عجیب ترین قاتل سرطان
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۱۹۹۱۹۴
تیم مرکز پزشکی "نورث وسترن" (Northwestern Medicine)پی بردهاند که چگونه مولکول بیماری هانتینگتون میتواند به طور ناخواسته سلولهای سرطانی را از بین ببرد و چگونه از این روند میتوان به عنوان درمان جدید سرطان استفاده کرد.
به گزارش شریان نیوز،چندین سال است که دانشمندان متوجه کاهش ناگهانی سرطان در بیماران مبتلا به بیماری "هانتینگتون" شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گیزمگ نوشت، بیماری هانتینگتون توسط جهش یک ژن به نام "هانتینگتین" (huntingtin) ایجاد میشود. این جهش باعث تکرار توالیهای RNA میشود و این توالیهای تکراری که به عنوان" آر.ان.آ های خاموشگر" (siRNAs) شناخته میشوند، به آرامی سبب آسیب رساندن به سلولهای عصبی میشوند.
تحقیق پیشین تیم مرکز پزشکی "نورث وسترن" نشان داده بود که مولکولهای" RNAهای خاموشگر" شگفت انگیزترین قاتلان سرطان بودند که میلیونها سال پیش برای مبارزه با سرطان در بدن ارگانیسمهای زنده، توسعه یافته بودند.
"آندرا مورمان" (Andrea Murmann)نویسنده این مطالعه میگوید: من فکر میکردم ممکن است یک وضعیت وجود داشته باشد که در آن این "دکمه مرگ" در افراد خاصی بیش از حد فعال است، تا جایی که ممکن است باعث از بین رفتن بافتها شود.
توالیهای تکراری RNA های خاموشگر یافت شده در آسیب شناسی هانتینگتون بسیار شبیه به ملکولهای RNA های خاموشگر کشف شده در مطالعه پیشین تیم بودند. بنابراین گام بعدی آزمایش این بود که آیا این ملکولهای خاص هنگامی که از طریق نانوذرات به بدن موشها منتقل شدند، واقعا برای کشتن سلولهای سرطانی کار می کردند یا خیر. نتیجه باورنکردنی بود، رشد تومور به طور قابل توجهی در انواع مختلف سلولهای سرطانی، از جمله سرطان تخمدان، پستان، پروستات، کبد، مغز، ریه، پوست و سلولهای سرطانی روده بزرگ، کاهش یافت.
"مارکوس پیتر" (Marcus Peter) نویسنده ارشد این تحقیق میگوید: این ملکول بهترین قاتل در برابر تمام سلولهای سرطانی است.
گام بعدی محققان، کار بر روی تصفیه روش تحویل نانوذرات است تا مولکولهای کشنده سرطان بتوانند دقیق تر به تومورهای هدف برسند.
مارکوس افزود: ما معتقدیم درمان کوتاه مدت معالجه سرطان برای چند هفته میتواند ممکن باشد، بطوریکه ما میتوانیم یک بیمار را بدون ایجاد مشکلات عصبی که بیماران هانتینگتون از آن رنج میبرند، با کشتن سلولهای سرطانی درمان کنیم.
این تحقیق در مجله "EMBO Reports"منتشر شد.
منبع:جام جم آنلاین
دسته بندیاجتماعي برچسب هاسرطانبیمارتیمپزشکقاتلشگفت انگیزملکولدرمانتومور مطالب مرتبط استرس، عامل مهم در بروز سرطانمردم را از سونامی سرطان نترسانید
ورزشکارانی که درگیر سرطان شدند
سرطان پروستات هر 45 دقیقه جان یک انگلیسی را میگیرد
8 خطر مرگ آور «چاقی» در کمین ایرانیان/کدام شهرهای ایران چاقترین مردم را دارد؟
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۱۹۹۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخشش عجیب در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.