ترجمه بعضی کلمات با کارکرد هنر ناسازگار است
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۸۱۰۸۱
مترجم "کتاب رکوئیم برای یک راهبه" با بیان اینکه برگردان بعضی کلمات به فارسی با کارکرد هنر ناسازگار است میگوید: بعضی از اسامی هویت دارند و نمیتوانیم آنها را ترجمه کنیم.
به گزارش ایسنا، شاپور بهیان در آیین رونمایی از کتاب "رکوئیم برای یک راهبه" ویلیام فاکنر در جهاد دانشگاهی شاهینشهر اظهار کرد: مدتها بود که فاکنر من را به مبارزه دعوت میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با بیان اینکه ترجمه کتاب "رکوئیم برای یک راهبه" به فارسی در حد "خشم و هیاهو" زمان و کار برده است، افزود: کتاب رکوئیم کتابی است که جایگاه خاصی در آثار فاکنر دارد. از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۴۲ فاکنر در اوج خلاقیت هنری خود قرار داشت. حدود ۱۱ رمان نوشت که بعضی از آنها بخشی از شاهکارهای ادبیات داستانی جهان محسوب میشوند؛ به عنوان نمونه کتاب "خشم و هیاهو" و یا "ابشالوم ابشالوم!" را میتوان نام برد. اما بعد از این سالها، فاکنر به دلیل مشکلات مالی و اعتیادش به الکل و کار در استودیو هالیوود برای فیلمنامهنویسی دچار نزول در زمینه خلق و نوشتن شد.
بهیان خاطرنشان کرد: فاکنر بعد از این دوران، تصمیم گرفت یک رمان بلند بنویسد. فاکنر خیال میکرد که این رمان شاهکار او خواهد بود. اسم این رمان را "حکایت" گذاشت. فاکنر این رمان را در عرض ۱۰ سال نوشت. اما ۱۰ سال زحمت کشیدن برای او چیزی جز ناامیدی باقی نگذاشت، چرا که وقتی این کتاب به بازار عرضه شد با استقبال کمی از طرف منتقدان و خوانندگان مواجه شد. بعد از آن وی سعی کرد کتابی بنویسد که امید خود را برآورده کند.
این مترجم اضافه کرد: رکوئیم نقطه عطفی در کارهای فاکنر محسوب میشود، زیرا بیانگر تلاش فاکنر برای پیمایش جهانش است. وی در این دوران در حال مبارزه با خود بود؛ مبارزهای بین امید به نوشتن یا خلاقیت از بین رفتهاش. فاکنر به یکی از دوستانش میگوید "ابتدا که کنار پنجره مینشستم میدانستم چه می کنم حالا که می نشینم می دانم چه نمی کنم. یعنی می نشینم و منتظر هستم که فرشتگان الهام به یاری من بیاییند". وقتی خوانندگان، رکوئیم را می خوانند به این بیوگرافی نیز توجه کنند؛ یعنی مبارزه بین ایمان و ناامیدی که فاکنر درگیر آن بود.
وی ادامه داد: شاید بعضی از خوانندگان بپرسند چرا به جای رکوئیم کلمه مرثیه یا آمرزش خوانی استفاده نشده است. در مقدمه همه این موارد را توضیح دادهام. من به این دلیل این کار را نکردم که به عنوان نمونه وقتی فیتزجرالد رباعیات خیام را به انگلیسی برگردانند، معادلی برای رباعیات ننوشت و همان واژه رباعیات را به کار برد. یا گوته وقتی با غزل حافظ روبهرو می شود کلمه غزل را ترجمه نمی کند و همان غزل را به کار میبرد.
بهیان اظهار کرد: بعضی از اسامی هویت دارند و نمی توانیم دست به ترجمه آنها بزنیم. یکی از کارکردهای هنر غریب بودن آن است. یعنی قدرت خلاقیت هنر در غرابت آن جای دارد. برگردان بعضی از کلمات به فارسی با کارکرد هنر ناسازگار است. مترجم با این کلمات غریب باید به همان شیوهای برخورد کند که لازمه ذات آنها است.
سیاوش گلشیری نیز در این نشست گفت: چیزی که ترجمه را بارز می کند آگاهی به روح زمانه است. در سابقه آقای بهیان پرداختن به مسائل حوزه های تخصصی ایشان یعنی جامعه شانسی به چشم می خورد. اما نگاه ایشان به رمان و داستان در ترجمههایشان بارز است.
این نویسنده اضافه کرد: رفتن سراغ کار غریب و پیچده ژیل دولوز و فلیکس گوتاری یعنی کتاب "کافکا: به سوی ادبیات اقلیت" کار پیچیده و مشکلی است. با این حال دو ترجمه دیگر نیز از این کتاب در بازار موجود است اما شاپور بهیان مترجمی است که کتاب را نه بر اساس نیاز بازار بلکه با درک روح زمانه انتخاب می کند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۸۱۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نویسنده سرشناس ایرانی در ۶۳ سالگی درگذشت
به گزارش همشهری آنلاین، این نویسنده، اسطورهشناس، پژوهشگر و طنزپرداز زاده ۱۶ فروردین ۱۳۴۰ در بم، بود که در سالهای اخیر به تنهایی زندگی میکرد و بر اساس هفتهنامه محلی بم روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در دیار خود درگذشت. او دانشآموخته علوم سیاسی دانشگاه تهران بود و از دهه شصت فعالیت روزنامهنگاری خود را در روزنامه اطلاعات آغاز کرد و از دهه هفتاد نیز به طور جدیتر وارد حوزه ادبیات داستانی و فرهنگ مردم شد.
تالیف دهها عنوان کتاب با موضوعات داستانی و پژوهشی و صدها عنوان مقاله مطبوعاتی و پژوهشی حاصل یک عمر فعالیتهای او بود. از رمانهای معروف او میتوان به «سوگ مغان»، «آذرستان»، «ظلمات»، «اندوهگرد»، «پریباد»، «داستانهای غریب مردمان عادی»، «هزار و یک شب نو»، «خانه کوچک» و «عطای پهلوان» را در پرونده کاری خود دارد.
رمان «آذرستان» او در سال ۷۷ کتاب برگزیده سال از سوی وزارت ارشاد وقت و رمان طنز «شاهنشاه در کوچه دلگشا» برنده سی سال رمان طنز ایران شد.
کد خبر 849579 منبع: ایسنا برچسبها ادبیات خبر مهم کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان