانون پذیری در افغانستانیها همواره وجود داشته و مشکل گاهی از وجود قوانینهای سفت و سخت و دست و پاگیر بوده است.
نکته مهمتر این بوده که باید قبول کنیم مهاجرین افغانستانی در وطن خود با وجود سالهای طولانی هجرت، تعلقات فراوانی دارند، از اقوام و آشنایان گرفته، تا مسائل اقتصادی و زمینداری و ملک و املاک تا عشق به وطن و بازگشت به آغوش موطنِ هر چند ناامنِ خود…
یک مسئلهای که در این میان وجود دارد این است که از طرفی مهاجرین دارنده کارت آمایش در حوزه اشتغال در ایران شاهد مواجه با محدودیتهایی بودهاند و از طرفی مدام برخی بر این طبل میکوبند که این مهاجرین عامل بیکاریاند و بس! حالا امکان بازگشت چه سودی در این شرایط خواهد داشت؟
از نگرانیهای مهاجرین افغانستانی بویژه سرپرستهای خانوار و مردان و پسران جوان هر خانواده همواره این بوده که در همین شرایط به اقتصاد و تامین معیشت بپردازند و یا برای کار به افغانستان برگردند؟ خوب اگر برگردند باید مدرک اقامتی خود را ابطال و لذا بازگشت شان در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت، یعنی پذیرش یک ریسک و خطری که مردان و پسران جوان و بالغ خانوادههای مهاجر را با آن شرایط از خانواده دور میساخت که اگر بازگشت بدون ابطال کارتها زودتر اجرایی شود از حیث درآمدزایی و فعالیت اقتصادی بدون ترس برای سرپرستهای خانوادههای مهاجر زمینه خوبی فراهم خواهد شد که این در جای خود اقدامی نیک است.
«محمد کاظم کاظمی» شاعر و پژوهشگر مطرح مهاجر افغانستانی نیز در این ارتباط به خبرنگار تسنیم گفت: نمیتوان منکر شد که یکی از دلایل مهم ماندگارشدن گروهی از مهاجرین افغانستان در ایران، بیم و هراس آنان از بازگشت بوده، یا حداقل میتوان گفت عادت نداشتن با محیطی که سالها از آن دور بودهاند و یا حتی خیلیها اصلاً آن را ندیدهاند. بسیاری از مهاجرین نگران این هستند که اگر به کشور برگردند، دوباره امکان بازگشت ندارند، حتی برای مدتی کوتاه و چنین است که شخص نمیتواند ریسک کند، به کشور برگردد و برای اسکان در آنجا آمادگی بگیرد. اگر امکان رفت و برگشت به کشور سهلتر بود، برای بسیاری از مردمی که در مهاجرت ریشه دواندهاند، داخل کشور میتوانست خانۀ دومی باشد، خانهای که کم کم و با عادت کردن مهاجران و به خصوص نسل جوانتر، به خانۀ اول بدل میشد. بسیار سخت است که ما یک جوان مهاجر را بدون هیچ مقدمهسازی، ناگهان به محیطی پرتاب کنیم که حتی آن را ندیده است.
وی ادامه داد: موضوع دیگری که نباید از نظر دور بماند، این است که شماری از مهاجران هستند که اگر رفت و آمد سهل باشد، خانه و زندگی اصلی را به کشورشان منتقل میکنند و زندگی در ایران را به مواقع خاص (مثلاً فصل کار یا فصل زمستان) محدود میسازند، چنان که بعضی از اقوام ما چنین هستند و البته آنها به کمک گذرنامه و ویزا این کار را میکنند که دشواریهای خاص خود را دارد. اگر امکان رفت و آمد برای کسانی که کارت شناسایی دارند هم میسر شود، به این گروه افزوده خواهد شد.
کاظمی یادآور شد: از جانبی دیگر بسیاری از مهاجران با وجود آمادگی برای بازگشت به کشور، نگران این هستند که در صورت بد شدن اوضاع امنیتی و اقتصادی، دیگر هیچ مفرّی نداشته باشند. اگر آنها اطمینانی به این بیابند که در آن صورت اقامت در ایران به عنوان یک جایگزین موقت در زمان اضطرار میسر است، به کشور باز میگردند؛ به این ملاحظات، باید افزود رضایتی را که به این ترتیب در جامعۀ مهاجر ایجاد میشود و آنان را برای خدمت به کشورشان بانشاطتر و آمادهتر میسازد، ضمن این که به نیکتر شدن مناسبات بین دو ملت هم کمک میکند.
بیتردید اجرایی شدن این تفاهم نامه اتفاقات مبارکی را هم در جامعه مهاجر و هم در جامعه میزبان رقم خواهد زد، البته از این مسئله هم نباید چشم پوشی کرد که افغانستانِ امروز با وجود فعالیتهای گروههای افراط گرا چون داعش روزهای تلخی را بویژه برای مردم شیعه مذهب شاهد است که چنین تسهیلاتی برای میزبانی از مردمی که به برادران و خواهران مسلمان خود در ایران پناه آوردهاند هم مرهمی بر آلام آنان است و هم مدارایی با روحهایی که خسته از جنگ و غربت هستند.
انتهای پیام/.
ما را در تلگرام، فیسبوک و توئیتر دنبال کنید.
true برچسب ها :
این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۲۰۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقدامی غیرقانونی علیه کسبوکارهای آنلاین ایرانی/ پای رانت به فضای مجازی کشیده شد!
نگار علی- تنها چند ماه تا دو ساله شدن فیلترینگ در ایران فاصله است. البته فیلترینگ در ابعادی گسترده که از واتساپ گرفته تا اینستاگرام و گوگلپلی را گردن زد؛ پیش از آن نیز بودند پلتفرمهایی که در بازههای زمانی قبلتر فیلتر شده بودند، از میان آنها میتوان به توییتر، تلگرام و یوتیوب اشاره کرد، گویا موتور فیلترینگ در ایران به سرعت تولید پلتفرمهای جدید، در حال کار است و یکی پس از دیگری به سینه آنها دست رد میزند.
کوچ اجباری کاربران ایرانیکاربران ایرانی همواره بهاجبار در حال کوچ بودند؛ کوچ از لاین به وایبر، از وایبر به تلگرام، از تلگرام به واتساپ و حالا از واتساپ به پلتفرمهای بومی. گفتنی است که در برههای از زمان و پس از فیلتر شدن پیامرسان تلگرام در ایران کاربران ایرانی به سمت اپلیکیشنهایی مانند تلگرام طلایی، هاتگرام و ویسپی نیز کوچ کردند که باعث شد برای مثال تلگرام طلایی بیش از ۳۰ میلیون کاربر را در مدت کوتاهی جذب کند.
آنچه از این کوچ اجباری نصیب کاربران شده است اما از دست دادن کسبوکار خود با هر فیلترینگ بوده است؛ در مهرماه سال ۱۴۰۱ بلافاصله پس از گذشت یک ماه از فیلترینگ، گزارشی از شرکت پادرو که در حوزه کسبوکارهای آنلاین فعالیت میکند، منتشر شد؛ در این گزارش آمده بود که در کشور یکمیلیون شغل مستقیم و معاش ۹ میلیون نفر از کسبوکارهای موجود در اینستاگرام متأثر میشود که همزمان با فیلترینگ در شهریور، ۸۵ تا صد درصد از فروش فروشگاهها افت کرد».
از طرف دیگر انجمن تجارت الکترونیک ایران نیز در دومین گزارش خود به فیلترینگ بهعنوان مانعی برای توسعه کسبوکار کارآفرینان ایرانی اشاره کرد؛ در این گزارش آمده است که نیمی از فعالان کسبوکارهای اینترنتی به مهاجرت فکر میکنند و بدون فیلترشکن، استفاده از اینترنت برای ایرانیها ممکن نیست و این سیاست اشتباه حتی هزینه سنگینی بر روی دوش اپراتورها برای ارائه اینترنت گذاشته است.
با وجود آنکه این سیاست اشتباه تاکنون کاربران ایرانی، فعالان حوزه کسبوکار و پیکره کمجان اقتصاد ایران را مورد هدف قرار داده اما همچنان پرقدرت در حال اجرا است. خبرآنلاین در گفتوگویی که با کامبیز نوروزی، حقوقدان، داشته است، به بررسی ابعاد حقوقی فیلترینگ پرداخته است:
فیلترینگ در نظام حقوقی ایران غیرقانونی استکامبیز نوروزی، حقوقدان، در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «قوانین ما در این بخش ناقص است اما از نظر حقوقی این موضوع غیرقابلبررسی نیست؛ چه از نظر حقوقی و چه از نظر فقهی، اصل بر آزادی است. در فقه اصلی وجود دارد به نام اصل اباحه، به این معنا که هر آن چیزی که ممنوع نشده باشد، مجاز است. کسبوکارهای مشروع و قانونی مجاز هستند و کسبوکارهایی که موضوع کار آنها مشروع و قانونی نیست، مانند خریدوفروش مواد مخدر، خریدوفروش اسلحه گرم و یا تجارت سکس طبق قوانین ایران مجاز نیستند، چراکه کالا و خدمات غیرقانونی است.»
او در ادامه گفت: «افرادی که کسبوکاری را با خدمات و کالاهای مجاز راه میاندازند، هیچ ممنوعیت قانونی برای فعالیت ندارند؛ درنتیجه صاحبان کسبوکار درصورتیکه این کسبوکارها در محیط آنلاین اداره میشوند، حق دارند که به فعالیت خود ادامه دهند؛ ممانعت در روند کار این کسبوکارها از طرق مختلف مانند فیلترینگ، تضییع حق این افراد است، بهخصوص که فیلترینگ در نظام حقوقی ایران غیرقانونی است و تمام اقداماتی که تا به امروز برای فیلترینگ انجام گرفته است نیز، غیرقانونی است و هیچ قانونی وجود ندارد که اجازه فیلترینگ را صادر کرده باشد.»
شورای عالی فضای مجازی و کمیته تشخیص مصادیق مجرمانه هیچیک پایههای قانونی ندارنداین حقوقدان در ادامه گفت: « تنها چیزی که میتواند اختیاری را به دولت و نهادهای حاکمیتی بدهد، قانون است. هیچچیزی غیر از قانون اجازه نمیدهد، حقوق مشروع ملت سلب شود. در حوزه اینترنت نیز به همین شکل است؛ در مسئله اینترنت بسیاری از رفتارهایی که اتفاق میافتد، غیرقانونی است. شورای عالی فضای مجازی و یا کمیته تشخیص مصادیق مجرمانه هیچیک پایههای قانونی ندارند اما محیط اینترنت را با محدودیتهای گستردهای مواجه کردند.»
طرحی برای تبعیض ناروا در فضای آنلایندرحالیکه فیلترینگ در ابعاد گسترده، روزی قشر عظیمی از مردم را هدف قرار داده است اما همزمان طرح اینترنت طبقاتی و تخصیص اینترنت آزاد به اقشار خاصی از جامعه در حال جریان است؛ نوروزی در ادامه در واکنش به این موضوع گفت: «این اقدام تبعیض ناروا است؛ عدهای بدون فیلترینگ به شکل نامحدود به اینترنت دسترسی داشته باشند و اکثریت مردم محروم از حق اساسی باشند، یک تبعیض ناروا است که از این قبیل تبعیضها کم نداریم و یک نوع رانت است که به دلیل نزدیکی به قدرت به عدهای داده شده است و اکثریت مردم از آن حق محروم هستند و تبعیض ناروا نیز همواره نامشروع است.»
۲۲۷۲۲۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900787