Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-04@02:27:02 GMT

بازی «پابلندی» وسط معرکه‌ی جنگ

تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۶۱۷۰۳

بازی «پابلندی» وسط معرکه‌ی جنگ

محمدی را دیدم که در تاریکی به طرف ما می‌آمد و با لبخند دستش را روی شانه من گذاشت و گفت: حالا گرگ تویی! من هم بلافاصله دستم را روی شانه اصغر گذاشته و گفتم: گرگ تویی. خنده‌ای کرد و گفت: بماند آن طرف!

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق - شب عملیات کربلای 5 بود، وقتی آن شب عملیات را با خود مرور می‌کنم گویی خواب‌هایی بودند که حتی در بیداری نیز می‌توانی ببینی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از تفریحات و سرگرمی‌های بچه‌های گردان در طول دوره آموزش غواصی، بازی شاد پابلندی بود که از اول صبح  شروع می‌شد و تا شب ادامه داشت.

درباره عملیات کربلای 5  بیشتر بدانیم:

جلسه تصمیم گیری برای تعیین «ساعت صفر» «جواد» مثل حضرت زهرا(س) شهید شد + عکس چگونه یک ایرانی فرمانده لشکر عراقی‌ها شد+عکس

شب عملیات کربلای 5 بعد از نماز مغرب و عشاء با آن شور و حال خاص خودش، به گریه و مناجات سپری شد. اصغر با خواندن شعر برنامه عروسکی هادی هدی جو را عوض کرد و خنده بر روی لب‌های رزمندگان نقش بست. نیم ساعتی استراحت کردیم و فرمان حرکت به طرف نقطه رهایی (کنار آب دشت شلمچه) صادر شد.

حرکت کردیم و به نقطه مورد نظر رسیدیم و نشستیم و منتظر فرمان برای افتادن در آب ماندیم. جواد محمدی را دیدم که در تاریکی به طرف ما می‌آمد و با لبخند دستش را روی شانه من گذاشت و گفت: حالا گرگ تویی! من هم بلافاصله دستم را روی شانه اصغر گذاشته و گفتم: گرگ تویی. خنده‌ای کرد و گفت: بماند آن طرف!!! منظورش را درست متوجه نشدم فکر کردم منظورش از آن طرف آب است چون غروب همان روز نیز به او سیب تعارف کردم گفت: الان نمی‌خورم بماند آن طرف.

وقت رفتن فرا رسید. اصغر رو به من کرد و گفت: بیا روبوسی خداحافظی، با خودم گفتم که بابا راست میگه‌ها معلوم نیست تا چند لحظه دیگه کی میمونه کی میره؟

همدیگر را به آغوش کشیدیم و دیده بوسی کردیم. دوباره گفت: بیا یک بار دیگه عوض قاسم دادا (قاسم محمدی که حدود بیست روز پیش شهید شده بود) دیده بوسی کنیم، سپس دوباره گفت: یکبار هم از طرف اکبر دادا (برادر شهیدش) آن لحظه حدود 10 بار با هم دیده‌بوسی کردیم.

فرمان رفتن به داخل آب صادر شد و پشت سر هم در سکوت مطلق آروم وارد آب شدیم. اصغر جلوتر از من حرکت می‌کرد و من پشت سرش بودم. تصادفا آن شب مهتابی بود و احتمال اینکه عراقی‌ها متوجه حضور بچه‌ها در آب شوند، زیاد بود.

در آن سکوت اسرارآمیز شب، غیر از زمزمه آهسته آیه (وجعلنا. سوره یس، آیه 9) که ذکر لب بچه‌ها بود هیچ صدایی شنیده نمی‌شد. البته از هر 10 دقیقه و یک ربعی صدای تیربار عراقی‌ها که به صورت ایزایی و بی‌هدف شلیک می‌شد سکوت را می‌شکست. تا اینکه حوالی ساعت ۱۱ شب به کنار موانع دشمن که شامل، سیم خاردارهای حلقوی و میله‌های خورشیدی و انواع مین‌ها بود، رسیدیم.

منتظر باز شدن معبر توسط تخریب‌چی‌ها به حالت نیم‌خیز داخل آب نشسته بودیم. لحظات غیر قابل وصف بود؛ چراکه اضطراب و شوق همه در هم آمیخته بود.

تا اینکه شلیک چند منور پشت سر هم فضا را به گونه‌ دیگه‌ای رقم زد و عراقی‌ها متوجه حضور ما در پشت سیم خاردارها شده بود.

در آن لحظه هرچه تیر بار و شلیک‌های دو لول ضد هوایی و دوشکا بود، به طرف بچه‌ها متمرکز شد گویی از آسمان بارون گلوله می‌بارید.

زیر نور قرمز و زرد منورها شاهد اصابت گلوله‌ها به سر و گردن بچه‌ها بودم. آب کاملا از خون بچه‌ها رنگین شده بود. حالا بر صدای تیربارها صدای اصابت گلوله‌ها به تن وسر بچه‌ها و سطح آب هم اضافه شده بود جلوتر یکی فریاد زد: آرپی‌جی زن تیربار را خاموش کن.

نفر جلویی اصغر «آرپی‌جی زن» بود که موشک آرپی جی‌اش به کوله‌ی آرپی جی پشتش گیر کرده بود. اصغر در حال کمک به او بود گفتم: اصغر رها کن باید جلو برویم! وای حتی فرصت جواب هم نشد، اصغر به پشت در آغوشم افتاد ناباورانه از آب بلندش کردم آرام چشمانش را بسته بست، گلوله از پشت سر به او اصابت کرده بود.

در همین لحظه صدای شهید رضا چمنی را شنیدم که فریاد می‌زد: علی، اصغر! بیایین. قبل از افتادن به آب با اصغر قرار گذاشته بودیم آن طرف آب باهم باشیم داد زدم داریم می‌آم، ولی دیگه از رضا هم جوابی نیامد.

رزمنده راوی: علی سودی

منبع: ایسنا ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۶۱۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاهش تصدی گری دولتی و ارتقای بخش خصوصی لازمه رونق اقتصاد

به گزارش خبرگزاری صداوسیما کیش، اصغر جهانگیر گفت: با ایجاد ستاد اقتصاد مقاومتی در قوه قضائیه به تولید و بخش خصوصی دقیق و تخصصی پرداخته شده و با حمایت از سرمایه گذاری موانع تولید برطرف می شود.

وی تغییرات مداوم در ساختار دولتی و اداری را آفت توسعه و عامل سردرگمی سرمایه گذاران برشمرد و افزود: تغییرات مدیریتی عامل ناقص اجرا شدن سیاست‌های کلان است و این سیاست‌ها در برخی از موارد ممکن است اصلا اجرا نشود.

اصغر جهانگیر گفت: سال گذشته قرارداد‌های عادی پر تکرار مانند معاملات ملکی در قوه قضائیه ساماندهی شدند و آمادگی داریم این اقدام را در منطقه آزاد کیش هم اجرا کنیم.

دیگر خبرها

  • پیکر جانباز و مدافع حرم سوریه در گرگان تشییع شد
  • پیکر جانباز و مدافع حرم سوریه و عراق در گرگان تشییع شد
  • دو ستاره لژیونر در ایران: جنس پائز جور تر از همیشه
  • مادر شهید اصغر حیدری آسمانی شد
  • دیدار مدیرکل ارتباطات مردمی قوه قضاییه با مردم هرمزگان
  • کاهش تصدی گری دولتی و ارتقای بخش خصوصی لازمه رونق اقتصاد
  • تاکید سخنگوی قوه قضائیه بر تسریع پیگیری و حل پرونده‌های مردمی
  • رازهای نگفته فرشته از زبان پردیس پورعابدینی
  • شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
  • هادی‌زاده مسئول برگزاری روز ملی پارالمپیک شد