Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-04-16@08:48:38 GMT

بهترین نعمتی که خداوند به بنده اش می دهد

تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۴۶۴۰۱

بهترین نعمتی که خداوند به بنده اش می دهد

معمولا وقتی فکر به نعمت های الهی می کنیم برای آن مصادیقی زیادی از جمله مال و اموال و زن و فرزند و یا رسیدن به مقام و پست و بسیاری از موارد دیگر به ذهنمان میاد. که هر کدام از این موارد بسته به نوع افراد برای خودش اهمیت خاصی رو می تواند  داشته باشد.

ولی یک سوالی که در اینجا مطرح میشه اینه که بهترین نعمتی که خدا به بنده اش می تواند عطا کند، چیست؟

در سوره ی بقره می خوانیم:

 « یُؤْتِى الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَآءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَیْراً کَثِیراً وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُواْ الْأَلْبَبِ‌ [بقره/269] به هر که خدا خواهد حکمت عطا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و به هر که حکمت عطا شده نیکى فراوان داده شده. و جز خردمندان پند نپذیرند»

در این آیه قرآن کریم می فرماید: خداوند به هر کس که بخواهد حکمت الهی را ارزانی می دارد که این حکمت بهترین خیری است که به بنده رسیده است.

در معنای حکمت، مفسرین معانی بسیاری را بیان کرده اند که از جمله ی آن ها می توانیم "معرفت و شناخت اسرار جهان هستی" و " آگاهی از حقایق قرآن" و " رسیدن به حق از نظر گفتار و عمل" و شناختن خداوند" را نام ببریم.

و در یک معنای کلی می توانیم حکمت را وسیله ایی برای شناخت حق از باطل و شناخت الهامات الهی از شیطانی، تعریف کنیم. که مسلما در چنین صورتی هر کس از این نعمت و نیروی الهی بر خوردار باشد، می تواند راه عاقبت به خیری را در پیش گیرد.

خداوند بر چه اساس و ملاکی این نعمت را به برخی از افراد عطا می کند؟

مراد از کلمه ی "من یشاء" این نیست که خداوند به هر کس که دلش خواست بدون هیچ دلیلی این نعمت را عطا کند، بلکه به این معناست که خداوند  هر بنده ایی را که شایستگی این نعمت ببیند، به او عطا می کند، که مسلما شایستگی افراد نیز با توجه به اعمال و رفتار آن ها محقق می شود.

 در ادامه ی آیه این حکمت به عنوان بهترین نعمت معرفی شده است؛  چرا که این حکمت و عقل و روشنایی است که می تواند عامل مهمی در هدایت انسان باشد. و می توان گفت که هر کس که از آن بی نصیب باشد؛ مانند آن است که هیچ چیز ندارد به قول خواجه عبدلله انصاری "هر کس را که عقل دادى چه ندادى و هر کس را که عقل ندادى چه دادى!".

منبع: افکارنيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۴۶۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکمت نهی از «دروغ گفتن به شوخی» چیست؟

به گزارش مبلغ روز ۱۹ فروردین مصادف با ۲۷ ماه مبارک رمضان امسال نشستی به میزبانی «پژوهشکده اندیشه دینی معاصر» و «خانه اندیشوران» برگزار شد که در آن نشست سید امین ورعی به مسئله‌ی دروغ در آموزه‌های دینی اسلام پرداخت.

سید امین ورعی سخنان خود را با خطبه‌ای مرتبط از پیامبر اکرم( ص) آغاز کرد: در روزهای پایانی ماه مبارک شعبان پیغمبر اکرم (ص) خطبه‌ای ایراد فرمودند و در آن خطبه مطالب خیلی مهمی را خطاب به مردم زمانه خودشان بیان کردند. در جملات پایانی این خطبه رسول اکرم می فرمایند: أفضَلُ الأَعمالِ فی هذَا الشَّهرِ الوَرَعُ عَن مَحارِمِ اللّهِ.

بالاترین عمل در ماه مبارک رمضان ترک گناه و دوری از گناه است. لازمه انجام این دستور این است که شخص ابتدا گناهان را بشناسد. یک فرد مسلمان ابتدا باید بداند که غیبت چیست، شرک چیست، تهمت چیست تا در مرحله بعد بتواند در جهت ترک آن ها تلاش کند و گام بردارد.

تعریف دروغ از نظر دانشمندان فلسفه اخلاق

به گفته آقای ورعی برخی از دانشمندان فلسفه اخلاق دروغ را این گونه تعریف می کنند که اگر ضرری متوجه دیگری بکند و یا نفعی را از دیگری سلب بکند این دروغ خواهد بود و قبیح است یعنی کذبی که ضرری به دیگران می رساند یا نفعی را از دیگران سلب می کند اما اگر این دروغ ضرر و نفعی به کسی نرساند این دروغ اصلا دروغ نیست.

حال ما می خوایم بدانیم که نظر دین اسلام و آموزه های دینی در این زمینه چیست. آیا قرآن کریم و اهل بیت(ع) هم همین دید را نسبت به دروغ دارند یا دید وسیع تر و یا مضیق تری دارند نسبت به این تعریفی که دست کم برخی از اندیشمندان فلسفه اخلاق به مسلمانان ارائه می دهند.

دروغ در آیات و روایات

ما وقتی به آیات قرآن و روایات نگاه می کنیم می بینیم که دروغ جزء گناهان کبیره بلکه جزء بزرگ ترین گناهان کبیره شمرده شده است. در روایتی از پیغمبر اکرم (ص) آمده است که: ألا أُخبرکم بأکبر الکبائر؟ آیا خبر ندهم شما رو از بزرگ ترین گناهان کبیره؟

الإِشْرَاکُ بِالله وَعُقُوقُ الوالدین و قول الزور. شرک به خدا، اعمالی که منجر به عاق والدین بشوند و قول زور. این سه مورد بزرگ ترین گناهان کبیره هستند. قول زور را اساتید اخلاق و اساتید اهل فن به دروغ گویی تفسیر کرده‌اند همانطور که در قرآن کریم در آیه شریفه ۳۰ سوره حج آمده است: « اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ » که توسط بسیاری از مفسرین به دروغ تفسیر شده است. در این جا هم بر اساس این روایت قول زور به دروغ گویی تفسیر شده است.

روایت دیگری از امیر مومنان علی (ع) است که می فرمایند: لا سُوءَ أسوَأُ مِن الکذبِ. هیچ زشتی‌ای بالاتر و زشت تر از دروغ گویی نیست. ‌روایات متعددی در این زمینه وجود دارد که مجال طرح بسیاری از آن ها در اینجا نیست.

پس می بینیم که بر اساس آموزه های اسلام دروغ یک گناه بزرگ و جزء بزرگ ترین گناهان شمرده شده حتی در برخی از روایات دروغ گویی به صورت شوخی، دروغ گویی برای مزاح، دروغگویی‌ای که هیچ ضرر و نفعی متوجه کسی نمی کند هم مورد نهی قرار گرفته است.

البته فقها در این زمینه دو دسته اند: برخی از فقها دروغی را که باعث ضرر و نفع به دیگری بشود حرام می‌دانند اما دروغی که از روی شوخی و مزاح باشد یا ضرر و نفعی به کسی نرساند را حرام نمی دانند البته در مقابل فقهای دیگری هم هستند که مطلق دروغ را حتی به صورت شوخی و مزاح حرام دانسته‌اند اما هر دو دسته اتفاق نظر دارند که دروغ از روی شوخی، مزاح و دروغی که ضرر و نفعی متوجه کسی نمی کند دست کم از لحاظ اخلاقی مذموم و ناپسند بوده و کراهت دارد.

حال سوال این است که اگر دروغی واقعا ضرری به کسی نمی رساند و نفعی را از کسی سلب نمی کند چرا باید ناپسند و زشت باشد؟ چرا باید این دروغ مورد نهی قرار گرفته باشد؟

در اینجا من یک پرانتزی باز می کنم و نکته ای را عرض می کنم و بعد مجدد به بحث دروغ باز می گردم. در آموزه های دینی می بینیم که در برخی از موارد برخی از گناهان به صورت مستقیم مورد نهی خداوند یا ائمه معصومین(ع) قرار گرفته‌اند مثلا در قرآن خداوند متعال می فرمایند: وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا. غیبت همدیگر را نکنید. به صراحت و مستقیم از غیبت نهی شده است. یا مثلا در آیه‌ای دیگر می‌فرمایند: لاتعبدوا الشیطان. شیطان را نپرستید. تبعیت از شیطان نکنید و به صورت مستقیم از این عمل نهی شده است. اما در برخی از موارد دین اسلام نگرش و بیانی متفاوت از دسته اول دارد مثلا در آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی اسرا و آیه‌ی ۵۲ سوره انعام خداوند متعال این گونه می فرمایند: و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن. به مال یتیم اصلا نزدیک نشوید نمی‌فرمایند مال یتیم را نخورید، مال یتیم را نگیرید. تعبیر این است که به مال یتیم نزدیک نشوید یا در آیه ۳۲ سوره‌ی اسرا خداوند متعال می فرمایند: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی‌ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا. به عمل منافی عفت زنا اصلا نزدیک نشوید نه اینکه مرتکب آن عمل نشوید بلکه نزدیک آن هم نروید. این مدل نهی با نهی دسته اول متفاوت است. در این جا دین گستره‌ی بیشتری را مد نظر دارد. حریم بیشتری را قائل شده نه اینکه صرفا آن گناه را نهی کرده باشد بلکه یک حریمی هم برای آن گناه قرار داده و گفته وارد آن حریم هم نشوید. سوال این هست که چرا این گونه است؟

مال یتیم از مواردیست که انسان اگر بخواهد وارد حریم آن شود و مقدماتش را انجام دهد معمولا به خود عمل گناه یعنی گرفتن و خوردن مال یتیم منجر می‌شود. انجام مقدمه حرام، حرام نیست یعنی اگر کسی مقدمات یک گناه را فراهم کرد، امور اولیه و شرایطش را مهیا کرد ولی خود گناه را مرتکب نشد، این جا گناهی برای او ثبت نمی شود چون عمل گناه را انجام نداده اگرچه مقدماتش را فراهم کرده است اما گناهانی مثل خوردن مال یتیم از مواردیست که اگه انسان مقدماتش را انجام دهد، احتمال این که منجر به خوردن مال یتیم و اخذ مال یتیم شود، خیلی زیاد است برای همین شارع مقدس یک حریمی را برای این گناه قائل شده که انسان‌ها و مسلمانان وارد آن حریم نشوند که گرفتار گناه اصلی نشوند.

بر اساس روایات اگر یک زن و مرد نامحرم در یک اتاق دربسته باشند نفر سوم شیطان است و نهی تعلق گرفته به این عمل که یک مرد و زن نامحرم بدون ناظر سوم در یک اتاق دربسته باشند. آیا اگر یک زن و مرد نامحرم در یک اتاق قرار بگیرند ولو هیچ سخنی با هم نگویند حرام است؟ بله. به این عمل نهی تعلق گرفته اما اگر مستقیم هم این عمل حرام نبود از آیه شریفه ولاتقربوا الزنا می شد حرمت قرار گرفتن زن و مرد نامحرم در یک اتاق به صورت تنها را استفاده کرد از باب مقدمه‌ی این عمل چون قرار گرفتن دو شخص نامحرم در یک اتاق مقدمه‌ی انجام اعمال منافی عفت است که به احتمال زیاد هم به آن خواهد انجامید لذا دین اسلام حریمی برای زنا قائل شده و دایره‌اش را گسترده‌تر کرده و فقط خود عمل را حرام نکرده بلکه مقدماتش را هم مورد نهی قرار داده‌است که مومنین و مسلمانان به حریم مال یتیم و به حریم عمل منافی عفت اصلا وارد نشوند که به خود آن عمل گرفتار نگردند. با توجه به آیات قرآن و روایات پرانتز را می‌بندیم و به بحث دروغ برمی گردیم.

دروغ گفتن به شوخی، انسان را به دروغ گفتن عادت می‌دهد

با توجه به آیات قرآن و روایات به نظر می رسد که نگرش آموزه های دینی به مقوله دروغ هم همین گونه است یعنی دین اسلام می خواهد بفرماید به دروغ نزدیک نشوید نه این اینکه دروغ نگویید. لذا می بینیم که در روایات حتی دروغ به شوخی و مزاح یا دروغی که ضرر و نفعی متوجه کسی نمی‌کند هم نهی شده است برای اینکه انسان به دروغ اصلی که اکبر کبائر هست، مبتلا نشود.

دروغگویی دو آفت دارد که اولین آفت این است که دروغ کلید گناهان دیگر است براساس روایتی از امام حسن عسکری(ع) است که می فرمایند: جعلت الخبائث فی بیت واحد و جعل مفتاحها الکذب. اگر تمام شرها، تمام پستی ها در یک منزل و در یک اتاق قرار داده شده باشند و قفلی بر این اتاق زده شده باشد، کلید این قفل دروغگوییست.

یعنی دروغ چنان قابلیتی دارد که انسان اگر در دست بگیرد غیر از اینکه خود دروغگویی را انجام می دهد به گناهان دیگر هم کشیده خواهد شد. مخصوصا که دروغ گناهی سهل الوصول است یعنی انسان راحت می‌تواند دروغ بگوید و نیازی به مقدمات، شرایط و ابزارآلات خاصی هم نیست. از طرفی راستی آزمایی آن برعکس دزدی و غیبت برای مخاطب مشکل است چون خود شخص دروغگو است و نمی‌شود به راحتی آن چه که در دل دارد را کشف کرد از این جهت دروغ گویی کلید همه گناهان و شرهای دیگر شمرده شده است.

آفت دوم دروغ این است که وقتی انسان به دروغ گویی عادت کرد و قبح آن برایش ریخت ولو دروغ از روی شوخی و مزاح یا دروغی که هیچ ضرر و نفعی را متوجه کسی نمی کند خیلی راحت می تواند در مواردی که مثلا ضرر و نفع متوجه دیگری است، دروغ بگوید و آن‌جا مرتکب دروغ شود چون به دروغ گویی عادت کرده و قباحت و عظمت دروغ نزد او شکسته شده است و کم‌کم برایش امری عادی تلقی می‌شود. از این رو برخی از دانشمندان فلسفه اخلاق متوجه شدند که آفت دروغ گویی در موارد شوخی و در مواردی که ضرر و نفعی متوجه کسی نمی کند این است که انسان را عادت میدهد به دروغ و با دروغ انس می‌گیرد به طوری که می‌بینیم برخی از افراد آنقدر با دروغ عجین می‌شوند که اصلا راست گویی را فراموش می کنند و نمی توانند راست بگویند لذا دین اسلام خطاب به مسلمانان و مومنین بیان می کند که به دروغ نزدیک نشوید که این هم از روایات مختلف قابل برداشت است.

بنابراین در مجموع می‌توان گفت: بر اساس آیات قرآن و روایات و آموزه‌های دینی دروغ از بزرگ ترین گناهان به شمار می‌رود و نظر شریعت اسلام این است که انسان نباید به دروغ نزدیک شود به دلیل دو آفتی که دارد. اولا اینکه دروغگویی به صورت شوخی، به صورت مزاح، به صورتی که هیچ ضرر و نفعی متوجه کس دیگری نیست، انسان را به دروغگویی عادت می‌دهد و یک ملکه‌ای از دروغ برای انسان درست می کند که منجر می‌شود در موارد جدی هم انسان دروغ بگوید و آفت دوم این است که دروغ گویی کلیدیست برای انجام گناهان دیگر و در واقع راه و آغازیست برای انجام گناهان دیگر. لذا دین اسلام با دروغ انقدر شدید و غلیظ برخورد کرده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895424

دیگر خبرها

  • حکمت نهی از «دروغ گفتن به شوخی» چیست؟
  • ببینید | بیان چه جملاتی در اجابت دعا مؤثر است؟
  • چپ پرسپولیس از کار افتاد! (عکس)
  • وعده الهی در نابودی رژیم صهیونیستی و آمریکا نزدیک است
  • قدردانی نماینده ولی فقیه در خوزستان در پی حمله موشکی سپاه به رژیم صهیونیستی
  • نیروهای مسلح ایران مانع نقشه‌های شیطانی صهیونیست‌ها می‌شوند
  • امسال تاکنون ۱۵میلیارد تومان در جشن گلریزان کردستانی‌ها جمع آوری شده است
  • تقدیر نماینده ولی فقیه در خوزستان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
  • اهمّیت شکرگذاری در جلد پنجم کتاب «طعم شیرین خدا»
  • تاخیر در پرداخت وام فرزندآوری متقاضیان را چشم انتظار گذاشت