تولد دوباره در قطب شمال
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۳۸۴۸۱
کلر کینز از مدتها پیش آرزو داشت به قطب شمال برود. او نزدیک به دو دهه در پلیس سلطنتی کانادا مشغول به کار بود، اما هیچ گاه مأموریتی در قطب شمال نصیبش نشد.در سال 1999، آرزوی او و همسر از دنیا رفتهاش به حقیقت میپیوندد. او به نانسیوویک در 700 کیلومتری قطب شمال منتقل میشود و زندگی جدید را در کنار اسکیموها آغاز می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران آنلاین /کلر کینز از مدتها پیش آرزو داشت به قطب شمال برود. او نزدیک به دو دهه در پلیس سلطنتی کانادا مشغول به کار بود، اما هیچ گاه مأموریتی در قطب شمال نصیبش نشد.
او به خبرنگار بیبیسی میگوید: «همکارانی داشتم که آنجا خدمت کرده بودند. هدف من هم بود که روزی به آنجا بروم و مدتی زندگی کنم. من و همسرم جانیس درباره رفتن به آنجا و زندگی در آن منطقه خیلی با هم حرف میزدیم و قرار بود این کار را انجام دهیم. اما ناگهان، او مریض شد و ورق برگشت.»
این زوج در شمال مانیتوبا با هم آشنا شدند و ازدواج کردند، اما در سال 1996 پزشکان تشخیص دادند که جانیس به سرطان تخمدان مبتلا شده است. او پس از چند ماه از دنیا میرود. کلر بعدها در دفترچه خاطراتش مینویسد: «روزی نیست که لبخند جانیس را روزی که از دنیا رفت به یاد نیاورم.»
در سال 1999، آرزوی او و همسر از دنیا رفتهاش به حقیقت میپیوندد. او به نانسیوویک در 700 کیلومتری قطب شمال منتقل میشود.
کلر به تنهایی آنجا میرود و در منطقهای به نام خلیج قطبی ساکن میشود. «از خیلی جهات احساس میکردم که به کشور دیگری مهاجرت کرده ام. اینجا همه چیز متفاوت بود. زبان محلی در اینجا ایناک تیتات است. در واقع، منظورم زبان اینیویتها یا همان اسکیموهاست. برای همین، بیشتر اوقات برای ارتباط با مردم به مترجم نیاز پیدا میکنید. در تابستان، آسمان 24 ساعته روشن است. شما میتوانید در 2 بامداد به پیاده روی بروید. از آن طرف، وقتی نوامبر از راه میرسد، باید با خورشید خداحافظی کنیم. تا چند ماه باید بدون نور خورشید سر کنیم و این تفاوت عجیب، جالب و هیجان انگیز است.»
اما کینز به فصل تاریکی اهمیت خاصی نمیدهد. او میداند این فصل به معنای تاریکی مطلق نیست. این فصل به معنای دیدن رنگهای مختلف است. این فصل به معنای هوای گرگ و میش طولانی و رنگارنگ است. او چنین چیزی را شگفت انگیز میداند.
«اینجا نور به طور مداوم در حال تغییر است. در اواسط صبح، رنگی از طیف صورتی و شبیه به ماهی سالمون تپههای اطراف را دربر میگیرد. دیدن چنین صحنهای بسیار شگفت انگیز است. رنگی که هر چه هوا تاریکتر میشود به سمت آبی تغییر پیدا میکند.»او که سعی میکرد هر چه بیشتر خودش را درگیر کار کرده تا کمتر به همسرش فکر کند، میگوید: «فقط من و یک پلیس بودیم. باید مشکلات را به کمک همدیگر حل میکردیم. این چالشها و سختیها به من کمک کرد تا دوره سوگواری را بهتر پشت سر بگذارم.»
نرخ بیکاری در این منطقه 15% است که دو برابر متوسط نرخ بیکاری در سراسر کشور کاناداست. کینز میدید که بیکاری باعث ایجاد مشکلات اجتماعی زیادی بین مردم شده است.
اینیویتها نزدیک به 4 هزار سال است که در این منطقه زندگی میکنند، اما از دهه 1960 میلادی آنها انتخابهای کمتری داشتند و مجبور شدند در جاهایی مثل این شهر خلیجی در قطب شمال ساکن شوند. اگر آنها در جایی خارج از مناطق تعیین شده ساکن میشدند، از خدمات اجتماعی دولت محروم میشدند.
کینز میگوید: «بعضی از مردم خشمگین شدند و این دردی را در وجودشان زنده کرد. آنها ساکنان بومی کانادا هستند و حالا تا این حد محدود شدهاند.»
او با اینکه نمیتوانست به زبان محلی صحبت کند، اما خیلی زود با مردم ارتباط برقرار کرد و آنجا را خانه نامید. «واقعاً رفتار خوبی با من داشتند. خیلی زود مرا به جمعهای خودشان راه دادند و کمک کردند احساس غربت نکنم. بسیار میهماننواز هستند. مردمی که با هم شادی میکنند و با هم اشک میریزند و به احساسات همدیگر توجه میکنند.»
او کم کم به زندگی در این محیط سرسخت و هوای سرد عادت کرد. او تلاش کرد تا حد امکان با مردم خو بگیرد و مثل آنها لباس بپوشد. «با گذشت زمان احساس میکردم دوباره زندگی را دوست دارم. به زندگی امیدوار شده بودم.»
کینز با دختری به نام لی آشنا شد و ازدواج کردند و در خانهای زیبا در آنجا ساکن شدند.
هر سال، در سالروز مرگ جانیس، او همراه همسرش کنار رودخانه میروند و چند شاخه گل را به یاد او به آب میاندازند. «بیشتر آدمها در زندگیشان عشق را پیدا نمیکنند. من خوش شانس بودهام که عشق بیش از یک بار وارد زندگیام شده است.»
به دلیل مشکلاتی، این زوج نمیتوانند بچه دار شوند. برای همین، تصمیم میگیرند کودکی را به فرزندی قبول کنند. «چیزی که در مورد اینیویتها خیلی توجهم را جلب کرد، فرهنگ پذیرش کودک در بینشان بود. خانوادهای توافق میکند تا یکی از بچههایش را به زوجی بدهد که به هر دلیل بچه دار نشدهاند. نگاهشان در این رابطه بسیار باز و مترقی است.»
آنها فرزند اولشان به نام تراویس را در سال 2002 و پس از تولد به آغوش میکشند. فرزند دومشان هیلاری هم در سال 2006 به آنها میپیوندد. «مادر هیلاری یکی از دوستان نزدیک همسرم است. تراویس هم میداند مادر و پدر واقعیاش چه کسانی هستند و با آنها ارتباط دارد. چیزی برای پنهان کردن و نگران شدن وجود ندارد.»
کلر سعی میکند تا حد امکان با آداب و رسوم آنها آشنا شود و مانند آنها زندگی کند. «هنوز احساس میکنم در این زمینه مبتدی هستم. به هر حال خو گرفتن به فرهنگی تا این حد متفاوت به زمان زیادی نیاز دارد، اما من سعی میکنم در فرهنگ آنها حل شوم. پدر همسرم تلاش کرد تا من یک ایگلو (خانههای زمستانی سرخپوستی) بسازم. این خانهها خیلی راحت و دنج هستند.»
او درباره رئیس شهر میگوید: «او زنی 97 ساله و بسیار شاد و صمیمی است. هنوز در خانهای سنتی زندگی میکند و به سنتها بسیار وفادار است.» یکی از عکسهایی که کینز از او گرفت، در مسابقهای بینالمللی به فینال رسید.
«اینجا خیلی زیباست. همین که پایمان را از در خانه بیرون میگذاریم، وارد طبیعت میشویم. عکاسی از چنین طبیعت و فرهنگی بسیار لذتبخش است.»
یکی از عکسهایی که او از همسرش لی و ایگلوهای اسکیموها گرفت اکنون روی تمبرهای کانادایی جا خوش کرده است. بسیاری از عکسهای او در روزنامههای محلی چاپ شده است.
«زندگی در اینجا بسیار پرهزینه است. برای مثال، بلیت هواپیما به اتاوا در حدود 5600 دلار امریکاست. اینجا امکاناتی چون جاده و چیزهایی مشابه وجود ندارد. برای همین، باید شغلی داشت.»
او حالا بهعنوان مشاور اقتصادی در منطقه فعالیت میکند و از کارش راضی است.
«درست است که زندگی خیلی سخت است، اما دلم نمیخواهد اینجا را ترک کنم. من به فرهنگ اینجا دلبسته شده ام. وقتی خانهای آتش میگیرد، بقیه مردم کمک میکنند تا آن خانواده دوباره سر پا شود. یکی مبل میدهد و یکی غذا و یکی لباس. این همکاریشان بسیار لذتبخش است. من و خانواده ام، اینجا در قطب شمال، بسیار خوشحال هستیم و از زندگی لذت میبریم.»
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۳۸۴۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا تهران است بە وقت اقلیم کردستان / اهمیت سفر بارزانی بە ایران
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل، حلیمە ملایی: در ده سال گذشتە این چهارمین سفر نچیروان بارزانی بە عنوان یک مقام ارشد منطقە کردستان عراق، بە ایران است؛ دیداری بسیار مهم در شرایطی حساس. این سفر کە بیشتر با هدف بهبود روابط میان اقلیم کردستان و ایران به ویژه پس از فرازونشیب های سیاسی و امنیتی سال گذشتە میان تهران و اربیل، انجام میشود از لحاظ دیپلماتیک برای اقلیم کردستان و ایران بسیار حائز اهمیت است.
نچیروان بارزانی چهرە دیپلماتیک و میانەرو کرد عراق کە در میان همە جریانات سیاسی عراق، منطقە و جهان؛ مقبولیت خاصی دارد، بعد از سە سال از آخرین سفر خود، بە عنوان رئیس اقلیم کردستان با پیام آشکار، تمایل اربیل بە گسترش و تقویت روابط همە جانبە با ایران، بە تهران آمدە است.
بعد از اینکە روابط عمیق تهران و اربیل بهدنبال حوادث سال گذشتە و در پی حملە موشکی ایران بە مقر مخفی موساد در اربیل با تنش مواجه شد، این سفر گویای این نکتە مهم است کە ایران و عراق و منطقە اقلیم کردستان؛ همسایە، دوست و شرکای استراتژیک هستند و پیمان عمیق آنها گسستنی نیست.
سفر رئیس اقلیم کردستان و هئیت سیاسی _ امنیتی همراه وی بە ایران از چند جنبە، مورد توجە است کە در این نوشتار کوتاه بە آن اشارە میشود.
بررسی روند اجرای توافقنامە امنیتی ایران و عراق
ارائە گزارش کامل از روند اجرایی شدن توافقنامە امنیتی میان ایران و عراق و تلاشهای اربیل برای اجرای بندهای این توافق کە منجر بە عقب نشینی گروهکهای معاند کرد از مرزهای مشترک ایران و اقلیم کردستان و خلع سلاح آنها شدەاست در جریان سفر بارزانی بە تهران و دیدارهای وی با مقامات عالی رتبە ایران یکی از محورهای مهم است.
اطمینان خاطر بارزانی بە ایران
اگرچە اقلیم کردستان هیچ گاه ارتباط عادی و رسمی با سرویسهای امنیتی ضد ایران ندارد، اما گاهاً جمهوری اسلامی بە مقامات اقلیم کردستان در رابطە با حضور مخفیانە سرویسهای امنیتی کشورهای متخاصم در نزدیکی مرزهای ایران و تلاش آنها برای ضربە زدن بە امنیت کشور انتقادهای مطرح کردە است؛ در واکنش بە این مباحث امنیتی میان ایران و اربیل، مقامات اقلیم کردستان همیشە اعلام کردەاند؛ بە هیچ عنوان اجازە نخواهند داد شمال عراق تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.
در این سفر، همکارهای امنیتی _ نظامی و سیاسی نیز در کنار چشم اندازهای اقتصادی و بازرگانی میان اقلیم کردستان و ایران بررسی و مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
مراودات مهم اقتصادی ایران و شمال عراق
ایران و اقلیم کردستان ۲۳۰ کیلومتر مرز مشترک فقط از جانب استان کردستان دارند. بەجز کرمانشاه و آذربایجان غربی. حجم بالای تجارت و تعاملات اقتصادی با عراق و اقلیم به ویژه از مرز باشماق سبب شدە است، دو طرف بە مراودات اقتصادی و تجاری اهمیت ویژە بدهند. کنسول ایران در سلیمانیە گفتە است حجم مبادلات تجاری ایران و اقلیم کردستان پیش از بروز تنشهای سالگذشته، به حدود ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسیدە بود کە دو طرف سعی بر آن داردند این حجم مبادلات، کە نقش بسزایی در دور زدن تحریمهای ایران ایفا میکند، سال آیندە رشد چشمگیری داشتە باشد.
مبادلات و تعاملات فرهنگی و اجتماعی
توسعه روابط همه جانبه فرهنگی، اجتماعی و تقویت دیپلماسی مرزی یکی دیگر از محورهای است کە در روابط حسنە ایران و اقلیم کردستان بسیار مهم است و طرفین بر تقویت این تاکید دارند. مناسبات و تعاملات فرهنگی میان جمهوری اسلامی ایران و حکومت اقلیم کردستان عراق همیشە زمینە ساز دیگر سطوح بودە است. روابطی کە هیج گاه خوشایند دشمنان دو ملت ایران و عراق نبودە و تلاشهای دشمنان از جملە آمریکا و اسرائیل این است با استفادە از فضاسازیهای رسانە ای بە روابط ایران و عراق و تهران و اربیل ضربە بزنند. استرتژی پلیدی کە هوشیاری مقامات جمهوری اسلامی و تلاش مسئولین عراق و اقلیم در سنوات گذشتە آن را خنثی کردە است.
حمایت تهران از اربیل
علیرغم اینکە جمهوری اسلامی ایران در کل منطقە و در کشور عراق هم جایگاه ویژەای دارد هرگز در مسائل داخلی آنها دخالت نکردە است. اما همانطور کە در بزنگاههای تاریخی ایران اسلامی بە یاری دوستان خود در عراق و کشورهای دیگر میشتابد؛ در جنگ با صدام دیکتاتور عراق و تلاش برای استقرار اقلیم کردستان بە کردهای این کشور کمکهای شایانی کرد و در جنگ با داعش نیز بارها این مسئلە تکرار شد.
در بحرانهای سیاسی نیز اقلیم کردستان هرگاه از ایران طلب یاری داشتە است، تهران بدون هیچ اغماضی در حل بحرانها و تنشهای پیش آمدە میان احزاب کرد و جریانات سیاسی شیعە و سنی عراق بە حمایت از اربیل برخواستە است. موضوعی کە شاید در شرایط بسیار پرتنش کنونی اقلیم کردستان و اختلافات میان اربیل و بغداد بر سر مسئلە صادرات نفت، تعویق انتخابات پارلمان کردستان و تعلیق سهم بودجە اقلیم از سوی بغداد، رنگ دیگری بە سفر آقای بارزانی بدهد.
کد خبر 6098192