شاهمهره سیا در سایتهای موشکی ایران چه میکرد؟
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۴۹۷۲۱
به گزارش جهان نيوز، «کاووس سید امامی»، فردی که تحت پوشش جامعه شناس و فعال محیط زیست، به جاسوسی برای سرویسهای بیگانه مشغول بود و حساسترین اطلاعات راهبردی کشور را به دشمنان این مرز و بوم انتقال میداد، در هفته گذشته در دستشویی سلول محل بازداشت خود، با حلقآویز کردن خود را از بین برد تا اطلاعات بیشتری از شبکه جاسوسی از جانب او به دست دستگاه امنیتی نیافتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از کاربران در واکنش به اظهارات دولتیها و لیست امید نوشت: طبق منطق بعضیا استاد دانشگاه جاسوس نیس دانشجو جاسوس نیس مادر جاسوس نیس پژوهش گر جاسوس نیس عضو تیم مذاکره کننده جاسوس نیس با این حساب جاسوس فقط عمهی منه که خبرا رو میبره با بقیه!
حسامالدین براتی هم در خصوص ارتباط جاسوسان محیط زیست و نایاک نوشت: یکی از محورهای ۷ گانه نایاک، تاثیرگذاری بر محیط زیست ایران از طریق انتقال اطلاعات حساس کشور توسط جاسوسهاست، سید امامی سرشبکه "نفوذ آبی"کشور بوده!
علی ترابی با انتشار تصاویری از کاووس سیدامامی در کنار نماینده سازمان ملل در دانشگاه امام صادق نوشت: تازه فقط یکی از شاه مهره هایش برای همگان عیان شده، آن هم در مجموعه ای با روند جذب سفت و سخت... گری لوییس، نماینده دفتر توسعه سازمان ملل متحد در ایران به همراه کاووس سیدامامی در دانشگاه امام صادق.
سیدامامی چگونه دستگیر شد؟
در نوزده دی ماه سال جاری حسب گزارش کتبی یکی از نهادهای امنیتی که به دادسرای شهید مقدس ارجاع شده است، به موجب دستورات قضایی و با آغاز تحقیقات انجام شده، مشخص شد متهمان پرونده با هدایت افسران اطلاعاتی سیا و موساد ماموریتهای سه گانهای را شامل موضوعات زیست محیطی، نفوذ در جامعه علمی ایران و جمع آوری اطلاعات از اماکن حساس و حیاتی کشور از جمله پایگاههای موشکی کشور، دنبال میکردهاند. در تحقیقات انجام شده برخی متهمان به انجام سفرهای متعدد به سرزمینهای اشغالی از جمله به منظور شرکت در کنفرانس منارید که با حضور افسر اطلاعاتی موساد در رژیم صهیونیستی برگزار شده، اقرار و اذعان کردهاند که هدف کلی پروژه مشترک سازمان سیا و موساد، ایجاد بحران در برخی از حوزههای زیست محیطی ایران بوده و اطلاعات جمع آوری شده از طریق عوامل پنهان به آمریکا انتقال مییافته و در همین راستا دو نفر از افسران سازمان اطلاعات آمریکا با هویت معلوم در پوششهای مختلف به ایران و برخی از استانهای کشور سفر کردهاند که از جمله اهداف آنها، ایجاد موسسهای در قالب فعالیتهای زیست محیطی بوده و طبق اسناد موجود، این موسسه در حدود یک دهه قبل در ایران با طراحی آمریکاییها برای تحقق اهداف مدنظر سرویسهای اطلاعاتی سازمان سیا و موساد و جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده در حوزههای دفاعی و موشکی کشور ایجاد شده است.
حسب محتویات پرونده، یکی از متهمان اصلی، با مشخصات اختصاری م. ط. دارای تابعیت سه گانه ایرانی، آمریکایی و انگلیسی و عضو و پشتیبان مالی موسسه ایرانی حیات وحش بوده، و همچنین دیگر عضو موثر و مدیر این موسسه کاووس سیدامامی دارای تابعیت مضاعف کانادا و از مرتبطان اصلی افسراطلاعاتی آمریکا در ایران بوده به نحوی که این افسر اطلاعاتی در سفر به ایران در منزل کاووس سیدامامی استقرار مییافته است. این شبکه در پوشش اجرای پروژههای علمی و زیست محیطی نسبت به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز اقدام میکرده است.
طبق تحقیقات انجام شده اعضای این شبکه در برخی از مناطق استراتژیک کشور تعدادی دوربین در ظاهر برای رصد امور زیست محیطی نصب کرده بودند که در واقع پوششی برای رصد فعالیتهای موشکی کشور بوده و تصاویر و اطلاعات ثبت شده را برای بیگانگان ارسال میکردهاند.
پس از بازداشت کاووس سیدامامی و ارائه اسناد و اطلاعات موجود به وی در فرآیند تحقیقات، از بازجوی خود برای پاسخ به سوالات، فرصتی درخواست کرده بود که مورد پذیرش قرار گرفته، اما پس از مراجعه متهم به محل نگهداری خود در بازداشتگاه، با تدارک مقدمات، در سرویس بهداشتی اقدام به خودکشی کرد.
جعفری دولت آبادی دادستان تهران در این خصوص اعلام داشت: به محض اطلاع دادستان، قاضی ویژه امور جنایی به زندان اعزام و ضمن بررسی موضوع، پرونده قضایی تشکیل و مقرر شد در انجام تحقیقات از کلیه مطلعان موضوع تسریع شود.
حوریهسادات علوی در مورد دستگیری جاسوسان مختلف در این دولت نوشت: در پوشش محیط زیست جاسوسی موشکی میکنند، در پوشش مشاور تیم مذاکره کننده جاسوسی هستهای میکنند، در پوشش خبرنگار جاسوس پرورش میدهند... به راستی چه خبره تو این دولت؟
احمد جانجان نیز درمورد ادعای برخی درمورد اینکه ایران سر این جاسوس را زیر آب کرده نوشت: میگویند: #کاووس_سیدامامی و جاسوسی؟! مگرکسی با آنهمه ادب جاسوسی میکند؟! چون منتقد نظام بود سرش را زیر آب کردند! اما نمیگویند چرا دوربینهایی که به بهانه فیلمبرداری از «حیوانات در حال انقراض» کار گذاشته بود، جای فیلمبرداری از حیوانات از «سایتهای موشکی» فیلمبرداری میکرد!
یکی دیگر از کاربران نیز درمورد خودکشی سیدامامی و اتهامات بینالمللی به جمهوری اسلامی نوشت: شما اگه اندازه اون پرنده که غذاشو گم میکنه فکر داشتی میفهمیدی که وقتی #شاه_مهره رو گرفتیم و کلی اطلاعات داره و رسما میتونیم اعدامش کنیم دلیل نداره پنهانی تو دستشویی بکشیم و بعدا محکوم هم بشیم به ظالم بودن! یکم فکر کن هموطن! حتی اندازهی اون پرنده...
توپخانه رسانهای دولت و قصه جاسوسان!
تقریبا در هیچ کجای دنیا، وقتی پای یک پرونده جاسوسی مرتبط با امنیت ملی در میان است، افراد حقیقی و حقوقی نامرتبط با پرونده به راحتی نه به خود اجازه میدهند و نه به آنها اجازه داده میشود که به راحتی وارد فاز اظهارنظر عمومی و جوسازی و شایعهبافی شوند، چرا که یک پرونده امنیتی ابعاد و لایههای مختلفی دارد که بعضا تا سالها توضیح و روشنگری درباره همه ابعاد آن امکانپذیر نیست، چرا که هر گونه افشای بی ضابطه اطلاعات میتواند به اخلال در کار تشکیلات امنیتی در ان پرونده خاص منجر شود و در برخی موارد کل دستاوردهای اطلاعاتی آن پرونده را از بین ببرد.
از این رو، ورود افکار عمومی به این شکل به یک بحث کارشناسی-تخصصی در حوزه امنیت ملی و مطالبه برای باز کردن ابعاد یک چنین پرونده حساس و سنگینی، تقریبا در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد. با این حال در کشور ما، از همان روز نخست انتشار خبر خودکشی این متهم توسط پسر او، مقامات مختلف مسوول و مرتبط، از دادستان تهران تا سخنگوی قوه قضاییه و اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، در حد مقدورات و ملاحظات توضیحاتی را برای روشن شدن موضوع ارایه کردند، لیکن اصرار برخی روزنامهها و رسانههای جریانات خاص داخلی (همسو با موجسازی رسانههای ضدانقلاب) بر دامن زدن به جوّ ایجاد شده، نشان میدهد که احتمالا برنامههای دیگری برای لوث کردن موضوع جاسوسی و تحت فشار قرار دادن نظام در جهت منویات ترامپ و متحدان او، از داخل کشور در حال اجراست.
امین سرائی در صفحه توییترش در این خصوص نوشت: یکی از راههای جاسوسی تمیز اینه که هیات علمی یه دانشگاه مذهبی بشی و از خودت چهرهی موجه بسازی، البته جناب آشنا توی این حوزه تخصص دارن...
جلیل محبی هم درمورد شبکههای بازمانده جاسوسی در ایران از دوران پهلوی نوشت: پیش از انقلاب ۳۶۰ #لژ #فراماسون به صورت رسمی در ایران فعال بودند بعد از انقلاب قهر نکردند و نرفتند توبه نصوح هم نکردند انقلابی هم نشدند انگیزه شان هم بیشتر شد.
محمد سمیعی درمورد نامه برخی انجمنها به ریاستجمهوری و اظهارات حسام آشنا مشاور وی نوشت: ۴ انجمن #انجمن_علوم_سیاسی و انجمن جامعه شناسی و انجمن مطالعات صلح ایران و انجمن مطالعات فرهنگ وارتباطات نامه مشترک به روحانی زدن و نسبت به موضوع #سیدامامی ابراز نگرانی کردند مؤسسین این انجمنها چه کسانی هستند؟ ارتباط آقای #حسام_الدین_آشنا با آنها چیست؟
منبع: خبرگزاری دانشجو
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۴۹۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
8 نکته درباره سخنان دوم بانکی پور: به جای سرک کشیدن به "تختخواب" دیگران ، حواس تان به "سفره" مردم خودمان باشد
عصر ایران - امیر حسین بانکی پور فرد، نماینده اصفهان در مجلس شورای اسلامی است؛ او چندی پیش، حرف زشت و ناروایی را درباره یکی از ملت های مسلمان و همسایه ایران زد که انتقاداتی را برانگیخت و امید می رفت یا اصلاح کند و با دستکم، تکرارش نکند و غائله ختم به خیر شود چرا که بعضی موضوعات را نباید بیش از حد، هم زد و تهوع آفرید!
او با انتقاد از آتاترک، بنیانگذار جمهوری ترکیه، گفته بود: او ضربه بزرگی به ترکیه زد به طوری که الان در ترکیه به طور متوسط هر مردی با 15 زن شریک جنسی است، این عددی که گفتم متوسط است و ممکن است مردی 50 شریک جنسی و دیگری 5 شریک جنسی داشته باشد. این رهاورد کشف حجاب آتاترک است که ما الان داریم می بینیم و خیلی نگرانی به بار آورده است!
بانکی پور بعد از انتقادات گفت که برای حرف هایش سند دارد و به آمار منتشره توسط یک وبسایت آمریکایی استناد کرد و در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین، سخنانی گفت که جا دارد بدان بپردازیم:
1 - کسانی که در جایگاه های رسمی هستند، باید این نکته بسیار ساده و پیش پا افتاده را بفهمند که سخن آنها وزن، معنا و بازتاب متفاوتی دارد با حرف های یک شهروند معمولی!
آقای بانکی پور هم باید مانند خیلی های دیگر، متوجه این معنا باشد و برای کشور هزینه سازی نکند.
2 - احتمالاً سواد انگلیسی بانکی پور به حدی کفایت نکرده که آمار سایت آمریکایی را درست متوجه شود. سایت آمریکایی که او بدان استناد کرده، نوشته است که هر مرد ترک در طول زندگی اش، با 14.5 نفر رابطه جنسی دارد. در حالی که بانکی پور، این چنین فهمیده که نوشته اند هر مردی همزمان با 15 نفر "شریک جنسی" است.
البته هر گونه رابطه خارج از خانواده، ولو آن که یک نفر و یک مورد هم باشد، قبیح است ولی در مورد حاضر، سایت یک چیزی می گوید و بانکی پور چیز دیگری فهمیده و گفته است!
3 - این معما هنوز در سپهر سیاسی ایران حل نشده است که چگونه می توانند آمارهای غربی ها را در جاهایی که به زیان ایران است؛ نادرست و غرض ورزانه بدانند ولی اگر آمار آنها به کارشان بیاید، همان منابع را به قول بانکی پور در مصاحبه اخیرش، "معتبر" بدانند؟!
4 - هر کسی می تواند درباره چهره های سیاسی و تاریخی، نظری داشته باشد و اعلام کند ولی یک سیاستمدار عاقل و با کفایت، هرگز درباره بنیانگذار کشور همسایه این گونه موهن و منفی سخن نمی گوید. آتاترک، شخصیت مهم تاریخ ترکیه است که اغلب شهروندان این کشور برایش احترام قائل هستند و بی احترامی یک سیاستمدار ایرانی به رهبر فقید ترک ها می تواند زمینه ساز واکنش متقابل شود و این، به سود دو ملتی نیست که با احترام و حسن همجواری، در کنار هم زندگی می کنند.
بانکی پور نمی داند که حرمت ها باید حفظ شوند و پرده دری نشود؟!
مشکل همان بند اول این نوشتار است که بعضی ها بعد از رسیدن به کرسی های وکالت و ریاست و وزارت، هنور متوجه نیستند که جایگاه شان فرق کرده و باید حتی در واژه گزینی هم دقت و احتیاط به خرج دهند.
5 - حرف های بانکی پور، نه تنها توهین و تهمت به مردان ترکیه ای است که توهینی بزرگ تر به دهها میلیون زن مسلمان این کشور است. اگر این ادعا درست باشد که هر مرد ترکیه ای 15 شریک جنسی دارد، معنای دیگرش نیز این است که زنان ترکیه ای هم به طور متوسط 15 شریک جنسی دارند چرا که نسبت ترکیب جمعیتی زنان و مردان در ترکیه تقریباً یکسان است.
این در حالی است که چنین وضعیت مبتذل، وقاحت بار و شرم آوری فقط در ذهن بانکی پور برقرار است و نه در ترکیه و نه در هیچ جای دیگر دنیا مصداق ندارد.
بد نیست بانکی پور و همفکرانش بدانند که طبق آخرین برآوردها، تقریباً نیمی از زنان ترکیه دارای حجاب شرعی هستند و این را در کنار آمار ایران بگذارید که آمار زنان ایرانی که حجاب شرعی دارند، زیر 50 درصد است.
واقعاً چگونه یک نماینده مجلس، یک مرد، یک مسلمان و فراتر از همه، یک انسان می تواند دهها میلیون مرد و زن پاکدامن را این گونه قذف کند و بعد با خاطر آسوده سر بر بالین بگذارد؟!
* این گزارش جالب را بخوانید:
آمار خانمهای باحجاب و بیحجاب در ترکیه چقدر است؟ چند درصد مردم نماز میخوانند و روزه میگیرند؟
بخشی از گزارش آمار دینداری مردم ترکیه
6 - بانکی پور برای اثبات مدعای خود دست به دامن فیلم های ترکیه ای شده و گفته است: "شما فضای فیلم های ترکیه ای را هم نگاه کنید می بینید که این موضوع دارد با فرهنگ این کشور عجین می شود." و سپس در جواب خبرنگار که آیا شما فیلم های ترکیه ای را می بینید گفته است: نه، من نمی بینم.
دو نکته درباره فیلم ها و سریال های ترکیه ای که بد نیست بدان اشاره کنیم این است که اولاً فیلم ها و سریال های ترکیه، فقط همان هایی نیستند که ایرانی ها پیگیرش هستند. فیلم ها و سریال های متعددی در ترکیه تولید می شود که اساساً فضایی که بانکی پور بدان اشاره دارد، در آنها وجود ندارد و منزه هستند.
ثانیاً فیلم و سریال در ترکیه، یک صنعت پولساز است که الزاماً جامعه ترکیه را بازتاب نمی دهد، درست مانند فیلمفارسی های قدیمی که حال و هوایی مجزا از زندگی واقعی ایرانی ها داشتند. همین الان نیز همان اندازه که فیلم ها و سریال های ایرانی که در آن زن و شوهرها کنار هم حجاب کامل دارند، بازتاب زندگی واقعی خانواده های ایرانی است، فیلم ها و سریال های ترکیه ای نیز نشان دهنده واقعیت های زندگی ترک هاست!
7 - بانکی پور در جواب منتقدان گفته است: بهتر است بجای تشکیک با ذهن بیدار و جستجوگر، به دنبال حقیقت نتایج کشف حجاب، که برهنگی و سپس فروپاشی خانواده ها را در بر دارد باشیم.
بانکی پور، با هزینه ای به نام توهین به زنان و مردان یک ملت، در نهایت خواسته ثابت کند که سیاست های آتاترک کار را به فروپاشی خانواده در ترکیه کشانده است و به آمار یک سایت آمریکایی هم استناد کرده و آن را معتبر دانسته است. غافل از این که در همان سایت، آمار طلاق و فروپاشی خانواده در ایران، بیشتر از ترکیه اعلام شده است.
مشکل اصلی این است که عده ای می خواهند حجاب را مترادف عفاف قلمداد کنند و این در حالی است که این دو، الزاماً لازم و ملزوم یکدیگر نیستند، یعنی هر زن محجبه ای، الزاماً عفیف نیست و هر زنی بی حجابی، بی عفت نیست. طلاق نیز، مقوله ای است غیر مرتبط با حجاب و هم زنان باحجاب و هم زنان بی حجاب درگیر این موضوع هستند.
اگر قرار بود بی حجابی در جامعه ای منجر به افزایش طلاق شود، کشورهایی مانند بزریل که نوع پوشش زنان شان را همه می شناسند، باید در صدر جدول طلاق های جهان بودند و حال آن طبق آمار همین سایت، ایران در رده 13 طلاق جهان است و برزیل در رتبه 85 (ترکیه هم نوزدهم است).
این که حجاب را به عنوان یک فریضه دینی و حتی بخشی از فرهنگ ایرانی ترویج کنند، امری شایسته است ولی فروکاستن مساله به آن و ندیدن عوامل بنیادین فرهنگی و معیشتی و حتی سیاسی در موضوع طلاق، بخشی از ساده انگاری مخربی است که به هزار تاسف در بسیار از امور و شؤون کشور شاهدش هستیم.
8 - به بانکی پور و بانکی پورها که در دولت و مجلس و نهادهای تاثیرگذار بر سرنوشت ملت ایران هستند، توصیه می کنیم به جای سرشماری شرکای جنسی این و آن، به شمارش تعداد فزاینده فقرا در ایران خودمان بپردازند؛ به جای سرک کشیدن به تختخواب دیگران، حواس تان به سفره مردم خودمان باشد و توان و زمان شان را به اصلاح وضعیت نابسامان داخلی به ویژه در حوزه اقتصاد اختصاص دهند که رسول خدا (ص) فرمودند: کاد الفقر ان یکون کفرا (فقر انسان را در آستانه كفر قرار مىدهد).
می دانید یعنی چه؟ یعنی اقتصاد فشلی که درست کرده اند، مردم را فقیر می کند و آنها را به کفر هم می کشاند و آقایان، در کشاکش کفر و ایمان که امری بنیادین است، درگیر پوشش زنان شده اند که امری نمادین است: خانه از پای بست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.