ساخت راه آهن چابهار ـ سرخس و توسعه بندر چابهار با تامین مالی بخش غیردولتی
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۶۹۴۱۱
شبکه کانون های تفکر ایران (ایتان) با انتشار گزارشی تحلیلی ضمن تاکید بر ضرورت ساخت راه آهن چابهار-سرخس و توسعه بندر چابهار به عنوان کلید تحول کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب، پیشنهاد کرد این کار با تامین مالی بخش غیردولتی صورت گیرد.
***
به گزارش تابناک اقتصادی؛ شبکه کانون های تفکر ایران (ایتان) با انتشار گزارشی تحلیلی با تاکید بر ضرورت توسعه کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب و تبیین اهمیت ساخت راه آهن چابهار-سرخس و توسعه بندر چابهار به عنوان کلید این موضوع، به بررسی روند ساخت این خط آهن و توسعه این بندر با استفاده از منابع دولتی در سال های اخیر پرداخت و پیشنهاد کرد این امر با تامین مالی بخش غیردولتی در قالب مشارکت عمومی ـ خصوصی (PPP) انجام شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گزارش تحلیلی از هفت بخش مقدمه، کریدورهای ترانزیتی عبوری از کشور، اولویت کریدورهای شمال ـ جنوب برای توسعه ترانزیت، بندر و ریل دو رکن اصلی فعالسازی کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب، تاریخچه و وضعیت فعلی بندر شهید بهشتی و خط آهن چابهار ـ سرخس، راهبرد تأمین مالی بدون نیاز به منابع دولتی و نهایتا جمع بندی تشکیل شده است.
متن کامل گزارش شبکه کانون های تفکر ایران با عنوان «ساخت راه آهن چابهار ـ سرخس و توسعه بندر چابهار؛ کلید تحول کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب» از اینجا قابل مشاهده است. http://itan.ir/13554
خلاصه مدیریتی این گزارش به شرح زیر است:
«کشور ایران بهواسطه موقعیت جغرافیایی خود در کانون اتصال بینقارهای قرارگرفته است. این ظرفیت، مهمترین شرط بهرهمندی از منافع ترانزیت است. ازجمله مزایای ترانزیت برای کشور میتوان به کسب درآمد اقتصادی، افزایش قدرت در برابر تهدیدات بیرونی و تقویت زیرساخت اقتصادی کشور اشاره کرد.
بهطورکلی کریدورهای عبوری از ایران را میتوان به دودسته کریدور های ترانزیتی شمال ـ جنوب و کریدور های شرقی ـ غربی تقسیم نمود. وجود کریدور های متعدد شرقی ـ غربی سبب شده است تا ایران برای جذب سهم کالای ترانزیتی از این کریدور ها با سایر کشورها رقابت داشته باشد. این در حالی است که مزیت ایران در کریدور شمال ـ جنوب نسبت به سایر کریدورهای عبوری از خاک ایران بیشتر است؛ چراکه برای شاخه شرقی این کریدور مسیر رقیبی وجود ندارد و در شاخه غربی نیز زمان و هزینه عبور کالا از خاک ایران نسبت به مسیرهای موازی (مسیر دریایی کانال سوئز)30 تا 40 درصد مقرون بهصرفهتر است. ازجمله دسترسیهایی که بهواسطه فعالسازی کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب ایجاد میشود میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
اتصال کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا به روسیه، اروپا و کشورهای حوزه قفقاز (شاخه غربی) اتصال کشورهای حوزه CIS (کشورهای مستقل مشترک المنافع) به آبهای آزاد، کشورهای حوزه خلیجفارس، قاره آفریقا (شاخه شرقی)شاخه شرقی این کریدور که از ایران میگذرد، هیچ مسیر موازی ندارد و تنها راه اتصال کشورهای محصور در خشکی حوزه CIS به آبهای آزاد، عبور از این شاخه کریدور شمال ـ جنوب (محور ریلی چابهار ـ سرخس) است. نبود زیرساخت مناسب برای حمل کالا در شاخه شرقی باعث شده است از ظرفیت بالقوه موجود استفاده مناسب صورت نگیرد. براین اساس لازم است این شاخه کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب اولویت بالاتری در توسعه شبکه ریلی داشته باشد. برای فعالسازی شاخه شرقی کریدور ترانزیتی شمال ـ جنوب ضروری است بندر و ریل بهعنوان دو رکن اصلی جذب و حمل کالا بهموازات هم ایجاد و توسعه یابد.
روند تکمیل پروژههای عمرانی کشور به دلیل محدودیت منابع دولتی، با مشکل مواجه است؛ محور ریلی چابهار ـ سرخس بهعنوان زیرساخت لازم بهرهبرداری از کریدور شمال ـ جنوب از این قاعده مستثنا نیست و همین موضوع دلیلی بر کندی اجرا و تکمیل این محور ترانزیتی در دهه گذشته است. تجربه سایر کشورها در توسعه زیرساخت حملونقل نشان میدهد، یکی از روشهای مؤثر تأمین مالی استفاده از ظرفیت بخش غیردولتی در قالب مشارکت عمومی ـ خصوصی (PPP) است. با استفاده از این روش میتوان بسیاری از پروژههای نیمهتمام عمرانی را که حجم بالای سرمایهگذاری نیاز دارند، تأمین مالی کرد. یکی از رایجترین قراردادها در این روش، مدل ساخت، بهرهبرداری، انتقال (BOT) است که معمولاً در توسعه زیرساختهای ریلی و جادهای استفاده میشود؛ بنابراین، راهبرد اصلی در برونرفت از مشکل تأمین مالی دولت و کسری بودجه عمرانی کشور، استفاده از توان بخش غیردولتی است. محاسبات نشان میدهد درصورتیکه بخش غیردولتی نسبت به تکمیل این کریدور اقدام و سپس به مدت 20 سال از آن بهرهبرداری نماید، نرخ بازده داخلی این پروژه معادل 13 درصد ارزی خواهد بود که نشان از اقتصادی بودن این طرح دارد».
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۶۹۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کریدور عراق-اردوغان- اروپا / چالشهای فنی و زیرساختی
علی آهنگر- روزنامه اعتماد-وقتی در ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ بایدن در دهلینو توافق بر سر کریدور عرب-مد را اعلام کرد، تنها صدای مخالف رجب طیب اردوغان بود. بیست کشور ثروتمند جهان که عنوان جی۲۰ را با خود یدک میکشند، دو روز شهریور گذشته را در دهلینو به سر بردند. جهان و آنچه در او هست در این دو روز چشم به خیابانهای نه چندان پر زرق و برق دهلینو دوخته بود. همه میدانستند که چکشهای نارندرا مودی بر میز ریاست اجلاس نمادی بیش نیست و توافقهای اساسی همه از پیش صورت پذیرفته است. اما جهان بیتاب از اعلام توافقی بود که هندوستان را از یک کریدور به امارات و عربستان و از آنجا به دریای مدیترانه و اروپا متصل میکرد. کریدوری که از آن پس در ادبیات ژئوپلیتیک به کریدور عرب- مد شهرت یافت. معلوم بوده و هست که این کریدور به این سادگیها به سرانجامی نخواهد رسید. اما نکته این بود که رجب طیب اردوغان با صدای بلند مخالفتش را با این کریدور اعلام کرد و بیان داشت ترکیه باید از این معامله سهمی داشته باشد. امارات متحده عربی از سوی رهبران گروه ۲۰ ماموریت یافت تا رضایت خاطر این صدای بلند و پرغوغای آناتولی را کسب کند. نتیجه این سر و صدا و آن لابیهای پشت پرده با امارات و قطر در سفر روز دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ اردوغان به عراق نمایان شد. وقتی اردوغان در فرودگاه بغداد با استقبال محمد شیاع السودانی بر فرش قرمز گام نهاد تا از یگان استقبال سان ببیند، وزیران راه و حمل و نقل امارات و قطر هم در هتلهای بغداد جا خوش کرده بودند. همه چیز مهیا بود تا رجب طیب اردوغان و شیاع السودانی در پشت میزهای سالن بزرگ تشریفات کاخ نخستوزیری بایستند و وزیران راه ترکیه، عراق، امارات و قطر امضاهایشان را پای یادداشت تفاهمی برای ایجاد کریدوری جدید بگذارند که چهره ژئوپلیتیک منطقه را تغییر میدهد.
کریدوری که از این پس کریدور عراق-ترکیه-اروپا نام دارد که ما بحق آن را در این نوشتار کریدور عراق- اردوغان-اروپا نام نهادیم، چراکه برپایی این کریدور بیش و پیش از هر چیز قاچ بزرگی از کیک تجارت و اقتصاد آینده اقیانوس هند-اروپا را نصیب ترکیه میکند و نقش رجب طیب اردوغان را در به دست آوردن این قاچ بزرگ ژئوپلیتیکی برای ترکیه روشن میدارد. با برپایی این کریدور که ظاهرا علاوه بر ارتباط با هند، تجارت و البته رضایت چین را نیز به همراه دارد، عراق و بندر فاو در جهان برجسته میشوند. فاو شهر بندری کوچکی در دهانه اروندرود است که برای رزمجویان آن سالها خاطرات عمیقی را به همراه دارد. مگر میشود فاو را بگویی و از آن همه درگذری؟!
آن فاو بیقرار با آن مسجد با نمازگزارهای مخلص بیشمار حالا تبدیل به یک بندر بزرگ میشود. بندری فخر جبل علی در امارات. اگر بندر جبل علی امارات با ۶۷ اسکله کانتینری لقب بزرگترین بندر خاورمیانه را به خود داده، حالا قرار است تا سال ۲۰۲۵ در برابر بندر ۹۰ اسکلهای کانتینری فاو کلاه از سر بردارد. میگویند با راهاندازی فاز نخست این کریدور در ۲۰۲۸ که ترکیبی از بزرگراهها، راهآهن، انتقال خطوط نفت و گاز و خطوط ارتباطات است، زمان رسیدن بارها به اروپا از ۴۵ روز دماغه امیدنیک و ۳۵ روز دریای سرخ، به ۲۵ روز کاهش مییابد. یعنی کالاهای ساخت چین و هند ده روز زودتر به دست مشتریان سیریناپذیر اروپایی میرسد. اما این تمام مطلب نیست. آنگونه که میدل ایستای میگوید؛ عراق چشم دارد در قالب این قرارداد، ۱۷ میلیارد دلار سرمایه جذب کند، ۱۲۰۰ کیلومتر راهآهن خود را از فاو به ترکیه و از آن طریق به اروپا برساند، قطارهایی با ۳۰۰ کیلومتر سرعت در ساعت در ریل بگذارد، سالانه ۴ میلیارد دلار درآمد کسب کند و برای ۱۰۰ هزار نفر از جوانان عراقی کار و شغل بسازد. اینها همه خوب است، اما یک نقص عمده و یک عیب بزرگ دارد. نقص عمده داستان پیش گفته این است که از دو مبدا اصلی تجارت امروز و آینده کریدورهایی که قرار است از خلیج فارس بگذرد، یعنی چین و هند کسی در بغداد نبود تا در کنار وزیران راه چهار کشور عراق، ترکیه، امارات و قطر، به عنوان تضمینکننده اصلی دادن کالا و کانتینر پای قرارداد را امضا کند. و، اما عیب بزرگ و بسیار بزرگش این است که هیج سهمی برای نقش ژئوپلیتیک ایران در منطقه قائل نشده است. مگر میشود ابرکشتیهای کانتینری با میلیونها تن کالا از جلوی چشمان بندر چابهار و آن پهنه بیکران دشت مکران بگذرند، برای لنجهای ماهیگیری کنارک دست تکان دهند و در شمالیترین نقطه خلیج فارس، در بندر فاو پهلو بگیرند؟! آقای رجب طیب اردوغان لابد فکری کردهاند که چنین چیزی تحقق یافتنی نیست. پس تا دیر نشده، چهار کشور ترکیه، عراق، امارات و قطر خوب است به تهران بیایند؛ وزیرانی از چین و هند هم در پایتخت ایران حضور یابند و بر نقش تاریخی ایران و بندر مکران و چابهار انگشت تایید بگذارند.