مسئولين دولتي موظفند نسبت به بُروز و نفوذ فساد اقتصادي در دستگاههاي دولتي بشدت حساس باشند
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۲۳۰۹۵
خبرگزاري آريا - مسئلهي مبارزه با فساد اقتصادي هم خيلي مهم است. البته متأسفانه هميشه اينجور است که مفسد اقتصادي در مرکز دولتي جاپا پيدا ميکند. يعني يک کسي را پيدا ميکند که به او کمک کند، به او پاس بدهد، تا او آبشار بزند. تا کسي در داخل حصار نباشد که به آن متجاوز کمک کند، آن متجاوز نميتواند فساد اقتصادي بکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش گروه سياسي خبرگزاري ميزان به نقل از KHAMENEI.IR، حضرت آيت الله خامنهاي در تاريخ 26 مرداد 1390 با جمعي از فعالان بخشهاي اقتصادي کشور ديدار کردند.
مشروح سخنان مقام معظم رهبري در اين ديدار به شرح زير است.
بسماللهالرّحمنالرّحيم
اولاً خيلي خوش آمديد دوستان عزيز و فعالان محترم بخشهاي گوناگون اقتصادي کشور. جلسهي امروز ما از يک جهت، جلسهي نمادين است؛ نماد اهتمام نظام به مسئلهي اقتصاد در شرائط کنونىِ حساس جهان و منطقه و کشور. در درجهي اول، ما اين را ميخواستيم. ما خواستيم يک روزي از روزهاي ماه رمضان صرف اين بشود که مجموعهي فعالان اقتصادي در بخشهاي دولتي، در بخشهاي خصوصي، در رشتههاي گوناگون، اينجا تشريف بياورند و بنشينيم، ساعتي از آنها بشنويم و اين در کشور منعکس بشود، تا اين نشانهي اين باشد که امروز نظام به مسئلهي اقتصاد و تحرک اقتصادي و پيشرفت اقتصادي بايد به شکل جدي اهتمام بورزد و دولت - دولت به معناي عام، يعني حکومت - و مردم بايد در اين زمينه همکاري و تلاش کنند، به دلائلي که اشاره خواهم کرد.
البته مجري محترم گفتند: نمايندگان بخشهاي گوناگون. بايد گفت برگزيدگاني از بخشهاي گوناگون؛ چون انتخاباتي انجام نگرفته که حالا بگوئيم نماينده؛ اما بحمدالله در همهي بخشها، مغزهاي متفکر و شخصيتهاي برجسته حضور دارند و برگزيدگاني از آنها به شکل گلچيني در اين جلسه حاضر هستند. خب، اين مسئلهي اول است؛ اين حاصل شد، و اين جلسه منعکس خواهد شد. اين پيامي است به همه؛ هم به مسئولين دولتي در بخش اقتصاد، هم به فعالين اقتصادي در سرتاسر کشور، هم به آحاد مردم، که ما امروز بايد به مسئلهي اقتصاد اهتمام بورزيم و بپردازيم.
نکتهي دومي که تشکيل اين جلسه توانسته و ظرفيت آن را داشته که تحقق ببخشد و الحمدلله همين هم شد، اين است که گزارشي از زبان غير دولتيها دربارهي حقايق کشور، پيشرفتهاي کشور، تحرکي که وجود دارد، داده بشود و به سمع و نظر مردم برسد. نه اينکه من معتقد باشم که بايد دائماً پيشرفتها را گفت؛ نه، نظر من را همه ميدانيد؛ من معتقدم نقاط مثبت و منفي در کنار هم بايد ديده بشود؛ ليکن آنچه که به نظر من امروز اهميت دارد، اين است که مردم کشور بدانند که همت آنها، همت مسئولين، ظرفيتهاي گوناگون عظيم انساني در کشور چه فرآوردهاي داشته.
اين را من به شما عرض کنم؛ من با مردم مرتبطم؛ مردم اين پيشرفتها را نميدانند. همين چيزهائي که شما الان اينجا در زمينههاي مختلف گفتيد - که من خلاصهي اينها را يادداشت کردم و گزارش مشروحش هم انشاءالله تدوين خواهد شد - اينها را اغلب مردم اطلاع ندارند. ما شاهد هستيم که در کشور کارهاي بزرگي دارد انجام ميگيرد؛ اين افتخارش مال ملت ايران است. افتخار، متعلق به ملت ايران است. اين مردمند که دارند ميکنند، اين مغزهاي متفکرند که دارند کار انجام ميدهند، اين شخصيتهاي گوناگون علمي و فني و عملي و اقدامکنندگان و طراحان هستند که اين همه افتخارات را در کشور دارند ميآفرينند. ما در بخش توليد، در بخش خدمات، در بخش کشاورزي، در بخش صنعت، در بخش صنايع دانشبنيان و بخشهاي گوناگوني که اينجا گفته شد، پيشرفتهاي خوبي داشتيم. خوب است که مردم اينها را از زبان مسئولان بخشهاي گوناگون غيردولتي و کساني که وابستگي به دولت ندارند، بشنوند؛ اين، مردم را اميدوار ميکند، خوشحال ميکند.
همهي ما اين را توجه داشته باشيم که امروز يکي از شگردهاي جنگ رواني دشمنان ملت ايران، نااميد کردن مردم است؛ من به اين نکته توجه دارم، من روي اين مسئله اصرار دارم. ميخواهند نسل جوان ما و نسل فعال ما و عناصر محرک اين کشور را - که يقيناً يک امتياز ميانگيني نسبت به همهي دنيا دارند - از کار بيندازند؛ يکي از راههايش همين است که مأيوس کنند، بگويند آقا فايده ندارد، کاري نشده، کاري نميشود.
البته نقاط منفي هم گفته بشود، کمبودها هم گفته بشود، نواقص هم گفته بشود؛ منتها با زبان و لحن علاججويانه. خيلي فرق ميکند لحن بيان در ذکر کمبودها. اين لحن، نااميدکننده و نابودکنندهي همت و تلاش نباشد. بايد احساس بشود که ما از اين صد درجه، چهل درجه پيش رفتيم؛ براي شصت درجهي ديگر هم زمينه آماده است. البته اين شصت درجه الان مفقود است؛ بيائيد آن را تأمين کنيم. لحن بيان کمبود شصت در مقابل پيشرفت چهل، بايد اينگونه باشد. خب، اين جلسه خوشبختانه اين مقصود را هم برآورده کرد.
من فقط چند تا نکتهي کوتاه را عرض ميکنم. يک مسئله اين است که ما امسال را «سال جهاد اقتصادي» اعلام کرديم. سياست استکباري، زمين زدن ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي از راه اقتصاد است. تحريمها گرچه بهانهاش مسئلهي انرژي هستهاي است، اما دروغ ميگويند؛ عامل طرح مسئلهي تحريمها، انرژي هستهاي نيست. شايد يادتان هست، تحريمهاي عمدهاي که سرآغاز تحريمهاي اين کشور بود، آن وقتي بود که اصلاً نامي از مسئلهي هستهاي در اين کشور نبود؛ که حالا آن رقم معروفش که البته خيلي تحريم مهمي نبود، اما چون معروف است به تحريم «داماتو» - که کسي به اين نام در کنگرهي آمريکا مطرح کرد و دنبالش را گرفتند - مال وقتي است که اصلاً مسئلهي انرژي هستهاي مطرح نبود. هدف تحريمها، فلج کردن اقتصادي است. البته اين افتخار را ملت ايران دارد که سي و دو سال است دارد اين تحريمها را تحمل ميکند.
البته توسعهي تحريمها و تنوع تحريمها در سالهاي اخير بيشتر بوده، ليکن در مقابل توسعه و تنوع فعاليتهاي سازنده در کشور، کوچک و ناچيز است. سي سال پيش که تحريمها را عليه ما شروع کردند، آن تحريمها ممکن بود عليه ما کارگرتر واقع بشود تا تحريمهائي که امروز عليه ما دارند تصويب و اجرا ميکنند و همين طور هي وعده هم ميدهند که بيشترش خواهيم کرد. اين معنايش اين است که ما در مقابل تحريمها تدريجاً يک حالت ضدضربه پيدا کرديم؛ ميتوانيم به شکلهاي مختلف با تحريمها مقابله کنيم: يا با دور زدن تحريمها - که شگرد خوب و جالب و ظريفي است و خوب است که دولت و ملت اين شگرد را به کار ببرند - يا از جهت رو آوردن به ظرفيتهاي درونياي که کار بنيادي و زيربنائي است و حتماً بايد انجام بگيرد و تا حالا هم انجام گرفته. پس هدف دشمن، زمين زدن جمهوري اسلامي است؛ يعني زمين زدن ايران اسلامي؛ يعني زمين زدن ملتي که با حضور خود، با پشتيباني خود، با حمايت خود، اين نظام را تا امروز پيش برده و رشد داده و رونق داده. بنابراين بايستي در مقابلش مجهز بود. جبههي مقابل را بايد شناخت، ابزار و سلاح او را بايد شناخت و ضد آن سلاح را بايد آماده کرد؛ اين جهاد اقتصادي ميخواهد. جهاد يعني چه؟ هر تحرکي اسمش جهاد نيست. تحرکي با خصوصياتي اسمش جهاد است. يکي از خصوصيات اين تحرک که اسمش جهاد است، اين است که انسان بداند اين در مقابل دشمن است؛ يعني بداند در مقابل يک حرکتِ خصمانه و غرضآلودي است که دارد انجام ميگيرد. حرکتي که در مقابل يک چنين جهتگيري خصمانه وجود دارد، يکي از شرائط اصلي جهاد است.
جهت دومي که در مفهوم جهاد حتماً بايستي ملاحظه بشود، استمرار و همهجانبگي است، هوشمندانه بودن است، مخلصانه بودن است. اينجور تحرکي اسمش جهاد است. بنابراين جهاد اقتصادي يعني حرکت مستمرِ همهجانبهي هدفدارِ ملت ايران با نيت خنثيکردن و عقيم کردن تلاش خصمآلود و غرضآلود دشمن.
نکتهي ديگر اين است که ما در سند چشمانداز - که يک سند اساسىِ بالادستىِ مهم و مرجع است - براي کشورمان رتبهي اول را در بخشهاي مهم و حياتي و اساسي پيشبيني کرديم؛ بايد به اين رتبه برسيم. خب، ديگران طبعاً نميايستند تا ما برويم اول بشويم؛ ديگران هم دارند کار ميکنند، تلاش ميکنند. ما شاهد تلاش و تحرک شديد اقتصادي برخي از کشورهائي هستيم که در همين حوزهي اول شدن ما واقع هستند. البته ما از بعضي از ابزارهائي که آنها استفاده ميکنند، استفاده نميکنيم و نخواهيم کرد؛ ما نظيفتر و شريفتر و نجيبانهتر حرکت ميکنيم؛ اما معتقديم ميشود به آن مرحلهي اول رسيد، اگر سرعت را بيشتر و منضبطتر بکنيم. لذا اين احتياج دارد به جهاد. هم بايد شتاب باشد، هم بايد تدبير باشد تا بتوانيم به اين رتبهي اول برسيم. اين رتبهي اول بودن هم فقط يک هوس نيست که بگوئيم اول بشويم؛ نه، اين به خاطر اين است که سرنوشت ملتها امروز به اين وابسته است. اگر يک کشوري نتواند از لحاظ اقتصادي، از لحاظ علمي، از لحاظ زيرساختهاي پيشرفت، خودش را تأمين کند و رشد پيدا کند، بيرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت. ما نميخواهيم مورد تطاول قرار بگيريم. دويست سال کشور ما مورد تعرض و تطاول قرار گرفته. ضعف دستگاههاي سلطنتىِ بيعرضهي نالايقِ فاسدِ دنياطلب، و نشاطي که در طرف مقابل وجود داشت، باعث اين تطاول شد. از سال 1800 انگليسها اولْبار در دستگاه سياسي کشور ما وارد شدند و دخالت کردند و نفوذ کردند و يارگيري کردند و همراه آنها يا قريب به آنها، بعضي از کشورهاي ديگر اروپائي هم در اين مدت همين کار را کردند. سال 1800 که اولين سفير انگليس وارد کشور شد - که از هند هم آمد؛ يعني آن وقتي بود که حکومت هند در اختيار انگليسها بود و نايبالسلطنه در آنجا بود - از همان بوشهر که از کشتي پياده شد، شروع کرد به رشوه دادن و خريدن افراد، و راحت توانست افراد را خريداري کند. اين همه شاهزاده و امير و اسمهاي دهنپرکن، همه در مقابل هداياي اين آقا خاضع و تسليم شدند! روند تطاول دشمنان در اين کشور، از آن زمان شروع شد. اين خاک نرم و خاکريز بيبنياد ملىِ آن روز اجازه داد دشمن نفوذ کند، و نفوذ کردند. ما نميخواهيم ديگر اين ادامه پيدا کند. انقلاب يک سد پولاديني در مقابل اينها درست کرده. ما ميخواهيم اين سد را مستحکمتر کنيم.
به هيچ قيمتي اجازه ندهيم اينها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سياست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت کنند؛ اين احتياج دارد به اين که استحکام دروني و داخلي پيدا کنيم. اين استحکام دروني، يکي از پايههاي مهمش «اقتصاد» است. بنابراين اينکه ميگوئيم اول بشويم، به خاطر اين است؛ نه به خاطر اينکه حالا يک هوسي است که ايران در منطقه اول بشود؛ نه، سرنوشت ملت به اين وابسته است. بنابراين تلاش مستمر، هوشمندانه، مخلصانه و اثرگذار، که طبعاً همهي ظرفيت کشور هم بايد در آن به کار گرفته شود، در اين زمينه مؤثر است.
ظرفيت کشور، خيلي حقيقت درخشان و مهمي است. ظرفيتهاي کشور، فوقالعاده است. ظرفيت منابع انساني ما جزو ظرفيتهاي ممتاز در سطح جهان است؛ اين ظرفيت را بايد بالفعل کرد و بايد به کار گرفت؛ ما داريم اين را مشاهده ميکنيم. البته من از چند ده سال قبل ميشنفتم از افرادي که مطلع بودند - يا از لحاظ علمي، يا از لحاظ تجربهي مشاهدهي بعضي از دستگاههاي علمي دنيا - که ميگفتند استعداد ايرانيها و ظرفيت فکري آنها از متوسط دنيا بيشتر است. خب، ما اين را شنيده بوديم؛ بعد در پيشرفت مسائل کشور در دوران انقلاب، اين را داريم تجربه ميکنيم و ميبينيم. حالا به مسئلهي سدسازي اشاره کردند. آنچه که در مسئلهي سد در کشور اتفاق افتاده، قبل از انقلاب هيچ کس آن را باور نميکرد. حالا ايشان سد را مثال زدند؛ در خيلي از بخشها همين جور است. آنچه که الان در پيشرفتهاي علمىِ بخشهاي مختلف کشور اتفاق افتاده، يک روزي با قسم حضرت عباس هم براي کسي باورکردني نبود؛ امروز داريم جلوي چشممان ميبينيم. من اين را بهتجربه و با آشنائي با بخشهاي مختلف دريافتم که هيچ موردي نيست که در کشور زيرساخت آن آماده باشد و جوان ما نتواند آن مورد را خلق کند و به وجود بياورد. همهي بخشهاي گوناگون علمي، از ظريفترينها و دقيقترينها تا کلانترينها، اينجور است؛ مگر زيرساختش آماده نباشد. ما در کشور، يک چنين ظرفيت انسانياي داريم. خب، اين خيلي مهم است.
ظرفيت اقتصادي ما هم خيلي مهم است. من يک وقتي گفتم نسبت معادن و منابع مهم حياتي ما در قبال نسبت جمعيت ما به جمعيت کرهي زمين، بالاتر است. ما تقريباً يک درصد جمعيت کرهي زمين هستيم - کمااينکه کشورمان هم تقريباً يک درصد مجموعهي سطح کرهي زمين است - خب، ما يک درصد منابع حياتي و اساسي را بايد داشته باشيم؛ که در جاهائي 3 درصد، 4 درصد، 5 درصد داريم. اينها ظرفيتهاي مهمي است، اينها خيلي باارزش است.
همين کمبود آب هم که در کشور مطرح است و درست هم هست - ما کشور کمآبي هستيم - با طرحهاي علمىِ فنىِ هوشمندانه کاملاً قابل برطرف شدن است؛ که بعضي از دوستان هم اينجا اشاره کردند، بنده هم قبلاً اين را گفتهام. با يک مقدار مداقه، يک مقدار پيشرفت، در همين زمينه هم که ما کمبود داريم، ميتوانيم اين کمبود را جبران و برطرف کنيم. بنابراين واقعاً کشور از لحاظ منابع طبيعي هم ظرفيت فوقالعادهاي دارد.
از لحاظ موقعيت جغرافيائي و منطقهاي هم همين جور است. ما جاي حساسي قرار گرفتهايم. همسايگي ما با دو دريا و ارتباط با درياهاي آزاد و منطقهي حساسي که بين شرق و غرب، يعني بين آسيا و اروپا وجود دارد - ما در يکي از مهمترين بخش اين منطقهي حساس قرار گرفتهايم - دسترسي ما را به غرب و به شرق فراهم ميکند. اينها همهاش امتيازات است. اينها ظرفيتهاي کشور است؛ بايد اين ظرفيتها را بالفعل کنيم؛ اين احتياج به تلاش دارد.
خب، از دوران بيست سالهي چشمانداز - همين طور که اشاره شده - حدود يک چهارمش گذشته. يک برنامه، که برنامهي چهارم توسعه باشد، تمام شده؛ امسال سال اول برنامهي پنجميم. البته در برنامهي چهارم خيلي کارها انجام گرفته. طبق گزارشهائي که دادند و شنيديد و اين گزارشها درست هم هست، کارهاي بسيار مهمي انجام گرفته؛ ليکن در عين حال برخي از کارها هم هست که انجام نگرفته و بايد انجام بگيرد. سياستگذاريها درست است. سياستهاي اعلام شده در حوزهي اصلاح الگوي مصرف، سياستهاي کلي نظام اداري، سياستهاي کلي اشتغال و سياستهاي اصل 44 - اينهائي که ابلاغ شده - همهاش با هم هماهنگ است. اگر بتوانيم برنامه را بر طبق اين سياستها تنظيم کنيم و پيش ببريم و در عالم واقعيت تحقق پيدا کند، ما خيلي خواهيم توانست از اين ظرفيتي که اشاره کردم، استفاده کنيم. اين سياستها يک انسجامي را به وجود ميآورد و انسجام لايههاي مختلف تحرک اقتصادي را تأمين ميکند.
البته در برنامهي چهارم، برخي از هدفهائي که تعيين شده بود، تحقق پيدا نکرد، که عوامل گوناگوني هم داشته؛ هم مسائل داخلي دخالت داشته، هم مسائل خارجي دخالت داشته. مسئلهي رشد 8 درصدي، يا کاهش بيکاري، يا درصد سرمايهگذارياي که تعيين شده بود، يا مسئلهي کاهش تورم - که من آن روز هم اشاره کردم - تحقق پيدا نکرده. اين مسئله ايجاب ميکند که ما در دورهي پنجسالهي اين برنامه تلاشمان را مضاعف کنيم، همتمان را مضاعف کنيم تا بتوانيم آن کمبودهاي قبلي را هم جبران کنيم.
البته ما در اعلام و ابلاغ سياستهاي اصل 44 يک هدف بزرگي را در نظر داشتيم و داريم که بايد انشاءالله دنبال شود. طبق منطوق خود آن اصل، ما بايستي در زمينهي مالکيت دولت و فعاليت اقتصادي دولت تجديد نظر ميکرديم، و اين تجديد نظر انجام گرفت. با چه هدفي؟ با هدف ايجاد يک اقتصاد رقابتي با حضور بخش خصوصي و سرمايهي بخش خصوصي در عرصهي اقتصاد کشور. محاسبه کردند که مبلغ مورد نياز براي سرمايهگذاري در اين پنج سال، سالي حدود 160 ميليارد دلار است. اين از عهدهي دولت برنميآيد؛ حتماً بايستي بخش خصوصي وارد شود و همکاري کند؛ اين بايد تحقق پيدا کند.
در زمينهي اجراي سياستهاي اصل 44 کارهاي خوبي انجام گرفته، ليکن کافي نيست؛ بايستي تحرک بهتري انجام بگيرد. مسئله فقط اين نيست که ما بنگاههاي اقتصادي را واگذار کنيم و بگوئيم واگذار شد، خودمان را خلاص کرديم؛ در کنار اين واگذاري، کارهاي ديگري لازم است: بايستي بخش خصوصي توانمند بشود، بايد امکان مديريتِ خوب پيدا کند، نظارت براي جلوگيري از سوءاستفاده بايد انجام بگيرد.
هميشه در کنار فعاليتهاي سالم، فعاليتهاي ناسالم هم وجود دارد. بنده چند سال است که روي مفاسد اقتصادي تأکيد ميکنم. آن وقتي که من اين مسئله را مطرح کردم، يک عدهاي به ما مراجعه ميکردند که آقا شما روي مسئلهي مفاسد اقتصادي اينقدر تکيه ميکنيد، ممکن است فعالان اقتصادي ما را از ورود در عرصهي فعاليت اقتصادي بترساند. من گفتم بعکس، آنها را تشويق ميکند. اگر فعال اقتصادي که ميخواهد نان حلال دربياورد و کار حلال و مطابق وجدان و شرع انجام بدهد، بداند که دستگاه با افراد متخلف برخورد ميکند، او بيشتر تشويق ميشود. ما با مفسد مخالفيم، با ايجاد کنندهي مفسده مخالفيم، با سوءاستفاده کننده مخالفيم. فعال اقتصادي که با وجود خودش، با فکرش، با پولش، با سرمايهگذارياش، با کارآفرينياش دارد به کشور کمک ميکند، بايد مورد تشويق و تقدير قرار بگيرد، و ميگيرد. بنابراين مبارزهي با مفاسد اقتصادي حتماً يک رکن اساسي کار است که بايستي انجام بگيرد.
اينجا خوشبختانه همه يا اغلب وزراي اقتصادي و فعالان اقتصادي دولت در جلسه هستند. خب، مطالب نطق کنندگان را شنيدند؛ هم آن بخشهائي که مثبتات را ذکر ميکرد، هم آن چيزهائي که پيشنهادها را بيان ميکرد، که حاکي از وجود نواقص بود. من خواهش ميکنم آنچه را که شنيدند، با دقت مورد توجه قرار بدهند و روي آنها مداقه کنند. نگذاريم حرف گفته بشود و در همين جلسه هم تمام بشود. حالا اگرچه آقاي توکلي گله داشتند که چرا منفيها را نگفتيد؛ اما چرا، وقتي پيشنهاد ميکنند که اين کار انجام بگيرد، يعني انجام نگرفته؛ بنابراين نشان دهندهي برخي از نواقص و مشکلات است. اگر به همين پيشنهادها توجه کنند، دقت بکنند، همين پيشنهادها به نظر من پيشنهادهاي خوبي بود و قابل بررسي است.
حرف در اين زمينه زياد است، من فقط دو سه تا توصيه ميکنم؛ بخشي توصيه به دستگاههاي مسئول دولتي است، بخشي هم عمومي است. اول، مسئلهي اجراي کامل سياستهاي حمايتي از بخش توليد است. توليد، اساس اقتصاد است؛ قائمهي اقتصاد در کشور است. در مسئلهي هدفمندي يارانهها و فعاليت عظيمي که دولت در اين زمينه شروع کرده، حتماً حمايت از بخش توليد ملاحظه بشود؛ همچنان که در قانون هم هست: آن 30 درصدي که معين شده. البته بعضي از مسئولين دولتي که با من صحبت کردند، معتقدند که اين 30 درصد مورد نياز نيست. بعضي از فعالان اقتصادىِ توليدي هم گفتند که ما احتياج نداريم؛ ما را به خودمان واگذار کنيد، خودمان خودمان را اداره ميکنيم. ممکن است در بعضي از بخشها اينجور باشد، ليکن به هر حال توليد احتياج دارد به کمک و حمايت دستگاه. سهم بخش توليد بايد داده بشود؛ بخصوص بعضي از بنگاههائي که از تحريم صدمه ميخورند. بنگاههائي داريم که اين تحريمها به طور مستقيم يا غير مستقيم به آنها صدمه ميزند، که بايد از اين معنا استفاده بشود.
البته بخش خصوصي هم در اين زمينه وظائفي دارد: صرفهجوئي در مصرف انرژي، افزايش سطح بهرهوري، نوسازي ماشينآلات. بعضي از مسئولين دولتي پيش من گله کردند و گفتند صاحبان بعضي از صنايع به نوسازي ماشينآلات فرسوده و قديمىِ خودشان که بازدهي کم و مصرف انرژي زيادي دارد، رغبتي نشان نميدهند؛ اگر چنانچه به آنها تسهيلات هم داده ميشود، براي اين به کار نميبرند. خب، بايد به اين مسئله توجه کرد. البته نظارت دولت هم در اين زمينه خيلي مهم است؛ يعني در قبال حمايتي که دولت ميکند، بايد نظارت هم بکند. تسهيلات داده بشود، آن مقداري که سهم توليد است؛ ليکن مراقبت بشود که همان افرادي که اشاره کردم - يعني سوءاستفاده کنندگان و فرصتطلبان - از اين تسهيلات براي يک کار ديگر استفاده نکنند؛ که اين اتفاق افتاده و اطلاع داريم، موارد گوناگونش گزارش شده. بايد با اين موارد برخورد قاطع انجام بگيرد تا توليد کنندهي سالم، صادق، علاقهمند به کار و مشتاق توليد بتواند کار خودش را انجام بدهد.
مسئلهي ديگر، واردات است؛ که حالا اينجا هم اشاره شد، من هم بارها با مسئولين در زمينهي واردات صحبت کردم. البته هيچ کس با واردات مخالف نيست؛ تنظيم واردات لازم است، کنترل واردات لازم است. صرف اينکه ما نگذاريم بازار در يک فصلي - مثلاً فصل شب عيد - از فلان کالا خالي بماند، خيلي توجيه کاملي براي افزايش واردات نيست. حتماً بايستي در مسئلهي واردات ملاحظهي توليد داخلي بشود. البته گفته ميشود که واردات به رقابتپذيري توليد داخلي کمک ميکند؛ اگر واردات نباشد، توليدکنندهي داخلي به کيفيت يا به قيمت تمامشده اهميت نميدهد؛ واردات، او را به اين کار وادار ميکند. به نظر من اين خيلي منطق قوياي نيست. در اين خصوص، با بعضي از مسئولين بحثهائي هم داشتيم.
در مسئلهي واردات، بالخصوص اشاره کنم به بخش کشاورزي. به اعتقاد من واردات محصولات کشاورزي خيلي توجيه قويتري ميخواهد از آنچه که امروز انسان مشاهده ميکند. ما در بخش کشاورزي توليدات ممتازي داريم. يکي از آقايان، اينجا دربارهي توليدات باغي گزارش دادند. کشور ما در اين زمينه، از لحاظ کيفيت، جزو ممتازان دنياست. ما بايد بتوانيم توليداتمان را افزايش بدهيم. اين محصولات باغي و محصولات زراعي را صادر کنيم تا دنيا ببينند در ايران چه خبر است؛ نه اينکه مثلاً از آمريکاي لاتين و از اينجا و آنجا مشابه آنها را که از لحاظ کيفيت هم خيلي پائينترند، وارد کنيم. غرض، در اين مسئلهي واردات، من اين تأکيد را دارم.
مسئلهي ديگر هم مسئلهي صادرات است. البته دولت وظيفه دارد به صادرات و صادرکننده کمک کند. خوشبختانه - همان طور که يکي از آقايان گزارش دادند - صادرات غيرنفتي رشد خيلي خوبي داشته؛ بعد از اين هم رشد بيشتري خواهد داشت؛ انتظار هم داريم که در آينده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طوري که معادلهي صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما بايد به اينجا برسيم و بتوانيم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بينياز کنيم. يکي از بزرگترين بليات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بليات عمومي کشور، وابستگي ما به درآمد نفت است.
من چند سال قبل از اين گفتم - البته آن وقت مسئولين دولتي از اين حرف هيچ استقبال نکردند - ما بايد به جائي برسيم که اگر يک روزي به خاطر قضاياي سياسي، اقتضائات سياسي، يا اقتضائات اقتصادي در دنيا، اراده کرديم که صادرات خودمان را مثلاً براي مدت پانزده روز يا يک ماه متوقف کنيم، بتوانيم. شما ببينيد اين کار چه قدرت عظيمي را براي يک کشور توليد کنندهي نفت به وجود ميآورد که يک وقت اگر اراده کرد، بگويد آقا من از امروز تا بيست روز نفت صادر نميکنم. ببينيد چه حادثهاي در دنيا به وجود ميآيد. امروز ما نميتوانيم اين کار را بکنيم، چون به اين درآمد احتياج داريم. اگر يک روزي اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بريده شود، اين توان را ملت ايران و نظام اسلامي در ايران به دست خواهد آورد؛ که تأثيرگذارياش در دنيا فوقالعاده است. ما بايد به اينجا برسيم. خب، اين حمايت ميخواهد؛ بايد از صادرات حمايت بشود.
از آن طرف هم خود بخش صادرکنندگان و مسئولين اين کار وظائفي دارند. همين کشورهائي که اشاره کردند صادرات عمدهي ما به اين کشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضي از صادرکنندگان، اينجا به ما ميرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بستهبندي نامطلوب، تأخير در رساندن، اينها بد است. آن شرکتهائي در دنيا موفقند که صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول توليد ميکنند و توانستهاند مشتري را راضي نگه دارند. فرض بفرمائيد يک شرکت آلماني يا يک شرکت سوئيسي از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد يک جنسي را توليد ميکند و ميفرستد و همچنان در کشور ما و کشورهاي ديگر مشتري دارد. چرا؟ چون از جنس راضي هستند؛ به وقت ميرسد، استحکام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زيبائي لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پيشرفت زمان دارد. صادر کننده بايد اينها را ملاحظه کند. اين احتياج به يک فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در توليدي که ميخواهد به خارج از کشور و خارج از مرزها برود.
مسئلهي مبارزه با فساد اقتصادي هم خيلي مهم است. البته متأسفانه هميشه اينجور است که مفسد اقتصادي در مرکز دولتي جاپا پيدا ميکند. يعني يک کسي را پيدا ميکند که به او کمک کند، به او پاس بدهد، تا او آبشار بزند. تا کسي در داخل حصار نباشد که به آن متجاوز کمک کند، آن متجاوز نميتواند فساد اقتصادي بکند. لذا مسئولين دولتي موظفند نسبت به بُروز و نفوذ فساد اقتصادي در دستگاههاي دولتي بشدت حساس باشند. شما وقتي که مثلاً در صنعت دامداري کشور يک نمونهاي را پيدا کرديد که نشان داد فلان بيماري وارد اين مرغداري شده، ديگر رحم نميکنيد؛ چون ميدانيد اگر چنانچه ملاحظه کرديد، ضايعات منحصر به اين چند هزار مرغ نخواهد بود؛ دامنهاش وسيع خواهد شد؛ لذا بيملاحظه نابود ميکنيد، محو ميکنيد. فساد اينجوري است. اگر يک جا احساس کرديد و ديديد در دستگاههاي دولتي - اين، مخاطبش مسئولين دولتي هستند - شائبهي فساد وجود دارد، نبايد هيچ ملاحظه بکنيد. اگر ملاحظه کرديد، اين مسئله خيلي سريع گسترش پيدا ميکند؛ چون بشدت واگيردار است. بيماري فساد اقتصادي جزو آن بيماريهاي واگيردارِ بسيار شديد و سريع است؛ لذا بايستي حتماً به اين مسئله توجه کرد.
يکي از چيزهائي هم که خيلي لازم است، مسئلهي برنامهي جامع براي رشد بخش تعاون است؛ که ما در همين سياستهاي اصل 44 روي مسئلهي تعاون تکيه کرديم و اين بايد انجام بگيرد. ما يک سياست جامع کاملي در زمينهي بخش تعاون لازم داريم. حالا هميني هم که يکي از آقايان گفتند اصناف خرد بتوانند از تسهيلات بانکي استفاده کنند و چه و چه، در سايهي تعاون کاملاً امکانپذير است؛ يعني بهترين راهش ايجاد تعاونيهاست؛ تعاونيهاي منطقي، معقول، قانوني، سالم و قوي. در اين صورت ميتوانند از امکانات و تسهيلات بهرهبرداري و استفاده کنند؛ و اين کار ميشود.
يک نکتهي اصلي ديگر همين است که ما معرفي فرصتهاي سرمايهگذاري کشور به بخش خصوصي را بايستي جدي بگيريم. يعني بايستي فعالان بخش خصوصي بدانند فرصتهاي سرمايهگذاري کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفادههاي ويژهخوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضي از افراد، دون بعضي، موجب ويژهخواريهاي عجيبي ميشود؛ که گاهي ثروتهاي بادآوردهي يکشبه را براي افرادي که سوء استفادهچي هستند، فراهم ميکند؛ به خاطر اينکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بيايد، فلان کالا توليد بشود، فلان کالا جلويش گرفته بشود، قيمت فلان کالا بالا برود يا پائين بيايد، يا فلان قانون تصويب بشود. اينهائي که مطلعند، سوءاستفاده ميکنند. اطلاعات بايد عمومي بشود. بايد شفافسازي اطلاعات صورت بگيرد. البته اين در دولتهاي قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم فعاليتهائي انجام گرفته؛ ليکن کافي نيست. بايستي در اين زمينه کار بيشتري انجام بگيرد.
خب، من نکات ديگري هم اينجا يادداشت کردهام که ديگر چون تقريباً وقت اذان است، از آنها ميگذرم. اميدوارم انشاءالله اين جلسه موجب اين بشود که آن کساني که در دلشان عشق به کشور و ملت و نظام جمهوري اسلامي و آيندهي اين ملت هست، در عرصهي فعاليت اقتصادي حضور خودشان را جديتر کنند؛ انشاءالله فعاليت را هوشمندانه و هدفدار مضاعف کنند. اين شعار «همت مضاعف و کار مضاعف» که سال گذشته عرض کرديم، امسال هم بايد در کنار مسئلهي «جهاد اقتصادي» مورد توجه قرار بگيرد. انشاءالله همه تلاش کنند، همه کار کنند. آيندهي کشور، آيندهي خوبي است. ظرفيتهاي کشور، ظرفيتهاي فوقالعاده و بينظيري است. الحمدلله دلهاي خوب، ايمانهاي خوب، همتهاي خوب، دستهاي تواناي خوب، چشمهاي بيناي خوب در کشور فراوان است. اين کشور شأنش خيلي بالاتر از اين است که به عنوان يک کشور درجهي دوم در دنيا محسوب شود. اين کشور بايد در سطح بالاي کشورها و ملتها قرار داشته باشد. سابقهي تاريخي ما، ميراث فرهنگي ما، توانائيهاي مردمي ما، ظرفيتهاي طبيعي ما، همه به ما اين را املاء و ديکته ميکنند. ما بايستي اينجوري حرکت کنيم و انشاءالله به اينجاها برسيم و به اميد خدا خواهيم رسيد.
والسّلام عليکم و رحمةالله
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۲۳۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت ایجاد هماهنگی میان فعالان اجتماعی
آیتالله لطفالله دژکام در دیدار با قادری، رئیس سازمان بهزیستی کشور و معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در شیراز برگزار شد، دو نکته در رابطه با فعالیتهای سازمان بهزیستی متذکر شد که باید مدنظر قرار گیرد و افزود: باید به مردم و نوع کسانی که با بهزیستی سروکار دارند خدمت ارائه شود و یکسری خدمتها تعریف شده است و در سراسر دنیا هم اینطور مسائل تعریف شده و خدمت ارائه میشود.
او افزود: سوالی که مطرح است این که در سطح دنیا ما نسبت به وضعیت خدمترسانی به جامعه هدف کجا قرار داریم؟ به نظر میرسد در کشور ما سیاهنمایی زیادی در این زمینه میشود البته نیازها کم نیست، اما باید فکری برای قضیه سیاهنمایی انجام دهیم، یعنی بعضی از خدمات ما اگر وضع خوبی دارد به نوعی اطلاعرسانی مناسب و هنرمندانه شود وگرنه همان اطلاعرسانی تبدیل به نقطه ضعفی میشود که دشمن از آن استفاده میکند و این برنامهای است که به صورت عمومی همه درگیر آن هستیم و هر کس در بخش خود باید وظایفش را انجام دهد.
آیتالله دژکام بیان کرد: نکته دیگر این است که آیا ما در زمینه ارائه خدمات از نظر سبک، کیفیت و چگونگی ارائه الگوی مربوط به کشور خود را داریم که متفاوت با نوع خدماتی که در دنیا ارائه میشود، باشد؟ در این مسئله دغدغه بیشتری وجود دارد، زیرا در قسمت اول میتوان آمار دهیم و بررسی کنیم، اما اینکه ما چه الگویی برای خدمات بهزیستی داریم موضوعی است که نمیتوان از هیچ جای دنیا الگو گرفت و این مربوط به فرهنگ اسلامی و ایرانی خود ما است.
امام جمعه شیراز یادآور شد: برای کشور ۸۰ میلیونی و امت بیش از یک میلیاردی الگو میخواهیم و اینکه میگوییم امروز کار نسبت به فضای مدینه زمان پیامبر (ص) تفاوت دارد و باید کار زیاد انجام دهیم برای همین است. مسئله کلان شهر و مسائل اجتماعی کلان شهر به نوعی جدید است البته نمیگوییم تک تک مسائل نظیر نداشته است، اما اینکه در یک شهر چند میلیون نفر به هم مرتبط میشوند یک موضوع جدید میآفریند که میخواهیم به حل آن بپردازیم.
او با بیان اینکه در شهرسازی دچار مشکل هستیم، گفت: در شهرهای بزرگ در یک مجموعه آپارتمانی ۱۰۰۰ واحد کنار هم هستند، اما هیچکدام به هم ربط ندارند و هر کس در واحد خود برای خود زندگی میکند، در حالی که در زمان قدیم در کوچه و محله تا چندین خانه آن طرفتر همدیگر را میشناختند، اما امروزه این ارتباطات از غرب رسوخ کرده و به همان شکل در کشور ما شکل گرفته است و در این جامعه که یکسری بیماریهای اروپایی به آن سرایت کرده است و یکسری مشکلات خودمان داشتیم واقعا الگو دادن و کار کردن آسان نیست.
آیتالله دژکام با تأکید بر اینکه باید تلاش بیشتری در این زمینه انجام شود، افزود: شاید بگوییم در یک جامعه جوان هستیم، یعنی از نظر تحولات اجتماعی برای نظام و انقلاب ما دیر نشده است و تحول اجتماعی یک دوره طولانی است، اما واقعا به سمت یک الگوی اسلامی پیش میرویم یا خیر؛ لذا درخواست میشود بر روی این مسئله تمرکز بیشتری شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: به عنوان مثال برخی نهادها بر روی الگوی مسجدمحوری و محلهمحوری کار کردهاند و هدف این بود که پاسخی به این قضیه دهند، اما در این مسیر بسیار عقب هستیم.
او ادامه داد: این انتقاد به همه اقشار و نهادها وارد است که آیا متناسب با الگوی اسلامی ایرانی خود هستیم؟ نقشآفرینی روحانیون در این مجموعه باید چگونه باشد؟ امروز وارث پیامبر (ص) کیست؟ در اینجا نقش روحانی چطور تعریف میشود؟ چطور باید در مسجد تراز آخوندی به کار گیریم؟ از اینگونه سوالات زیاد است و در این جهت کار بر روی زمین مانده زیاد داریم.
آیتالله دژکام در عین حال بر ضرورت حل مسائل با آرامش تأکید کرد و افزود: وقتی مشکلی پیش میآید قبل از آنکه در سخنرانی عمومی و خطبه بگویم معمولا با مدیران مربوطه صحبت میکنم و انتظار ارائه راه حل دارم و اینگونه مدیر مربوطه را برای حل مسئله درگیر میکنم نه اینکه کاری کنیم که مدیر احساس کند در تقابل و به دنبال ضربه زدن به او هستیم.
نماینده ولی فقیه در استان فارس تأکید کرد: باید به نحوی برنامهریزی شود که فعالان اجتماعی هماهنگ شوند و به جای تقابل کردن و مرتب گلایه کردن به همکار مجموعه برای حل مسئله تبدیل شوند و اگر کار را به اینجا برسانیم یک کلید مناسب برای حل مشکلات خواهیم داشت.
او با بیان اینکه توقعات جدید درست نکنیم و با توجه به توانمندی دولت جلو رویم، گفت: همه کار را گردن دولت نگذاریم و بقیه کنار روند و نوع ارائه خدمات باید به گونهای باشد که خیلی توقع اضافه نکنیم. باید مردم را به خدا وصل کنیم و بعد به عنوان اینکه بنده خدا هستیم کاری که از دستمان برمیآید را انجام دهیم، البته خدا کار را انجام میدهد، اما متأسفانه این احساس در کارهای کارشناسی ما نیست و بسیار اداری شدهایم و همین مسئله باعث میشود توقع روزافزون باشد و پاسخگویی به اندازه توقعات نباشد و همیشه نارضایتی وجود دارد.
آیتالله دژکام با طرح این سوال که امروز شکرگزاری کجای زندگی ما قرار دارد، افزود: این موضوعات مهم است که باید بر روی آنها کار شود و به شکلی کارگاههای آموزشی برگزار شود.
باشگاه خبرنگاران جوان فارس شیراز