سنگ نگاره اشکفت سلمان در ایذه، شگفتی ساز تاریخ معاصر
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۹۰۴۴۸
در انتهای دره ای زیبا در فاصله 3 کیلومتری جنوب غربی شهر ایذه در استان خوزستان پرستشگاه تریشا یا اشکفت سلمان واقع شده است که در آن پرستشگاه، تریشا که از خدایان ایلامی بوده است را می پرستیدند. این پرستشگاه دارای چهار نقش برجسته تاریخی می باشد که در آن ها نیایش هانی پادشاه محلی آیاپیر به تصویر کشیده شده است که به همراه خانواده و وزیر خود در حال نیایش هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منطقه ایذه و دیدنی های ایذه کنونی در دوران ساسانی با نام ایذه خوانده می شده است اما وقتی که مسلمانان اینجا را فتح کردند آن را به نام ایذج نامیدند. همچنین در دوران ایلخانی – تیموری اینجا را مالمیر می خواندند. همچنان از زبان مردم محلی می توان این نام را شنید اما از دهه 1330 دوباره اینجا را ایذه خواندند. از دیگر زیبایی های این منطقه این است که در مواقعی که باران می بارد از بالای این صخره تاریخی آبشار زیبایی جاری می شود که زیبایی های این منطقه را دو چندان می کند. آیا پیریا آیاتم شاهک ایلامی و شاه بومی این منطقه در زمان ایلامی ها بود و از زمان او سنگ نوشته بزرگی که به خط میخی می باشد به یادگار مانده است. در نقش برجسته های این غار می توان برای نخستین بار تصویر زن را در کنار مرد مشاهده نمود. کلا در مجموع تعداد نقش برجسته های این غار به 4 عدد می رسد که دو عدد از این نقش برجسته ها در خارج غار و دو عدد از آن ها در داخل غار وجود دارد. ما در قسمت بعد سنگ نگاره اشکفت سلمان در ایذه را شرح خواهید داد که از دیدنی های ایذه است.
سنگ نگاره به وسعت تاریخاگر بخواهیم سنگ نگاره های این غار را برای شما به تصویر بکشیم به این صورت می باشد که اولین سنگ نگاره سه شخص را که در یک ردیف پشت سر هم هستند و در جلویشان آتشدانی که از زمین تا اندازه ی زانوی آن ها است وجود دارد که شعله های آتش از آن زبانه می کشد. و در دومین لوحه می توان تصویری از زن و مرد را در کنار یکدیگر مشاهده نمود و در فاصله چند متری از سنگ نگاره اول قرار گرفته است. یک کتیبه مستطیل شکل را می توان در شرق این دو سنگ نوشته دید که در زیر سایبان خمیده کوه در یک نقطه ای مرتفع یا به عبارتی دیگر اشکفت بزرگ قرار گرفته است. این کتیبه به خط میخی می باشد و می توان بر روی آن چندین نقش حجاری شده را مشاهده کرد.و زیر این کتیبه نیز احتمالا تختگاه یا محل جلوس بوده است و یا محلی برای اجرای مراسم آئینی به شمار می آمده را می توان مشاهده نمود. وقتی که در نزدیکی این بنای تاریخی و با ارزش که در بالای دره مشرف به شهر است قرار می گیری می توانی کل شهر را در زیر پای خود ببینی. روزگاری اینجا در آخرین روز های هخامنشی، الیمایی ها که بازماندگان ایلامیان بودند زندگی می کردند و قلمرو خود را هم زمان با سلوکی – پارت با توجه به شرایط حاکم افزایش می دادند. در داخل این غار می توان به یک چشمه آب شیرین دسترسی داشت و آبشار خروشانی که با بارش باران از بالای این غار سرازیر می شود یکی دیگر از جاذبه های گردشگری این مکان تاریخی خصوصا در فصل های بارانی سال است که بر ارزش و زیبایی این منطقه می افزاید. بنابر این شواهدی که در این جا وجود دارد همه اثبات می کنند که روزگاری اینجا نیایشگاه تاریشا به شمار می آمده و ساخت و سازهای مذهبی زیادی در دوره ایلخانی روبروی این اشکفت سلمان صورت گرفته است.
منبع: مجله همگردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت hamgardi.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مجله همگردی» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۹۰۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشیها
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «آن روی دیگران» نوشته کئوتر ادیمی به تازگی با ترجمه آذر نورانی توسط نشر نیستان منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب روایتی از الجزایر معاصر است که بحرانهای اجتماعی و فرهنگی بسیاری را از سر گذرانده است.
کوثر عظیمی (کئوتر ادیمی) نویسنده معاصر الجزایریالاصل، در اولین داستانش از زندگی خانوادهای صحبت میکند که انگار فقط در سختیها و تلخیهای روزمرگیهایشان با هم شریکاند. در داستان پیش رو، هر شخصیت فرصت دارد بخشی از دغدغههایش را برای خواننده بازگو و او را با خلوت خود همراه کند. تلاقی رخدادها و چندصدایی روایتها از جذابیتهای اصلی این رمان است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«… بابا ما را ول نکرده است. قرار است برگردد. برمیگردد. مامان میداند. برای همین جلوی پنجره منتظر مینشیند و دستش را در موهایم میکند. او برمیگردد و من دیگر موهای سفید نخواهم داشت. موهای سفید نبود باباست. آنها روزهای بدون بابا هستند. همینکه برگردد، موهای سفید هم میروند.»
اینکتاب با ۷۲ صفحه و قیمت ۸۵ هزار تومان عرضه شده است.
کد خبر 6090717 فاطمه میرزا جعفری